responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3420

 

تُرُب (در عربی : فُجْل ) ، ریشة خوراکیِ گیاهی یک ساله با نام علمی رافانوس ، از تیرة چلیپاییان با بعضی مصارف دارویی . در ایران نامهای مختلفی دارد: تَرِب (در مازندران )، تُورْب (در گیلان )، تُرُپ (در کرمان )، تور و تِرْپ (در کُردی )، تِرْپ (در لُری و لکی )، تورُب (در نایین )، تُب (در بیرجند)، تُرْب (در دلیجان و خور؛ نجف زادة بارفروش ، ذیل «تَرِب »؛ مرعشی ، ذیل «تُورْب »؛ کلباسی ، ص 148؛ صفی زاده ، ص 68؛ پورحسینی ، ص 117؛ ایزدپناه ، 1363 ش ؛ همو، 1367 ش ، ذیل «تِرْپ »؛ ستوده ، ص 70؛ رضائی ، ذیل «تُب »؛ صفری ، ذیل «تُرْب »؛ فره وشی ، ص 17).

ترب از روزگار قدیم کاملاً شناخته شده بوده است . مثلاً هرودوت (سدة پنجم ق م ) نوشته است که بر هِرم خِئوپْس در مصر کتیبه ای بود که مقدار ترب و پیاز و بعضی مواد مصرفیِ کارگران بر آن ثبت شده بود (ص 179). در مصر باستان ترب را برای روغنی که از تخم آن می گرفتند، می کاشتند، و این برایشان بسیار سودآور بود (پلینیوس ، ج 5، ص 473). همچنین جالینوس (به نقل اسحاق بن سلیمان اسرائیلی ( سدة چهارم ) ؛ ج 3، ص 102ـ103) فصلی در بارة ترب نگاشته بوده است . امروزه در هر آب و هوایی ترب می کارند، ولی در مناطق معتدل و معتدل مرطوب بهتر نتیجه می دهد. در ایران در بخشهای وسیعی کاشته (طباطبائی ، کتاب اول ، ص 552 ـ553) و از آن صرفاً به عنوان سبزی خوراکی استفاده می شود.

دیوسکوریدس (سدة اول میلادی ) برای ترب دو نوع برّی و بستانی ذکر کرده است (ش 112، ص 189ـ190). ابن وحشیّه ، مؤلف یا مترجم الفلاحة النبطیة (سدة چهارم )، از سه گونه ترب نام برده است : شامی ( مخروطی شکل ) ، مستطیل و برّی (ج 1، ص 552 ـ 555). اسحاق بن سلیمان (ج 3، ص 101) و ابوالخیر اشبیلی (سدة ششم ؛ ج 2، ص 470ـ471) دو گونة اصلی ، بستانی ( = مزروع ) و برّی ( = کوهی / وحشی ) ، برای ترب قایل شده و برای هریک انواعی ذکر کرده اند. ابن عَوّام اشبیلی (سدة ششم ) دو گونة دراز و گرد ترب را که در آثار کشاورزی نبطیان آمده بوده ، ذکر کرده است (ج 2، ص 179). برخی گفته اند گونة شامی از گذاشتن تخم شلغم در بوتة ترب ، یا بالعکس ، و سپس کاشتن آن حاصل می شود (انطاکی ، ص 356؛ حکیم مؤمن ، ص 193؛ عقیلی علوی شیرازی ، ص 647). حکیم مؤمن سه گونة برّی و بستانی و شامی را ذکر کرده است (همانجا؛ برای تقسیم بندی امروزی رجوع کنید به میرحیدر، ج 1، ص 31ـ32).

ابن عوّام (همانجا) شرح مبسوطی در بارة کشت ترب ، به نقل از ابن حجّاج و او نیز از یونیوس کلوملاّ (سدة نخست میلادی ) آورده است از جمله اینکه ترب را از اعتدال بهاری تا انقلاب تابستانی ، می کاشتند. وی شیوه های آیش و کشت و آبیاری ، و نیز کود مفید برای درشت تر شدن ترب را ذکر کرده و نیز گفته است که اگر بذر ترب را سی ساعت در آب آمیخته به عسل یا شربت یا شراب ملایم بخوابانیم و بعد بلافاصله آن را بپاشیم ، ترب مزة بهتری خواهد داشت (ج 2، ص 179ـ181). بنابر مطالب الفلاحة النبطیة (ج 1، ص 552ـ553)، ترب را از ماه ایلول تا آخر تشرین اول یا ثانی (از شهریور تا آبان )، و در جاهایی از بابِل در آخر ماه آب (اواسط مرداد) می کاشتند.

جالینوس (به نقل ابن بیطار، ج 3، ص 157) ترب را در درجة سوم مُسَخِّن (گرم کننده ) و در درجة دوم مجفِّف (خشکاننده ) دانسته است . قویترین قسمت ترب را بترتیب تخم ، پوست ، برگ و گوشت آن دانسته اند (ابن سینا، ج 1، کتاب دوم ، ص 688؛ حکیم مؤمن ، همانجا). به نوشتة حکیم مؤمن (همانجا) تا درجة سوم گرم و در درجة دوم خشک و به نوشتة انطاکی (همانجا) در درجة دوم گرم و خشک کننده و در درجة سوم برّی است .

خواص درمانی گوناگونی که پزشکان قدیم برای اجزای ترب ذکر کرده اند، عمدتاً برگرفته از دیوسکوریدس است : 1) تخم ترب : خوردن آن با سرکه قی آور و مُدرّ بول است و ورم طِحال را از بین می برد؛ غرغرة آن با سکنجبین پخته به صورت گرم برای درمان خُناق ، و نوشیدن آن برای درمان مارگزیدگی سودمند است (ش 112، ص 190). علاوه بر این ، در درمان سرفه ، قوباء، غانغرایا، کَلَف (لک و پیس )، بَهَق سیاه ، درد مفاصل ، خنازیر، ورم شکم ، و نَمَش (لک و پیس ) به صورت ضماد و خوراکی به کار می رفته است و آن را مدرّ بول و افزایندة شیر می دانسته اند (رازی ، 1374ـ1390، ج 21، ص 218؛ همو، 1408، ص 315؛ هروی ، ص 240؛ ابن سینا؛ ابن بیطار، همانجاها؛ ابن عدیم ، ج 1، ص 146؛ حکیم مؤمن ، ص 194؛ انصاری شیرازی ، ص 322؛ عقیلی علوی شیرازی ، ص 647ـ649). به نوشتة جمالی یزدی (ص 151) دودکردن تخم ترب ، شپش جامه را از میان می برد. 2) ریشة ترب : بادآور، سبب آروغ بسیار، مدرّ و مسخّن است . خوردن آن پس از طعام سبب نرمی شکم و تسهیل قی و پیش از طعام سبب دفع غذا می شود. پختة آن مُصلحِ سرفة مزمن وغلظت کیموس (شیرة معده ) است (دیوسکوریدس ، ش 112، ص 189). خواص دیگر: پاک کنندة کلیه و مثانه و کبد، برطرف کنندة یرقان و بلغم ، افزایندة شیرمادران ، رویانندة مو بر داءالثعلب (به صورت ضماد)، درمان کنندة تب بلغمی و زخمهای گوش و نقرس و عِرق النِّساء و بَهَق (ثابت بن قرّه ، ص 124، 146؛ طبری ، ص 528؛ رازی ، 1374ـ1390، ج 21، ص 218ـ222؛ همو، 1408، ص 249؛ اسحاق بن سلیمان اسرائیلی ، ج 3، ص 101ـ 106؛ اخوینی بخاری ، ص 743؛ حکیم میسری ، ص 84؛ هروی ؛ ابن بیطار، همانجاها؛ حکیم مؤمن ، ص 193؛ انطاکی ، همانجا). مؤلف الفلاحة النبطیة به نقل از حکیمی به نام ادمی / آدمی نوشته است که با خوراندن ترب به دیوانه ، جنون وی زایل می شود (ج 1، ص 149ـ150). همو می نویسد که چاه کَن نباید ترب و پیاز و سایر چیزهای بدبو بخورد، چون نَفَس او سبب فاسد شدن هوای چاه می شود و او را هلاک می کند (ج 1، ص 72). به نوشتة جمالی یزدی (همانجا) دودکردن تربِ خشک ، کژدم را از خانه می گریزاند. 3) پوست ترب : با سکنجبین قی آورتر از خود ترب است . ضماد آن برای مبتلایان به بیماری طُحال مفید است و با عسل ، اثر زخمها و تیرگی زیرچشم را از بین می برد؛ در درمان مارگزیدگی سودمند است ؛ ضماد مخلوط آن با آردِ شَلْمک برداءالثعلب مو می رویاند؛ پادزهر اختناقِ ناشی از قارچ سمی است ؛ برای روان شدن طَمْث مفید است ؛ اکتحال کوبیدة پوست خشک شدة ترب ، سبب افزایش بینایی می شود (دیوسکوریدس ، ش 112، ص 189ـ 190؛ رازی ، 1374ـ1390، ج 21، ص 218؛ هروی ، همانجا؛ قزوینی ، ص 255). 4) آب ترب : ابن عوّام نوشیدن آب ترب را برای خنثی کردن سم مفید دانسته است (ج 2، ص 183). ضماد یا شربت آب ترب و سکنجبین ، گشایندة سُدَد طحال است (اسحاق بن سلیمان اسرائیلی ، ج 3، ص 105) و برای درمان یرقان به کار می رفته است (جرجانی ، ص 201). افشاندن آب ترب یا آب برگ آن بر عقرب آن را می کُشد (ابوریحان بیرونی ، ص 456؛ حکیم مؤمن ، ص 193؛ انصاری شیرازی ، همانجا). 5) برگ ترب : به هضم غذا کمک می کند. گشایندة سدد کبد و نرم کنندة شکم و افزایندة شیرمادران ، و جلا دهندة چشم است . ضماد آن برطرف کنندة کبودی ناشی از ضربه ، و آب آن در درمان یرقان و استسقاء مفید است (ثابت بن قرّه ، ص 103ـ104؛ رازی ، 1408، همانجا؛ اسحاق بن سلیمان اسرائیلی ، ج 3، ص 104؛ ابن عدیم ؛ انصاری شیرازی ، همانجاها؛ عقیلی علوی شیرازی ، ص 648). 6) روغن ترب : گرم در درجة سوم و خشکاننده در درجة دوم است (رازی ، 1374ـ1390، ج 21، ص 219). برای درمان گوش درد ناشی از سرما مفید است و چکاندن آن با روغن بادام تلخ در گوش ، باد گوش را درمان می کند (رازی ، 1408، ص 402؛ ابن سینا، ج 1، کتاب دوم ، ص 689؛ هروی ، همانجا). گرم و لطیف است و هرچه کهنه تر باشد، بهتر است (هروی ، ص 140). تدهین آن جهت رفع شپش مفید است (حکیم مؤمن ، ص 194). اسحاق بن سلیمان اسرائیلی ترب را برای چشم ، دندان ، حلق و دردهای شکم و معده مضر دانسته است (ج 3، ص 101ـ102).

احادیثی از پیامبر اکرم در بارة ترب روایت کرده اند، مثلاً: «ریشة ترب بلغم را از بین می برد و برگش مدرّ بول است » (مجلسی ، ج 59، ص 285). از امام صادق علیه السلام نیز نقل کرده اند: «ترب سه ویژگی دارد: برگش رفع کنندة باد، تخمش مدرّ بول ، و ریشه اش از بین برندة بلغم است » (همان ، ج 63، ص 230؛ برای اطلاع از مصارف دارویی امروزی ترب رجوع کنید به زرگری ، ج 1، ص 220ـ221، 679).


منابع :
(1) ابن بیطار؛
(2) ابن سینا، القانون فی الطب ، چاپ ادوار قش ، بیروت 1408/ 1987؛
(3) ابن عدیم ، الوصلة الی الحبیب فی وصف الطیّبات و الطیب ، چاپ سلیمی محجوب و دریّة الخطیب ، حلب 1406/ 1986؛
(4) ابوالخیر اشبیلی ، عمدةُالطَّبیب فی معرفة النّبات ، چاپ محمد عربی خطّابی ، بیروت 1995؛
(5) ابوریحان بیرونی ، الصیدنة ؛
(6) اخوینی بخاری ؛
(7) اسحاق بن سلیمان اسرائیلی ، کتاب الاغذیة ، چاپ عکسی از نسخة خطی کتابخانة سلیمانیه ، چاپ فؤاد سزگین ، فرانکفورت 1406/ 1986؛
(8) علی بن حسین انصاری شیرازی ، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات )، چاپ محمدتقی میر، تهران 1371ش ؛
(9) انطاکی ؛
(10) حمید ایزدپناه ، فرهنگ لری ، تهران 1363ش ؛
(11) همو، فرهنگ لکی ، تهران 1367ش ؛
(12) ابوالقاسم پورحسینی ، فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان ، کرمان 1370ش ؛
(13) ثابت بن قُرّه ، کتاب الذخیرة فی علم الطب ، چاپ صبحی ، قاهره 1928؛
(14) اسماعیل بن حسن جرجانی ، خُفّی علائی ( خفّ علائی یا الخفیة العلائیة )، چاپ علی اکبر ولایتی و محمود نجم آبادی ، تهران 1369ش ؛
(15) مطهربن محمد جمالی یزدی ، فرّخ نامه : دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد ، چاپ ایرج افشار، تهران 1346ش ؛
(16) محمدمؤمن بن محمدزمان حکیم مؤمن ، تحفة حکیم مؤمن ، چاپ سنگی تهران 1277، چاپ افست 1378؛
(17) حکیم میسری ، دانشنامه در علم پزشکی ، چاپ برات زنجانی ، تهران 1366ش ؛
(18) دیوسکوریدس ، هیولی الطب فی الحشائش و السموم ، ترجمة اِصْطِفَن بن بَسیل و اصلاح حنین بن اسحاق ، چاپ سزار ا. دوبلر و الیاس تِرِس ، تطوان 1952؛
(19) محمدبن زکریا رازی ، کتاب الحاوی فی الطب ، حیدرآباد دکن 1374ـ1390/ 1955ـ1971؛
(20) همو، المنصوری فی الطب ، چاپ حازم بکری صدیقی ، کویت 1408/ 1987؛
(21) جمال رضائی ، واژه نامة گویش بیرجند ، چاپ محمود رفیعی ، تهران 1373ش ؛
(22) علی زرگری ، گیاهان داروئی ، ج 1، تهران 1368ش ؛
(23) منوچهر ستوده ، فرهنگ نائینی ، تهران 1365ش ؛
(24) حسین صفری ، واژه نامة راجی : گویش دلیجان ، تهران 1373ش ؛
(25) صدیق صفی زاده ، طب سنتی در میان کردان ، تهران 1361ش ؛
(26) محمد طباطبائی ، گیاه شناسی کاربردی برای کشاورزی و منابع طبیعی ، کتاب اول : گیاهان زراعت های بزرگ ، تهران 1365ش ؛
(27) علی بن سهل طبری ، فردوس الحکمة فی الطب ، چاپ محمدزبیر صدیقی ، برلین 1928؛
(28) عقیلی علوی شیرازی ؛
(29) بهرام فره وشی ، واژه نامة خوری ، تهران 1355ش ؛
(30) الفلاحة النبطیة ، الترجمة المنحولة الی ابن وحشیه ، چاپ توفیق فهد، دمشق 1993ـ 1998؛
(31) زکریابن محمد قزوینی ، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات ، بیروت : دارالشرق العربی ، ( بی تا. ) ؛
(32) ایران کلباسی ، گویش کردی مهاباد ، تهران 1362ش ؛
(33) مجلسی ؛
(34) احمد مرعشی ، واژه نامة گویش گیلکی ، به انضمام اصطلاحات و ضرب المثل های گیلکی ، رشت 1363ش ؛
(35) حسین میرحیدر، معارف گیاهی ، تهران 1372ـ 1375ش ؛
(36) محمدباقر نجف زادة بارفروش ، واژه نامة مازندرانی ، تهران 1368ش ؛
(37) هروی ؛


(38) Herodotus, The histories , tr. Aubrey de Sإlincourt, ed. A. R. Burn, Harmondsworth, England 1980;
(39) Ibn ـ Awwa ¦ m, Le livre de l'agriculture d'Ibn-al-Awam (Kitabal-felahah ), tr. J. ـ J. Clإment - Mullet, Paris 1864-1867, repr. Tunis 1983;
(40) Pliny [the Elder], Natural history , with an English translation, vol. 5, ed. & tr. H. Rackham, Cambridge, Mass. 1971.

/ نگار نادری /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3420
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست