responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 412

 

بای (1) ، عنوانی ترکی . این واژه در متون کهن ترکی پیش از اسلام به معنای ثروتمند به کار رفته (تامسن ؛ رادلف ـ مالوف ، ص 182؛ مارکوارت ، ص 171) و این معنی در متون کهن دورة اسلامی در واژة «بای » و مشتقات آن (مانند بایلِق ) حفظ شده است ( رجوع کنید به قوتادغوبیلیگ ، ص 195، س 7؛ 397، س 14؛ عیبة الحقائق ، ص 33، س 3؛ گرونبچ ، ص 48). در آثار ترکی حوزة جنوب غربی نیز این کلمه به صورت صفت ، همین معنی را دارد ( رجوع کنید به فؤاد کوپریلی ، ج 1؛ سلطان ولد، ص 16). در مجموعة کهنسال دوازده قصة دَدَه قورقوت علی لسان طائفة اُغُزان (در مواضع مختلف ) به فعل «باییماق » به معنای ثروتمند شدن نیز برمی خوریم . در اشعار یونس اَمره ، احمدی ، گلشهری ، عاشق پاشا و دیگر شاعران قرن هفتم و هشتم هجری ، و نیز در متون منثور آن قرون ، این کلمه در همان معنی استعمال شده است . پس از تألیف کتاب دیوان لغات الترک (قرن پنجم )، لغت نامه های گویشهای کهن ، این واژه را فقط به معنای ثروتمند و به صورت صفت ثبت کرده اند. در اکثر لهجه های امروزی ترکی «بای » و در برخی «بی » و «پای » به همان معنی ثروتمند است . این کلمه در لهجه های ترکی شرقی با نام برخی از جانوران ترکیب شده است که بر خوبی و درشتی جنس آنها دلالت می کند و برخی از این ترکیبها را برای نام اشخاص نیز به کار می برند؛ مانند بایْسُنْقُر (سنقر، سنقور= نوعی باز شکاری )، بایْبَرس (برس ، بارس = پلنگ )، بایقوش (= جغد؛ در این مورد شاید استعمال بای برای تفأل و احتراز از آثار شوم این پرنده ، بنا به اعتقادات عامه ، باشد). در بعضی لهجه ها واژة بای به معنای قهرمان و سردار است ( رجوع کنید به رادلف ، ج 4، ص 1421) و گاهی در ترکیباتی همچون تومان بای ، قائد بای ، برسبای و خیربای به صورت لقب و عنوان به کار رفته است ؛ اما در ترکی جنوبی ، این کلمه هیچگاه به صورت عنوان و لقب دیده نمی شود و با واژة «بی » (از بگ ) که در اصل عنوان است ، نسبتی ندارد.

واژة «بی » ) â ¦ (b همانگونه که احمد وفیق پاشا نشان داده است (ص 198)، در لهجه های قازان و قزاق و قره ییم ، به معنی حکمران و آقا و قاضی ( رجوع کنید به رادلف ، ج 4، ص 1737) با کلمة «بای » هیچگونه نسبتی ندارد و از کلمة «بگ » (= شاهزاده ، آقا، ارباب ) گرفته شده است که در مناطق مختلف «بی » و «بگ » و «بیک » تلفظ می شود.

به استناد قانون شمارة 5290 مورخ 26 دسامبر 1934 (5 دی ماه 1313) استعمال القاب و عناوینی چون افندی ، بیگ ، پاشا در ترکیه ممنوع شد ( رجوع کنید به > روزنامة رسمی < ، ش 2867، مورخ 29 دسامبر 1934) و فقط استعمال کلمة «بای » در آغاز نام مردان ، و «بایان » در آغاز نام زنان مجاز شمرده شد، و به این ترتیب این کلمه معنای جدیدی یافت . «بایان »، که قانون استعمال آن را برای بانوان تجویز کرده ، در هیچیک از متون قدیم و جدید با چنین معنایی به کار نرفته است .


منابع :
(1) دده قورت علی لسان طائفة اغزان ، چاپ کیلیسلی رفعت ، استانبول 1335؛
(2) محمدبن محمدسلطان ولد، دیوان ترکی ، چاپ ولد چلبی و کیلیسلی رفعت ، استانبول 1341؛
(3) عیبة الحقایق ، چاپ عاصم ، چاپ عکسی ؛
(4) قوتادغوبیلیگ ، نسخة فرغانه ؛
(5) محمودبن حسین کاشغری ، دیوان لغات الترک ، استانبول 1333/1914؛
(6) احمد وفیق پاشا، لهجة عثمانی ، استانبول 1306؛


(7) W.Bang,v.Gabain,R.Rahmeti, TTVI, 024-025;
(8) K.Gronbech, Komanisches Worterbuch, Monumenta Linguarum Asiae maioris, subsidie, Kopenhagen 1942;
(9) Mehmed Fuad Koprulzade, Anatolische Dichter in der Seldschukenzeit, I. Seyyad Hamza, KCA, I, Budape í te 1992;
(10) J. Marquart, Uber das Volkstum der Komanen , Berlin 1914;
(11) Radloff- Malov, Uigurische Sprach denkmaler , Leningrad 1928;
(12) Resm ª â Gazete , no. 2867, 29 Dec. 1934;
(13) V. Thomsen, Inscriptions de l'Orkhon dechiffres, MSFOU, 1896 IE 29.

) / د. ا. ترک / فاخرعزّ (



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 412
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست