تِیرَمَردان ، در گذشته ناحیه و شهری کوچک در فارس ، میان نوبندجان / نوبندْگان و شیراز. ابن خرداذبه (ص 45) و ابن فقیه (ص 202)، از جغرافیدانان مسلمان سدة سوم ، آن را یکی از رساتیق کورة شاپور ضبط کرده اند. در قرن چهارم ، اصطخری (ص 110) اشاره کرده است که تیرمردان / سرمروان منبر ندارد. اما دیگر جغرافیدانان سدة چهارم ، از جمله ابن حوقل (ص 268) و مقدسی (ص 424)، در ذکر نواحی فارس یا کورة شاپور از تیرمردان نام نبرده اند. ابن بلخی در قرن ششم ، تیرمردان و جویکان را ناحیه ای با دیههای بزرگ ، اما بدون شهر و نخچیرگاهی نیکو، ذکر کرده است و از جمله دیههای آن ، خرّاره ، دودمان و دیه گوز/ کوزار/کورار را نام برده است . همچنین به عسل بسیار و غله و درختان فراوان آنجا، مخصوصاً گردو ــ که به شیراز و دیگر جاها صادر می شد ــ اشاره کرده است (ص 143ـ 144). در آن زمان راه شیراز تا سرحدّ خوزستان از دیه گوز تیرمردان می گذشت (همان ، ص 162). در قرن هفتم ، یاقوت حموی آن را شهرکی در نواحی فارس و نیز کوره ای مشتمل بر 33 قریة کوهستانی ضبط کرده است .
وی آبادیهای استکان ، مهرکان ، رونجان ، کوجان و فیرانشاه را از مهمترین قرای آن دانسته و افزوده است که قریة رونجان که زمانی (؟) مرکز تمام ناحیه به شمار می رفته ، دارای خانقاهی زیباست و ابوالمعالی عبدالسلام بن محمودبن احمد معروف به ظهیر فارسی ، فقیه و فیلسوف قرن ششم (در بارة او رجوع کنید بهیاقوت حموی ، 1355ـ 1357، ج 8، ص 100ـ 108) به قریة کوجان منسوب است ، نیز سران و بزرگان ناحیه در قریة فیرانشاه سکونت دارند (1965، ذیل مادّه ). از این دوره به بعد در بارة تیرمردان اطلاع چندانی در دست نیست . سخنان حمداللّه مستوفی (ص 127) در اواسط قرن هشتم نیز تکرار مطالب ابن بلخی است .
منابع : (1) ابن بلخی ؛ (2) ابن حوقل ؛ (3) ابن خرداذبه ؛ (4) ابن فقیه ؛ (5) اصطخری ؛ (6) حمداللّه مستوفی ، نزهة القلوب ؛ (7) مقدسی ؛ (8) یاقوت حموی ، کتاب معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965؛ (9) همو، معجم الادباء ، مصر 1355ـ1357/ 1936ـ 1938، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) .