responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4075

 

تومان (یا تومن / تُمان / تُمن / تومانه / طومان ) ، واحد شمارش معادلِ ده هزار، قصبه ای مشتمل بر صد دِه ، قشونی متشکل از ده هزار سپاهی ، واحدِ پول . ریشة واژة تومان را مغولی (شریک امین ، ذیل واژه )، ترکی ـ مغولی (برهان ، ذیل «تومن ») و ترکی آذری (قدری ، ذیل واژه ) دانسته اند و بعضی بر آن اند که این واژه از زبان چینی کهن یا پیش از چینی به زبان تُخاری * راه یافته است . تومان در تخاری کهن با ضبط تمان و در تخاری متأخر به شکل تومانه در معنای ده هزار به کار رفته است (رشیدالدین فضل اللّه ، 1373 ش ، ج 3، تعلیقات روشن و موسوی ، ص 2345؛ دورفر، ج 2، ص 567 ـ 568؛ کلاوسون ، ص 507 ـ 508). به نوشتة بوداگوف ، تومان در اصل بر رقمهای کلان دلالت می کرده و تُومانْمَقْ به معنای ثروتمند شدن و زیاد شدن ، از همین کلمه مشتق شده است (ج 1، ص 406).

کاربرد تومان در سنگنبشته های ترکی (رشیدالدین فضل اللّه ، 1373 ش ، همانجا) حکایت از پیشینة کهن این واژه دارد؛ با وجود این ، نخستین شواهد کاربرد تومان در زبان فارسی به متون تاریخی دورة مغول باز می گردد (قس همانجا؛ به گفتة روشن و موسوی نخستین بار این واژه در سدة ششم در کتاب قند یا قندیه به کار رفته اما متن این کتاب را محمد عبدالجلیل سمرقندی ، از مؤلفان دورة تیموری ، بازنویسی کرده است و همة کاربردهای تومان در آن به دورة تیموری باز می گردد).

1) تومان به عنوان واحد تقسیمات کشوری ، تنها در متون تاریخیِ دورة ایلخانان (654ـ750) و تیموریان (ح 771ـ916) به کار رفته است ( رجوع کنید بهجوینی ، ج 2، ص 255؛ وصّاف الحضره ، ص 284؛ حمداللّه مستوفی ، ص 47ـ 48، 75، 151 و جاهای دیگر؛ سمرقندی ، ص 72). به نوشتة برهان تومان قصبه ای شامل صد روستاست (همانجا). بوداگوف نیز تومان را در بخارا واحد مساحت زمین ، معادل چهل طناب و ولایتی شامل چند شهر و صد روستا دانسته (همانجا) و قدری آن را معادل سنجق * گفته است (همانجا). تومان به معنای واحد ارضی در میان گورکانیان هند (حک : 932ـ1274) نیز به کار می رفت ( رجوع کنید به بابر، ج 1، ص 75، 126).

به نوشتة بارتولد، تومان کوچکترین واحدِ اداری و مالی به شمار می رفت و معمولاً هر ولایت ، به چند تومان تقسیم می شد ( د. اسلام ، چاپ اول ، ذیل واژه ؛ نیز رجوع کنید بهحمداللّه مستوفی ، ص 47ـ 48، 75، 151) اما گمان می رود تومانها به عنوان نواحیِ لشکری و اداری تنها در برخی ایالات پدید آمده باشند (پطروشفسکی ، ج 2، ص 500، پانویس 2). بنا بر شواهد مذکور تومان همچنین به اقطاع در اختیار سرداران قرار می گرفت و آنان موظف بودند در ازای هر تومان ده هزار سوار برای حکومت فراهم آورند. گاهی نیز برخی از این اراضی (تومانها) در زمرة اینجوی خانهای مغول قرار می گرفتند (بناکتی ، ص 452؛ اینجو * ). به گفتة بارتولد ( د. اسلام ، چاپ اول ، همانجا) و ولادیمیرتسوف (ص 213، 215) تومان همان ایل و اولوس بوده است .

2) تومان به عنوان واحد تقسیمات لشکری ، قشونی مرکّب از ده هزار سپاهی بوده است . در دورة هخامنشیان (559 ـ 330 ق م ) و دورة ساسانیان (ح 226ـ652)، در ایران ، یک گروه ده هزار نفری از سواران بر گزیده ، با نام «فوج جاودان » وجود داشت که فرمانده آن را ورهرنیگان خودای می نامیدند (سامی ، ج 2، ص 61) اما اصطلاح تومان به این معنا از دورة مغول در ایران رواج یافت ( رجوع کنید بهرشیدالدین فضل اللّه ، 1373 ش ، ج 1، ص 70، 112، 151، 329؛ وصّاف الحضره ، ص 20، 46؛ بناکتی ، ص 354، 366ـ367، 423). در اینکه تومانها دقیقاً شامل ده هزار سپاهی بوده اند تردید وجود دارد، زیرا شواهد حاکی از آن است که تعداد هر واحد سپاهیان مغول در چین بین 3000 تا 000 ، 7 تن در نوسان بوده است ( د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «تومان 10»؛ نیز رجوع کنید بهولادیمیرتسوف ، ص 219). فرمانده این قشون را امیرتومان می نامیدند (جوینی ، ج 1، ص 23؛ رشیدالدین فضل اللّه ، 1373 ش ، ج 1، ص 329). به نوشتة پطروشفسکی این امیران ، همان خانهای ایلات اسکان یافته بودند که به القاب نظامی ملقب شدند (ج 2، ص 528 ـ529). آنان در نظام لشکری و سیاسی کشور نقشی عمده و بر سایر فرماندهان نظامی ریاست داشتند (جوینی ، ج 1، ص 24؛ آقسرایی ، فهرست اصطلاحات ، ذیل «تومان »؛ قطبی اهری ، ص 154، 164). به نوشتة شمس منشی (ج 2، ص 25ـ26) که بیشترین و مهمترین اطلاعات را در بارة امیر تومان به دست داده است ، این منصب هم از راه ارث هم به سبب شایستگیهای فردی به اشخاص اعطا می شد و امیرتومان موظف بود مواجب * ، جیره * ، اسلحه و کلیة احتیاجات سپاهیان و فرماندهان زیردست خود را، مطابق با آنچه از سوی دیوان معیّن شده بود، فراهم آورد. در مقابل ، امیران و سپاهیان تابع او می بایست مطیع فرمان او بودند و هنگام ضرورت برای جنگ و لشکرکشی آماده می شدند. به گفتة رشیدالدین فضل اللّه ، ختائیان امیرتومان را وَنْگْشَیْ می خواندند (1373 ش ، ج 2، ص 906؛ قس بارتولد، ص 560).

این منصب در دورة تیموری نیز وجود داشت ( رجوع کنید به حافظ ابرو، ص 22). امیرتومان که هنگام شرفیابی به حضور تیمور، سمت چپ وی قرار می گرفت ، موظف بود به هنگام ضرورت سپاهیان را گرد آورد (تیمورگورکان ، ص 308، 328).

وجود تعابیری مانند تومان آغا، تومان اغل ، تومان ترکان ، تومان قتلق ، تومنه خان (شرف الدین علی یزدی ، ص 1138)، توم گِزال (سرلشکر در عثمانی ) (صالحپور، ذیل "tدmgeneral" ) تومان بیگ ، تومان بیگی و تومان بیکلاری (بابر، ج 2، فهرست ، ص 132) در منابع مربوط به عثمانی و هند، بیانگر وجود این منصب در این کشورهاست . قلقشندی و عُمَری از نویسندگان دورة ممالیک مصر نیز به منصب امیرتومانی اشاره کرده اند و بر آن اند که امیرتومانی از مناصب نظامی ایران و همان امیرنویان بوده و به تعبیری نویان از القاب امیرتومان بوده است (عمری ، ص 69، 78؛
قلقشندی ، ج 4، ص 424، ج 6، ص 135، 182، ج 7، ص 263؛
نیز رجوع کنید بهبیبرس منصوری ، ص 74، 82، 238).

واحد لشکری تومان و منصب امیرتومانی در دورة آق قوینلو (ح 800 ـ 908) و قراقوینلو (ح 777ـ873) نیز وجود داشت (طهرانی ، ج 2، ص 427؛
روملو، ج 11، ص 434). با این حال در عصر صفوی نشانی از این قشون و منصب مربوط به آن نیست .

در دورة قاجار (1210ـ1344)، در 1268 تقسیم بندی جدیدی با عنوان «تومان بندی » در ارتش ایران شکل گرفت که بر اساس آن سپاه ایران به ده تومان تقسیم می گردید و هر تومان به تفاوت از چهار تا یازده هنگ را شامل می شد (قائم مقامی ، 1326 ش ، ص 69). اصطلاحاتی مانند «تومانِ پیش جنگ » ــ به معنای نیرویی به تعداد یک تومان در پیشاپیش قسمت اصلی قوا با مأموریت مراقبت و اعلام خبر و جلوگیری از غافلگیری ــ «تومان پیاده » و «نیم تومان » در این دوره به کار رفته است ( رجوع کنید به مدرسی و دیگران ، ص 173). کرزن (ج 1، ص 673) تومان را برابر با لشکر دانسته است . از این دوره نسخه ای خطی با عنوان کتابچة تومان بندی افواج باقی مانده است (نسخة خطی کتابخانة ملی ، ش 589 رف ).

ظاهراً این تشکیلات تا 1307 هم بر قرار بوده و احتمالاً در 1308 لغو گردیده است . در این دوره هر فوج شامل پانصد سرباز بود. دو فوج یک تیپ را تشکیل می داد و پنج تیپ (پنج هزار تن ) زیر فرمان یک میرپنج و ده میرپنج (پنجاه تیپ ) تحت فرماندهی یک امیر تومان بودند (قائم مقامی ، 1326 ش ، ص 69 و پانویس 2).

به نظر می رسد در این دوره در برخی موارد عنوان امیرتومان صرفاً به عنوان لقبی افتخاری به کار رفته است ؛
مثلاً از آنجا که مدرسة دارالفنون * در آغاز مدرسة نظام بوده و بیشتر به منظور تعلیم و تربیت نظامیان تأسیس شده بوده ، رؤسای مدرسه گاه نشان و حمایل امیرتومانی می گرفتند ( رجوع کنید بهصدیق الممالک ، ص 286؛
قائم مقامی ، 1348 ش ، ص 359). چنانکه این عنوان بر بسیاری از صاحب منصبان مهم نظامی اطلاق و به آنها نشانهای شیر و خورشید نیز اعطا می شد ( رجوع کنید بهاعتمادالسلطنه ، ص 349ـ 350، 422؛
صدیق الممالک ، ص 289). ظاهراً اعطای بی قاعدة این عنوان به بسیاری از کارگزاران حکومتی سبب شد تا حکومت در 1311 بر پایة «قانون بذل مناصب عالیه عساکر دولت علیه ایران »، مقرر کند، «ادارة عالیه مناصب نظامی » از پنج سردار و هفت امیرتومان تشکیل شود و چون عدة امیران تومان بیش از این تعداد بود قوانینی برای کاهش تعداد آنان به تصویب رسید (صدیق الممالک ، ص 284ـ285). در این دوران امرای تومان ریاست قشون برخی ولایات و سرحدداری را نیز عهده دار شدند (برای نمونه رجوع کنید بههمان ، ص 292ـ293) که پیشتر از وظایف بیگلربیگی * بود.

طبق قانون 1301 ش ، مقرر شد کلیة درجات و نشانها و امتیازات صاحب منصبان نظامی دوران پیش ، چه واقعی و چه افتخاری ، از نیابت تا سرداری لغو و به جای آنها درجات جدیدی وضع شود. به این ترتیب به جای «امیرتومان » عنوان «امیرلشکر» وضع گردید که دومین مرتبة نظامی به شمار می رفت (عاقلی ، ص 118). همچنین مقرر شد بعضی از صاحب منصبان نظامی ، از قبیل امیرتومانهایی که به خدمت دعوت نشده بودند، از حقوق بازنشستگی برخوردار شوند. عده ای که به خدمت دعوت شدند نیز تا شش درجه تنزل مقام یافتند و تنها هفت سردار با درجة امیرلشکری وارد قشون جدید شدند (همان ، ص 119).

3) تومان به عنوان واحد پول . شواهد کاربرد تومان در این مفهوم به دورة مغول باز می گردد. برپایة منابع این دوره ، تومان معادل ده هزار دینار زر رایج بوده و گاه برای شمارش آقچه * ، مال * ، بالش * ، حقوق دیوانی و خراج ممالک به کار می رفته است . پس از فرمان یکسان کردن اوزان و مقیاسها در دورة غازان ، اصطلاح «تومان غازانی » یا بعدها «تومان تبریزی » یا «تومان دیوانی » نیز رواج یافت ( رجوع کنید بهجوینی ، ج 1، ص 169؛
رشیدالدین فضل اللّه ، 1373 ش ، ج 2، ص 1493؛
همو، 1358 ش ، ص 163، 215؛
وصّاف الحضره ، ص 336؛
بناکتی ، ص 36؛
کاشانی ، ص 155؛
شمس منشی ، ج 2، ص 12، 128ـ 129؛
حمداللّه مستوفی ، ص 47، 74ـ 75، 100، 138؛
آقسرایی ، ص 62، 210، 214، 231ـ232؛
قطبی اهری ، ص 138؛
قزوینی ، ج 2، ص 113).

در دورة تیموری ، بویژه در هرات ، «تومان کپکی » رواج داشت و هر 500 ، 1 تومان کپکی معادل 000 ، 9 تومان عراقی بود (حافظ ابرو، ص 20، 38). در دوره های آق قوینلو و قراقوینلو و صفویه و افشاریه و زندیه ، علاوه بر تومان ، اصطلاح «تومان تبریزی » بار دیگر در فرمانهای حکومتی و محاورة عامه رواج یافت (طهرانی ، ج 2، ص 341، 363؛
نصیری ، ص 88؛
مروی ، ج 1، ص 368، ج 2، ص 540، 582، 795، ج 3، ص 925، 956، 1129؛
نادرمیرزا قاجار، ص 346، 352ـ353).

در دورة صفویه یک تومان معادل پنجاه عباسی و در دورة افشاریه معادل بیست نادری بوده است (شاردن ، ج 4، ص 181؛
نادرمیرزا قاجار، ص 356).

به نوشتة بارتولد نخستین بار فتحعلی شاه قاجار در 1212 به ضرب سکه طلای تومان پرداخت ( د. اسلام ، چاپ اول ، همانجا). پیش از این تاریخ مسکوکی به نام تومان وجود نداشت بلکه اصطلاح تومان در محاسبات ، به عنوان واحد شمارش به کار می رفت . بر اساس منابع سکه شناسی ، نخستین سکة تومان موجود متعلق به دورة ناصری است که با وزن 18 نخود و عیار 990 ضرب شد (نوین فرح بخش ، ص 6؛
برای تفصیل بیشتر از تغییر وزن و عیار تومان رجوع کنید بههمان ، ص 7ـ9، 48ـ49، 52ـ63؛
د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «تومان 20»). از دورة مظفرالدین شاه ، سکة ده تومانی طلا همراه با تصویر وی به عنوان یادگاری در دست است (مشیری ، ص 62). به نوشتة ترابی طباطبائی در این دوره به جای شاهی ، یک تومانی ضرب می شد (ص 80). آلبوم سکه های رابینو حاکی از ضرب واژة تومان بر روی سکه های دورة ناصرالدین شاه ، مظفرالدین شاه ، محمدعلی شاه و احمدشاه است (تصویر 25، ش 646ـ649، 653ـ654، تصویر 26، ش 666، 668ـ669،680ـ681، تصویر 27، ش 689 میان سالهای 1293 تا 1327 ضرب شده اند).

در دورة رضاشاه پهلوی سکه ای یک تومانی با وزن پانزده نخود ضرب شد (نوین فرح بخش ، ص 63) و در 27 اسفند 1308، در پی تصویب مجلس شورای ملی ، در نام سکه ها تغییراتی دادند و مقرر شد هر ریال معادل صد دینار و ده ریال برابر با یک تومان باشد (ترابی طباطبائی ، ص 134). از آن پس ، واحد پول در اسناد رسمی و دولتی ریال است و همین واحد بر روی سکه ها و اسکناسها ثبت می شود. در عین حال ، در محاسبات غیررسمی ، کاربرد تومان رایجتر است و اگرچه یک تومان به شکل رسمی برابر ده ریال است ، امروزه در تداول عامه و محاسبات لفظی ، بویژه در میان اهل کسب و کار، به هر هزار تومان و گاه به هر یک میلیون تومان ، یک تومان اطلاق می شود.


منابع :
(1) محمودبن محمد آقسرایی ، تاریخ سلاجقه ، یا، مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار ، چاپ عثمان توران ، آنکارا 1944، چاپ افست تهران 1362 ش ؛
(2) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه ، المآثر و الا´ثار ، در چهل سال تاریخ ایران ، چاپ ایرج افشار، ج 1، تهران 1363 ش ؛
(3) بابر، امپراتور هند، بابرنامه ، چاپ مانو ایزی نینک ، کیوتو 1995ـ1996؛
واسیلی

(4) ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان من الفتح العربی الی الغز و المغولی ، نقله عن الروسیه صلاح الدین عثمان هاشم ، کویت 1401/ 1981؛
(5) محمدحسین بن خلف برهان ، برهان قاطع ، چاپ محمد معین ، تهران 1361 ش ؛
(6) داوودبن محمد بناکتی ، تاریخ بناکتی = روضة اولی الالباب فی معرفة التواریخ و الانساب ، چاپ جعفر شعار، تهران 1348 ش ؛
(7) رکن الدین بیبرس منصوری ، کتاب التحفة الملوکیة فی الدولة الترکیة ، چاپ عبدالحمید صالح حمدان ، قاهره 1407/ 1987؛
(8) ایلیا پاولوویچ پطروشفسکی ، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول ، ترجمة کریم کشاورز، تهران 1357 ش ؛
(9) جمال ترابی طباطبائی ، سکه های ماشینی ایران و مقدمه ای بر سکه شناسی ، تبریز 1371 ش ؛
(10) تیمور گورکان ، تزوکات تیموری ، تحریر ابوطالب حسینی تربتی به فارسی ، آکسفورد 1773، چاپ افست تهران 1342 ش ؛
(11) جوینی ؛
(12) عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، ذیل کتاب ظفرنامة نظام الدین شامی ، چاپ بهمن کریمی ، تهران ?( 1328 ش ) ؛
(13) حمداللّه مستوفی ، نزهة القلوب ؛
(14) یاسنت لویی رابینو، آلبوم سکه ها ، نشانها و مهرهای پادشاهان ایران ( از سال 1500 تا 1948 میلادی )، چاپ محمد مشیری ، تهران 1353 ش ؛
(15) رشیدالدین فضل اللّه ، جامع التواریخ ، چاپ محمد روشن و مصطفی موسوی ، تهران 1373 ش ؛
(16) همو، سوانح الافکار رشیدی ، چاپ محمدتقی دانش پژوه ، تهران 1358 ش ؛
(17) روملو؛
(18) علی سامی ، تمدن ساسانی ، شیراز 1342ـ 1344 ش ؛
(19) محمدبن عبدالجلیل سمرقندی ، قندیّه ، در قندیّه و سمریّه ، چاپ ایرج افشار، تهران 1367 ش ؛
(20) شرف الدین علی یزدی ، ظفرنامه ، چاپ عصام الدین اورونبایوف ، تاشکند 1972؛
شمیس شریک امین ،

(21) فرهنگ اصطلاحات دیوانی دوران مغول ، تهران 1357 ش ؛
(22) محمدبن هندوشاه شمس منشی ، دستورالکاتب فی تعیین المراتب ، چاپ عبدالکریم علی اوغلی علیزاده ، مسکو 1964ـ1976؛
(23) جمشید صالحپور، فرهنگ جامع ترکی استانبولی به فارسی ، تهران 1375 ش ؛
(24) ابراهیم بن اسداللّه صدیق الممالک ، منتخب التواریخ ، تهران 1366 ش ؛
(25) ابوبکر طهرانی ، کتاب دیار بکریه ، چاپ نجاتی لوغال و فاروق سومر، آنکارا 1962ـ1964، چاپ افست تهران 1356 ش ؛
(26) باقر عاقلی ، رضاشاه و قشون متحدالشکل ( 1320ـ1300 )، تهران 1379 ش ؛
(27) احمدبن یحیی عمری ، التعریف بالمصطلح الشریف ، چاپ محمدحسین شمس الدین ، بیروت 1408/ 1988؛
(28) جهانگیر قائم مقامی ، تاریخ تحولات سیاسی نظام ایران : از آغاز قرن یازدهم هجری تا سال 1301 هجری شمسی ، تهران 1326 ش ؛
(29) همو، یکصدوپنجاه سند تاریخی : از جلایریان تا پهلوی ، تهران 1348 ش ؛
(30) حسین کاظم قدری ، تورک لغتی ، ج 2، استانبول 1928؛
(31) محمد قزوینی ، یادداشتهای قزوینی ، چاپ ایرج افشار، تهران 1363 ش ؛
(32) ابوبکر قطبی اهری ، تاریخ شیخ اویس ، با مقدمه و ترجمة انگلیسی یوهانز فن لون ، لاهه 1373؛
(33) قلقشندی ؛
(34) عبداللّه بن محمد کاشانی ، تاریخ اولجایتو ، چاپ مهین مهبلی ، تهران 1348 ش ؛
(35) جرج ناتانیل کرزن ، ایران و قضیة ایران ، ترجمة غ . وحید مازندرانی ، تهران 1350 ش ؛
(36) یحیی مدرسی ، حسین سامعی ، و زهرا صفوی مبرهن ، فرهنگ اصطلاحات دوره قاجار: قشون و نظمیه ، تهران 1380 ش ؛
محمدکاظم مروی ،

(37) عالم آرای نادری ، چاپ محمدامین ریاحی ،تهران 1364 ش ؛
(38) محمد مشیری ، نشان و مدال های ایران از آغاز سلطنت قاجاریه تا امروز ، تهران 1354 ش ؛
(39) نادرمیرزا قاجار، تاریخ و جغرافی دارالسلطنة تبریز ، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تبریز 1373 ش ؛
(40) علی نقی نصیری ، القاب و مواجب دورة سلاطین صفویه ، چاپ یوسف رحیم لو، مشهد 1372 ش ؛
(41) فرهنگ نوین فرح بخش و هوشنگ نوین فرح بخش ، سکه های رایج ایران در یکصد سال اخیر ، تهران 1349 ش ؛
(42) عبداللّه بن فضل اللّه وصّاف الحضره ، تاریخ وصّاف ، چاپ سنگی بمبئی 1269؛
(43) باریس یاکوولیویچ ولادیمیرتسوف ، نظام اجتماعی مغول ، ترجمة شیرین بیانی ، تهران 1365 ش ؛


(44) Lazar Budagov, Stravnitelniy Slovar Turetsko-Tatarskik ¢h ¢narec §iy , St. Petersburg 1869;
(45) Jean Chardin, Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l'Orient , new ed. by L.Langle ©s, Paris 1811;
(46) Sir Gerard Clauson, An etymological dictionary of pre-thirteenth-century Turkish , Oxford 1972;
(47) Gerhard Doerfer, Tدrkische und mongolische Elemente im Neupersischen , Wiesbaden 1963-1975;
(48) EI 1 , s.v. "Tuman" (by W. Barthold);
(49) EI 2 , svv. "Tu ¦ma ¦n. 1" (by R. Amitai), "Tu ¦ma ¦n. 2" (by R.E.Darley-Doran).

/ نادیا برگ نیسی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4075
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست