responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3699

 

تفسیر ابن عباس ، مجموعه اقوال تفسیری منسوب به عبداللّه بن عباس ، از صحابة پیامبر. ابن عباس مشهورترین مفسر قرآن در قرن اول هجری است و روایات فراوانی از وی در تفاسیر و کتابهای حدیث نقل شده است . در برخی احادیث آمده که پیامبر، ضمن دعا برای ابن عباس ، از خدا خواسته است که علم تأویل قرآن را به وی بیاموزد ( مقدمتان فی علوم القرآن ، ص 53 ـ54).

با وجود کثرت اقوال تفسیری ابن عباس در تفاسیر، در اینکه خود وی تألیفی داشته باشد، تردید وجود دارد (برگ ، ص 131ـ132). از مطالبی که در بارة برخی از شاگردان ابن عباس نقل شده است (سَلْقینی ، ص 154ـ 155)، می توان دریافت که آنها پس از وی اقوالش را تدوین کرده اند ( رجوع کنید به گولدفلد، ص 128). دلیل دیگر بر فقدان روایات تفسیری مکتوب از ابن عباس ، تفاوت روایات تفسیری وی ، حتی ذیل یک آیه ، در تفاسیر گوناگون است (روحانی ، ص 141).

در تفاسیر روایی ، اقوال فراوانی از ابن عباس با سلسله اِسنادهای مختلف آمده که سلقینی ( رجوع کنید به ص 146ـ162) با ذکر تمام آنها به این نکته که هر مفسری از کدام طریق بهره برده ، اشاره کرده است . از این میان ، طریق محمدبن مسلم زُهْری از عبیداللّه بن عبداللّه بن عُتْبَه از معاویة بن صالح از علی بن ابی طلحه را صحیحترین طریق شمرده اند (همان ، ص 147ـ 148). مجموعة این روایات به صورت صحیفه ای مدوّن در میان محدّثان مصری رواج داشته و چنان معتبر بوده که احمدبن حنبل سفر به مصر را برای سماع آن نیکو می شمرده است (سیوطی ، ج 4، ص 237؛ علی بن ابی طلحه ، مقدمة راشد عبدالمنعم رجال ، ص 24).

با این حال ، برخی با انکار سماع علی بن ابی طلحه از ابن عباس ، معتقدند که علی بن ابی طلحه روایات خود را از طریق مجاهدبن جَبْر * و سعیدبن جُبَیْر از ابن عباس اخذ کرده است (مِزّی ، ج 20، ص 491). راشد عبدالمنعم رجال ، روایات تفسیری علی بن ابی طلحه از ابن عباس و طرق مختلف روایات علی بن ابی طلحه را از تفاسیر گوناگون گردآوری و با نام صحیفة علی بن ابی طلحه عن ابن عباس فی تفسیر القرآن الکریم منتشر کرده است ( رجوع کنید به علی بن ابی طلحه ، همان مقدمه ، ص 65ـ76). در این روایات ، شیوة ابن عباس در تفسیر آیات (توجه به مفهوم لغوی کلمات ، تفسیر آیه به آیه ، اسباب نزول ، عادات و افعال عرب و اجتهادات ابن عباس ) بارز است (سلقینی ، ص 90ـ91، 170ـ176؛ علی بن ابی طلحه ، همان مقدمه ، ص 34).

نَوْفَل (ج 1، ص 272ـ273) از شیوة تفسیری ابن عباس به مکتب تفسیری مکه یاد کرده و به شاگردان وی ، چون مجاهدبن جبر و عطاءبن ابی رباح اشاره نموده است . برخی تفسیر مجاهدبن جبر را روایتی از تفسیر ابن عباس دانسته اند (زیدان ، ج 1، ص 221؛ نیز رجوع کنید به ابن ندیم ، ص 36)، گرچه در متن چاپ شدة تفسیر مجاهد، روایات تفسیری چندانی از ابن عباس نقل نشده است (نوفل ، ج 1، ص 297). از سوی دیگر، در روایات تفسیری که مجاهد از ابن عباس آورده و آنچه طبری به نقل از مجاهد از ابن عباس در تفسیر خود نقل کرده ، از حیث لفظ و معنی ، اختلاف وجود دارد (مجاهدبن جبر، ج 1، مقدمة سورتی ، ص 25).

ظاهراً برخی مفسران با توجه به معیارهای خاص رجالی ، تنها از برخی طریقهای روایت تفسیر ابن عباس بهره برده اند. مثلاً، عبدالرزاق صَنعانی (متوفی 211) عمدة روایات خود از ابن عباس را از طریق سُفیان بن عُیَیْنه از عَمرو بن دینار از عطاءبن ابی رباح از ابن عباس نقل کرده (سلقینی ، ص 148ـ149) در حالی که طبری هیچ روایتی را از این طریق نقل نکرده است . بخاری و مسلم ، روایات تفسیری ابن عباس را به نقل از عطاءبن سائب از سعیدبن جبیر از ابن عباس نقل کرده اند (سلقینی ، ص 150؛ سیوطی ، ج 4، ص 239).

ضعیفترین طریق روایت از ابن عباس ، طریق محمدبن مروان سُدّی صغیر از محمدبن سائب کلبی از ابوصالح یا ابومالک گفته شده (سیوطی ، همانجا) ولی ابن عَدی (ج 6، ص 120) و مؤلف المبانی فی نظم المعانی ( رجوع کنید به مقدمتان فی علوم القرآن ، ص 197)، احادیث تفسیر کلبی از ابوصالح را صحیح دانسته اند.

اقوال تفسیری ابن عباس در مدنظر مفسران قرآن ، خاصه علمای خراسان و ماوراءالنهر و اندلس ، بوده است ( رجوع کنید به نسفی ، ص 211،310؛ نیز رجوع کنید به تفسیر قرآن پاک ، ص 19ـ20، 57، 61؛ جودة محمد مهدی ، ص 101ـ103؛ گنونی ، ج 1، ص 129ـ 130). ابواسحاق ابراهیم ثَعْلَبی (متوفی 427) در مقدمة تفسیر الکشف و البیان ، به هشت طریق روایت تفسیر ابن عباس اشاره کرده است (ج 1، ص 75ـ77؛ نیز رجوع کنید به گولدفلد، ص 130ـ134) که به نظر می رسد این مجموعه های گوناگون تفسیری ، که هریک به نام شاگردان یا یکی از راویان تفسیر ابن عباس مشهور بوده ، با یکدیگر اختلاف داشته اند. ثعلبی اقوال ابن عباس را از تفسیر علی بن ابی طلحه (متوفی 143)، تفسیر عَطِیَّة بن سعد عوفی ، تفسیر ابومحمد بکربن سهل دِمْیاطی (متوفی 298)، تفسیر عِکْرمَة بن عبداللّه (متوفی 105)، تفسیر کلبی به روایتهای محمدبن فُضَیل و یوسف بن بلال و حبان بن علی عَنْزی و صالح بن محمد تِرْمِذی (متوفی 237) نقل کرده است . برخی از این افراد تفسیر ابن عباس را از یکدیگر روایت کرده اند، از جمله گفته شده که عطیة بن سعد عوفی ، آن را از کلبی اخذ کرده است (ذهبی ، ج 3، ص 79ـ80). ثعلبی تصریح کرده که صالح بن محمد بر تفسیر ابن عباس چهار هزار حدیث افزوده است (ج 1، ص 77؛ نیز رجوع کنید به گولدفلد، ص 134). این شواهد، نشان دهندة وجود مجموعه های مدوّنی از اقوال تفسیری ابن عباس است که حداقل تا قرن ششم موجود و روایت آنها متداول بوده است ( رجوع کنید به بَغَوی ، ج 1، ص 29؛ رافعی قزوینی ، ج 3، ص 11).

مجموعة اقوال تفسیری ابن عباس که بکربن سهل دمیاطی (متوفی 289) گرد آورده ، مورد توجه عالمان بوده است . ابوالحسین احمدبن فارس بن زکریا (متوفی 395) در تفسیر خود از طریق تفسیر دمیاطی به اقوال تفسیری ابن عباس استناد کرده است ( رجوع کنید به قرطبی ، ج 20، ص 204). بر اساس برخی سلسله سندهای منقول از تفسیر دمیاطی ، ظاهراً وی تفسیر خود را بر اساس تلفیق چند روایت متداول تفسیر ابن عباس تدوین کرده است ( رجوع کنید به طبرانی ، ص 306، 439؛ رافعی قزوینی ، ج 1، ص 189ـ 190). متن تفسیر دمیاطی ، یکی از مآخذ حَسْکانی در شواهدالتنزیل ( رجوع کنید به ج 2، ص 405) بوده است . رافعی (ج 1، ص 189ـ 190، 260، ج 3، ص 163) به روایت این تفسیر اشاره و عبارتهایی از آن نقل کرده است .

هودبن مُحَکَّم هُوّاری ، از عالمان اباضی قرن سوم ، روایات فراوانی به نقل از کلبی در تفسیر خود آورده است (برای نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 94ـ 95، 98، 101، 129ـ131، ج 2، ص 171، 214، 218). بالحاج بن سعید شریفی ، مصحح تفسیر هود بن محکم ، در مقدمة این کتاب (ج 1، ص 21ـ24، 29، 34) مأخذ اصلی هود بن محکم را در نقل روایات کلبی ، تفسیر روایی یحیی بن سلام بصری (متوفی 200) دانسته است .

استناد به اقوال تفسیری ابن عباس در میان راویان شیعه نیز متداول بوده است . حسین بن حکم حِبَری زیدی (متوفی 286) بیشتر به نقل از حسین بن حسن انصاری از حباب بن علی عنزی از کلبی به روایت ابوصالح ، روایات فراوانی در بیان شأن نزول آیات از ابن عباس نقل کرده است (برای نمونه رجوع کنید به ص 235، 237، 242ـ243، 249، 253). فرات بن ابراهیم کوفی ، از شاگردان حبری ، نیز روایات متعددی در بیان شأن نزول آیات از ابن عباس آورده است (ص 53، 59ـ60، 77، 101، 158، 481). این دلایل مؤید تداول روایت تفسیر ابن عباس به طریق کلبی در محافل شیعة امامی کوفه در قرن سوم و چهارم است . عبدالعزیزبن یحیی جلودی (متوفی 331)، محدّث شیعی ، مجموعه ای از اقوال تفسیری ابن عباس را گرد آورده بوده (نجاشی ، ص 242) اما این اثر در دست نیست و نمی توان در بارة آن داوری کرد. عبیداللّه بن عبداللّه حسکانی (متوفی بعد از 490) روایات تفسیری فراوانی در فضیلت اهل بیت و شأن نزول آیات در حق ایشان ، به نقل از ابن عباس آورده است (برای نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 30، 52، 56 ـ57، 64ـ 68،70، 75ـ76، 86، 93، ج 2، ص 152، 154، 213، 278). حسکانی برخی از این روایات را به نقل از تفسیر مُقاتِل بن سلیمان روایت کرده است ( رجوع کنید به ج 2، ص 6؛ قس خطیب بغدادی ، ج 14، ص 78ـ79).

یکی از ویژگیهای روایات منقول تفسیری ابن عباس ، بیان اسباب نزول آیات است . علی بن احمد واحدی نیشابوری (متوفی 468) علاوه بر استفاده از اقوال ابن عباس در تفسیر البسیط فی التفسیر ( رجوع کنید به جودة محمدمهدی ، همانجا) در بیان اسباب نزول ، روایات متعددی از ابن عباس آورده است ( رجوع کنید به ص 9، 11، 13، 20، 52، 181). در تفاسیر گوناگون دیگر نیز روایات فراوانی از ابن عباس در بارة شأن نزول آیات در حق اهل بیت پیامبر نقل شده است (صنعانی ، ج 1، ص 108؛ نَحاس ، ج 1، ص 305؛ واحدی ، ص 58). داستان پردازانه و قصصی بودن یکی دیگر از ویژگیهای بارز روایات تفسیری ابن عباس است ( رجوع کنید به خطیب بغدادی ، ج 1، ص 56).

برخی از اقوال خاص تفسیری ابن عباس عبارت اند از: پذیرش وجود کلمات غیر عربی در قرآن (نوفل ، ج 1، ص 449)، قابل تفسیردانستن حروف مقطّعه (همان ، ج 1، ص 435) و دلالت این حروف بر اسم اعظم خداوند (طبری ، ج 1، ص 67ـ 68، ج 2، ص 97). طبری (ج 7، ص 199) ذیل آیة 103 سورة انعام از قول ابن عباس آورده که چشم آدمی قدرت احاطه بر خداوند را ندارد. در مصادر اباضی و معتزلی قول به عدم رؤیت باری به ابن عباس نسبت داده شده است (قاضی عبدالجباربن احمد، ج 4، ص 213ـ 215؛ نوفل ، ج 1، ص 538). در تفسیر آیة 172 سورة اعراف چند روایت دالّ بر پذیرش قول به عالم ذر از ابن عباس نقل شده ( رجوع کنید به طبری ، ج 9، ص 75ـ 77) که برخی از آنها تعبیراتی حاکی از عقیده به جبر دارد (همان ، ج 9، ص 76). طبری برخی از اسرائیلیات * را در تفسیر خود به روایت از ابن عباس نقل کرده است (برای نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 187، 362ـ363؛ نیز رجوع کنید به ربیع ، ص 104، 239، 243ـ 244، 248ـ249، 263، 286، 381ـ382).

تفسیر مشهوری به نام تنویرالمقباس من تفسیر ابن عباس موجود است . این تفسیر را به محمدبن سائب کلبی و ابومحمد عبداللّه بن وهْب دینوری (متوفی 308) و محمدبن یعقوب فیروزآبادی (متوفی 817) نسبت داده اند (ریپین ، 1994، ص 39؛ برگ ، ص 135). انتساب این تفسیر به فیروزآبادی شهرت بیشتری دارد و در اغلب منابع به وی نسبت داده شده است ( رجوع کنید به مهدوی راد، ص 136). تحلیل ادبی این متن مؤید آن است که حداقل در اواخر قرن سوم تدوین شده است (ریپین ، 1994، ص 71؛
برگ ، همانجا). دو سلسله سند موجود در متن ، بر این دلالت دارند که متن به قلم دانشمندی از کرامیه نگاشته شده (رحمتی ، ص 75) که ظاهراً عبداللّه بن مبارک دینوری (متوفی اوایل قرن چهارم ) است که داوودی (ج 1، ص 250)، بدون هیچ توضیح دیگری ، از وی به عنوان مؤلفِ الواضح فی تفسیرالقرآن یاد کرده است . حاکم نیشابوری (متوفی 405؛
ص 227) از فردی به نام عبداللّه بن مبارک مدفون در نیشابور سخن گفته که ممکن است مؤلف الواضح باشد. در بارة وی اطلاعی در دست نیست ( رجوع کنید به اس ، ص 68). در سلسله سند شاذان قمی (ص 149)، نام عبداللّه بن مبارک دینوری که از طریق یوسف بن بلال ، تفسیر ابن عباس را نقل کرده ، آمده است .

از الواضح سه نسخة خطی کهن در لیدن (ش 1651، مورخ 726)، ایاصوفیه (ش 221، بخش اول ، مورخ 585، بخش دوم ، مورخ 578) و آصفیة حیدرآباد (تفسیر ش 5) موجود است (ریپین ، 1994، ص 47ـ 48) که همانند متن چاپ شدة تنویرالمقباس است . بنابراین ، نام کهن تنویرالمقباس احتمالاً الواضح فی تفسیرالقرآن بوده است . در نسخة لیدن و احتمالاً در نسخه های دیگر، مقدمه ای در آغاز کتاب آمده که در متن چاپی موجود نیست . به گفتة ابومحمد دینوری (مؤلف کتاب در این مقدمه )، وی متن تفسیر را از مآخذ گوناگون استخراج و برای اهل علم خلاصه کرده است (همان ، ص 49). به نظر ریپین (1994، ص 49ـ50) این عبارت بر آن دلالت دارد که معاصران دینوری متن همان تفسیر را بدون ارجاع به وی روایت کرده و با آن آشنا بوده اند. روایت چندگانة متن تفسیر، این فرضیه را تقویت می کند که تفسیر، پیش از دینوری به صورت شفاهی نقل می شده و بعدها افرادی آن را کتابت کرده اند. مؤید این حدس ، گفتة دینوری است که خواننده را برای حل مشکلات این تفسیر، به تفسیر کلبی که یوسف بن بلال روایت کرده ، ارجاع داده است (همان ، ص 55). یوسف بن بلال به عنوان راوی تفسیر کلبی مشهور بوده است (ابن طاووس ، ص 210ـ211؛
حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 457؛
نیز رجوع کنید به حسکانی ، ج 1، ص 140ـ141؛
شفیعی کدکنی ، ص 77). در شرح احوال ابوحامد احمدبن اسماعیل مُقْری نیز گفته شده که وی تفسیر کلبی را از یوسف بن بلال به روایت محمدبن مروان سدّی صغیر از کلبی شنیده است (ابن ماکولا، ج 7، ص 78).

احمدبن ابراهیم ثعلبی ( رجوع کنید به ج 1، ص 83) تفسیر الواضح را یکی از مآخذ تفسیر خویش معرفی نموده (نیز رجوع کنید به رافعی قزوینی ، ج 3، ص 271) و به روایت ابوحنیفه قزوینی از آن برای ابوبکر محمدبن یعقوب استوایی اشاره کرده است (ریپین ، 1994، ص 48). به گفتة رافعی (همانجا) نام ابوحنیفه قزوینی ، عبدالملک بن علی است و در نیشابور تفسیر معروف به الواضح (نوشتة ابومحمد عبداللّه بن مبارک دینوری ) را از ابوبکر



محمدبن یعقوب استوایی از مؤلف ، روایت کرده و از وی شنیده است . عبدالغافربن اسماعیل فارسی (متوفی 529) نیز گفته که تفسیری به نام الواضح منسوب به عبداللّه بن مبارک را محمدبن اسحاق خطبی کرامی (متوفی 488) از ابوحنیفه عبدالوهاب بن محمد ( هروی ) شنیده است (صَریفینی ، ص 86). قید «منسوب » در عبارت عبدالغافر فارسی به علت آن است که وی گمان داشته مؤلف تفسیر، عبداللّه بن مبارک حنظلی (متوفی 181) است ( رجوع کنید به آتش ، ص 54).

در تفسیرِ کرّامی الفصول ، نوشتة ابوحنیفه عبدالوهاب بن محمد هروی ، نام عبداللّه بن مبارک دینوری در اسناد مختلفی آمده که وی از علی بن اسحاق حنظلی (متوفی 237) راوی مشهور تفسیر کلبی در ماوراءالنهر، روایات تفسیری ابن عباس را نقل کرده است ( رجوع کنید به اس ، ص 63؛
شفیعی کدکنی ، ص 77ـ79). علت توجه به این طریقِ تفسیر ابن عباس ، آن است که محمدبن کَرّام (متوفی 255)، مؤسس فرقة کرامیه ، تفسیر کلبی را در سمرقند نزد علی بن اسحاق حنظلی سماع کرده است (نسفی ، ص 310؛
نیز رجوع کنید به شفیعی کدکنی ، ص 79). مؤلف تنویرالمقباس ، که ظاهراً همان عبداللّه بن مبارک دینوری است ، روایات خود را از عبداللّه بن مأمون سُلَمی از پدرش ، مأمون بن احمد سلمی از محمدبن کرام به سلسله سندی منتهی به علی بن اسحاق حنظلی نقل کرده است ( رجوع کنید به تنویرالمقباس ، ص 2؛
نیز رجوع کنید به شفیعی کدکنی ، ص 77ـ79).

متن تنویرالمقباس کامل است و در تفسیر آیات تنها به بیان معنای آیه و گاه نقل روایتی بسنده شده (برای نمونه رجوع کنید به ص 4، 28) و در تفسیر حروف مقطّعه ، هریک از حروف ، نمادی از اسامی باری تعالی یا دالّ بر واقعه ای دانسته شده است (برای نمونه رجوع کنید به ص 3، 42، 124). در تفسیر آیات متشابه مانند آیة پنجم سورة طه ، تفسیری تشبیهی از آیه ارائه شده است (همان ، ص 260). مؤلف تنویرالمقباس (ص 141). در مسئلة رؤیت خدا، ذیل آیة 143 سورة اعراف ، بصراحت گفته که این دیدار تنها در آخرت صورت می گیرد ( تنویرالمقباس ، ص 137). شأن نزول برخی آیات در مورد اهل بیت ، در بارة افراد دیگری ذکر شده است (روحانی ، ص 142). ظاهراً اولین بار تنویرالمقباس در 1290 در قاهره چاپ شده است . چاپهای متعددی از این کتاب در دست است که هیچیک انتقادی نیست ( رجوع کنید به ریپین ، 1994، ص 41).

از دیگر آثار قرآنی ابن عباس ، اللغات فی القرآن است که در برخی از نسخه های خطیِ موجود، نام آن غریب القرآن ذکر شده است (ریپین ، 1981، ص 15، 17؛
همو، 1983، ص 332). ابن عباس در غریب القرآن مجموعه ای از کلمات قرآنی را به ترتیب نظم سوره ها گردآوری کرده است . متن این رساله که با تهذیب و روایت عطاءبن ابی رباح و نیز روایت علی بن ابی طلحه موجود است (مهدوی راد، ص 13) با آنچه سیوطی (ج 2، ص 6ـ57) آورده ، یکی است . سیوطی (ج 2، ص 57) یادآوری کرده که وی این نام را از تفسیر طبری و تفسیر ابن ابی حاتِم استخراج کرده است . از این کتاب در منابع با نام لغة القرآن و لغات القبایل الواردة فی القرآن الکریم نیز یاد شده است . متن این کتاب را صلاح الدین منجِّد بر اساس روایت عبداللّه بن حسین بن حَسْنون سامری (متوفی 386) به چاپ رسانده است . چاپ دیگر این کتاب را عبدالمجید سیدطلب با عنوان لغات القبایل الواردة فی القرآن الکریم ، به روایت ابوعُبَید قاسم بن سلاّ م هروی (متوفی 224) منتشر کرده است (کویت 1404). احمد بولوط نیز این اثر را با عنوان غریب القرآن به چاپ رسانده است (قاهره 1413).

مجموعه ای به نام مسائل نافع بن الازرق ، حاوی 190 کلمة قرآنی با شواهدی از شعر جاهلی ، یکی دیگر از آثار قرآنی ابن عباس است . سیوطی (ج 2، ص 68ـ 105) متن این رساله را آورده است . نافع بن اَزْرَق ، پیشوای گروهی از خوارج (متوفی 68)، در دیداری با ابن عباس ، این سؤالات را مطرح کرده است . متن این رساله با طرق مختلف و با اختلافها و کاستیها و افزوده هایی ، در منابع حدیثی و ادبی نقل شده است (مهدوی راد، ص 14). این متن را یک بار فؤاد عبدالباقی بر اساس ترتیب الفبایی منتشر کرده و بار دیگر با تحقیق مفصّل عایشه عبدالرحمان بنت الشّاطی و نیز با تحقیق ابراهیم سامرایی چاپ شده است . اساس دو چاپ نخست ، متن نقل شدة مسائل نافع بن الازرق در کتاب ألاءتقان فی علوم القرآن بوده است . با توجه به تصریح سیوطی (ج 2، ص 67، 105) در آغاز و انجام این رساله ، ظاهراً وی تدوینگر این مجموعه است و آن را با استفاده از معجم الکبیر احمدبن سلیمان طَبَرانی (متوفی 360) و کتاب ایضاح الوقف و الابتداء ابوبکر ابن انباری (متوفی 328) تهیه کرده است . آنچه ابن انباری آورده ، بخشی از آن چیزی است که سیوطی آورده است . ابن انباری (ج 1، ص 76ـ 98) تنها پنجاه کلمه را آورده که 28 کلمه از آن را سیوطی ذکر کرده ، هجده کلمه همان توضیحات سیوطی را دارد و نوزده کلمة آن مشتمل بر همان شواهد شعری است که سیوطی نقل کرده است (ریپین ، 1981، ص 16). نسخة کهنی از این رساله ، متعلق به قرن چهارم ، در کتابخانة ظاهریة دمشق (ش 3849) موجود است ( رجوع کنید به خیمی ، ج 2، ص 282ـ283). در کتابخانة دیوان هند



(مجموعة 3795، از برگ 65 ب تا 92 ب ) متن تفسیری منسوب به ابن عباس وجود دارد که در تفسیر سورة واقعه است و با متن تنویرالمقباس تشابهی ندارد (ریپین ، 1994، ص 58).


منابع :
(1) علاوه بر قرآن ؛
(2) سلیمان آتش ، مکتب تفسیر اشاری ، ترجمة توفیق ه . سبحانی ، تهران 1381 ش ؛
(3) ابن انباری ، کتاب ایضاح الوقف و الابتداء ، دمشق 1971؛
(4) ابن طاووس ، سعدالسعود ، قم : دارالذخائر للمطبوعات ، ( بی تا. ) ؛
(5) ابن عدی ، الکامل فی ضعفاء الرجال ، چاپ سهیل زکار، بیروت 1409/1988؛
(6) ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فی الاسماء و الکنی و الانساب ، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی یمانی ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(7) ابن ندیم ؛
یوزف فان اس ، «متونی در بارة کرّامیّه »، ترجمة احمد شفیعیها، معارف ، دورة 9،

(8) ش 1 (فروردین ـ تیر 1371)؛
(9) حسین بن مسعود بغوی ، تفسیر البغوی ، المسمی معالم التنزیل ، چاپ خالد عبدالرحمان العک و مروان سوار، بیروت 1415/1995؛
(10) تفسیر قرآن پاک ، چاپ علی رواقی ، تهران : بنیاد فرهنگ ایران ، 1348 ش ؛
(11) تنویرالمقباس ، قاهره : مکتبة الشعبیة ، 1393/1972؛
(12) احمدبن محمد ثعلبی ، الکشف و البیان ، المعروف تفسیرالثعلبی ، چاپ علی عاشور، بیروت 1422/2002؛
(13) جودة محمدمهدی ، الواحدی و منهجه فی التفسیر ، ( قاهره 1978 ) ؛
(14) حاجی خلیفه ؛
(15) محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری ، تاریخ نیشابور ، ترجمة محمدبن حسین خلیفة نیشابوری ، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی ، تهران 1375 ش ؛
(16) حسین بن حکم حبری ، تفسیر الحبری ، چاپ محمدرضا حسینی ، بیروت 1408/1987؛
(17) عبیداللّه بن عبداللّه حسکانی ، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل ، چاپ محمدباقر محمودی ، تهران 1411/1990؛
(18) خطیب بغدادی ؛
(19) صلاح الدین محمد خیمی ، فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهریة : علوم القرآن الکریم ، ج 2، دمشق 1404/1984؛
(20) محمدبن علی داوودی ، طبقات المفسرین ، بیروت 1403/1983؛
(21) محمدبن احمد ذهبی ، میزان الاعتدال فی نقد الرجال ، چاپ علی محمد بجاوی ، قاهره 1963ـ1964، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
(22) عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی ، التدوین فی اخبار قزوین ، چاپ عزیزاللّه عطاردی ، بیروت 1408/1987؛
(23) آمال محمد عبدالرحمان ربیع ، الاسرائیلیات فی تفسیرالطبری : دراسة فی اللغة و المصادر العبریة ، قاهره 1422/2001؛
(24) محمدکاظم رحمتی ، «پژوهشی در بارة کرامیه »، کتاب ماه دین ، سال 4، ش 7 (اردیبهشت 1380)؛
(25) محمدحسین روحانی ، تفسیر کلامی قرآن ، تهران 1371 ش ؛
(26) جرجی زیدان ، کتاب تاریخ آداب اللغة العربیة ، مصر 1911ـ1914؛
(27) عبداللّه بن محمد سلقینی ، حبرالامة عبداللّه بن عباس و مدرسة فی التفسیر ، بیروت 1407/1986؛
(28) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، الاتقان فی علوم القرآن ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم ، ( قاهره 1967 ) ، چاپ افست قم 1363 ش ؛
(29) شاذان قمی ، الفضائل ، قم 1363 ش ؛
محمدرضا شفیعی کدکنی ، «چهرة دیگر محمدبن کرام سجستانی در پرتو سخنان نویافته از او»، در ارج نامة ایرج : به پاس نیم قرن سوابق درخشان فرهنگی و دانشگاهی استاد ایرج افشار ، ج 2، به کوشش محسن باقرزاده ، تهران :

(30) توس ، 1377 ش ؛
(31) ابراهیم بن محمد صریفینی ، تاریخ نیسابور المنتخب من السیاق ، چاپ محمدکاظم محمودی ، قم 1362 ش ؛
(32) عبدالرزاق بن همام صنعانی ، تفسیرالقرآن ، چاپ مصطفی مسلم محمد، ریاض 1410/ 1989؛
(33) سلیمان بن احمد طبرانی ، کتاب الدعاء ، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1413؛
(34) طبری ، جامع ؛
(35) علی بن ابی طلحه ، صحیفة علی بن ابی طلحة عن ابن عباس فی تفسیرالقرآن الکریم ، چاپ راشد عبدالمنعم رجال ، قاهره 1411/1991؛
قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل ، ج 4، چاپ محمدمصطفی حلمی و ابوالوفا

(36) غنیمی ، قاهره ( بی تا. ) ؛
(37) محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، بیروت 1405/1985؛
(38) فرات بن ابراهیم کوفی ، تفسیر فرات الکوفی ، چاپ محمدکاظم ، تهران 1410/1990؛
(39) عبدالسلام احمد گنونی ، المدرسة القرآنیة فی المغرب من الفتح الاسلامی الی ابن عطیة ، ج 1، رباط 1401/1981؛
(40) مجاهدبن جبر، تفسیر مجاهد ، چاپ عبدالرحمان طاهربن محمد سورتی ، اسلام آباد: مجمع البحوث الاسلامیه ، ( بی تا. ) ؛
(41) یوسف بن عبدالرحمان مِزّی ، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ، ج 20، چاپ بشار عواد معروف ، بیروت 1413/1992؛
(42) مقدمتان فی علوم القرآن ، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی ، قاهره 1392/1972؛
(43) محمدعلی مهدوی راد، سیر نگارشهای علوم قرآنی ، تهران 1379 ش ؛
(44) احمدبن علی نجاشی ، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی ، چاپ موسی شبیری زنجانی ، قم 1407؛
(45) احمدبن محمد نحاس ، معانی القرآن الکریم ، چاپ محمدعلی صابونی ، مکه 1408ـ 1409؛
(46) عمربن محمد نسفی ، القند فی ذکر علماء سمرقند ، چاپ یوسف الهادی ، تهران 1378 ش ؛
(47) احمداسماعیل نوفل ، مجاهد: المفسر و التفسیر ، ج 1، قاهره 1411/ 1990؛
(48) علی بن احمد واحدی نیشابوری ، اسباب نزول الا´یات ، قاهره 1388/1968؛
(49) هود بن محکم هواری ، تفسیر کتاب اللّه العزیز ، چاپ بالحاج بن سعید شریفی ، بیروت 1990؛


(50) Herbert Berg, The development of exegesis in early Islam , Richmond, Engl. 2000;
(51) Isaiah Goldfeld, "The Tafsir of ـ Abdallah b. ـ Abbas", Der Islam , vol. 58, no.1 (1981);
(52) Andrew Rippin, "Ibn ـ Abbas's al-Lughat fi'l Qur'an ", BSOAS , 44 (1981);
(53) idem, "Ibn ـ Abbas's Gharib al-Qur'an ", ibid, 46 (1983);
(54) idem, "Tafs ¦ â r ibn ـ Abba ¦ s and criteria for dating early tafs ¦ â r texts", Jerusalem Studies in Arabic and Islam , 18 (1994).

/ محمد کاظم رحمتی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3699
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست