responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3272

 

تَتَّه ، ناحیه و شهری تاریخی در پاکستان .

1) ناحیة تتّه . در جنوب ایالت سند قرار دارد و مشتمل است بر منطقه ای لم یزرع و کوهستانی در شمال و منطقة باتلاقی دلتای رود سند در جنوب ( بریتانیکا ، ذیل «تتّه »). رود سند در آن جاری است . ناحیة تتّه که در 1272/ 1855 تشکیل شده است ، سه بخش فرعی دارد که هر یک از آنها به نُه تَلُوکه و چهل ونُه شورا و 654 روستا تقسیم می شود. در این ناحیه یک شهرداری و هفت شورای شهر وجود دارد (همانجا؛ > «نواحی مهم ناحیة تتّه » < ، 2000).

شغل بیشتر اهالی تتّه کشاورزی و جنگلداری و ماهیگیری است و پرورش شتر نیز در آنجا رایج است ( > «نواحی مهم ناحیة تتّه » < ، 2000). محصول عمدة آن نیشکر و پنبه است و از صنایع دستی لُنگیهای ابریشمی (نوعی پوشاک ) دارد ( بریتانیکا ، همانجا). جمعیت ناحیة تتّه در 1379 ش / 2000 در حدود 000 ، 110 تن بود ( > «نواحی مهم ناحیة تتّه » < ، 2000).

در بناهای تاریخی تتّه شباهتهایی با معماری ایرانی (تبریزی و اصفهانی ) وجود دارد (عزیزاحمد، ص 191). آثار تاریخی و قدیمی آن عبارت اند از: مقبرة پیر پَتّودِیبَلی / حسن دیبلی (متوفی 666)، که در گوشة جنوب غربی آن ، مسجدی قدیمی قرار دارد که روی محراب آن تاریخ 547 ثبت شده است ؛ مقبرة سیدعبدالهادی معروف به شاه جمیل داتارگِرناری (متوفی 642) در نزدیکی مقبرة پیرپتّو، گفته شده که سیدعبدالهادی از نسل امام موسی کاظم علیه السلام بوده است (نسیانی تتوی ، ص 309ـ310؛ عبدالقادر تتوی ، ص 254ـ256)؛ مقبرة شاه وجیه الدین ، از نسل امام محمدتقی علیه السلام (عبدالقادر تتوی ، ص 262)؛ مقبرة حاجی تُرابی (حامدبن حَفْص ، از فرماندهان خلفای عباسی ) که از قدیمترین مقابر صوفیان عرب در پاکستان است ؛ مقبرة حضرت مَگَرْبین که کسی اجازة ورود به آن را ندارد؛ مقبرة شاه عقیق ، که شبهای پنجشنبه مراسم جشنی به نام میلا * در نزدیکی آن برگزار می شود؛ و مقبره های سه شخصیت روحانی به نامهای پیر چَهته و میان درگاهی و پیرلال ، هر سه در قلعة ارگ تتّه (محمداعظم تتوی ، ص 161ـ163). برخی مساجد قدیمی تتّه اینهاست : مسجدجامع دَبگران / دَبگیر که کتیبه ای به تاریخ 997 دارد (قانع ، ج 3، بخش 1، ص 214، پانویس 3؛ خان ، ص 19)؛ مسجدجامع فرخ که در 938 در عهد میرزاشاه حسن بنا و در دورة شاه جهان (1037ـ 1068) بازسازی شده است (قانع ، ج 3، بخش 1، ص 136، پانویس 1، ص 208ـ209؛ نسیانی تتوی ، حواشی ، ص 328)؛ مسجد خضری که کتیبه ای به تاریخ 1022 دارد (نمکین بهکری ، تعلیقات ، ص 307؛ قانع ، ج 3، بخش 1، ص 314، پانویس 1)؛ مسجد امیرخانی با کتیبه ای به تاریخ 1039 (قانع ، ج 3، بخش 1، ص 325، پانویس 3).

2) شهر تتّه ، مرکز ناحیة تتّه . در حدود صدکیلومتری مشرق شهر کراچی ، در دامنة کوه مَکْلی * قرار دارد و رود سند در مشرق آن جاری است . امروزه شیعیان بسیاری در این شهر زندگی می کنند و دارای مساجد و حسینیه هستند (صافی ، ص 78).

کارخانه های منسوجات نخی در شهر تتّه دایر است . این شهر با راه اصلی از طریق کراچی به ایالت بلوچستان و از طریق حیدرآباد به ایالت پنجاب مرتبط می شود. از آثار تاریخی و قدیمی تتّه اینهاست : مسجدجامع شاه جهان ، گورستانی بزرگ و قدیمی به نام مَکْلی ، گورستان گنج شهیدان که یادمان کشتار تعداد زیادی از مردم در حملة پرتغالیها است (نسیانی تتوی ، ص 327ـ329؛ رجوع کنید به شاه جهان * ، مسجدجامع ) و مسجدجامع مکلی متعلق به دوران تُغلقیه * (720ـ814) واقع در کوه مکلی (راجپوت ، ص 37).

پیشینه . نام تتّه در منابع اردو و سندی به صورتهای نهنه، نهنهه (= تَتَه ) و نهنهو (= تَتَو) و در منابع فارسی به صورتهای تَتَه ، تَهتَه و تَهتَها ضبط شده است . منسوبین به این شهر را تَتَوی ( نهنوی ) می خوانند. در سندی ، تهت یا تهته به معنای دهی واقع در کنارة رود سند است و بر این اساس وجه تسمیة تتّه ، قرارگرفتن این شهر در کنار رود سند است (نسیانی تتوی ، حواشی ، ص 309).

ظاهراً در مکان فعلی شهر تتّه یا در نزدیکی آن ، شهری به نام پتّالا وجود داشته که اسکندر و سپاهیانش در 325 ق م هنگام عبور از سند در آن استراحت کرده اند ( د. اردو ، ج 11، ص 330).

نام تتّه نخستین بار در اشعار امیرخسرو دهلوی (651ـ 725؛
رجوع کنید به ص 160) آمده است . در تاریخ فیروزشاهی در حوادث سالهای 747ـ 748 (به نقل د.اردو ، ج 6، ص 973) و در طبقات اکبری در ذکر وقایع 751 یا 752 (نظام الدین احمد هروی ، ج 1، ص 223) نام این شهر ذکر شده است ؛
با اینحال گفته شده که مسلمانان سرزمینی را که امروزه تتّه نامیده می شود در 93 زمان خلیفه عبدالملک اموی فتح کرده اند ( د.اردو ، ج 6، ص 974؛
نظام الدین احمد هروی ، ج 3، ص 509ـ512). شهر تتّه در برخی منابع تاریخی ، با شهر ساموئی و بندر لاهری (لاهوری ) و دِیبَل به اشتباه یکی دانسته شده است (رجوع کنید به محمدمعصوم بکری ، ص 6، 260ـ262؛
نسیانی تتوی ، ص 18، 73، 281ـ282).

در 720 سومَره ها تتّه را تصرف کردند (محمدمعصوم بکری ، ص 46؛
قانع ، ج 3، بخش 1، ص 63). در زمان فیروز تغلق (752ـ790) فردی از قبایل راجپوت به نام سَمّه * ، پس از شکست دادن سومره ها، تتّه را اشغال کرد و شهر از آن پس تحت حاکمیت سلسلة سمّه در آمد (قانع ، ج 3، بخش 1، ص 99ـ 100). جام صلاح الدین به کمک سلطان مظفر گجراتی تتّه را تصرف کرد (همان ، ج 3، بخش 1، ص 107؛
محمدمعصوم بکری ، ص 77). در 926 شاه بیگ ارغون ، حاکم قندهار، به تتّه حمله کرد و بسیاری از اهالی آنجا را به اسارت برد (محمدمعصوم بکری ، ص 113ـ114؛
میرمحمد تتوی ، ص 18ـ 19). او سپس ایالت سند را دو قسمت کرد و تتّه را به جام فیروز، فرزند جام صلاح الدین ، داد (محمدمعصوم بکری ، ص 116؛
میرمحمد تتوی ، ص 20). پس از درگذشت شاه بیگ ارغون ، فرزندش شاه حسن ارغون به تتّه حمله کرد، در این

حمله شهر در آتش سوخت و مدارسی که در دورة سمّه ها ساخته شده بود، بکلی ویران شد (محمدمعصوم بکری ، ص 127، 143ـ144؛
نهاوندی ، ج 2، ص 298؛
اختر، ص 30ـ 31؛
امیری ، ص 25ـ26).

در 962 مغولهای ترخان * بر سند حاکم شدند و یکی از سرداران آنها به نام عیسی خانِ ترخان در تتّه و سردار دیگری به نام سلطان محمود در بَکَّر * (بَهگر) مستقر شدند، اما پس از مدتی به سبب اختلاف بین این دو، عیسی خان برای مقابله با سلطان محمود از پرتغالیها درخواست کمک کرد و خود عازم بکّر شد (نظام الدین احمد هروی ، ج 3، ص 520؛
محمد معصوم بکری ، ص 187ـ191؛
اختر، ص 47؛
نسیانی تتوی ، ص 111، حواشی ، ص 325ـ326). هنگامی که پرتغالیها به تتّه رسیدند، به سبب نبودن عیسی خان و سپاهیانش ، شهر را تاراج کردند (نسیانی تتوی ، ص 111ـ114، حواشی ، ص 325ـ327) و فرمانده پرتغالیها از فرزند عیسی خان برای جبران خسارتی که از آوردن ناوگان خود به تتّه متحمل شده بود غرامت خواست . با پاسخ منفی فرزند عیسی خان ، سپاهیان پرتغالی شهر را به آتش کشیدند و حدود هشت هزارتن از اهالی تتّه را کشتند (محمدمعصوم بکری ، ص 207؛
نسیانی تتوی ، ص 111ـ 114؛
اختر، ص 47؛
نهاوندی ، ج 2، ص 322). با شنیدن خبر بازگشت عیسی خان ، پرتغالیها از تتّه خارج شدند. عیسی خان دستور داد شهر را بازسازی کنند و برای بالابردن قدرت دفاعی شهر، اقداماتی کرد (اختر، ص 47؛
میرمحمد تتوی ، ص 46).

در 1003 عبدالرحیم خانِخانان * ، از سرداران جلال الدین اکبرشاه (حک : 963ـ1014) به تتّه حمله کرد. چون میرزا جانی بیگ ، حاکم تتّه ، توان مقابله با سپاهیان او را نداشت ، ابتدا دستور داد تا مردم ، شهر را تخلیه کنند و سپس آن را سوزاند (نسیانی تتوی ، ص 191ـ192؛
قانع ، ج 3، بخش 1، ص 155ـ 159، 285). تتّه بعد از این حمله تحت حاکمیت سلاطین هند قرار گرفت (رجوع کنید به کیول رام ، ج 1، ص 159ـ160). پس از درگذشت میرزاجانی بیگ در 1009، فرزندش میرزاغازی بیگ ، حاکم تتّه شد. در دورة حکومت وی شهر در نهایت آبادانی بود (اختر، ص 77ـ 78؛
میرمحمد تتوی ، ص 87؛
جهانگیر، ص 64؛
نیز رجوع کنید به فرید بکری ، ج 2، ص 31). با مرگ وی در 1021، تتّه به عنوان مرکز ایالت سند، تحت حاکمیت تیموریان هند در آمد (اختر، ص 86 ـ 88؛
د. اردو ، ج 6، ص 975ـ976).

تِری و سر توماس رو ، دو سیاحی که در 1024/ 1615 تتّه را دیده اند، آنجا را مکانی زرخیز و خوش آب وهوا توصیف کرده اند ( د.اردو ، ج 6، ص 976). تتّه در 1044 شهری بزرگ با اهالی عالِم و فاضل و شاعر بود (نمکین بهکری ، ص 33). در دورة گورکانیان هند (932ـ1274)، 58 تن از حکمرانان مغول بر تتّه فرمان راندند ( د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «تتّه »؛
برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به قانع ، ج 3، بخش 1، ص 313ـ 428). تیوینو در 1077ـ 1078، در بارة رونق تجارت در تتّه و تراورنائر در بارة کساد تجارت این شهر، به سبب خطرناک شدن دهانة رود سند مطالبی دارند ( د. اردو ، همانجا).

در 1087 تتّه بر اثر زلزله آسیب بسیار دید (قانع ، ج 3، بخش 1، ص 336، پانویس 3، به نقل از مآثر عالمگیری ) و در 1095 اهالی آن دچار بیماری (وبا یا طاعون ) و قحطی شدید شدند (قانع ، ج 3، بخش 1، ص 337؛
د. اردو ، همانجا)؛
با اینحال تتّه در همین دوره جمعیتی بالغ بر هشت هزار تن داشت و مرکز تجاری ایالت سند و بندری مهم به شمار می رفت و گجراتیهای محلی و ایرانیها و پرتغالیها در آن فعال بودند ( د. اسلام ، همانجا؛
چراغ ، ص 147). در 1149 حکومت صادق علی خان ، آخرین فرماندار مغول ، در تتّه به پایان رسید و محمدشاه (حک : 1131ـ1161) با امضای پیمانی تمام ولایت سند را به نورمحمد کلهوره واگذار کرد ( د. اردو ، ج 11، ص 334). غلام شاه (حک : 1170ـ1186) با انتقال پایتخت به شهر نیرن کوت (حیدرآباد کنونی )، به مرکزیت تتّه پایان داد (محمداعظم تتوی ، ص 104؛
د. اردو ، ج 11، ص 335). شیخ محمداعظم تتوی ، در همین دوره آن را شهری معروف ، با هوای لطیف و بناهای بلند معرفی کرده است (محمداعظم تتوی ، ضمیمه ، ص 184). با حملة نادرشاه افشار در 1152، تتّه خراجگزار ایران شد (استرآبادی ، ص 361).

از اواخر دوران سلسلة تالپورها، تتّه تحت نفوذ انگلیسیها در آمد. در 1022 ناوگان تجاری آنان وارد بندر تتّه شد و در 1045 اولین مرکز تجاری خود را در آن تأسیس کردند که مدتی بعد، به سبب عدم سود دهی تعطیل شد (زیدی ، ص 21؛
د.اردو ، ج 6، ص 335ـ336). از اواخر قرن دوازدهم تتّه برای انگلیسیها اهمیت سیاسی یافت . آنان در 1214 با اجازة تالپورها، مراکز سیاسی و تجاری در تتّه ایجاد کردند، اما بعدها با مخالفت تالپورها مواجه شدند، با اینحال تسلط انگلیسیها بر سند تا زمان تجزیة هند در 1326 ش /1947، ادامه داشت ( د.اردو ، ج 11، ص 335؛
د. اسلام ، همانجا).

با الحاق سند به پاکستان در 1326 ش / 1947، تتّه یکی از شهرهای پاکستان شد. امروزه تتّه به سبب داشتن آثار تاریخی ، سیاحان بسیاری را به سوی خود جلب کرده است .


منابع :
(1) اردو دائرة معارف اسلامیّه ، لاهور 1384ـ1410/ 1964ـ1989، ذیل «نهنه » (از احسان الهی رانا)، «سِنده » (از نبی بخش بلوچ )؛
(2) محمد مهدی بن محمد نصیر استرآبادی ، جهانگشای نادری ، چاپ عبداللّه انوار، تهران 1341ش ؛
(3) خسروبن محمود امیرخسرو، دیوان کامل امیرخسرو دهلوی ، چاپ م . درویش ، تهران 1361ش ؛
(4) کیومرث امیری ، فرهنگ و نظام آموزشی پاکستان ، تهران 1372ش ؛
(5) فریدبن معروف بکری ، ذخیرة الخوانین ، چاپ معین الحق ، کراچی 1961ـ؛
(6) محمدمعصوم بکری ، تاریخ سند، المعروف به تاریخ معصومی ، چاپ عمربن محمد داود پوته ، بمبئی 1938؛
(7) عبدالقادربن هاشم تتوی ، حدیقة الاولیا ، چاپ حسام الدین راشدی ، حیدرآباد سند 1967؛
(8) محمداعظم بن محمدشفیع تتوی ، تحفة الطاهرین ، چاپ بدرعالم درانی ، کراچی 1956؛
(9) میرمحمدبن جلال تتوی ، ترخان نامه : تاریخ سند در زمان ارغون و ترخان ، چاپ حسام الدین راشدی ، حیدرآباد سند 1965؛
(10) جهانگیر، امپراتور هند، توزک جهانگیری ، چاپ سنگی لکهنو ( 1863 ) ؛
(11) محمدعلی چراغ ، تاریخ پاکستان ، لاهور 1990؛
(12) ظفر زیدی ، «پکّا قلعه : حیدرآبادکی تاریخ کاباب »، فیملی میگزین (7 تا 13 سپتامبر 1997)؛
(13) قاسم صافی ، سرزمین و مردم پاکستان ، تهران 1378ش ؛
(14) عزیز احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند ، ترجمة نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی ، تهران 1367ش ؛
(15) غلام علی شیرین عزت اللّه قانع ، تحفة الکرام ، ج 3، بخش 1، چاپ حسام الدین راشدی ، حیدرآباد سند 1971؛
(16) کیول رام ، تذکرة الامراء ، ج 1، چاپ معین الحق و انصار زاهدخان ، کراچی 1986؛
(17) طاهر محمدبن میان حسن نسیانی تتوی ، تاریخ بلده تهته المعروف به تاریخ طاهری ، چاپ نبی بخش خان بلوچ ، حیدرآباد سند 1384/ 1964؛
(18) نظام الدین احمد هروی ، طبقات اکبری ، چاپ محمدهدایت حسین ، کلکته 1927ـ ( 1935 ) ؛
(19) نقشة راهنمای پاکستان ، تهران : گیتاشناسی ، ( بی تا. ) ؛
(20) یوسف میرک بن میرابوالقاسم نمکین بهکری ، تاریخ مظهر شاهجهانی : در بیان احوال ولایت سند از بهکر تا به تهته ، چاپ حسام الدین راشدی ، حیدرآباد سند 1962؛
(21) عبدالباقی نهاوندی ، مآثر رحیمی ، چاپ محمدهدایت حسین ، کلکته ( 1924 ) ـ1931؛


(22) Muhammad Saleem Akhtar, Sind under the Mughuls , Islamabad 1990;
(23) EI 2 , s.v. "T ¨hat ¨t ¨a ¦" (by C. E. Bosworth);
(24) Ahmad Nabi Khan, Muslim art heritage of Pakistan , Islamabad 1996;
(25) The New Encyclopaedia Britannica , Chicago 1985, Micropaedia , s.v. "Tatta";
(26) A. B. Rajput, "Prominent mosques in Pakistan", Pakistan pictorial , X, no. 4 (July - August 1986);
"Some prominent sites of Thatta district", Aasthan Latif Welfare Society, 7 March 2000. [Online(. Available: http:// www. alast. atfreeweb. com/ Community/ % 20 Profile. htm. )24 April 2002].

/ سیدقندیل عباس /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3272
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست