responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4560

 

باغ (1) ،

باغ
1) اشتقاق واژه . واژة فارسي دري و ميانة «باغ»؛ فارسي ميانة مانوي b'w (بويس، ص 26)؛ سُغدي مسيحي g B' در اصل به معناي تكه يا پارة زمين، (بنونيست، ص 105؛ گرشويچ، ذيل ش 1136)؛ ختني bؤga (بيلي، ذيل واژه) به معناي بخش، بهر؛ ارمني bag (ايوازيان، ص 21؛ آچاريان، ج 1، ص 373) با معاني تكه، بخش، سهم، ميراث، با واژة گاهاني ga ¦ ba ، اسم خنثي به معناي بخش، بهر، برخ (يسنا 51، بند 1؛ بارتولومه، ستون 952) و هندي باستان ga ¦ bha ، اسم مذكر به معناي بخش، ملك، بهر كه در تركيب ga ¦ mi- bha ¦ bhu (مونير ـ ويليامز، ص 763، ذيل همين تركيب؛ ترنر، ذيل ش 9430) به معني قطعه زمين يا سهمي از ملك آمده است، برابر و همگي از ريشة باستاني bag * (بخش كردن) هستند كه مصدر بَخْتَن در فارسي ميانه و بخشيدن در فارسي نو به معني بخش كردن از آن آمده است. نظير همين گسترش معنايي در واژة عبري leq ¦ e ¤ h (سهم، بخش) كه بعداً معني كشتزار يافته (و نبايد با eqlum اَكّدي و حَقْل عربي به مفهوم مزرعه اشتباه شود) و در ho klإros و tئmإros يوناني نيز ديده ميشود ( ايرانيكا ، ذيل «باغ»)، وام واژة آرامي ¦ a ¦ g ¦ ba در تلمود به معني زمين مشترك نيز از همين اصل است (دالمان، ص 45).
واژة رَز در فارسي نو و ميانه به معني تاكستان (احتمالاً از ريشة raod (اوستايي «روييدن»)، در گويشهاي طبري و خوانساري و گويشهاي شمال غربي ايران مرادف واژة باغ و به همين معني به كار ميرود و بهترين شاهد آن تركيب «خرمه رز» به معناي باغ خرّم، و «رزان» به معني باغها و درختستانها، در تاريخ طبرستان است (ج 1، ص 72، 300؛ كيا، ص 238). كاربرد تركيب Dadbaka-bag در كنار Dadbaka-ras و اطلاق آنها به زمين قابل كشت در اسناد يوناني اورامان از كاربرد همزمان باغ و رز به يك معني از روزگار باستان حكايت دارد. هزوارش رز در فرهنگ پهلوي به صورت كَرْما (درعربي كَرْم) و در اسناد اورامان ونسا آمده است (آيلرز و مايرهوفر، ص 92، آيلرز و شاپكا، ص 379). واژة ايراني پاليز كه در فارسي نو به معناي مزرعة صيفي كاري است و در اصل به معناي مطلق باغ به كار ميرفته و به صورت فاليز معرب شده، از صورت اوستايي pairi- za ¦ dae (و صورت مفروض فارسي باستان paridayda * ) است كه وام واژه يوناني hت Parؤdeisos به معناي «آغل صحرايي چارپايان» بهشت و نيز «فردوس» عربي برگرفته از آن است.

منابع:
(1) ابناسفنديار، تاريخ طبرستان ، چاپ عباس اقبال، تهران 1320 ش؛
(2) اوستا. يسنا. گاثاها، مجموعة اوستا، گاثاها: سرودهاي زرتشت ، گزارش پورداود، تهران 1354 ش؛
(3) ماريا ايوازيان، وام واژههاي ايراني ميانه غربي در زبان ارمني ، تهران 1371 ش؛
(4) محمدصادق كيا، واژهنامة طبري ، تهران 1316 ش؛
5-
H. Acharian, Haieren Armatakan Bar aran , Yerevan 1971;
(6) H.W.Bailey, Dictionary of Khotan Saka , London 1979;
(7) Ch.Bartholomae, Altiranisches Wخrterbuch, Strasburg 1940;
(8) E.Benveniste, Grammaire Sogdienne , 2.e Partie, Paris 1929;
(9) M. Boyce, A word list of Manichean Middle Persian and Parthian , Leiden 1977;
(10) G.Dalman, Aramجisch- Neuhebrجisches wخrterbuch , Frankfurt 1901;
(11) W. Eilers, M. Mayrhofer, "kurdisch bu ¦ z und die indogermonisehe "Buchen"-Sippe...", Mitteilungen fدr Die Anthropologische Gesellshaft Wien , 92 (1962);
(12) W. Eilers, V. Schapka, "Mitteliranische Mundarten" aus der Sammlung W. Eilers 1: Die Mundart von Chunsar , Wiesbaden 1976;
(13) Encyclopaedia Iranica, s.v. "Ba ¦ g ¦ " (by W. Eilers);
(14) I.Gershevitch, A grammar of Manichean Sogdian , Oxford 1961;
(15) M.Monier-Williams, A Sanskrit- English dictionary , Oxford 1976;
R. L. Turner, A comparative dictionary of The Indo-Aryan languages , London 1973.
/ ايرج پروشاني /
2) سابقه . باغ از ديرينهترين روزگار وجود داشته و در همة تمدّنها از جايگاه با اهميتي برخوردار بوده است. در قصص راجعبه آدم و حوا، اين دو از بدو ظهور در باغ بودهاند (براي مثال رجوع کنید به سفر پيدايش، 2: 8؛
بقره: 35). قديميترين اشارهها به باغهاي جهان، در برخي منابع تمدنهاي كهن، چون مصر و چين، ديده ميشود. وجود باغ در مصر قديم از نقشهاي آثار باستاني آن سرزمين پيداست. در طيوه (= طيبه/ تِباي/ تِب)، شهر قديم و مشهور مصر، در نقشة باغي متعلق به چهارده قرن پيش از ميلاد، حوضي ديده ميشود منقّش به مرغان و پرندگان دريايي كه گرداگرد آن نقشهايي از گياهان و درختان ميوهدار و نهالها و بوتههاي گل وجود دارد (براي آگاهي از سابقة باغ در ايران رجوع کنید به ادامة مقاله).
در عصر اسكندر مقدوني، باغسازي در يونان پيشرفت بسيار كرد و باغهاي زيادي در سرزمينهاي يوناني ساخته شد. روميها با اقتباس از باغهاي يوناني، چه در اطراف ساختمانهاي قديم و چه به صورت مجزا، باغهاي بسياري احداث كردند. باغهاي شهر رُم، كه اغلب اقتباس از طرح باغهاي شرقي است، نشانة توجه به زيباييهاي طبيعي و نيز رفاه و ثروت طبقات متمكّن رومي است؛
بويژه آنكه آب وهواي شبه جزيرة ايتاليا و فراواني آب براي رشد و پرورش گل و گياه مساعد بوده است. بر ديوارهاي كاخ پمپئي، منظرههاي زيبايي از باغ با نقش و نگار و به رنگهاي مختلف ديده ميشود. همچنين در تالار وسيع زيرزميني آن باغچهاي ساخته بودند با ديوارهاي منقش به منظرههايي از باغهاي سرسبز با درختان گل و ميوه و پرندههاي زيبا.
در قرن سيزدهم ميلادي ماركوپولو به چين رفته و تفرجگاههاي قوبيلاي قاآن را ديده است. معمولاً در چين باغ به طور طبيعي به وجود ميآيد، و تصويرهايي كه نقاشان چيني با هنرنماييهاي خاص خود كشيدهاند، زيبايي آنها را با جلوههاي خاصي نشان ميدهد. باغهاي ژاپني به تأثير از هنر باغسازي چيني ساخته شده است.

منابع :
رجوع کنید به بخش باغ در سرزمينهاي اسلامي، منابع ذيل «ه ».
/ عبداللّه چغتايي ( با اندكي تلخيص از: د. اردو ) /
3) باغ در نظر مسلمانان. اهميت باغ در زندگي گذشته و حال مسلمانان ظاهراً از مفهوم فردوس، يعني باغِ بهشت، كه در قرآن وصف شده، سرچشمه گرفته است. وصف باغ بهشت در قرآن كريم ممكن است سرمشق بانيان باغهاي شرق و غرب جهان اسلام قرار گرفته باشد ( باغ بهشت، آكنده از درختان گوناگون و چمنزارهاي گسترده است كه جويبارهايي در ميان آنها ميگذرد. براي تفصيل بيشتر و نشاني آيات رجوع کنید به بهشت * ) . بنابر اين آيات، پاداش اعمال نيك به باغ آشكارا وابسته است. اين پاداش همان «جنت» يا جاي نجات و امن (= دارالسلام) است با چشمههاي معطّر از كافور و زنجبيل، نهرهاي روان، درّههاي خرّم، لباسهاي گرانبها، زيورهاي مجلّل، تختهاي بلندِ زرين و مُرصَّع، بالينهاي آراسته بر تختها، باغها در طبقات مختلف، پلكانهاي پياپي، دروازههاي متعدّد براي ورود به باغها، فضاهاي بسيار باز، ضيافتهاي رنگين، كاخهايي از زر و ياقوت و ديگر گوهرها، همنشيني با پدر و مادر و همسر و فرزندان، مصاحبتهاي مهرآميز و شاديبخش، چمنزارهاي گسترده و جويبارهاي پر پيچ و خم در ميان آنها، درختهايي با شاخههاي خميده به زيربار ميوه، اورنگهايي كه ميتوان بر روي آنها آرميد و قصرهايي كه در آنها حور و غلمان از برگزيدگان پذيرايي ميكنند. در وصف باغ بهشت در قرآن، از گل سخني نيست، اما از درختان ميوه و كوشكهاي تابستاني و جويهاي آبِ روان، كه هوا را طراوت ميبخشد، سخن فراوان است. اين تصوير با تصوير واحهها، كه استراحتگاهي خرّم و پر نعمت است، وجه مشترك بسيار دارد و از آن بس دلپذيرتر است. جنت و باغ يادآور زندگي مسرتانگيز و سرشار از نعمتهاي جسماني و روحانياند كه در آن آزار و خستگي واندوه و ترسي نيست، بلكه شادي و نعمتهاي گوناگون فراوان است و هرگونه خواهش و آرزو برآورده ميشود. اين مفهوم، حتماً در تصور مسلمانان از باغ و در طرح باغهاي دوران اسلامي مؤثّر بوده است.

منابع:
(16) رجوع کنید به 
بخش باغ در سرزمينهاي اسلامي، منابع ذيل «ه ».
/ ژ. مارسه ( د. اسلام ) /







نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4560
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست