responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2359

 

بی بی خانم ، مسجد ، بنایی از دورة تیموری در شرق میدان ریگستان در سمرقند که از طریق بازاری سرپوشیده به این میدان متصل است . این بنا، که امروز فقط قسمتهایی از آن به جای مانده ، در کتابهای متقدم ، مسجد جامع و مسجد جمعه ودر برخی آثار (سمرقندی ، ص 42)، مسجد جامع امیرتیمور گورکان نامیده شده است . احداث آن در چهارم رمضان 801 به فرمان تیمور (حک : 771ـ807) آغاز شد که گویا تقلیدی از مسجد بزرگی در هندوستان بود (شرف الدین علی یزدی ، ج 2، ص 144؛ ابن عربشاه ، ص 226؛ خواندمیر، 164؛ نظام الدین شامی ، ص 211ـ 212؛ سمرقندی ، همانجا). نیز گفته اند که تیمور این مسجد را، که به مسجد سَرای مُلْک خانم ، بی بی خانم و بی بی شانیم نیز مشهور است ، برای نخستین همسرش سَرای مُلْک خانم ، دختر قزان (قازان ، قران ) سلطان ،ساخت (شرف الدین علی یزدی ، ج 1، ص 301، 406ـ407، 560؛ کلاویخو، ص 217). او که پس از فتح سمرقند به همسری تیمور درآمد، نزد همسر خود قدر و منزلتی خاص داشت . کلاویخو (ص 278)، این مسجد را زیباترین بنای سمرقند و به اشتباه آن را یادبود مادر بی بی خانم دانسته است .

شرف الدین علی یزدی (ج 2، ص 145)، ابن عربشاه (همانجا) و میرخواند (قسم 6، ص 1090)، از مدرسه ای هم در کنار مسجد، با نامهای مدرسة خانم و مدرسه سرای مُلک خانم ، یاد می کنند که تیمور برای رسیدگی به ساخت بنای مسجد، بیشتر در این مدرسه و خانقاه تومان آغا در نزدیکی آن ، اوقات می گذرانیده است . کلاویخو (ص 235ـ236)، نیز بنایی را با تزیینات بسیار وصف کرده و آن را به اشتباه قصری با اتاقهای بسیار دانسته که برای مادرزن تیمور می ساختند. چون در سمرقند قصرها اغلب اتاقهای زیادی نداشتند، پس به احتمال زیاد، این محل همان مدرسة سَرای مُلک خانم ، و اتاقهای مجزای آن نیز حجره های مدرسه بوده است . با آنکه امروز دیگر اثری از آن دیده نمی شود، تحقیقات باستان شناس گولیامف در 1941 و نیز لورنف ، زخیدف ( = زاهداوف ؟ ) و پلتنف در 1956 و 1957 به فرضیة وجود مدرسه ای از میان رفته در کنار آرامگاهی هشت گوش که در دویست متری جنوب شرقی سردر مسجد جامع وجود دارد، منجر گردید. این آرامگاه براساس برخی شواهد، مقبرة همسرتیمور است . تاریخنگاران عهد تیمور فقط به ذکر مدرسه اکتفا کرده و از آرامگاه سخنی نگفته اند، اما پشت بندهای جبهة غربی آرامگاه ، نشان می دهد که به یک ساختمان قدیمتر، احتمالاً مدرسه ای ، متصل بوده است . مشابه این ترکیب ، گور امیر است که در صحن مدرسه ای احداث شده است . امروز آرامگاهِ منسوب به همسر تیمور ویران گشته ، گنبد داخلی از میان رفته و از قسمتهای روبنایی بیرونی آن کمتر چیزی باقی مانده است (ویلبر و گلمبک ، ص 342). در مجموع ، برجا نماندن آثاری روشن از این مدرسه و نیامدن نام آن در منابع پس از تیمور، اظهار نظر دربارة آن را دشوار می سازد. دربارة وضعیت ناشناختة این مدرسه و شهرت مسجد به نام بی بی خانم ، توجیهات و داستانهایی آورده اند (مگوان ، ص 56؛
ابریشمی ، ص 115ـ124) که برخی از منابع گوشه هایی از این داستانها را تأیید می کنند و از محبوبیت این بانو حکایت دارند (ابن عربشاه ، ص 226؛
شرف الدین علی یزدی ، ج 2، ص 421). برخی خطای کلاویخو و نسبت دادن مدرسه و مسجد را به مادر بی بی خانم ناشی از اشتباه او در انتساب بنای آنها به بی بی خانم دانسته اند؛
همچنین از همجواری مدرسه و مسجد نتیجه گرفته اند که تیمور این مدرسه و مسجد را جهت اعزاز همسرش ساخته است ( ایرانیکا ، ذیل مادّه ). بسیاری نیز این مسجدجامع را مسجد ـ مدرسه یا فقط مدرسه می دانند و سخنی از مدرسة گمشده به میان نمی آورند (گدار، ص 416؛
رنجبر، ص 276).

این بنای عظیم ، که امروز ویرانه های آن نیز با شکوه جلوه می کند، حاکی از سلطه جویی و قدرت نمایی بانی آن و رقابت او با آثار دورة ایلخانی است که در تبریز و سلطانیه با آنها آشنا شده بود. تیمور با ذکر سلسله نسب خود تا چنگیز بر سر در مسجد جامع ، مشروعیت خویش را به عنوان مدافع حکومت چنگیز اعلان کرده است . (ویلبر و گلمبک ، ص 99). او برای ساخت این بنا امکانات زیادی فراهم آورد و استادکارانی از هند، آذربایجان و فارس فراخواند، به طوری که روزانه دویست تن در ساختمان مسجد و پانصد تن در کوهها به بریدن سنگ و حمل آن اشتغال داشتند. از 95 فیل نیز، برای حمل و نقل مصالح استفاده می شد (اکانه ، ص 126؛
شرف الدین علی یزدی ، ج 2، ص 144؛
میرخواند، همانجا).

بنابر کتیبه های روی ایوان مقصوره و سردر ورودی ، پایان کار ساختمان مسجد در 806 و از سرگیری آن طبق گفتة تاریخنگاران 807 بوده است . دربارة سبب این وقفه اختلاف عقیده وجود دارد (کلاویخو، ص 278؛
ابن عربشاه ، همانجا). ظاهراً ساخت این بنای عظیم ، که با شتاب زیاد و بدون محاسبات کافی صورت گرفته بود، سبب شد تا قسمتهایی از آن در همان سالهای اول فرو ریزد و نمازگزاران پیوسته از فروریختن سقف بیمناک باشند؛
ازینرو، تیمور به نزدیکان و بستگان خویش امر کرد که در این مسجد نماز بخوانند (پاپادپولو، ص 534؛
ابن عربشاه ، ص 227؛
آثارالاسلام التاریخیة فی الاتحاد السوفییتی ، ص ( 20 ) ؛
مگوان ، ص 55).

این مسجد دارای طرح چهار ایوانی ، از طرحهای سنتی ایرانی است . آغاز پیدایش این طرح به دورة سلجوقی می رسد. بعد از مسجد بی بی خانم ، مسجد گوهرشاد * قدیمترین مسجد با چنین طرحی ، در شرق ایران است . پس از آن نیز طرح تمام مساجد بزرگ ترکستان از مسجد بی بی خانم برداشته شد ( تمدن ایرانی ، ص 295؛
گدار، همانجا). ابعاد این مسجد 167*109 متر بوده که صحنی مرکزی با ابعاد 92*87 متر داشته است (ویلبر و گلمبک ، ص 345؛
اکانه ؛
پاپادپولو، همانجاها). در پایین ساختمان ، فضای بین چهار ایوان را رواقهایی با ستونهای متعدد پر می کرده که تعداد کمی از آنها باقی است . اضافه کردن دو گنبدخانة کوچکتر در دو طرف ایوانها از ویژگیهای این بناست ، که دو سدة بعد در مسجد شاه (مسجدامام ) اصفهان نیز اجرا شده است (پاپادپولو؛
ایرانیکا ، همانجاها). این مسجد دارای چهار شبستان «ال » ( L )شکل بوده که در دو سوی آنها پیشطاقها و گنبدخانه هایی جای داشته است و نماز در بزرگترین شبستان برگزار می شده است (کرو، ص 261؛
دوری ، ص 185؛
ویلبر و گلمبک ؛
اکانه ، همانجاها). از ویژگیهای چشمگیر این بنا پیشطاق و سردر ورودی آن است که بر جرزهای حجیم 5ر10 متری نهاده شده است و ارتفاعی در حدود 41 و عرض 17 متر دارد که کاملاً گنبدایوان مقصوره (گنبد اصلی ) را می پوشاند (پوپ ، ص 234؛
آثارالاسلام التاریخیة فی الاتحاد السوفییتی ؛
کرو، همانجاها؛
ویلبر و گلمبک ، ص 346). این پیشطاق ورودی با ایوانهای بیرونی و درونی گود و عمیق بر عظمت بنا می افزود. پیشطاق ورودی سه ایوان دیگر به گنبدخانه هایی متصل بودند که هر یک گنبدی دو جداره (دوپوشه ) با ساقة بلند داشتند که نمای بیرونی آنها را بسیار برجسته می نمود (پاپادپولو؛
اکانه ، همانجاها). این بنا دو منار در کنار پیشطاق ورودی ، دو منار در ایوان مقصوره و چهار منار نیز در چهار گوشة ساختمان داشته است . منارهای اخیر از روی جرز دیوار بالارفته بودند نه از روی زمین ؛
برخی معتقدند که این شیوه از معماری هند اخذ شده است (هوت ، ص 255ـ256؛
آثار الاسلام التاریخیة فی الاتحاد السوفییتی ، همانجا). قاعدة منارهای پیشطاق ورودی و ایوان مقصوره بر زمین قرار داشت که احتمالاً از مسجد جمعة سلطانیه (اوایل قرن هشتم ) که از بین رفته اقتباس شده . منارهای درگاه ورودی و ایوان مقصوره ، زاویه دار و به شیوه ای ایرانی است (اکانه ؛
وارشاوسکی ، همانجاها؛
ویلبر و گلمبک ، ص 127، 277).

مجموعة تزیینی این مسجد که هنوز برجاست ، فوق العاده است . سطوح بیرونی بنا با کاشیکاریهای رنگارنگ و آجرچینی جالب توجه پوشیده شده و دارای وحدت چشمگیری است (تاکستون ، ص 44؛
کرو؛
اکانه ؛
پوپ ، همانجاها). سطوح بزرگ با ته آجریهای لعابدار و طرح هزارباف پوشیده شده ؛
نقوشِ داخل اسپرهای قوس دار و سطوح بدون قاب چنان به نظر می رسد که گویی پارچة عظیمی بر روی بنا کشیده اند. یکی از جالبترین قسمتها نقشهای جناغی عمودی است که بخش سفلای دیوار خارجی را در برگرفته و هنوز بر روی واحد گنبددار جنوبی و مقصوره و بخشهایی از دیوار متصل به منارة گوشه ای قابل تشخیص است . سردر ورودی و ایوان مقصوره دارای اسپرهایی مزیّن به کاشیهای معرّق و کاشیهای هفت رنگ است و ساقه گنبدهای جانبی نیز با کتیبه هایی به خط نسخ در طرحی هزارباف تزیین شده است . علاوه بر این ، کتیبه هایی بر سر در ورودی مسجد، ورودی شبستان و حاشیة دیوارها، طاقها و ایوانها همراه با تزیینات هندسی و گیاهی و کاشیهای بی لعاب و لعابدار رنگارنگ مشاهده می شود. درِ بزرگ مسجد را از فلز هفت جوش (بسیار سخت ) ساخته بودند. عکسهای قدیمی چارچوب سنگی بسیار عالی آن در را نشان می دهد (ویلبر و گلمبک ، ص 175، 177، 348؛
میرخواند، قسم 6، ص 1090ـ 1091).

تأکید معماری تیموری بر ظاهرسازی و غفلت از رعایت اصول ساختمانی موجب شد که حتی قبل از اتمام آن ، گچکاریهای گنبد پوسته کند و در سالهای اولیه منارها، ستونهای دالانها و گنبد اصلی فروریزد (مگوان ، همانجا). در این مسجد، مانند بسیاری از آثار معماری متأخر (تیموریان ، مغولها، عثمانیان )، تأکید بر ساختمانهایی با چشم اندازهای باز بود و برای نمایش عظمت آن حتی بافت شهر را تغییر می دادند (اسد، ص 59؛
ویلبر و گلمبک ، ص 289) به طوری که تیمور فرمان داد بازار را به محل دیگری منتقل کنند تا نزدیکی آن مانع جلوة مسجد نباشد (کلاویخو، ص 278ـ279؛
مگوان ، همانجا). قرینه سازیِ معماری اسلامی در مسجد جامع تیمور نیز رعایت شده است (اسد، ص 58). از دیگر خصوصیات این مسجد، تعیین حدود فضاهای داخل شبستانها برای استفاده های خاص بوده و در پشت ایوانهای جانبی ، گنبدخانه های کوچکی وجود داشته که در حکم شبستان یا تالار وعظ و تدریس بوده است (ویلبر و گلمبک ، ص 128). برخی کاربرد بسیار سنگ را در این مسجد ناشی از نفوذ معماری هند دانسته اند، ولی می توان آذربایجان را منشأ آن دانست . با اینکه نفوذ معماری ایرانی در این بنا محسوس است ، برخی از کارشناسان آثار معماری سمرقند، از جمله این بنا را نمایانگر شیوه ای متمایز می دانند (وارشاوسکی ، همانجا؛
هنرهای ایران ، ص 95؛
ویلبر و گلمبک ، ص 351).

زمین لرزه های خفیف و شدید مخصوصاً زمین لرزة 1315/ 1897 در خرابی گنبد اصلی ، منارها و شبستانها مؤثر بوده است . امروز فقط منار واقع در گوشة شمال غربی پیرامون مسجد و چهار واحد پرحجم واقع بر روی محورهای اصلی آن ، بعلاوة چهار واحد ساختمانی شامل یک سردر ورودی حجیم با منارهای کناری و یک مقصورة حجیم با گنبد و ایوانی در طرفین آن منار، برجا مانده است . دو واحد مشابه اما کوچکتر بدون منار نیز در وسط اضلاع شمال و جنوب باقی است . در اواخر دهة 1350 ش / 1970 میلادی این مکان بازسازی شد (ویلبر و گلمبک ، ص 345، مگوان ، ص 55، 57).


منابع :
(1) آثارالاسلام التاریخیة فی الاتحاد السوفییتی = ابنیه و آثار تاریخی اسلام در اتحاد شوروی ، تاشکند ( بی تا. ) ؛
(2) محمدحسن ابریشمی ، «راز و رمزهای مسجد بی بی خانم : مسجد جامع عظیم سمرقند» فصلنامة هنر ، ش 16 (تابستان ـ پاییز 1367)؛
(3) ابن عربشاه ، زندگانی شگفت آور تیمور ، ترجمة کتاب عجایب المقدور فی اخبار تیمور ، ترجمة محمدعلی نجاتی ، تهران 1356 ش ؛
(4) آرتور اپهام پوپ ، معماری ایران : پیروزی شکل و رنگ ، ترجمة کرامت الله افسر، تهران 1365 ش ؛
(5) تمدن ایرانی ، ترجمة عیسی بهنام ، تهران 1346 ش ؛
(6) غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، مآثرالملوک ، چاپ میرهاشم محدث ، تهران 1372 ش ؛
(7) کارل جی دوری ، هنراسلامی ، ترجمة رضا بصیری ، تهران 1363 ش ؛
(8) احمد رنجبر، «بررسی تاریخی در جغرافیای سمرقند و دانشمندان آن »، مقالات و بررسیها: نشریة گروه تحقیقاتی دانشکدة الهیات و معارف اسلامی ، دفتر 25ـ26 (1355 ش )؛
(9) ابوطاهربن ابوسعید سمرقندی ، سمریه : در بیان اوصاف طبیعی و مزارات سمرقند ، چاپ ایرج افشار، تهران 1343 ش ؛
(10) شرف الدین علی یزدی ، ظفرنامه : تاریخ عمومی مفصل ایران در دورة تیموریان ، چاپ محمد عباسی ، تهران 1336 ش ؛
(11) روی گونثالث دکلاویخو، سفرنامة کلاویخو ، ترجمة مسعود رجب نیا، تهران 1344 ش ؛
(12) آندره گدار، هنر ایران ، ترجمة بهروز حبیبی ، تهران 1358 ش ؛
(13) محمدبن خاوندشاه میرخواند، روضة الصفا ، تهذیب و تلخیص عباس زریاب ، تهران 1373 ش ؛
(14) نظام الدین شامی ، ظفرنامه ، چاپ پناهی سمنانی ، تهران 1363 ش ؛
(15) ل .ر. وارشاوسکی ، «شاهکارهای معماری در آسیای مرکزی »، پیام نو ، سال 1، ش 4 (آبان 1323)؛
(16) دونالد نیوتن ویلبر و لیزا گلمبک ، معماری تیموری در ایران و توران ، ترجمة کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی ، تهران 1374 ش ؛
(17) هنرهای ایران ، زیرنظر فریه ، ترجمة پرویز مرزبان ، تهران 1374 ش ؛


(18) Mohammad Asad, "Applications of geometry", in The Mosque: history, architectural development and regional diversity , London 1994;
(19) Yolande Crow, "Centeral Asia and Afghanistan", in Architecture of the Islamic world , ed. George Michell, London 1984;
(20) Encyclopedia Iranica , s.v. "Bibi Khanom mosque" (by Bernard O'kane);
(21) Antony Hutt, "Iran", in Architecture of the Islamic world , ed. George Michell, London 1984;
(22) Robin Magowan, Fabled cities of Central Asia: Samarkand, Bukhara, Khiva , New York 1989;
(23) Bernard O'kane, "Iran and Central Asia", in The Mosque: history, architectural development and regional diversity , London 1994;
(24) Alexandre Papadopoulo, Islam and Muslim art , translated from the French by Robert Erich Wolf, London1980;
(25) Wheeler M. Thackston,"The role of calligraphy", in The mosque: history, architectural development and regional diversity , London 1994.

/ اکرم ارجح /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2359
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست