responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4577

 

بلوچ و بلوچستان- دين و معتقدات ،

بلوچ و بلوچستان
دين و معتقدات
در سرزمين بلوچستان به معناي وسيع آن، دو گروه اصلي يعني بلوچها و برهوييها، گرچه از نظر قومي، وضع ظاهري و زبان با يكديگر تفاوت دارند، ولي به صورت سازمان اجتماعي واحدي به هم پيوستهاند. قبايلي از هر دو گروه در كنار يكديگر زندگي ميكنند و معتقدات و اعمال مذهبي آنها را نميتوان به آساني از هم باز شناخت. بلوچها و برهوييها همگان پيرو مذهب تسنناند، ولي در عمل تسامح بسيار نشان ميدهند و بسياري از آداب آنها به آداب اهل تشيع و ديگران، شباهت دارد. تسامح ايشان اين حسن را نيز دارد كه با روحي مداراكننده همراه است.
گيسوي بلوچها عموماً بلند است و ريش و موي سرخود را كوتاه نميكنند، مگر موي شارب، كه آن را كوتاه ميكنند. بسياري از همسايگانِ درست آيينتر آنها برآناند كه حنفيّت بلوچ چندان فراتر از اين نميرود، و در واقع اعتقاد ايشان را به ديني، مگر از نوع منفي آن، منكرند. تعداد ملاّ يان و سادات در ميان بلوچ اندك است؛ از طرف ديگر، بقاع مشايخ يا پيران بسيار مورداحترام است. مساجد رواج چنداني ندارد، و هر كجا كه يافت شود غالباً عبارت است از طرحي از سنگهايي كه بر روي تپهاي ناشيانه در كنار يكديگر قرار گرفتهاند تا قبله را نشان دهند.
بلوچها و برهوييها پيش از مهاجرت به سرزميني كه اكنون بلوچستان ناميده ميشود اسلام آوردند. اين امر را ميتوان به دورة متعاقب نخستين فتوحات اسلامي در جنوب شرقي ايران مربوط دانست. اصطخري (ص 141ـ142) اسلام آوردن آنها را به دوران خلفاي عباسي نسبت ميدهد.
فرشته (ج 2، ص 329) اظهار ميدارد كه شهزاد ( ميرشهدا ) پسر ميرچاكر ( ميرعماد كرويزي ) نخستين كسي بود كه تشيع را در مُلتان باب روز كرد. افسانههاي بلوچي به شهزاد اصل و نسبي رمزآلود نسبت ميدهند.
از اين زمان به بعد، چنين به نظر ميرسد كه بتدريج بلوچها، دستكم اسماً، به مذهب اهل سنت روي آورده باشند، گواينكه اين امر تفاوت عملي چنداني نداشته است.
مزار مشايخ يا پيران، در سراسر اين سرزمين مركز عبادت و زيارت، و زيارت مهمترين جنبة عملي مذهب اين قوم است. شكي نيست كه در بسياري موارد، اين مزارها به زماني قبل از ورود اسلام به منطقه تعلق دارند و بيشتر آنها هنگام مهاجرت بلوچها و برهوييها وجود داشتهاند. برخي از آنها از اهميت بسيار برخوردارند و زوّار از دور و نزديك به زيارت آنها ميروند، در حالي كه بعضي از آنها فقط شهرت محلّي دارند. به منظور تحقّق نذر خود، زوّار تكّههايي از پارچه، زنگوله، شيپور، سنگواره، يا اشياي ديگر به ضريح ميبندند (رجوع کنید به  > «فرهنگ عامة بلوچ» < ، ص 259ـ263). از جمله زيارتگاههاي مهم مورد توجه اينهاست: سخيسرور؛ سليمان شاهِ تونسا شريف، كه زيارتگاه نسبتاً جديدي است براي مسلمانان سني؛ حضرت غوث در كوه چهلتن يا چهلپير كه وجه تسمية آن چهل فرزند غوثاند كه بر روي كوه رها شده بودند (ماسون، ج 2، ص 83ـ85؛ فولكلور ، 1893، ص 295)؛ پير سُهري در سهري كُشْتَغ ( كُشْتَكْهه ) در منطقة بُغْتي ( بوگطي ) ، كه زيارتگاهي واقعاً بلوچي است (هِتورام، ص 77)؛ چِتن شاه در نزديكي كلات؛ پيرعمر نزديك خُزدر، جايي كه آزمون گناه و بيگناهي از طريق آب اعمال ميشود؛ سلطان شاه در زِهري، كه افراد مبتلا به تب به زيارت آن ميروند ( > گزارش سرشماري بلوچستان < ، ص 40)؛ و جيوه لال ( لعل ) كه نام ديگرش لال شاهباز است، در سِهوانِ سند (برتون ، فصل بيست و پنجم).
پايبندي كامل نسبت بدانچه قبيله آن را محترم ميشمارد نزد همة بلوچها داراي اهميتي والاست، و اين اصول نزد ايشان از معتقدات مذهب اسمي آنها نفوذ بيشتري دارد. حفظ شرف خانوادگي با تنبيه بيعفتي در همسران نيز بسيار مهم، و مكافات همسر و مرد خاطي مرگ است، گو اينكه در دوران اخير غرامت نيز پذيرفته ميشود. غرامت به صورت نقدي است، ولي در عمل اداي دين معمولاً از طريق ازدواج يا نامزدي زني از خانوادة مرد خاطي با مردي از خانوادة شوي آسيب ديده انجام ميپذيرد. به اين سنتها رسوم ديگري متضمن جنبههاي خرافاتي نيز منضم است؛ به علائم و نشانهها معتقدند، و با بررسي رگهاي سطحي كتف گوسفندي كه تازه ذبح شده به تفأل ميپردازند. رؤيت آلاگَزَنِه در سمت چپ هنگام عزيمت به مسافرت، بديمن است، و همين كافي است كه دستهاي از سواران را از سفر منصرف كند. گوشت خوك البته حرام است، ولي بلوچها محرّمات ملي يا قبيلهاي خاص خود را نيز دارند؛ مثلاً همگان از خوردن ماهي خودداري ميكنند، و توجيه ايشان اين استكه آن را نميتوانند به شيوة مقرّر، يعني سربريدن، ذبح كنند؛ تخممرغ را نيز غالباً مردار يا حرام ميشمارند. افراد عشيرة سردار كِهْل، كه از رِنْدهاي كچّهي هستند، گوشت شتر را نميخورند. برخي از اين محرّمات محتملاً داراي اصلي توتميستي است. وجود چند نام قبيله يا عشيره كه از اسامي گياهان يا جانوران گرفته شده تا حدّي مؤيّد اين نظريه است. ولي، در ميان بلوچها و برهوييها هيچ موردي از وجود اعمال توتميستي ديده نشده است.
موردي از «آزمون از طريق آتش» را در ميان بزدارها در 1307/ 1889 نويسنده شخصاً شاهد بوده ( > مجلة انجمن سلطنتي آسيايي، شعبة بمبئي < ، 1890)، و هيوز ـ بولّر نيز نمونة ديگري از آن را، با مختصر تفاوتي، و همچنين موردي از «آزمون از طريق آب» را توصيف كرده است.
برخي از قبايل يا بخشهايي از آنها را داراي نيروي شفادهنده ميدانند و معتقدند كه ايشان با دميدن بر بيمار ميتوانند سلامت او را به وي بازگردانند. عشيرة نوتهني از بوگطي، قبيلة كهيري و قبيلة كَلَمَتي از اين جملهاند. قبيلة كلمتي احتمالاً در اصل بلوچ نيستند ولي در حال حاضر در ايشان ادغام شدهاند. شايد ايشان اخلاف بدعتگذاران قرمطي باشند كه در ابتداي قرن چهارم، محمود غزنوي ايشان را از مُلتان رانده بود.

منابع:
(1) ( ابراهيمبن محمد اصطخري، كتاب مسالك الممالك ، چاپ دخويه، ليدن 1967؛
(2) محمدقاسمبن غلامعلي فرشته، تاريخ فرشته، يا، گلشن ابراهيمي ، لكنهو 1281 ) ؛
3-
Balochi Folklore, 
4-  
(5) Folklore (1902);
(6) Burton, Sind revisited , 1877;
(7) Hetu ¦ -Ra ¦ m, Bilu ¦ chi-na ¦ me , tr. Douie, Calcutta 1885;
Masson, Travels .


/ م. لانگورث ديمز ، تلخيص از ( د. دين و اخلاق ) /







نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4577
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست