responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3053

 

تار ، نوعی ساز زهی ـ زخمه ای ایرانی . تار (در لغت به معنای سیم یا رشته ) یکی از سازهای اصلی موسیقی ردیف دستگاهی ایرانی از دورة قاجار تاکنون است . این ساز از دو محفظة طنینیِ متصل به هم به نامهای کاسه و نقاره و یک دسته تشکیل شده است . اندازة نقاره از کاسه کوچکتر است و دستة تار بدان وصل شده است . جنس کاسه و نقاره و دستة تار عمدتاً از چوب توت است . بر درازای دسته از دو سو دو نوار سفید، بیشتر از جنس استخوان شتر یا عاج ، چسبانده می شود (شیرازی ، ص 382). روی دهانة کاسه و نقاره ، پوست برة نوزاد کشیده می شود که طنین و زنگ خاص صدای تار بیشتر به این بخش از ساز برمی گردد. سیمهای تار در منتهاالیه دسته ، بر روی کاسه ، به سیمگیر بسته ، و از روی یک پل از شاخ حیوانات ــ که به آن خَرَک می گویند ــ رد می شوند و با گذشتن از روی دسته و برآمدگی انتهای آن (شیطانک ) به درون جعبه ای حاوی گوشیهای ساز می روند و دور گوشیها پیچیده می شوند. روی دستة تار، پرده ها بسته می شوند که از زِه (روده ) یا نخ جراحی اند و جای صداها (نُتها) را مشخص می کنند. مضرابِ تار، از یک گلولة مومی کوچک و قطعه فلزی تراشیده شده و آبداده تشکیل می شود. جنس این فلز از برنج یا همبسته های دیگر است . اندازة دسته و کاسه و نقارة تار، به دلخواه ، متفاوت ساخته می شود.

تار امروزه شش سیم دارد: دو سیم سفید، دو سیم زرد از جنس برنج ، یک سیم زنگ و یک سیم بم از جنس برنج . سیمهای سفید و سیمهای زرد، دوبه دو کوک می شوند. تار تا اواخر دورة قاجار، پنج سیم داشت و اضافه کردن سیم ششم میان سیم زرد و بم را کار غلامحسین درویش خان * (متوفی 1305ش ) دانسته اند (خالقی ، بخش 1، ص 321). معمولاً در تار، دو سیم سفید منطبق بر دُ ( Do )، دو سیم زرد منطبق بر سُل ( Sol ) با فاصلة پنجم ، سیم زنگ با فاصلة هشتم و سیم بم به دلخواه نوازنده کوک می شود (ملاّ ح ، ص 150؛ ستایشگر، ذیل واژه ). در تارنوازی ، به شرط مهارت ، می توان انواع کیفیتهای اجرایی ــ متصل و منفصل ــ را

از کار درآورد. «تک »های واضح و شفاف آن در صورت مهارت نوازنده و تداوم صحیح به صورت «ریز»، می توانند صدای ساز کششی (آرشه ای ) را تداعی کنند (رجوع کنید به ملاّ ح ، ص 153ـ 154). وسعت تار دو هنگام ونیم است . بعد از اینکه موسیقیدان مشهور عصر رضاشاه ، علینقی وزیری * (متوفی 1358ش )، دسته را تا روی نقاره امتداد داد، چند صدای دیگر به وسعت آن افزوده شد.

نوازندة تار با دست راست مضراب ، و با دست چپ ، پرده ها را می گیرد و با مضراب روی سیمها ــ بیشتر در محوطة کاسه ــ می نوازد. شیوة در دست گرفتن تار به هنگام نوازندگی متفاوت است و از همین رو تارهای متفاوتی ساخته شده است . تعدادی از تارهای دورة قاجار، ساختة یحیای اول ، کوچکتر و گاه در برشهایی متفاوت با تارهای بعد از خود بود (لطفی ، ص 239). این تارها که به «سینه ای » معروف اند، برای قرار گرفتن روی سینة نوازنده و نواختن با دست در حالی که ساعدها رو به بالاست ، ساخته شده اند. شیوة مضراب زدن و پرده گیری آنها نیز با تارهای دیگر متفاوت است . بسیاری از عکسهای دورة قاجار، نوازندگان را بدینگونه در حال نوازندگی نشان می دهد. امروزه حجم کاسه و نقارة تار بزرگتر و امکانات آن نیز متفاوت است . این تارها را روی پای راست می گذارند و هنگام نواختن آن دستها و سر نوازنده رو به پایین است (برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به همان ، ص 237ـ239).

شیوه های نوازندگی تار، متنوع است . همة آنها فنون و نحوة بیان مشترکی دارند، غیر از روش جدیدی که علینقی وزیری با استفاده از آموخته های خود از موسیقی غربی ، در پیش گرفت . مطرحترین شیوه های تارنوازی در قرن حاضر به طورخلاصه عبارت است از: 1) شیوة سنّتی دورة قاجار، که در آن دوره خانوادة فراهانی (آقاعلی اکبر و آقاغلامحسین و آقاغلامرضا و میرزا حسینقلی و میرزا عبداللّه ) سردمدار آن بودند. 2) شیوة سنّتی با اندکی گرایش متجددانه و با تجدیدنظر در بعضی فنون ، که درویش خان شاخص آن است و شاگردان وی ، مرتضی نی داوود و ارسلان درگاهی و موسی معروفی و نورعلی برومند بوده اند. 3) شیوة مدرسه ای با استفاده از بعضی فنون غربی که با بعضی خصوصیات اجرایی موسیقی ایرانی متناسب است ؛ مؤسس این شیوه علینقی وزیری بود و برخی شاگردان وی ، از جمله حسین سنجری و سلیمان سپانلو و عبدالعلی وزیری ، آن را ادامه دادند و بیشتر به کار گروه نوازی می آمد. 4) شیوة مبتنی بر بیان سنّتی ، اما نازلتر از شیوة مکتب فراهانی که در اصفهان ، خانوادة شهناز (شعبان و جلیل و حسین ) و در تهران ، شکراللّه قهرمانی و بعدها عبدالحسین شهنازی و لطف اللّه مجد و فرهنگ شریف ، نمونه های آن به شمار می آمده اند.

اغلب موسیقیدانان معاصر ایرانی با تار آشنا بوده اند و آن را مناسبترین ساز برای اجرای حالات و کیفیات موسیقی ایرانی دانسته اند. از زمان تثبیت نهایی موسیقی ردیف دستگاهی به عنوان زبان رسمی موسیقی ایران در 150 سال پیش ، تار مهمترین ساز موسیقی ایرانی بوده است . تار هم در تک نوازی و هم در گروه نوازی کاربرد دارد. تار از حیث دقت در نشان دادن فواصل پرده های موسیقی ایرانی مورد توجه محققان است . بعضی محققان با مطالعة عکسهای به جا مانده از تارهای قدیم و گاه با دستیابی به نمونه های آن ، تلاش کرده اند تا از روی اندازة بین پرده های روی دستة تار به نظام فواصل موسیقی قدیمی پی ببرند (کیانی ، ص 162ـ174). تار در بین سازهایی که قادرند یک دور کامل فواصل موسیقی ایرانی را نشان دهند، از بیشترین امکانات برخوردار است (رجوع کنید به لطفی ، ص 230).

در 1299ش / 1920 در برلین علینقی وزیری اولین کتاب آموزش تار را با نام دستور تار نوشت و چاپ کرد. سپس در 1313ش در تهران دستور جدید تار و سه تار از همو به چاپ رسید. از آن به بعد دستورهای آموزشی و قطعات نغمه نویسی شدة مختلفی برای تار نوشته شده است .


منابع :
(1) علاوه بر اطلاعات شخصی مؤلف ؛
(2) روح اللّه خالقی ، سرگذشت موسیقی ایران ، بخش 1، تهران 1353ش ؛
(3) مهدی ستایشگر، واژه نامة موسیقی ایران زمین ، ج 1، تهران 1374ش ؛
(4) مجید کیانی ، هفت دستگاه موسیقی ایران ، تهران 1371ش ؛
(5) محمدرضا لطفی ، «بنیادهای نوازندگی تار»، در کتاب سال شیدا: مجموعه مقالات موسیقی ، ویژه ی پژوهش در فرهنگ ایران ، گردآورنده محمدرضا لطفی ، تهران : کتاب خورشید، 1378ش ؛
(6) حسینعلی ملاّ ح ، فرهنگ سازها ، تهران 1376ش ؛


(7) Nasser Shirazi, " Building the tar ", American lutherie , no. 10 (summer 1987).

/ سیدعلیرضا میرعلی نقی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3053
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست