responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2777

 

پشتو (یا پختو) ، از زبانهای ایرانی شرقی دورة جدید.

کلیات . کهنترین آثار پشتو به قرنهای نهم و دهم / پانزدهم و شانزدهم تعلق دارد. ظاهراً پشتو مدتهای متمادی تنها زبان گفتاری بوده و آثار ادبی بسیار اندکی داشته است . در 1315 ش /1936، دولت افغانستان پشتو را زبان رسمی اعلام کرد، از آن پس به این زبان روزنامه و کتابهای درسی و ادبی پدید آمد و آموزش آن در آموزشگاهها آغاز گردید. در قانون اساسی جدید افغانستان (1343 ش / 1964)، هر دو زبان رایج در این کشور، یعنی دری و پشتو، به عنوان زبانهای رسمی ملی خوانده و پذیرفته شدند ( ایرانیکا ، ذیل «افغانستان . 12: ادبیات »). مدتهاست که از گویش قندهاری و لهجة پیشاوری به عنوان زبان پایة نوشتار ادبی استفاده می شود، و در بیست سال اخیر این دو صورت زبان ادبی ، بتدریج ، به یکدیگر نزدیک شده و زبان ادبی مشترک افغانها را پدید آورده اند.

زبان پشتو، از لحاظ نظام آوایی و دستوری ، با زبانهای فارسی و تاجیکی اختلافات بنیادی دارد، مثلاً در این زبان برخلاف فارسی و تاجیکی ، که تکیه معمولاً روی آخرین هجای کلمه است ، جای تکیه ، آزاد و اختیاری است ، و این مطلب در نظام دستوری زبان اهمیتی ویژه دارد.

خطی که زبان پشتو بدان نوشته می شود خط فارسی است که در آن تغییراتی داده شده تا با این زبان متناسب گردد.

پشتو دارای هفت گونه واکه یا مصوت است ( a ، ¦ a ، i ، u ، e ، o ، ) و در دستگاه همخوانهای آن چهار سایواج : dz ، c ، § J ، § c و یک رشته همخوان برگشتی (نوک زبانی ) خاص وجود دارد ( § z ، § s ، ¤ n ، ¤ r ، ¤ d ، ¤ t ). در اسم علاوه بر شمار، جنس (مذکر و مؤنث ) و دو حالت صرفی (صریح و غیرصریح ) برجای مانده است . وابسته های اسم که مانند صفت پیش از آن می آیند، در جنس و شمار و حالت با آن مطابقت دارند. صرف افعال گذرا در حالت ماضی با ساختمان ارگاتیو نمایش داده می شود که در آن فاعلِ عمل دارای حالت غیرصریح است و مفعول دارای حالت صریح . مبتدا یا نهاد در جنس و شمار با مفعول مطابقت می کند (مثال : ماته لیدله : ترا دیده ام ).

در زمینة مطالعات علمی زبان پشتو، فضل تقدم با دانشمندان روس و بویژه با ایرانشناس برجستة دانشگاه سن پترزبورگ ، درن ، است که نخستین دستور زبان علمی پشتو را در 1261/1845 و منتخباتی از متون این زبان را با واژه نامه در 1263/1847 منتشر کرد.

در نیمة دوم قرن سیزدهم / نوزدهم و آغاز قرن چهاردهم / بیستم ، تنی چند از دانشمندان غربی (ا. ترایپ ، ج . دارمستتر، گایگر، مورگنستیرنه و دیگران ) یک رشته کارهای علمی دربارة پشتو (دستور، واژگان ، کتابهای درسی و ریشه شناختی ) عرضه کردند؛ و بسیاری از این آثار، بویژه نوشته های دانشمندان انگلیسی ، مانند بلو و راورتی ، برای پاسخگویی به نیازهای صرفاً عملی پدید آمد.

در دهة 1310 تا 1320 ش / 1930 تا 1940، مطالعات دربارة پشتو در مسکو و لنینگراد از سرگرفته شد و برخی از آثار برتلس * در این دوره به چاپ رسید. آموزش پشتو را در مسکو اصلانُف و بعداً در دهة 1320 تا 1330 ش /1940 تا 1950، در لنینگراد، باگالیوبف بنیاد نهادند. نتیجة این کار، انتشار یک دوره آثار جدید شد که هدفشان بیشتر تشریح جنبه های گوناگون دستوری زبان پشتو بود. نخستین فرهنگهای لغت افغانی و دستورهای زبان افغانی ، با کوشش دوریانکف منتشر شد.

متأسفانه ، دانشمندان روس به تاریخ زبان توجه زیادی نکردند، و کارهای بنیادی در این زمینه مرهون کوششهای دانشمند نروژی ، مورگنستیرنه ، است .


منابع :


(1) Encyclopaedia Iranica , s.v. "Afghanistan. XII : literature" (by R. Farha ¦ d ¦ â );
(2) Iosif Mikhailovich Oranskii, Les langues iraniennes , tr. Joyce Blau, Paris 1977.

(3) (که منبع اصلی در نگارش این مقاله بوده است ).

/ ایرج پروشانی /

(4) پراکندگی جغرافیایی ، نام و گویشها.

پشتو ( t'o § Pa/ x ) زبانی است که در استانهای جنوب و جنوب شرقی افغانستان و بین مقیمان متأخر شمال این کشور، در ایالت سرحد شمال غربی و بلوچستان پاکستان ، ( در سرزمین کشمیر ) ، و در نوار مرزی شرق ایران به آن سخن می گویند. براساس آخرین برآوردها، حدود هشت میلیون تن در افغانستان ، شش میلیون تن در پاکستان ، و حدود 000 ، 50 تن در ایران به این زبان تکلم می کنند. بدین ترتیب ، پشتو در میان زبانهای ایرانی از لحاظ اهمیت در مرتبة دوم قرار دارد.

اگرچه نام «افغان » بمراتب زودتر از کلمة پشتو در منابع قید شده است ، مسلماً واژة پشتو نامی اصلی و بومی است . نظریة قدیمی دایر بر اشتقاق پشتو از نام قبیله ایِ Pؤktues (در تاریخ هرودوت ) از لحاظ آواشناختی قابل دفاع نیست . صداهای u و kt یونانی ، هیچکدام نمی توانند واجهای ایرانی قرن پنجم پیش از میلاد را ارائه کنند. صدای ا ی n ¦ t'u § Pax (جمع مذکر آن : n' ¦ Paxta ) به معنای عضوی از قوم پشتون * ، در آن زمان -a(n)-

و xt بوده ، و احتمالاً چیزی از قبیل rs(t) * . تلفظ «سخت » امروزینِ t § x به صورت xt به گویشهای شمال شرقی محدود است و چنانکه از رسم الخط نیز بوضوح پیداست ، منشأ متأخر دارد. n ¦ ha ¤ pat هندوآریایی ، علی القاعده ، باید از tan- § pas * پشتو اقتباس شده باشد.

چنانکه مارکوارت (ج 2، ص 177؛
رجوع کنید به مورگنستیرنه ، 1940، بند40 ب ) هم پیشنهاد کرده است ، قابل قبولترین اشتقاق ، مشتق شدن t'o § Pax از ¦ Parsuwa * ، و n ¦ t'u § Pax از na ¦ Parswa * ، با ستاک اصلی ـ ¦ Parsu * ، است ؛
قس ـ u ¨ Pars ( ini ¤ n ¦ Pa ) سانسکریت «قبیله ای جنگجو در شمال غربی ». تدسکو ، در نوشته ای ، آن را با rsa ¦ Pa (از ddhi ¤ vr از rswa- ¦ Pa * ) مقایسه می کند. می دانیم که برخی نامهای قبیله ای در نواحی دورافتاده چگونه از یکدیگر مشتق می شوند؛
رجوع کنید به مثلاً ونسی و ساکسونز (مورگنستیرنه ، 1940؛
همو، 1948).

پشتو نه تنهابه زبان که به شرف و حیثیت قومی نیز دلالت می کند: to l ri § i Pax § a c g yi, lekin ha ¦ to wa § i Pax § n na day c ¦ tu § a Pax g ha «پشتون کسی نیست که فقط به پشتو تکلم می کند، بلکه کسی است که پشتو دارد.» این عبارت ، به رغم وجود قبیله ها و عشیره ها و طایفه های بیشمار و جنگهای بین قبیله ای مدام ، احساس نیرومند وحدت قومی پشتوها را ــ که در میان گروههای قومی ایرانی منحصر به فرد است ــ نشان می دهد.

اگرچه پشتو گویشهای متعدد و متفاوتی دارد، همة آنها (جز یک استثنای احتمالی ، یعنی گویش ونسی ) در اصل زبانی واحدند، و به علت تداخل میان حوزه های ویژگیهای زبان شناختی گوناگون ، تثبیت رده بندی رضایت بخشی از گویشهای پشتو دشوار است . بدین ترتیب ، گویشهایی با توسعة بیشتر نظامِ آوایی رایج پشتو، می توانند به گروه «نرم » یا «سخت » تعلق داشته باشند. نتایج کامی شدن اصوات ، قلب و جز آن را نیز نمی توان به ناحیه های مشخصی محدود کرد. بنابراین ، شاید بررسی ویژگیهای گویشی در خلال توصیفی واجی و ریخت شناختی ارجح باشد.

جایگاه زبان پشتو در میان زبانهای ایرانی . پشتو، بی شک ، به شاخة ایرانی شمال شرقی تعلق دارد. این زبان در تغییر d l< با مونجی مشترک است ، ولی این گرایش تا سُغدی هم می رسد. گویش ونسی با مونجی در تغییر o/-y<-t سهیم است . اگر بخواهیم تصور کنیم که این توافق نتیجة پیوندی خاص است ، و به تحول همگون و ثانوی ربطی ندارد، ناگزیر باید بپذیریم که یک شاخه از پشتو، پیش از جدا شدن ونسی از آن زبان ، پیوندی خاص با مونجی داشته است ، و این فرضی است که هیچ شاهدی برای تأییدش وجود ندارد.

ظاهراً در میان پشتو و هیچ زبان پامیری دیگری توافقهای ویژه ای ، چه از لحاظ آواشناسی چه صرفی یا واژگانی ، وجود ندارد، اما ممکن است که محل اصلی پشتو در بدخشان ، در نقطه ای میان مونجی و سنگلیچی و شغنی ، با اندک تماسی با گویشی سکایی نزدیک به ختنی ، بوده باشد. چنین می نماید که نیای ایرانی باستان گویش پشتو باید با نیای «گاتها» قرابتی داشته باشد. ضمناً تأثیر متقدم و عمیق هند و آریایی را بر پشتو و نیز نگهداری بسیاری از وجوه صرفی ایرانی را در زبان پشتو نباید فراموش کرد. از این لحاظ ، فقط آسی می تواند با پشتو به رقابت برخیزد و حتی از آن پیشی گیرد.


منابع :


(5) D. L. R. Lorimer, Syntax of colloquial Pashto , Oxford 1915;
(6) J. G. Lorimer, Grammar and vocabulary of Waziri Pashto , Calcutta 1902;
(7) Marquart, Untersuchungen zur Geschichte von E ¦ ra ¦ n , Gخttingen and Leipzig 1896-1905;
(8) G. Morgenstierne, `Pathan' and the treatment of r + Sibilant in Pashto", Acta Orientalia , 18 (1940), 138-144;
(9) idem, "The development of R+Sibilant in some E. Ir. languages", TPS (1948), 70-80;
(10) H. Penzl, A grammar of Pashto. A descriptive study of the dialect of Kandahar, Afghanistan , Washington 1955;
(11) E. T. Trumpp, Grammar of the Pa ¤ s ¤ § to ¦ or language of the Afgha ¦ ns , London 1873.

(12) برای صورت کامل منابع رجوع کنید به ایرانیکا ، ذیل مادّه .

/ گ . مورگنستیرنه ، برگرفته از ( ایرانیکا ) /

ادبیات پشتو. تا دورة اخیر هیچ یک از آثار ادبی پشتوی متعلق به پیش از سدة یازدهم / هفدهم منتشر نشده بود، اما عبدالحی حبیبی در > سالنامة کابل < ، 1940ـ1941 قطعه هایی از تذکرة الاولیا ی سلیمان ماکو را منتشر کرد که حاوی اشعاری است ظاهراً از قرن پنجم / یازدهم . او در 1322ش / 1944، در کابل پته خزانه ، تألیف محمد هوتک را منتشر کرد که گفته می شد در قندهار نگاشته شده و در 1142/1729 به اتمام رسیده و گزیدة اشعار پشتو از قرن دوم / هشتم تا زمان مؤلف است . اما این آثار مسائل تاریخی و زبانشناسی عمده ای ایجاد می کند که تا وقتی که نسخه هایی برای بررسیهای لغت شناختی در دسترس نباشد، مسئلة صحت آنها به صورت نهایی حل شدنی نیست . حتی اگر صحت خزانه پذیرفتنی باشد، به هر حال ، تاریخگذاری محمد هوتک بر کهنترین اشعار مورد تردید است . طبق نظر راورتی ، شیخ مالی ، در 820/ 1417 تاریخ یوسف زاییها را نوشته است ، اما جز این ، چیز دیگر راجع به این اثر نمی دانیم . نسخه ای مشتمل بر خیرالبیان بایزیدِ انصاری (متوفی 993/ 1585) بدعتگذار برجسته موجود است که بررسی شده است . از اوایل قرن یازدهم / هفدهم ، آثاری تاریخی و کلامی ، از مخالف متشرع بایزید انصاری ، آخوند دَرویزه ( رجوع کنید به روشنیه * ) موجود است ( مخزن افغانی و مخزن اسلام ).

در قرنهای یازدهم و دوازدهم / هفدهم و هجدهم شاعران فراوان بودند، اما اغلب آنها از قالبهای فارسی تقلید می کردند. برجسته ترین شاعر، برپایة معیارهای اروپایی ، شاعر ملی افغانستان کنونی ، خوشحال خان (1106ـ1022/ 94ـ1613) است که رهبر وطن پرست و مبارز خَطَکها و نویسنده ای پرکار در موضوعهای متعدد است . قریحه ، قدرت بیان و استقلال فکری و جذابیت خاصی به اشعارش می دهد. چندتن از نسل وی نیز شاعر بوده اند و نوة وی ، افضل خان ، تاریخ مرصع در تاریخ افغانها را نوشته است . کهنترین شاعران عرفانی ، میرزا، از خاندان بایزید انصاری بود، اما مشهورترین آنها عبدالرحمان و عبدالحمید (هر دو در حدود 1112/1700) بودند. احمدشاه ، مؤسس سلسلة دُرّانی ، نیز شاعر بود. همچنین ، تعداد معتنابهی ترجمه از فارسی و ترجمه های منظوم از افسانه های ایرانی و افغانی همانند آدم خان و دُرخانَه ای وجود دارد. آوازهای محلی و ترانه های جالبی نیز هست که دارمستتر آنها را جمع آوری و منتشر کرده است . اخیراً آکادمی افغان در کابل یک جلد از آوازهای محلی منتشر کرده است که عمدتاً شامل لندئی ها یا مصرع هاست ؛
اینگونه اشعار ابیات عاشقانه ای در یک وزن خاص اند که برخی از آنها بسیار زیباست . در زمینة شعرنو افغانستان آثار بسیاری وجود دارد، و آکادمی پشتو نیز دست به کار انتشار آثار ادبی دیگری است .


منابع :


(13) J. Darmesteter, Chants populaires des Afghans , Paris 1888-1890;
(14) W. Lentz, "Sammlungen zur afghanischen Literatur-und Zeitgeschichte", ZDMG (1937);
(15) 711ff.;




(16) Malyon, Some current Pushtu folk stories , Calcutta 1902;
(17) H. G. Raverty, Selections from the poetry of the Afghans , London 1864.

(18) برای صورت کامل منابع رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «افغان 30 : ادبیات پشتو».

/ گ . مورگنستیرنه ( د.اسلام ) /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2777
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست