responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 292

 

الباقیات الصّالحات ، تعبیری که در قرآن (کهف : 46، مریم : 76) برای افادة امور نیکِ ماندنی ، با اشاره به ناپایداری داراییهای دنیا مانند ثروت و فرزند، و بی ثمری امکانات و مهلتی که خدا به گمراهان می دهد، به کار رفته است . در دو آیة حاوی این تعبیر بر بهتر بودن «الباقیات الصّالحات » چه از نظر پاداش یا نفع (خَیرٌ عندَ رَبِّک ثواباً) و چه از نظر خواستنی یا شایستة امید بستن بودن (خیرٌ أَمَلاً) و چه از نظر فرجام و نتیجه (خیرٌ مَرَدّاً) تأکید شده است (دربارة اینکه چرا قرآن «الباقیات الصّالحات » را از نظر ثواب بهتر از زینتهای دنیا و بهره مندیهای گمراهان ، که ثواب به معنی پاداش اخروی ندارد، دانسته است رجوع کنید به زمخشری ، ذیل آیة 76 سورة مریم ؛ قرطبی ، ذیل آیة 46 سورة کهف ).

مفسّران در توضیح دو وصف مذکور در آیه گفته اند که این امور، که به دلیل خالصانه و خدایی بودن از تباهی به دورند («صلاح »)، به اعتبار پاداش اخروی و ابدی (مایَبقی ' ثوابُه لِلاْ ِنسان رجوع کنید به راغب اصفهانی ، ذیل «بقی ») به صفت «بقا» متصف شده اند. همچنین در بیان موصوف «الباقیات الصّالحات » چند قول وجود دارد و مشهورترین آنها بر اساس حدیثی است که به طرق و عبارات مختلف از پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم نقل شده است . بر طبق این حدیث ، اذکار تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر (سبحان اللّه و الحمدللّه و لااله الاّ اللّه و اللّه اکبر) و نیز «لاحول و لاقوّة الاّ باللّه » (ذکر اخیر در همة روایات نیامده است ) همان (و یا شماری از) «الباقیات الصّالحات »اند و اشتغال به این اذکار فواید چندی در دنیا و آخرت ، از جمله محو آثار گناهان و نجات از عذاب و کسب نعمتهای بهشتی دارد و به همین جهت بر مداومت در آنها تأکید شده است . محمّدبن مکّی ، معروف به شهید اوّل * (مقتول 786)، رساله ای کوتاه به نام الباقیات الصّالحات در تفسیر این اذکار و بیان احتوای آنها بر پنج اصل توحید، عدل ، نبوّت ، معاد و امامت نوشته است . کفعمی * (متوفّی 905) تمام این رساله را در حاشیة فصل 28 جُنّةُ الامان الواقیَة وَ جَنَّةُ الایمان الباقیَة معروف به المصباح نقل کرده است (ص 277، و نیز آقابزرگ طهرانی ، ج 3، ص 12). همچنین بیاضی * شرحی بر این رساله با عنوان الکلمات النافعات فی شرح الباقیات الصّالحات (همان ، ج 18، ص 120) نوشته است . مجلسی و غزالی نیز در علّت سفارش به این اذکار با توجّه به محتوای عمیق معرفتی و آثار روحی آنها نکاتی بیان کرده اند (دربارة سند و متن حدیث مذکور و نیز توضیحات آن ، علاوه بر تفاسیر طبری ، طوسی ، طبرسی ، سیوطی ، قرطبی ، آلوسی ، بحرانی و حویزی ذیل کهف : 46، مریم : 76 رجوع کنید به کلینی ، ج 2، ص 506؛ ابن بابویه ، 1361 ش ، ص 324؛ همو، 1364 ش ، ص 11، 12؛ ابن حنبل ، ج 3، ص 75، ج 4، ص 268؛ زرقانی ، ج 2، ص 28، 29؛ مجلسی ، ج 83، ص 30ـ33، ج 90، ص 167ـ175؛ غزالی ، ج 1، ص 357ـ360؛ حاکم نیشابوری ، ج 1، ص 512؛ مالک بن انس ، ج 1، ص 210).

اقوال دیگری که مفسّران در باب آنچه باقیات صالحات را به بار می آورد نقل یا مطرح کرده اند و بعضاً بر یکدیگر منطبق است عبارت اند از: نمازهای پنجگانه (قول ابن عبّاس در مجمع التفاسیر ، ج 4، ص 111؛ در یک تعبیر آمده است : الصلواتُ المکتوبات = نمازهای واجب ؛ در روایتی از امام صادق علیه السّلام آمده است : هی الصّلاة » رجوع کنید به مجلسی ، ج 79، ص 222)، کارهای خوب ، سخنان نیکو، شهادت بر یگانگی خدا و برائت از شرک (به دلیل آیة 28 سورة زخرف که شهادت بر توحید را «کلمةً باقیةً»، خوانده است رجوع کنید به میبدی ، ذیل کهف : 46)، همة احکام عبادی دینی (الطّاعات ، طاعة اللّه )، و، علاوه بر آن ، دوری کردن از همة گناهان ، هر کاری که به خاطر خدا انجام شود (کُلّ مَا اُریدَ بهِ وجهُاللّه )، نیّت (به دلیل آنکه شرط قبولی اعمال است رجوع کنید به همانجا)، ذکرهای مختلف از جمله استغفار و صلوات (قول دیگری از ابن عباس در طبری ، ذیل کهف : 46؛ از یک حدیث نیز، که در اهمیّت مداومت بر «ذکر خدا» روایت شده است ، برمی آید که مطلق «ذکر خدا» از کلینی ، «الباقیات الصّالحات » است رجوع کنید به ج 2، ص 497)، بیدار شدن در شب برای خواندن نماز شب و مناجات (بنابر روایتی در التبیان ، ذیل کهف : 46، و مریم : 76)، علوم و فضایل (مذکور در تفسیر منسوب به ابن عربی ، ج 2، ص 25ـ26)، دوستی اهل بیت پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم (طبق روایتی از امام صادق علیه السّلام رجوع کنید به فیض کاشانی و بحرانی ذیل کهف : 46؛ مجلسی ، ج 23، ص 250)، دختران صالح برای پدری که در حقّ آنان نیکی کرده است (قرطبی ، ذیل کهف : 46، این قول را به عُبَیدبن عُمَیر لیثی ، محدّث تابعی ، متوفّی 74، نسبت داده و خود نیز قراینی در تأیید آن آورده است ؛ طبرسی و زرقانی نیز، ذیل همان آیه ، به این قول اشاره کرده اند).

با اینهمه ، بیشتر مفسّران ، از جمله طبری ، طوسی ، قرطبی ، طبرسی ، زمخشری ، فخررازی ، بیضاوی ، نسفی و طباطبایی ، ذیل آیة مذکور، بصراحت یا به طور ضمنی ، این نظر را اختیار کرده اند که همة کارها و سخنان و عقاید خوب را می توان از «الباقیات الصّالحات » دانست و آنچه در احادیث یا در اقوال مفسّران آمده فقط مصادیق یا مصداقهای بارز آن است . طبری حتّی حدیث مشهور نبوی را، با آنکه ظاهراً اختصاص را می فهماند (خصوصاً در نقلهایی به صورت «هنّ الباقیات الصّالحات »)، با همین دید توجیه کرده است . امّا آلوسی ، ضمن نقل همین نظر از خفاجی ، تعبیرات حدیث را مفید اختصاص دانسته و نظر خلاف آن را با اندکی تأمّل ردّ کرده است (ذیل کهف : 46).

با توجّه به چند آیه که در آنها به پاداش خدایی ایمان و عمل صالح اشاره شده و نیز آیاتی که بر «باقی »بودن هر آنچه خدایی است تأکید می کند، به نظر می رسد که قول اخیر مفسّران قابل قبول باشد. بنابر آیات دستة اوّل ، کسانی که ایمان می آورند و عمل صالح انجام می دهند نزد خدا اجر دارند. (مثلاً در آیة 277 سورة بقره ، اِنَّ الَّذینَ امَنُوا و عَمِلوُ الصّالحاتِ... لَهُم اَجْرُهُم عِندَ رَبّهِم ...، و نیز همان سوره : 62، 110، 112، 262، 274) و، بنابر آیات دستة دوم ، هر چه نزد خداست باقی می ماند (مثلاً در آیة 96 سورة نحل ، ما عِنْدکمُ ینفَدُ و ما عِندَاللّهِ باقٍ؛ و نیز آیة 60 سورة قصص و آیة 36 سورة شوری '). وجهی نیز که در برخی از تفاسیر (از جمله ، قرطبی و طبری ، ذیل کهف : 46) نقل شده و بر اساس آن اعمال خالصانة مسلمانان بی بضاعت ارزشمندتر از داراییها و فرزندانی است که مشرکان بدان مباهات می کنند می تواند مؤید همین نظر باشد. اختلاف روایات نیز از همین دیدگاه توجیه می شود، هر چند اهمیّت و برتری تسبیحات اربعه را می رساند.

در عُرف دینداران ، تعبیر مذکور (به صورت «باقیات صالحات » یا «باقیات الصّالحات » رجوع کنید به معین ، ذیل «باقیات الصالحات »؛ نجفی ، ص 57) به معنی آثار نیک و اقدامات عامّالمنفعه از قبیل احداث مسجد و مدرسه و بیمارستان که معمولاً بعد از مرگ نیز بر جای می ماند، به کار می رود که به آثار نویسندگان معاصر نیز راه یافته است ؛ به طوری که ، در وهلة اوّل ، عموماً همین معنا به ذهن می آید (در فرهنگ معین ، ذیل «باقیات الصّالحات » در ترکیبات عربی و نیز در فرهنگ اردو زبان فیروزاللغات صاحب لاهوری به این معنای عرفی نیز توجّه شده است ).

در حدیث به هیچ روی به این معنی اشاره نشده است . حتّی ، بنابر حدیثی که کلینی (ج 2، ص 506) و دیگران از پبامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم نقل کرده اند، شخص مخاطب آن حضرت ، پس از شنیدن آثار اخروی اذکار تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر و اینکه آنها مصداق «الباقیات الصّالحات »اند، باغی را که در دست احداث داشت در راه خدا و برای مستمندان وقف کرد؛ با اینهمه ، از صورت واقعه برنمی آید که رسول خدا صلّی اللّه علیه وآله وسلّم این اقدام او را از «الباقیات الصّالحات » شمرده باشند. منشأ این دلالت عرفی را می توان احادیث فراوانی دانست که دربارة اهمیّت صدقة جاریه * (وقف * و امثال آن ) روایت شده است . بر طبق این احادیث ، یکی از مواردی که پس از مرگ سبب استمرار کسب ثواب و اجر می شود صدقة جاریه است (از جمله رجوع کنید به کلینی ، ج 7، ص 56، 57؛ ابن بابویه ، 1362 ش ، ص 151، 323؛ مجلسی ، ج 6، ص 293، 294؛ حرّعاملی ، ج 13، ص 292ـ294). بنابر این ، به لحاظ همین استمرار کسب می توان آن را حتّی بعد از مرگ نیز «باقی » (باقیات صالحات ) دانست . تعبیر «باقیات صالحات » گاهی ، علاوه بر معنای مذکور، برای سایر مواردی که در احادیث یاد شده آمده است (مانند سنّت حسنه ، حفر چاه آب برای استفادة عامّ، فرزند صالح ، دانشی که دیگران از آن بهره مند شوند) به کار می رود.


منابع :
(1) علاوه بر قرآن ؛
(2) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعه الی تصانیف الشیعه ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت 1403/1983؛
(3) محمدبن عبداللّه آلوسی ، روح المعانی ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(4) ابن بابویه ، ثواب الاعمال ، قم 1364 ش ؛
(5) همو، الخصال ، چاپ علی اکبر غفاری ، قم 1362 ش ؛
(6) همو، معانی الاخبار ، قم 1361 ش ؛
(7) ابن حنبل ، المسند ، استانبول 1402؛
(8) ابن عباس ، تنویرالمقباس من تفسیر ابن عباس ، لاِ بی طاهر محمدبن یعقوب فیروزآبادی ، در مجمع التفاسیر ، استانبول 1404؛
(9) ابن عربی ، تفسیر القرآن الکریم ، چاپ مصطفی غالب ، تهران 1398/1978؛
(10) هاشم بن سلیمان بحرانی ، البرهان فی تفسیر القرآن ، چاپ محمودبن جعفر موسوی زرندی ، تهران 1334 ش ، ج 2، ص 469، ج 3، ص 21؛
(11) عبداللّه بن عمر بیضاوی ، انوار التنزیل و اسرار التأویل ، در مجمع التفاسیر ، استانبول 1404؛
(12) محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری ، المستدرک علی الصحیحین ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(13) محمدبن حسن حرعاملی ، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه ، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی ، بیروت 1403؛
(14) عبدعلی بن جمعه حویزی ، کتاب تفسیر نورالثقلین ، چاپ سیدهاشم رسولی محلاتی ، چاپ افست قم 1383ـ1385، ج 3، ص 263ـ265، 356؛
(15) حسین بن محمد راغب اصفهانی ، المفردات فی غریب القرآن ، چاپ محمد سیدکیلانی ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(16) محمدبن عبدالباقی زرقانی ، شرح الزرقانی علی موطّأ الامام المالک ، بیروت 1407؛
(17) محمودبن عمر زمخشری ، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل ، بیروت ( بی تا. ) ، ج 3، ص 38؛
(18) عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی ، الدُّر المنثور فی التفسیر بالمأثور ، قم 1404، ج 4، ص 225ـ226، 283؛
(19) فیروزالدین صاحب لاهوری ، فیروز اللغات ، لاهور ( بی تا. ) ؛
(20) محمدحسین طباطبایی ، المیزان فی تفسیر القرآن ، بیروت 1390ـ1394/1971ـ1974، ج 13، ص 318ـ319؛
(21) فضل بن حسن طبرسی ، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن ، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل اللّه یزدی طباطبایی ، بیروت 1408، ج 6، ص 729، 731ـ732، 814، 816؛
(22) محمدبن جریر طبری ، جامع البیان فی تفسیرالقرآن ، بیروت 1400ـ1403، ج 8، جزء15، ص 165ـ167، جزء 16، ص 90؛
(23) محمدبن حسن طوسی ، التبیان فی تفسیرالقرآن ، بیروت ( بی تا. ) ، ج 7، ص 52، 145؛
(24) محمدبن محمد غزالی ، احیاء علوم الدین ، لبنان 1406؛
(25) محمدبن عمر فخررازی ، التفسیرالکبیر ، قاهره ( بی تا. ) ، ج 21، ص 130ـ131؛
(26) محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی ، تفسیر الصّافی ، بیروت ( تاریخ مقدمه 1399 ) ، ج 3، ص 244؛
(27) محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، قاهره 1387، ج 5، جزءِ10، ص 413ـ416، ج 6، جزءِ 11، ص 144ـ145؛
(28) ابراهیم بن علی کفعمی ، المصباح ، چاپ افست قم 1405؛
(29) محمدبن یعقوب کلینی ، الکافی ، چاپ علی اکبر غفاری ، بیروت 1401؛
(30) مالک بن انس ، الموطّا ، استانبول 1401؛
(31) محمدباقربن محمدتقی مجلسی ، بحارالانوار ، بیروت 1403؛
محمد معین ، فرهنگ فارسی ،

(32) تهران 1360 ش ؛
(33) احمدبن محمد میبدی ، کشف الاسرار و عدة الابرار ، تهران 1361 ش ؛
(34) ابوالحسن نجفی ، غلط ننویسیم : فرهنگ دشواریهای زبان فارسی ، تهران 1370 ش ؛
(35) عبداللّه بن احمد نسفی ، مدارک التنزیل و حقایق التأویل ، در مجمع التفاسیر ، استانبول 1404.

/ حسن طارمی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 292
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست