responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2536

 

بیوتات سلطنتی ، سازمانهایی برای ارائة خدمات گوناگون به دستگاهِ سلطنت . واژه هایی چون کارخانه ، اسباب و اثاثة سلطنت گاهی معادل با بیوتات به کار رفته است . پسوند خانه نیز که همراه نام بسیاری از سازمانها به کار رفته ، مانند توپخانه و فراشخانه ، نشانة تعلق آن سازمان به بیوتات است . افزون بر این ، معادلهای بسیار دیگری نیز می توان یافت که به جای بیوتات یا پسوند خانه به کاررفته است ، مثل خزانة در خزانة الفرش به جای فراشخانه ، و خزانة الشراب به جای شرابخانه (مقریزی ، ج 1، ص 408) و دار در دارالضرب به جای ضرابخانه و حتی واژة مجلس در «مجلس البناء و المرمّة » به جای بناخانه . *

بیوتات شامل سازمانهای متنوعی ، از قبیل آبدارخانه ، فراشخانه ، خیاطخانه و جز آنها بود که کاملاً جنبة خانگی و خدماتی داشتند؛ توپخانه ، قورخانه و اسلحه خانه که جنبة نظامی داشتند. شَعربافخانه که جنبة تولیدی و صنعتی داشت ؛ طشتخانه که اداره ای برای اجرای مراسم تشریفاتی بود؛ همچنین ضرابخانه و خزانه که با امورمالی ارتباط داشت و بسیاری از سازمانهای دیگر که موظف به تأمین نیازهای دستگاه سلطنت بودند. البته بیوتات به این گستردگی به دوران صفویه (906ـ 1135) بازمی گردد ( رجوع کنید به ادامة مقاله ؛ میرزا سمیعا، ص 28ـ 34؛ کمپفر، ص 145ـ 155).

نخستین کاربرد این اصطلاح در معنای سازمان اداری ، چندان روشن نیست . در منابع اسلامی ترکیب «اهل البیوتات » در گفتگو از دوران ساسانیان (226ـ651 میلادی ) به کار رفته است (بلاذری ، ص 284،549؛
طبری ، سلسلة دوم ، ص 858، 860، 866، 1046) که به نظر می رسد مراد از آن دودمانهای قدیمی یا هفت خاندان بزرگ حکومت ساسانیان باشد که ریاست دیوانها و به عبارتی اداره های آن زمان را برعهده داشتند (کریستن سن ، ص 130ـ131؛
نیز رجوع کنید به سامی ، ج 2، ص 46ـ47). عبارت «بیوت الاموال » نیز در منابع به کار رفته است (بلاذری ، ص 414؛
طبری ، سلسلة دوم ، ص 873) که احتمالاً منظور بیت المال بوده است . شواهد کاربرد بیوتات و اهل بیوتات به معنای خاندانهای بزرگ و قدیمی در منابع سده های پنجم و ششم و هفتم نیز وجود دارد (ابن اسفندیار، ج 1، ص 23؛
میهنی ، ص 119؛
بهاءالدین بغدادی ، ص 122؛
ناصرالدین منشی کرمانی ، ص 4). با این حال ، در برخی از منابع سدة هفتم به نظر می رسد که بیوتات به سازمانهای خدمتگزار سلطنت نیز اطلاق شده باشد ( تاریخ شاهی قراختائیان ، ص 158، 185).

نخستین کاربرد بیوتات به معنای سازمانهای خدماتی دستگاه سلطنت را می توان در منابع دورة سلجوقیان (429ـ 590) بویژه سلجوقیان دوم (470ـ700) یافت (ابن بی بی ، ص 10، 12، 71). در اواخر دورة خوارزمشاهیان (490ـ 628) نیز بیوتات به همین مفهوم به کار رفته است (نسوی ، ص 254). اما در دورة ایلخانان مغول (654ـ754) به جای بیوتات ، «کارخانه » به کار رفته است (رشیدالدین فضل الله ، ج 2، ص 1049، 1135، 1351، 1511؛
شمس منشی ، ج 2، ص 77، 83، 88) و ظاهراً گاهی لفظ «کارخانجات » به بخشی از بیوتات گفته می شده که جنبة تولیدی داشته اند. شمس منشی ، کارخانه را یکی از دیوانها برشمرده است (ج 2، ص 77) و شاید به همین دلیل باشد که برخی از نویسندگان بیوتات را یکی از اداره ها و شعبه های دیوان سلطنت دانسته اند و از سازمانهای بیوتات ، مانند طشتخانه و فراشخانه ، به عنوان نهادی همردیف بیوتات و نه یکی از سازمانهای تابع آن نام برده اند (بیانی ، ص 178). با وجود این ، نمی توان سازمانهایی چون طشتخانه و فراشخانه را نهادهایی همردیف بیوتات به شمار آورد، بلکه باید آنها را شعبه هایی از بیوتات دانست . به عقیدة هوفمان ، از دوران مغول «اردوبازار» برای دربار سیّار مغولان در حکم بیوتات بود، و تا دورة تیموریان و آق قوینلو و قراقوینلو نیز چنین بود ( ایرانیکا ، ذیل واژه ).

در دورة تیموریان (771ـ912) واژة رایج برای این مفهوم کارخانه بود (تیمور گورکان ، ص 196، 200، 210، 216) و برای نخستین بار با عنوان «وزیر کارخانه های سلطنت » روبه رو می شویم که چهارمین وزیر دستگاه سلطنت تیموری و ناظر بر دخل و خرج ، دستگاه مالی ، خزانه و اصطبل شاهی بود (همان ، ص 304).

به گفتة هوفمان ، در عصر صفوی «اردوبازار» اهمیت خود را از دست داد و بیوتات تأسیس شد ( ایرانیکا ، همانجا). اما بر پایة شواهد موجود این سخن درست به نظر نمی رسد. وانگهی «اردوبازار» بیشتر برای ارائة خدمات به لشکریان بود. بیوتات از دوران شاه عباس اول (996ـ 1038) بسیار گسترش یافت و در این عصر شامل سازمانهای متعددی بود که شمار آنها را منابع مختلف به تفاوت 33 (نصیری ، ص 21؛
مینورسکی ، ص 123)، 50 (کمپفر، ص 145) و 32 کارخانه (شاردن ، ج 4، ص 1420) ذکر کرده اند. شاردن (همانجا) برآن است که در هریک از این کارخانه ها به طور متوسط 150 کارگر کار می کرد. به گفتة وی ، مخارج 32 کارخانة شاه از پنج میلیون اِکو (000 ، 350 تومان ) فراتر می رفت (همان ، ج 4، ص 1421؛
ایرانیکا ، همانجا). مزد کارگران متغیر بود و معمولاً هرسه سال یک بار مبلغی بر حقوق آنان افزوده می شد (برای توضیحات بیشتر رجوع کنید به شاردن ، ج 4، ص 1421ـ 1422؛
ایرانیکا ، همانجا). به گفتة هوفمان ، کارگران بیوتات سلطنتی پنج هزار تن بودند ( ایرانیکا ، همانجا) که حقوق خود را از طریق حواله (برات ) دریافت می کردند (شاردن ، ج 3، ص 1305).

در این عصر، مناصب متعددی عهده دار امور بیوتات بودند. ظاهراً بالاترین منصب ، نظارت بیوتات بوده که صاحب آن لقب عالیجاه مقرّب الخاقانی داشته ، و به گفتة نصیری «شغل او بسیار خطیر» بوده است . وی معتمد و محرم شاه بود، هر روز روزنامچة بیوتات را در دولتخانه بررسی و مهر و به گزارشهای مربوط به کارخانه ها رسیدگی می کرد، وبرکار صاحب جمعها ( رجوع کنید به ادامة مقاله ) در مالیاتهای دیوان نظارت داشت و پرداخت مواجب و استخدام کارکنان بیوتات برعهدة او بود (نصیری ، ص 20، 22، 24، 26؛
نیز رجوع کنید بهمیرزا سمیعا، ص 9ـ12).

مقرّری ناظر بیوتات و دیگر درآمدهای وی ، سالانه شش هزار تومان بود (نصیری ، ص 21). پس از وی ، وزارت بیوتات بالاترین منصب به شمار می رفت . وی موظف بود که روزنامچة بیوتات را هر روز بررسی و امضا کند و سپس برای مهر شدن به ناظر بیوتات تحویل دهد. همچنین رسیدگی به حساب کلیة صاحب جمعها و کارکنان بیوتات و مخارج کارخانجات پادشاه را برعهده داشت (همان ، ص 65). او کلیة مخارجی را که ناظر تأیید کرده بود ثبت و ضبط می کرد و بر قیمت پاره ای از اجناسی که برای دربار خریداری می شد نظارت می کرد (میرزاسمیعا، ص 34ـ35). مقرّری وی شامل هشتاد تومان مواجب و روزی یک قاب جیره به قیمت هزار دینار و سالی 36 تومان بود؛
علاوه بر این ، مبالغ دیگری از اخراجات بیوتات به وی تعلق می یافت (نصیری ، همانجا).

صاحب منصب مهم دیگر، صاحب جمع بیوتات بود. در دستگاه سلطنتی صفویان ، هرکدام از بیوتات صاحب جمعی خاص خود داشت که به امورمالی آن کارخانه رسیدگی می کرد و برخی از دارندگان این مناصب لقب مقرب الخاقانی داشتند. صاحب جمعها موظف بودند که نیازهای مالیِ کارخانه ها را ـ که قبلاً مُشْرِفها برآورد کرده بودند ـ نوشته نزد ناظر بیوتات برند. این نوشته پس از بررسی و توضیحات وزیر بیوتات به امضای وزیر دیوان اعلی می رسید و صاحب جمع براساس همین سند، قبض می نوشت و تنخواه دریافت می کرد (میرزا سمیعا، ص 28ـ34). در این زمان دفترمالی از سه بخش تشکیل می شد و یکی از این بخشها به بیوتات مربوط می شد (بوسه ، ص 139). مشرف بیوتات نیز موظف بود که هر روز روزنامچه و اسناد کارخانجات پادشاه را ثبت کند و اسناد لازم را از صاحب جمعها و محصلان مالیاتی بخواهد و مراقب باشد تا اسناد را مسئولان اصلی امضا کنند (میرزاسمیعا، ص 35).

در دوران نادر (1148ـ1160) نیز گاه از بیوتات نام برده شده است (مروی ، ج 1، ص 112) اما ظاهراً بیشتر لفظِ کارخانه رایج بوده (همان ، ج 1، ص 407، ج 2، ص 457، 739، 866) و بیوتات به گستردگی دوران قبل نبوده است ، زیرا نادر برخی مناصب را حذف کرد (همان ، ج 2، ص 457). در دورة زندیه (1163ـ 1209) نیز لفظ کارخانه کاربرد بیشتری داشته است (نامی اصفهانی ، ص 11، 156؛
گلستانه ، ص 16، 21، 33، 38ـ 41، 54).

در دورة قاجار (1209ـ1344) سازمانی با عنوان وزارت بیوتات وجود داشت ، و جالب آنکه این وزارت جزو وزارتخانه ها و اداره های دولتی به شمار می رفت نه دستگاه سلطنتی (سپهر، ص 45) و برخی سازمانها که سابقاً جزو بیوتات بودند، جداگانه در فهرستِ اداره های خاصة سلطنتی ذکر شده اند (همان ، ص 44ـ 45). باوجود این ، مستوفی (ج 1، ص 380ـ421) بسیاری از این سازمانها را ذیل بیوتات نام برده و شرح داده است . به گفتة او در اصطلاح درباری قدیم ، اداره های امور شخصی شاه را که بیشتر به لفظ خانه ختم می شد، بیوتات می نامیدند، اگرچه کار بعضی از این بیوتات دولتی و برخی نیمه دولتی و نیمه شخصی بود (همان ، ج 1، ص 380). به گفتة وی مرکز تمام بیوتات «خلوت » شاه بود و رؤسا و کارکنان بیوتات و پیشخدمتها و فراش خلوتها هم جزو آن به شمار می رفتند و وزیر دربار (وزیر حضور) در این زمان تا حدودی رئیس کل بیوتات سلطنتی به شمار می رفت (مستوفی ، ج 1، ص 389ـ390) و عملاً ریاست کارکنان «خلوت » شاه را برعهده داشت .

شواهد کاربرد بیوتات در مصر و شام و هند، همچون فراشخاناة و تشتخاناة ، نشان می دهد که تأسیس این نهادها متأثر از ایران بوده است . جالب آنکه ابن مماتی (قرن ششم و هفتم ) بیوت را همان حوایجخانه دانسته است (ص 354). اصطلاحاتی چون شرابخاناة ، فراشخاناة و تشتخاناة در مصر وشام سدة هشتم به کار می رفته و از اُستادار به عنوان رئیس این سازمانها یاد شده است (عمری ، ص 134ـ 135). ابن شاهین نیز به شرح بیوتات پرداخته و از شرابخانه ، تشتخانه و فراشخانه به عنوان سازمانهایی مستقل نام برده است (ص 124). به نظر می رسد که منصب «نظر البیوت والحاشیة » (ابن کنّان ، ص 175) همان «ناظرالبیوت والحاشیة » باشد که قلقشندی به آن اشاره کرده است (قلقشندی ، فهرست ، ص 434). به گفتة بقلی (ص 342)، این منصب از وظایف دیوانی به شمار می رفت و ادارة بیوتاتِ سلطان را، از آشپزخانه و شرابخانه و غلامان ، برعهده داشت . شواهدی هم از کاربرد بیوتات در شام سده های یازدهم و دوازدهم در دست است (ابن کنّان ، ص 121) و متصدی آن استادار نامیده شده است (همان ، ص 120، پانویس 1).

در هند دورة گورکانیان (932ـ1274) نیز واژة بیوتات (خواندمیر، ص 49، 79) و گاه لفظ کارخانه به همین معنا به کار رفته است (برنی ، ص 135؛
بختاورخان ، ج 1، ص 83، 142). گاهی هم از سازمانی باعنوان دیوان بیوتات یاد شده است (بختاورخان ، ج 1، ص 123، 142، 146). در فرهنگنامه های اردو، واژة بیوتات به معنای دربار به کار رفته است (رضوی ؛
دهلوی ، ذیل «بیوتات »).


منابع :
(1) ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان ، چاپ عباس اقبال ، تهران ( تاریخ مقدمه 1320 ش ) ؛
(2) ابن بی بی ، اخبار سلاجقة روم ، چاپ محمدجواد مشکور، تهران 1350ش ؛
(3) ابن شاهین ، کتاب زبدة کشف الممالک ، چاپ فؤاد سزگین ، در الجغرافیا الاسلامیة ، ج 79، فرانکفورت 1413/1993؛
(4) ابن کنّان ، حدائق الیاسمین فی ذکر قوانین الخلفاء و السلاطین ، چاپ عباس صبّاغ ، بیروت 1412/1991؛
(5) ابن مماتی ، کتاب قوانین الدّواوین ، چاپ عزیز سوریال عطیة ، قاهره 1411/1991؛
(6) محمد بختاورخان ، مرآة العالم : تاریخ اورنگ زیب ، چاپ ساجده س . علوی ، لاهور 1979؛
(7) ضیاءالدین برنی ، فتاوای جهانداری ، چاپ افسر سلیم خان ، لاهور 1972؛
(8) محمد قندیل بقلی ، التعریف بمصطلحات صبح الاعشی ، مصر 1984؛
(9) احمدبن یحیی بلاذری ، فتوح البلدان ، چاپ عبدالله انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع ، بیروت 1407/1987؛
(10) هریبرت بوسه ، پژوهشی در تشکیلات دیوان اسلامی : بر مبنای اسناد دوران آق قوینلو و قراقوینلو و صفوی ، ترجمة غلامرضا ورهرام ، تهران 1367ش ؛
(11) محمدبن مؤید بهاءالدین بغدادی ، التوسل الی الترسل ، چاپ احمد بهمنیار، تهران 1315ش ؛
(12) شیرین بیانی ، تاریخ آل جلایر ، تهران 1345ش ؛
(13) تاریخ شاهی قراختائیان ، از مؤلفی ناشناخته در قرن هفتم ، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی ، تهران 1355ش ؛
(14) تیمور گورکان ، تزوکات تیموری ، تحریر ابوطالب حسینی تربتی بفارسی ، چاپ افست تهران 1342ش ؛
(15) غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، قانون همایونی ( همایون نامه )، چاپ محمدهدایت حسین ، کلکته 1359/1940؛
(16) احمد دهلوی ، فرهنگ آصفیّه ، لاهور 1986؛
(17) رشیدالدین فضل الله ، جامع التواریخ ، چاپ محمد روشن و مصطفی موسوی ، تهران 1373ش ؛
(18) تصدّق حسین رضوی ، لغات کشوری اردو ، کراچی 1989؛
(19) علی سامی ، تمدن ساسانی ، شیراز 1342ـ1344ش ؛
(20) عبدالحسین بن هدایت الله سپهر، مرآت الوقایع مظفری ؛
(21) و، یادداشتهای ملک المورخین ، چاپ عبدالحسین نوایی ، تهران 1368ش ؛
(22) ژان شاردن ، سفرنامة شاردن ، ترجمة اقبال یغمایی ، تهران 1372ـ 1375 ش ؛
(23) محمدبن هندوشاه شمس منشی ، دستور الکاتب فی تعیین المراتب ، چاپ عبدالکریم علی اوغلی علی زاده ، مسکو 1964ـ1976؛
(24) محمدبن جریر طبری ، تاریخ الرسل و الملوک ، چاپ دخویه ، لیدن 1879ـ1901؛
(25) احمدبن یحیی عمری ، التعریف بالمصطلح الشریف ، چاپ محمدحسین شمس الدین ، بیروت 1408/1988؛
(26) احمدبن علی قلقشندی ، صبح الاعشی ، قاهره ( تاریخ مقدمه 1383ـ1390/ 1963ـ1970 ) ؛
(27) آرتور امانوئل کریستن سن ، ایران در زمان ساسانیان ، ترجمة رشیدیاسمی ، تهران 1351ش ؛
(28) انگلبرت کمپفر، سفرنامة کمپفر ، ترجمة کیکاووس جهانداری ، تهران 1360ش ؛
(29) ابوالحسن بن محمدامین گلستانه ، مجمل التواریخ ، چاپ مدرس رضوی ، تهران 1356ش ؛
(30) محمدکاظم مروی ، عالم آرای نادری ، چاپ محمدامین ریاحی ، تهران 1364ش ؛
(31) عبدالله مستوفی ، شرح زندگانی من ، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دورة قاجاریّه ، تهران 1360ش ؛
(32) احمدبن علی مقریزی ، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، المعروف بالخطط المقریزیّه ، بولاق 1270، چاپ افست قاهره ( بی تا. ) ؛
(33) میرزا سمیعا، تذکرة الملوک ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1368ش ؛
ولادیمیر فدروویچ مینورسکی ، سازمان اداری حکومت صفوی ، یا، تحقیقات وحواشی تعلیقات استاد مینورسکی بر تذکرة الملوک ،

(34) ترجمة مسعود رجب نیا، تهران 1368ش ؛
(35) محمدبن عبدالخالق میهنی ، دستور دبیری : متنی از قرن ششم هجری ، چاپ علی رضوی بهابادی ، یزد 1375ش ؛
(36) ناصرالدین منشی کرمانی ، سمط العلی ' للحضرة العلیا ، چاپ عباس اقبال ، تهران 1328ش ؛
(37) محمدصادق نامی اصفهانی ، تاریخ گیتی گشا ، چاپ سعید نفیسی ، تهران 1366ش ؛
(38) محمدبن احمد نسوی ، سیرة جلال الدین ، یا، تاریخ جلالی ، ترجمة محمدعلی ناصح ، تهران ( تاریخ مقدمه 1324ش ) ؛
(39) علی نقی نصیری ، القاب و مواجب دورة سلاطین صفویه ، چاپ یوسف رحیم لو، مشهد 1372ش ؛


(40) Encyclopaedia Iranica , s.v. "Boyu ¦ta ¦t-e Salt ¤anatl ¦" (by Birgitt Hoffmann).

/ نادیا برگ نیسی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2536
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست