responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2722

 

پَروان ، ولایت و شهر قدیمی در افغانستان .

1) ولایت پروان (جمعیت در 1361ش /1982، 987 ، 527 تن ) از ولایات مهم در مشرق افغانستان است . از شمال به ولایت بَغلان ، از مشرق به ولایت کاپیسا، از جنوب به ولایات کابل و وَرْدَک و از مغرب به ولایت بامیان * محدود می شود. مرکز آن شهر چاریکار است (دولت آبادی ، 1371 ش ، ص 35).

پروان ولایت حاصلخیزی است که ارتفاعات ، آن را احاطه کرده و در آن ، دره های زهکش از شعبات رودهای قُندوز و پنجشیر * امتداد دارد. جز کوهپایه ها (از رشته کوه هندوکش ) بقیة مناطق آن زراعی است . محصولات عمدة آن ، حبوبات ، پنبه ، برنج ، گندم و جو است که عمدتاً با آبیاری مصنوعی به عمل

می آید. رونق باغداری پروان به حدی است که آن را باغ افغانستان نامیده اند ( بریتانیکا ؛ آریانا ، ذیل مادّه ). در 1347ـ 1348 ش /1968ـ 1969، گروه عملیاتی سازمان ملل طرح آبیاری پروان را در حدود 65 کیلومتری شمال کابل ( با اقداماتی بر روی رود غوربند، از مهمترین رودهای پروان ) به اجرا درآورد (دوپره ، ص 641).

از جمله صنایع مهم ولایت پروان ، کارخانه های نساجی شهرهای جبل السراج (در شمال شهر چاریکار) و گلبهار (در جانب شرقی ولایت پروان ) و نیروگاه برق آبی جبل السراج ، اولین نیروگاه آبی افغانستان ، است (دولت آبادی ، 1371 ش ، ص 38ـ39، 329،331).

پروان معادن فراوانی دارد، از جمله سنگ آهن در درة پنجشیر، جبل السراج و غوربند؛ زغال سنگ در پنجشیر و درة رود غوربند و ذخایر نقره ، با ارزش تجاری پایین ، در درة پنجشیر ( بریتانیکا ، همانجا؛ دولت آبادی ، 1371 ش ، ص 181).

باستانشناسان در این ولایت ، مجموعه هایی از آثار باستانی ، مجسمه و نیز گورستانی قدیمی در محلهایی از جمله پایْتاوه ، شُتُرَک و صِدّیق آباد، هر سه در نزدیکی شهر بَگرام در مشرق چاریکار، کشف کرده اند ( افغانستان ، ص 196، 203ـ204).

پروان در تشکیلات اداری قدیم افغانستان به صورت «حکومت اعلی » اداره می شد، اما از 1343 ش /1964 در تقسیمات داخلی جدید، ولایتی مستقل با اهمیتی کمتر (درجة دو) شد (دولت آبادی ، 1376 ش ، ص 34، 38ـ39). کاپیسا از 1358 ش /1979 به مدت دوسال قسمتی از پروان شد ( بریتانیکا ، همانجا). در 1363 ش /1984 ولایت پروان دوازده واحد اداری مستقل داشت . در این ولایت ، چهار وُلِسْوالی (از تشکیلات حکومتی ) چهار علاقه داری و 477 آبادی ذکر شده است (دولت آبادی ، 1376 ش ، ص 42؛ همو، 1371ش ، ص 35).

مردم پروان ، عمدتاً از قبایل تاجیک ، هزاره و برخی از آنان ازبک اند و به فارسی دری سخن می گویند (دولت آبادی ، 1371 ش ، ص 37؛ همو،1376 ش ، ص 51؛ بریتانیکا ، همانجا).

شهر چاریکار در مشرق ولایت ، در ارتفاع 603 ، 1متری ، در حدود 64 کیلومتری شمال کابل و مشرق ملتقای رود غوربند و پنجشیر واقع است . راه اصلی کابل ـ بَغلان (مرکز ولایت بغلان ) و نیز شمال افغانستان از آن می گذرد (دولت آبادی ، 1371 ش ، ص 35؛ آریانا ،همانجا). صنایع نساجی (بخصوص پارچة کتان )، ساخت چاقو و ابزار فلزی چاریکار و پیرامون آن در افغانستان معروف است . چاریکار از طریق خطوط هوایی با کابل و

پیشاور ارتباط دارد (دولت آبادی ، 1371 ش ، ص 38؛ بریتانیکا ، همانجا). محل شهر قدیمی پروان ( رجوع کنید به ادامة مقاله ) شمال شرقی چاریکار است .

ولایت پروان ، علاوه بر نزدیکی به پایتخت و صنعتی بودن ، به دلیل قرار گرفتن در مسیر کاروانهای تجاری و آب و هوای مطلوب ، در میان ولایات افغانستان اهمیت فوق العاده ای دارد (دولت آبادی ، 1371 ش ، ص 39).

با هجوم ارتش شوروی در 1358 ش /1979 به افغانستان ، و نیز درگیریهای نظامی داخلی پس از خروج نظامیان شوروی ، ولایت پروان مانند دیگر ولایات افغانستان با جنگهای سخت و متناوبی ، بخصوص جنگهای نامنظم در درة پنجشیر، روبرو بوده است ( رجوع کنید به جنگ افغانستان ، ص 83؛ گاهشمار رویدادهای افغانستان در سال 1374 ، ص 203، 220، 248؛ بریتانیکا ، همانجا).

2) شهر قدیمی پروان (نام کنونی آن : جبل السراج ) در نزدیکی ملتقای رود غوربند و پنجشیر بوده است . پروان ممکن است که محل باستانی اسکندریة قفقازِ روزگار اسکندر یا اسکندریه ـ کاپیسا باشد. اسکندریه ـ کاپیسا در مسیر یکی از مهمترین جاده های هندوکش قرار داشت ( د.اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «فَروان »؛ پاولی ، ذیل «کاپیسا»).

نام پروان در منابع جغرافیایی قرون اولیة اسلامی ، «فَروان » و «بروان » ضبط شده است . ظاهراً نخستین بار یعقوبی در قرن سوم از شهر پروان (با ضبط بَرْوان ) نام برده است . به نوشتة وی ، شهر پروان و شهرهای نزدیک آن ، از جمله «بَنجَهار» و «غُوروَند»، را مسلمانان به فرماندهی فضل بن یحیی بن خالد برمکی (147ـ193) در 176 گشودند (ص 288ـ290). اصطخری در نیمة اول قرن چهارم ، در ذکر اقلیم خراسان و نواحی بلخ ، به شهر «فروان » در «عملِ» بامیان در نزدیکی شهرهای غزنه و بنجهیر اشاره کرده است . به نوشتة او فاصلة فروان تا عسکر بنجهیر ( در شمال کابل ) دو مرحله است و رود بنجهیر پس از عبور از جاربایه به فروان می رسد (ص 277، 280، 286). در همین قرن ، مؤلف حدودالعالم (ص 393) دربارة نعمت و بازرگانی پروان مطالبی ذکر کرده و پروان را درِ هندوستان دانسته است . مقدسی در اواخر قرن چهارم ، هردو ضبط «بروان » و «فروان » را به کار برده و آن را دورافتاده ترین شهر بزرگ ( ناحیة بامیان ) و دارای مسجد جامعی بارونق ذکر کرده است (ص 50، 303).

پروان محل استخراج نقرة درة پنجشیر بود و حاکمان غزنوی در آنجا سکه هایی ضرب کرده بودند ( د.اسلام ، همانجا). در اوایل قرن هفتم ، پروان سرحد بامیان بود و در 618/1221 که جلال الدین منکبرنی ، تولی خان (پسر چنگیز و از سرداران او) را در پروان شکست داد، اهمیت یافت (نسوی ، ص 106ـ 107؛
جوینی ، ج 2، ص 195ـ196؛
منهاج سراج ، ج 1، ص 316، ج 2، ص 118). بارتولد این نبرد را در یک فرسخی پروان ذکر کرده و آن را «بزرگترین ناکامی مغولان » خوانده است (ج 2، ص 917ـ 918). در این قرن ، یاقوت حموی (ج 3، ص 886) از «شهرک فروان » در نزدیکی غزنه و زکریا قزوینی (ص 363) از «ناحیة بروان » و دره ای در آنجا یاد کرده اند.

پروان به دلیل قرار گرفتن در مسیر تجاری افغانستان ـ هند، محل رفت وآمد و استقرار بازرگانان بوده است (حبیبی ، ص 478). این محل میدان اولین جنگ انگلیسیهاـ افغانها در 1256/1840 بود و ظاهراً از قرارگاه جنگی در آنجا اثری نمانده است ( د.اسلام ، همانجا؛
نیز رجوع کنید به رشتیا، ص 91ـ95). ممکن است پروان دیگری در قسمت علیای وادی لَوْگَر، بین غزنی و بامیان ، باشد که ظاهراً متفاوت با پروان واقع در شمال شرقی شهر چاریکار است ( حدودالعالم ، حواشی مینورسکی ، ص 191).

در دورة حکومت حبیب الله خان افغان ملقب به «سراج الملة والدین » (1319ـ1337) با احداث حصار مستحکمی معروف به ارگ جبل السراج در کنار رود جبل السراج ، نام قدیمی شهر پروان به جبل السراج تغییر یافت ( آریانا ، ذیل «جبل السراج »).

شهر جدید جبل السراج نزدیکِ فروان قدیم در حدود َ15 ْ69 طول شرقی و َ7 ْ35 عرض شمالی در کنار رود پنجشیر نزدیک ملتقای رود غوربند قرار دارد ( د.اسلام ، همانجا). برخی محل شهر جبل السراج را همان پروان دانسته اند (منهاج سراج ، ج 1 ص 316، پانویس 6؛
آریانا ، همانجا). در 1315 ش /1937 با احداث کارخانة پارچه بافی جبل السراج ، تاریخ جدید منطقه آغاز شد ( د.اسلام ، همانجا). در منازعات اخیر افغانستان ، جبل السراج و چاریکار دو شهر مهم در مسیر راه سراسری سالنگ که کابل را به آسیای مرکزی متصل می کند و نیز فرودگاه بگرام (در نزدیکی آنها) تأثیر بسیاری داشته اند ( رجوع کنید به پهلوان ، ص 171،237).


منابع :
(1) آریانا دائرة المعارف ، کابل 1328ـ 1348 ش ؛
(2) ابراهیم بن محمد اصطخری ، کتاب مسالک الممالک ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛
(3) افغانستان : مجموعة مقالات ، نگارش گروهی از پژوهشگران ، ترجمة سعید ارباب شیرانی و هوشنگ اعلم ، تهران 1376 ش ؛
(4) واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه : ترکستان در عهد هجوم مغول ، ترجمة کریم کشاورز، تهران 1366 ش ؛
(5) چنگیز پهلوان ، افغانستان : عصر مجاهدین و برآمدن طالبان ، تهران 1377 ش ؛
(6) جنگ افغانستان : دخالت شوروی و نهضت مقاومت ، زیرنظر آندره بریگو و اولیویه روآ، ترجمة ابوالحسن سروقد مقدم ، مشهد 1366 ش ؛
(7) عطاملک بن محمد جوینی ، کتاب تاریخ جهانگشای ، چاپ محمدبن عبدالوهاب قزوینی ، لیدن 1329ـ 1355/1911ـ1937، چاپ افست تهران ( بی تا. ) ؛
(8) عبدالحی حبیبی ، تاریخ افغانستان بعداز اسلام ، تهران 1363 ش ؛
(9) حدودالعالم من المشرق الی المغرب ، با مقدمة بارتولد و حواشی و تعلیقات مینورسکی ، ترجمة میرحسین شاه ، کابل 1342 ش ؛
(10) بصیراحمد دولت آبادی ، شناسنامة افغانستان ، قم 1371 ش ؛
(11) همو، «ناگفته هایی دربارة تقسیمات اداری و کشوری در افغانستان »، سراج ، سال 4، ش 13 و 14 (پاییز و زمستان 1376)؛
(12) قاسم رشتیا، افغانستان در قرن نزده ، کابل 1346 ش ؛
(13) زکریابن محمد قزوینی ، آثارالبلاد واخبارالعباد ، بیروت 1404/ 1984؛
(14) گاهشمار رویدادهای افغانستان در سال 1374 ، چاپ هرمز مقصودی ، تهران : ستاد پشتیبانی افغانستان ، 1376 ش ؛
(15) محمدبن احمد مقدسی ، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛
(16) عثمان بن محمد منهاج سراج ، طبقات ناصری ، یا، تاریخ ایران و اسلام ، چاپ عبدالحی حبیبی ، تهران 1363 ش ؛
(17) محمدبن احمد نسوی ، سیرت جلال الدین مینکبرنی ، چاپ مجتبی مینوی ، تهران ، 1365ش ؛
(18) نقشة راهنمای افغانستان ، تهران : گیتاشناسی ، ( بی تا. ) ؛
(19) یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965؛
(20) احمدبن اسحاق یعقوبی ، کتاب البلدان ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛


(21) Louis Dupree, Afghanistan , Princeton, N. J. 1973;
(22) EI 2 , s.v. "Farwa ¦ n" (by R. N. Frye);
(23) The New Encyclopaedia Britannica, Chicago 1985, Micropaedia , s.v. "Parva ¦ n";
(24) Kleine Pauly, Der Kleine Pauly: Lexikon der Antike , vol.3 Stuttgart 1969.

/ وحید ریاحی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2722
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست