تاریخ ابوالفداء ، کتابی تاریخی به عربی از ابوالفداء عمادالدین اسماعیل بن علی بن محمود ایوبی ، حکمران حَماة (حک : 710ـ732). نام اصلی کتاب ، المختصرفی اخبارالبشر است (ابوالفداء، ج 1، ص 3). المختصر تاریخی عمومی و در دو قسمت است : تاریخ قبل از اسلام و تاریخ اسلام تا رویدادهای 729. ابوالفداء بخش تاریخ عمومی کتاب را در یک مقدمه و پنج فصل تنظیم کرده و در برخی قسمتها با دیدی انتقادی به مطالعة منابع کهن پرداخته است . مقدمه شامل مطالبی در مبادی تاریخی و اختلاف تواریخ کهن است . فصول پنج گانه نیز به تاریخ انبیا، پادشاهان بنی اسرائیل ، پادشاهان ایران ، پادشاهان مصر و یونان و روم ، ملوک عرب و ملل جهان اختصاص دارد (ابوالفداء، ج 1، ص 3ـ 8). مؤلف ، بخش تاریخ اسلام را مطابق سالشمار هجری حوادث و برحسب الکامل فی التاریخ * ابن اثیر ــ که تاریخ عمومی جهان و اسلام تا 628 است ــ تنظیم کرده و در تألیف کتاب خود عمدتاً از الکامل بهره برده است (ابوالفداء، ج 1، ص 3، ج 3، ص 151). تاریخ ابوالفداء برای دوره ای که مستند به مشاهدات و اطلاعات شخصی مؤلف است ، از اعتبار ویژه ای برخوردار است . این کتاب همچنین به جهت احتوا بر منقولاتی از منابعی که امروزه در دست نیستند، اهمیت
دارد. برخی از آن منابع عبارت اند از: البیان عن تاریخ سِنی زمان العالم علی سبیل الحجة و البرهان تألیف ابوعیسی احمدبن علی منجم (سدة سوم ) مشتمل بر تاریخ قدیم در یک مجلد؛ التاریخ المظفری از قاضی شهاب الدین بن ابی الدم حَمَوی (متوفی 624) در تاریخ اسلام در شش مجلد؛ الجمع و البیان در تاریخ قَیْروان تألیف صنهاجی (متوفی 333)؛ تاریخ لَذّة الاحلام از ابن سعید مغربی (متوفی 685) در دو مجلد؛ تاریخ خلاط تألیف شرف بن ابی المظهر (ابی المطهر) انصاری ؛ و آثاری در نجوم و مسالک و ممالک مانند الزیج المأمونی و زیج ابومعشر بلخی و العزیزی از حسن بن احمد مُهَلَّبی (ج 1، ص 3، 6، 38؛ برای شماری دیگر از منابعی که ابوالفداء در تألیف خود از آنها بهره برده است رجوع کنید به همان ، ج 1، ص 81، 85، 87، 89 ـ92، 102، 110، 127، ج 2، ص 24).
مورخان معاصر ابوالفداء به کتاب وی توجه و از آن استفاده کرده اند، از جمله ذهبی * (رجوع کنید به ج 15، ص 147ـ 148، 215ـ 216، و جاهای دیگر) و ابن وردی * که تتمة المختصر فی اخبار البشر ، معروف به تاریخ ابن وردی ، را نوشته و در آن خلاصه ای از تاریخ ابوالفداء را فراهم آورده و پاره ای از نوشته های منظوم و منثور خود و نیز ذیلی شامل حوادث 709 تا 749 (سال وفات ابن وردی ) را بر آن افزوده است (ابن وردی ، ج 1، ص 1ـ2، مقدمة خرسان ، ص 44ـ46، ج 2، ص 369،501). چاپهای موجود تاریخ ابوالفداء همراه این ذیل منتشر شده و تفکیک اصل و ذیل را مشکل ساخته است . گفتة ابن وردی (ج 2، ص 369) نیز که اصل کتاب تا رویدادهای 709 را دربرداشته است ، بعید می نماید و سیاق گفتار در شرح حوادث سالهای بعد از آن نیز این سخن را تأیید نمی کند. احتمالاً نسخه ای که ابن وردی از تاریخ ابوالفداء در دست داشته ، به تاریخ 709 منتهی می شده است (رجوع کنید به ابن وردی ، ج 1، مقدمة خرسان ، ص 44ـ46).
محمدبن ابراهیم بن ابی الرضا تاریخ ابوالفداء را تلخیص کرده و لب لباب المختصر فی اخبار البشر نامیده است . نسخه ای از آن در پطرزبورگ موجود است (زیدان ، ج 3، ص 188). ابن شِحنه ابوالولید محب الدین محمدبن محمد (متوفی 815) نیز روض المناظر فی علم الاوائل و الاواخر را به عنوان مختصر و ذیل تاریخ ابوالفداء تألیف کرده و حوادث آن را تا 806 ادامه داده و سپس مختصری از همان به نام المُبتَغی نوشته است (حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 920ـ921، ج 2، ستون 1629؛ سخاوی ، ص 411). این کتاب در لایپزیگ / لیدن (1851ـ 1876) و مصر (1290، 1303) به چاپ رسیده است . خلاصة دیگری از تاریخ ابوالفداء از مؤلفی ناشناخته در دارالکتب المصریه نگهداری می شود (مصطفی ، ج 4، ص 41).
تاریخ ابوالفداء در سدة دوازدهم / هجدهم در غرب شهرت بسیاری یافت و از نخستین آثاری بود که در اروپا ترجمه و منتشر شد. این کتاب از طریق چاپهای گانیه (آکسفورد، 1152/1732) و رایسکه و آدلر (کپنهاگ ، 1789ـ1794) به صورت مأخذ معتبری برای خاورشناسان درآمد و پس از آن چندین بار در اروپا به چاپ رسید. با چاپ منابعِ تاریخ ابوالفداء ، از اهمیت این کتاب کاسته شد. متن کامل تاریخ ابوالفداء در استانبول (1286) و همچنین در مصر منتشر شد (زیدان ، همانجا؛ د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «ابوالفداء»). چاپهای جدیدی از تاریخ ابوالفداء در بیروت انجام گرفته است .
منابع : (1) ابن وردی ، تاریخ ابن وردی ، نجف 1389/1969؛ (2) اسماعیل بن علی ابوالفداء، المختصرفی اخبارالبشر: تاریخ ابی الفداء ، بیروت ( بی تا. ) ؛ (3) حاجی خلیفه ؛ (4) ذهبی ؛ (5) جرجی زیدان ، تاریخ آداب اللغة العربیّة ، مصر 1911ـ1914؛ (6) عبدالرحمان سخاوی ، الذّیل علی رفع الاصر، او، بغیة العلماء و الرواة ، چاپ جوده هلال و محمدمحمود صبح ، مصر 1966؛ (7) شاکر مصطفی ، التاریخ العربی و المورّخون ، ج 4، بیروت 1993؛