responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2615

 

پاسکویچ ، ایوان فیودورویچ ، سردار روس ، نایب السلطنة قفقاز و لهستان . او در 1782/ 1196 در پولتاوا در اوکراین به دنیا آمد. در 1800 پس از گذراندن دورة آموزشی در «گارد احترام نجیب زادگان نوجوان » به خدمت ارتش درآمد. او در نبرد اوسترلیتز در 1805 و در جنگهای روسیه بر ضد عثمانیها (1806ـ1812) و فرانسویها (1812ـ1814) شرکت جست ( آمریکانا ؛ بریتانیکا ، ذیل مادّه ).

در فاصلة سالهای 1817 تا 1819 به فرمان گراندوک میخاییل پاولویچ رهبری گارد پیاده نظامی را که تزار بعدی ، نیکلای اول ، در آن خدمت می کرد، به عهده داشت ؛ و همین سبب نزدیکی او به نیکلای و پیشرفت بعدیش شد. او در 1825 م به فرماندهی لشکر رسید و سال بعد فرمانده سپاهیان روسی در حمله به ماورای قفقاز شد ( > دایرة المعارف بزرگ شوروی < ، ذیل مادّه ).

کمی پیش از این ، جنگهای دورة دوم ایران و روس آغاز شده بود (برای بررسی علل آغاز این جنگها رجوع کنید به ناطق ، ش 1ـ3، ص 20ـ29، ش 4ـ6، ص 251ـ265). عباس میرزا که در حوالی گنجه پیروزیهایی به دست آورد (سپهر، ج 1، ص 362ـ363)، در جمادی الاولی 1242/ دسامبر 1826 در شمخور (شمکور) با سپاهیان روس به فرماندهی ماداتیان (قس تینیانوف ، ص 196: ماداتوف ) روبرو شد و از ایشان شکست خورد (پاسدرماجیان ، ص 364). پاسکویچ در این مرحله وارد نبردهای روس و ایران شد و با چهار هزار سرباز به کمک ماداتیان شتافت (سپهر، ج 1، ص 365). در بهار 1242/ 1826 حکم تعرض وسیعی را به تمام نواحی آذربایجان و ارمنستان صادر کرد (قوزانلو، ص 56) و خود در صفر 1242/ سپتامبر 1826 در کنار گنبد نظامی ، نزدیک گنجه ، عباس میرزا را بسختی شکست داد (انصاری ، ص 43ـ 44). در شوال همان سال ، نیروهایش موفق شدند قلعة عباس آباد را محاصره کنند. تلاشهای عباس میرزا نیز برای شکستن محاصرة عباس آباد، به سبب خیانت یکی از سپاهیان ارمنی اش و اطلاع پاسکویچ از نقشة وی ، به شکست انجامید. پاسکویچ ، که توانسته بود عباس میرزا را تا چورس عقب راند، با در دست گرفتن پرچم ایران پیشروی در آذربایجان را ادامه داد و حتی از ارس عبور کرد (سپهر، ج 1، ص 374).

پس از آن نیکلای اول ، یرمولف را برکنار کرد و در شعبان 1242/ مارس 1827 پاسکویچ را با اختیارات و نیروی بسیار به جای او گماشت (عبدالله یف ، ص 151؛ سپهر، ج 1، ص 371).

در محرم 1243/ ژوئیة 1827، پاسکویچ درپی همکاری احسان خان نخجوانی کنگرلو، فرمانده قلعة عباس آباد، این قلعه را تصرف کرد و احسان خان را به حکومت نخجوان گمارد (واتسون ، ص 215ـ218؛ بامداد، ج 1، ص 75؛ عبدالله یف ، ص 159). اما اندکی بعد به سبب بدی آب و هوای عباس آباد و شیوع وبا در میان نیروهای روسی (سپهر، ج 1، ص 375) به ییلاقات پسیان رفت و از آنجا راه نخجوان را در پیش گرفت و کوشید با دلجویی از رؤسای ایلات ایروان زمینة تصرف این شهر را فراهم آورد (انصاری ، ص 58، 61). مقارن این احوال ، شیخ علی خان ، برادر احسان خان کنگرلو، قلعة اردوباد را به روسها تسلیم و موقعیت پاسکویچ را بیش از پیش تثبیت کرد (بامداد، ج 5، ص 121؛ سپهر، همانجا).

پاسکویچ در پاییز 1243/ 1827 با شدت بیشتر ایروان را مورد تعرض قرار داد و نخست در ربیع الاول / سپتامبر، قلعة سردارآباد، نزدیک آرارات ، را مجدداً با راهنمایی ارامنه و به سبب کمبود آذوقة ساکنان قلعه تسخیر کرد و حسین خان سردار، فرمانده قلعه ، را به گریز واداشت (انصاری ، ص 63؛ برای تفصیل عملیات نظامی آن رجوع کنید به قوزانلو، ص 64ـ78)، سپس راهی ایروان شد. گرچه نخست سپاهیان روس در استریک (اشتاراک )، دهکده ای در حدود ده کیلومتری اچمیادزین ، شکست خوردند (واتسون ، ص 219)، اما سرانجام محاصرة ایروان با تسلیم آن به پاسکویچ خاتمه یافت و او پیروزمندانه وارد ایروان شد و سرداران ایرانی ، محمدحسن خان ساری اصلان ، داماد عباس میرزا، و محمودخان مقصودلوی استرابادی و حمزه خان انزابی را به تفلیس فرستاد (بامداد، ج 1، ص 403). درپی این پیروزی ، تزار لقب ایروانسکی (کنت ایروان ) و نشان سن جورج به وی اعطا کرد (مک لین ، ص 59).

پس از فتح ایروان ، پاسکویچ دو تن از صاحب منصبان خود را در نخجوان مستقر کرد (همانجا) و خود نیز با آگاهی از وضع مالی اسفبار سپاه عباس میرزا ــ که در مکاتبه با نرسیس ، اسقف ایروان ، برایش معلوم شده بود ــ به سوی مرند لشکر کشید و آنجا را به تصرف درآورد. خوانین مرند سپاه روس را به تصرف تبریز تشویق کردند (نجمی ، ص 240؛ واتسون ، ص 223). تبریزیان نیز که از اللهیار آصف الدوله ، حاکم آن شهر، ناخشنود بودند، دروازه های تبریز را به روی سپاه روس گشودند و در سوم ربیع الثانی 1243/ اکتبر 1827 شهر بدون مقاومتی چشمگیر سقوط کرد و یک هفته بعد پاسکویچ وارد تبریز شد (سپهر، ج 1، ص 379ـ380؛ اعتضادالسلطنه ، ص 381ـ383). پاسکویچ حکومت تبریز را به فتحعلی خان بیگلربیگی سپرد (هدایت ، ج 3، ص 61) و در حالی که برای تصرف تهران فقط قافلانکوه را بر سر راه داشت (واتسون ، ص 224)، فرستادة عباس میرزا، بیژن خان گرجی ، را به حضور پذیرفت و قرار مذاکره با عباس میرزا را در دهخوارقان (آذرشهر کنونی ) نهاد (سپهر، ج 1، ص 381ـ382؛ قوزانلو، ص 85) ولی در همان حال با گماردن رازِن در میانه ، کوشید زنجان را همانندتبریز با کمترین تلفات تصرف کند (سپهر، ج 1، ص 383). مذاکرات دهخوارقان به سبب همراهی نکردن دربار قاجار در تهران با عباس میرزا به شکست انجامید و پاسکویچ به تبریز بازگشت (سپهر، ج 1، ص 385ـ386؛ برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به انصاری ، ص 66ـ74).

پاسکویچ در ادامة حملات خود، اردبیل را نیز به تصرف آورد (1243/ 1828). او پس از فتح اردبیل کتابهای نفیس کتابخانة مقبرة شیخ صفی الدین اردبیلی را فراچنگ آورد و آنها را به همراه کلید قلعة اردبیل به سنت پطرزبورگ فرستاد. این کتابها همراه با کتابهایی که خسرو میرزا به عنوان خونبهای گریبایدوف * با خود به پطرزبورگ برد، در کتابخانة سالتیکوف شچدرین آن شهر قرار گرفت (حصاری ، ص 23ـ24؛ به آذین ، ص 242ـ243؛ یکتائی ، ص 545).

دولت انگلیس که از پیشرفت پاسکویچ در آذربایجان نگران شده بود (دربارة نقش انگلستان در وقوع دورة دوم جنگهای ایران و روس و به عنوان واسطة عقد معاهدة بعدی رجوع کنید به ناطق ، همانجاها) وزیرمختار خود، جان مکدونالد ، را به میانجیگری و فراهم آوردن زمینة صلح میان عباس میرزا و پاسکویچ مأمور ساخت (مینوی ، ص 446). سرانجام پس از مکاتبات بسیار، این دو در قریة ترکمان چای ، با یکدیگر دیدار و معاهدة صلح را در شعبان 1243/ فوریة 1828 امضا کردند (برای متن معاهده رجوع کنید به معاهدات و قراردادهای تاریخی در دورة قاجاریه ، ص 122ـ 157).

پاسکویچ در پی واقعة قتل گریبایدوف (رمضان 1244/ فوریة 1829) با وجود پیوند خانوادگی با سفیر مقتول ، برای پایان دادن به ماجرا و برقراری آشتی و صلح میان دو دولت ایران و روس ، بی تردید با حفظ منافع و شئونات دربار تزار، تلاشهایی کرد ( رجوع کنید به قائم مقامی ، ص 272ـ273 که اصل نامة پاسکویچ را حاوی رهنمودهای او به ایرانیان برای موفقیت در مأموریتِ عذرخواهی از قتل گریبایدوف ، آورده است ؛ تینیانوف ، ص 209).

اندکی پس از عقد عهدنامة ترکمان چای * ، پاسکویچ نیروهای خود را متوجه عثمانیها کرد و به فرمان تزار، برای کاستن از فشار جنگ در دانوب و برای تحکیم مواضع مرزی روسیه در قفقاز و آسیای صغیر، موظف گردید بخشهایی از قلمرو عثمانی را به تصرف آورد. او عملیات خود را با یورش به دژ مستحکم قارص آغاز کرد و توانست با تکیه بر نبوغ نظامی افسر مهندس دکابریست خود، پوشچین ، که پیشتر در فتح ایروان نقشی بسزا داشت ، آن را به تصرف آورد (مک لین ، ص 59، 61). اگرچه شیوع وبا مدتی پیشروی وی را دچار وقفه کرد، اما او با تصرف قلعة اخیسخه (آخیسکه ، آخالچیخ ، آخسقه ) بر کنار رود پوسکوف در محرم 1244/ اوت 1828 و سپس تسلیم اردهان و آخچور سراسر پاشانشین بایزید را به تصرف آورد (گوگچه ، ص 299ـ303؛ مک لین ، ص 62). پاسکویچ توانست با تمهید و تهدید، ایرانیان را از مداخله در این نبردها به سود عثمانیها بازدارد ( اسناد و مکاتبات تاریخی ایران ، ج 2، ص 13). سپس با تعیین مقرری برای امرای مناطقی که در آناطولی تصرف کرده بود و جلب نظر آنان و نیز با برخورداری از یاری ارمنیان محلی در تهیة آزوقه و ارزاق ، به تثبیت موقعیت خود در متصرفات عثمانی پرداخت (گوگچه ، ص 304) که منجر به عقد قرارداد ادرنه (آدریانوپل ) میان روس و عثمانی در ربیع الثانی 1245/ سپتامبر 1829 گردید ( بریتانیکا ، ذیل مادّه ؛ اسناد و مکاتبات تاریخی ایران ، همانجا). پاسکویچ با تصرف بایبورد در رجب 1245/ دسامبر 1829 پیروزیهای خود را در خاک عثمانی تکمیل کرد (گوگچه ، ص 305؛ نیز رجوع کنید به بایبورد * ).

پاسکویچ به پاس پیروزیهایش در 1829 فیلدمارشال شد ( > دایرة المعارف بزرگ شوروی < ، ذیل مادّه ). در همین سال غازی ملا در داغستان ، مردم را به جهاد در برابر روسها فراخواند. دو سال پس از این واقعه ، بارون روزن جایگزین پاسکویچ شد و وی برای فرونشاندن شورش لهستان ، قفقاز را ترک کرد (مک لین ، ص 67ـ 68). پاسکویچ موفق شد که پس از ده ماه ورشو را آرام سازد و عنوان «شاهزادة ورشو» یابد ( بریتانیکا ، همانجا؛

اسنادی از روند اجرای معاهدة ترکمان چای ، ص 205ـ206، که نامة عَبْدُه الراجی بزک ( 1247 ) را آورده ، از پاسکویچ با لقب «کنیازوارشاوی » نام می برد). او در 1832 نایب السلطنة لهستان شد و تا 1856 با قدرت بر این سرزمین حکم راند.

طی این سالها در فرونشاندن شورش مجارستان (1848ـ1849) شرکت داشت و مدتی نیز (1853ـ1856) فرمانده نیروهای روسی در جبهة غرب در جنگهای کریمه بود ( > دایرة المعارف بزرگ شوروی < ، همانجا). پاسکویچ در ژانویة 1856 در ورشو درگذشت .

پاسکویچ را افسری دقیق و منضبط اما در عین حال خوش اقبال و فاقد تهوّر دانسته اند که عمدة پیروزیهایش مرهون نبوغ و ابتکار افسران تحت فرمانش بود. نقدینگی بسیاری نیز که تزار در اختیارش نهاده بود، در تسهیل کار او مؤثر بود (تینیانوف ، ص 387، 396ـ400، 406). سیاست پاسکویچ در تشویق مهاجرت و انتقال هزاران ارمنی و گرجی و مسیحی از ایران به قفقاز و قلمرو روسیه ، ترکیب جمعیتی منطقه را به سود روسیه دگرگون ساخت (همان ، ص 183؛ مک لین ، ص 64) و اثری پایدار بر جغرافیای سیاسی این ناحیه نهاد.


منابع :
(1) اسناد و مکاتبات تاریخی ایران ( قاجاریه )، چاپ محمدرضا نصیری ، تهران 1366ـ 1368 ش ؛
(2) اسنادی از روند اجرای معاهدة ترکمان چای ( 1245ـ1250ه .ق )، چاپ فاطمه قاضیها، تهران 1374 ش ؛
(3) علیقلی بن فتحعلی اعتضادالسلطنه ، اکسیر التواریخ : تاریخ قاجاریه از آغاز تا سال 1259ق ، چاپ جمشید کیان فر، تهران 1370 ش ؛
(4) مسعودبن عبدالرحیم انصاری ، تاریخ زندگی عباس میرزا نایب السلطنه ، در مصطفی افشار، سفرنامة خسرو میرزا به پطرزبورغ ، چاپ محمد گلبن ، تهران 1349 ش ؛
(5) مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری ، تهران 1357 ش ؛
(6) داریوش به آذین ، «اردبیل »، بررسیهای تاریخی ، سال 11، ش 5 (آذر ـ دی 1355)؛
(7) هراند پاسدرماجیان ، تاریخ ارمنستان ، ترجمة محمد قاضی ، تهران 1366 ش ؛
(8) یوری نیکالایویچ تینیانوف ، قتل وزیر مختار ، ترجمة اسکندر ذبیحیان ، تهران 1368 ش ؛
(9) میرهدایت حصاری ، «سرنوشت ملال انگیز کتابخانة تاریخی اردبیل »، کیهان فرهنگی ، سال 3، ش 10 (دی 1365)؛
(10) محمدتقی سپهر، ناسخ التواریخ : سلاطین قاجاریه ، چاپ محمدباقر بهبودی ، تهران 1344ـ1345 ش ؛
(11) فتح الله عبدالله یف ، گوشه ای از مناسبات روسیه و ایران و سیاست انگلستان در ایران در آغاز قرن نوزدهم ، ترجمة غلامحسین متین ، تهران 1356 ش ؛
(12) جهانگیر قائم مقامی ، «نکاتی دربارة واقعة قتل گریبایدف »، بررسیهای تاریخی ، سال 4، ش 5 و 6 (آذر ـ اسفند 1348 ش )؛
(13) جمیل قوزانلو، جنگهای ایران ـ روس : 1827ـ 1828 ، تهران 1314 ش ؛
(14) جمال گوگچه ، قفقاز و سیاست امپراتوری عثمانی ، ترجمة وهاب ولی ، تهران 1373 ش ؛
(15) معاهدات و قراردادهای تاریخی در دورة قاجاریه ، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تهران 1373 ش ؛
(16) فیتس روی مک لین ، شیخ شامل داغستانی ، ترجمه و تلخیص کاوه بیات ، تهران 1370 ش ؛
مجتبی مینوی ، «دو نامة تاریخی از میرزا ابوالقاسم قائم مقام »، یغما ، سال 7، ش 10 (دی



(17) 1333)؛
(18) هما ناطق ، «میرزا صالح شیرازی و جنگهای ایران و روس »، راهنمای کتاب ، سال 17، ش 1ـ3 (فروردین ـ خرداد 1353)، ش 4ـ6 (تیر ـ شهریور 1353)؛
(19) ناصر نجمی ، ایران در میان طوفان ، یا، شرح زندگانی عباس میرزا نایب السلطنه و جنگهای ایران و روس ، ( تهران ) 1363 ش ؛
(20) رابرت گرانت واتسون ، تاریخ ایران از ابتدای قرن نوزدهم تا سال 1858 ، ترجمة ع .وحید مازندرانی ، تهران 1356 ش ؛
(21) مهدیقلی هدایت ، گزارش ایران ، چاپ محمد علی صوتی ، تهران 1363 ش ؛
(22) مجید یکتائی ، «زندگینامة قاآنی بخط شاعر»، وحید ، سال 6، ش 7 (تیر 1348)؛


(23) Encyclopaedia Britannica , Chicago 1973, s.v. "Paskevich, Ivan Fedorovich" (by George Alexander Lensen);
(24) The Encyclopedia Americana , Danbury 1984, s.v. "Paskevich, Ivan Fyodorovich" (by Peter Czap, Jr.);
(25) Great Soviet encyclopedia, New York 1973-1983, s.v. "Paskevich, Ivan Fedorovich".

/ افسانه منفرد /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2615
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست