responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2249

 

بهرامی ، عبدالله ، دولتمرد ایرانی در دورة مشروطیت و سپس پهلوی اول . در 1267 ش در تهران متولد شد (بهرامی ، 1363 ش ، ص 6). پدرش ، میرزااسماعیل ، فرزند میرزااحمد معروف به عمادالممالک ، از طرخوران تفرش و منشی احتشام السلطنه ، و مدتی نیز معاون موقرالسلطنه حاکم ساوه ، بود (همان ، ص 87). در مدارس ابتدایی افتتاحیه و تربیت و مدارس متوسطة دارالفنون و مدرسة آلمانیها به تحصیل پرداخت و زبان فرانسه را در منزل تکمیل کرد. بهرامی در آستانة شروع «استبداد صغیر»، در اوایل 1287 ش با خانوادة اعلم الدولة ثقفی و به هزینة پدر به اروپا رفت و بعداز بازگشت به ایران در مدرسة سن لویی و در سفر مجدد به اروپا در مدرسة تجارتی در برلن ، ادامة تحصیل داد (همان ، ص 16،22ـ23،38ـ40، 82ـ83؛ سرمد، ص 261؛ ثقفی اعزاز، ص 500). مدتی در انگلستان به سر برد و سرانجام در 1290 ش به وطن بازگشت (بهرامی ، 1363 ش ، ص 107، 109ـ110، 116، 126). پس از بازگشت به ایران ، مدت کوتاهی در مدرسة آلمانیها در مقام منشی کارکرد اما پس از اندک زمانی ، به سبب تسلط بر زبانهای آلمانی و فرانسوی ، در سمت منشی و مترجم ، به خدمت نظمیه که ادارة آن دردست هیئتی سوئدی به ریاست وستداهل بود، درآمد (همان ، ص 129، 133ـ134). دورة خدمت او در نظمیه از پرماجراترین روزهای زندگی وی بود که به عنوان مأمور تحقیق پرونده های مهم جنایی (برای نمونه رجوع کنید به همان ، ص 182ـ 242، 265، 304، 426ـ443) و سیاسی (برای نمونه رجوع کنید به پروندة قتل فن کاور، رئیس بانک استقراضی روس در اصفهان ، و دستگیری نایب حسین کاشی ، همان ، ص 28 به بعد) سروکار پیدا کرد. به نظر می رسد موفقیت او در انجام مأموریتها موجب شد که به سوئد اعزام شود و پس از بازگشت به معاونت دوم تأمینات در نظمیه ارتقا یابد (همان ، ص 347؛ سیفی فمی تفرشی ، ص 188). بهرامی در این زمان درگیر یکی از مهمترین پرونده های پلیس سیاسی در تاریخ معاصر ایران شد که به دستگیری «کمیتة مجازات * » منتهی گردید، اما بعدها کوشید نقش خود را دراین واقعه کم رنگ و حتی خود را از هواداران آن بنمایاند (بهرامی ، 1363 ش ، ص 520ـ521). با اینهمه ، و با وجود سابقة دوستی او با یکی از تندروترین اعضای کمیته یعنی احسان الله خان (همان ، ص 494) و مکاتبات و مماشات نخستش با رهبران این سازمان (تبریزی ، ص 26ـ27)، بسیاری وی را عامل اصلی دستگیری رهبران و از هم پاشیدنِ «کمیتة مجازات » دانسته اند (ملکی ، ص 303ـ307).

بهرامی در 1294 ش در سمت ریاست نظمیه راهی آذربایجان شد که دورة پرآشوبی را می گذراند (بهرامی ، 1363 ش ، ص 528). دیری نپایید که میان او و ولیعهد، محمدحسن میرزا، و جناح هوادار ولیعهد ـ اعتدالیون ـ به رهبری محتشم السلطنه برخورد پیش آمد و طبق امر ولیعهد، محتشم السلطنه دستور توقیف و تبعید بهرامی به تهران را داد. اما پس از توقیف ، بر اثر فشار مردم ، بهرامی آزاد شد (قاسمی ، 1354 ش ، ج 2، ص 95ـ96). بهرامی برای برانگیختن اعتماد دموکراتها، از تلاش مخالفانش که او را به ارتباط با کمیتة مجازات متهم می کردند، بهره برد و پشتیبانی بی قیدوشرط خیابانی را برانگیخت (بهرامی ، 1363 ش ، ص 540 ـ 565؛ قاسمی ، 1354 ش ، ج 2، ص 96). با ورود عثمانیها به تبریز، بهرامی ناگزیر به ترک آن شهر شد و در مقام حاکم خوی و قراچه داغ به آنجا رفت ، اما با شنیدن خبر دستگیری رهبران دموکرات به دست عثمانیها از طریق باسمنج ، میانه و قزوین به تهران گریخت (بهرامی ، 1363 ش ، 567 ـ592، ص 596 ـ 598).

او همزمان با عقد قرارداد ش / 1919 باکسانی چون سیدمحمد کمره ای ، محمدعلی ثابت ، محمود محمود، تیگران هاکوپیان و فرّخی یزدی تشکّل دموکراتهای چپ را بر ضد وثوق الدوله بنیان نهاد (همان ، ص 625).

در این سالها بهرامی در تهران مغضوب و از مشاغل دولتی دور بود و بتدریج از کار در پلیس کناره گرفت و مدتی رئیس ادارة خیریة بلدیة تهران بود (1300ـ1301 ش ؛ سرمد، ص 262؛ قاسمی ، 1368 ش ، ص 785).

بهرامی در 1304 ش در کنفرانس اصلاح حال مجرمان و زندانیان در نیویورک و سپس لندن شرکت کرد و گزارش مبسوطی دربارة وضعیت زندانهای ایران ارائه نمود (بهرامی ، 1304 ش ، ص 4) و در آخرین روزهای همین سال برای نخستین بار در ایران ، سوار بر هواپیمای یونکرس ، مسیر تهران تا انزلی را پیمود (حکمت ، ص 30) که نشان دهندة ماجراجویی او حتی پس از کناره گیری از خدمت در نیروی پلیس است .

بهرامی پس از آن ، به ترتیب ، مدیرکل وزارت معارف (1306ـ 1307) و معاون (1307ـ1309؛ قاسمی ، 1368 ش ، همانجا) و مدیرکل وزارت عدلیه بود (مشفق کاظمی ، ج 1، ص 297) و از نزدیکان علی اکبر داور * و به گفتة کسروی (ص 168، 174، 200) از چهره های برجستة دستگاه قضایی کشور محسوب می شد. وی از همراهان داور در تأسیس حزب رادیکال بود (عاقلی ، 1369 ش ، ص 33). از وقایع مهم این دوره ، اعتصاب کارگران صنعت نفت بود که بهرامی در سفری به اهواز کوشید در گفتگویی با یوسف افتخاری ، از رهبران کارگران ، با تکیه بر سابقة نزدیکی با خیابانی و چهره های انقلابی آذربایجان ، آنان را به پایان دادن به اعتصاب تشویق کند (افتخاری ، ص 42ـ43). بهرامی در خرداد 1309 به معاونت وزارت مالیه و در مرداد همان سال باردیگر به معاونت وزارت عدلیه رسید (عاقلی ، 1369ـ1370 ش ، ج 1، ص 179ـ180). او در فاصلة سالهای 1310 تا 1315 ش در اروپا بود و سمتی به وی ارجاع نشد (قاسمی ، 1368 ش ، همانجا). ظاهراً در همین ایام باید موفق به اخذ دکترای دولتی حقوق از دانشگاه استراسبورگ شده باشد (بهرامی ، 1304 ش ، ص 7). بهرامی در 1317 ش نمایندة دائمی ایران در جامعة ملل و سپس وزیرمختار ایران در بلژیک شد، تا اینکه در مهر 1319 آلمانیها بروکسل را اشغال کردند و سفارتخانة ایران تعطیل شد (هوشنگ مهدوی ، ص 262؛ عاقلی ، 1369ـ1370 ش ، ج 1، ص 220؛ سرمد، همانجا).

عبدالله بهرامی در دورة پهلوی دوم در عرصة سیاسی ایران فعال نبود. با اینهمه ، ازدواج سیمین تاج بهرامی ، دختر احیاءالسلطنة بهرامی ، با احمدرضا پهلوی در آبان 1324، وی را به دربار پهلوی نزدیکتر ساخت (خواندنیها، ص 31). در 1329 ش ، نام بهرامی در فهرست بند «ب » رده بندی کارمندان دولت قرار داشت که نشانة اعتماد نسبی حکومت پهلوی به او بود ( سالنامة دنیا ، ص 27).

عبدالله بهرامی در 1334، از خدمات دولتی بازنشسته شد (پروندة وی در وزارت خارجه ) و در 21 شهریور 1347 درگذشت ( اطلاعات ، ص 27). از او سه پسر به نامهای ابوالقاسم ، بهرام و فریدون باقی ماند (همانجا).

او در اواخر عمر خاطرات خود را منتشر ساخت . این اثر برای پژوهش در تاریخ سیاسی و اجتماعی معاصر ایران منبعی با ارزش است ، گرچه همانند بیشتر خاطرات رجال ، باید مطالب آن را با احتیاط و در مقایسه با گفته های دیگران بررسی کرد. وصف او از ایران در آستانة سدة بیستم میلادی و صراحتی که در بیان برخی مطالب دارد، از جمله ویژگیهای قابل اعتنای این اثر است . با اینهمه ، داوری در باب نقش او در جریانات سیاسی همانند بیشتر دولتمردان تاریخ معاصر ایران ضدو نقیض است (قس ملکی ، ص 445؛ عاقلی ، 1370 ش ، ص 244؛ قاسمی ، 1368 ش ، همانجا؛ کسروی ، ص 174). فعالیت قلمی او تنها به نگارش خاطراتش منحصر نگردیده است . کتاب کوچکی از یادداشتهای سفر خود به نیویورک فراهم آورد که به نام از تهران تا نیویورک منتشر شده است (آیتی ، ج 1، ص 5؛ مشار، همانجا؛ و نیز رجوع کنید به منابع ). او در 1325 ش بیچارگان را نوشت ، در 1310 ش سرگذشت حاجی مراد نوشتة تولستوی و در 1332ش شرح حال پیر کروپتکین را به فارسی برگرداند (مشار، ج 3، ستون 947).


منابع :
(1) عبدالحسین آیتی ، کتاب کشف الحیل ، تهران 1326 ش ؛
(2) اطلاعات ، ش 12687، 21 شهریور 1347ش ؛
(3) یوسف افتخاری ، خاطرات دوران سپری شده : خاطرات و اسناد یوسف افتخاری ، 1299ـ 1326 ، چاپ کاوه بیات و مجید تفرشی ، تهران 1370 ش ؛
(4) عبدالله بهرامی ، از تهران تا نیویورک ، تهران 1304 ش ؛
(5) همو، خاطرات عبدالله بهرامی از آخر سلطنت ناصرالدین شاه تا اول کودتا ، تهران 1363 ش ؛
(6) جواد تبریزی ، «اسرار تاریخی کمیتة مجازات »، خاطرات وحید ، ش 33ـ34 (15 تیر تا 15 شهریور 1353)؛
(7) حسین ثقفی اعزاز، «محمد علیشاه و دکتر اعلم الدوله »، وحید ، سال 4، ش 6 (خرداد 1346)؛
(8) علی اصغر حکمت ، «یکسال در وزارت کشور»، خاطرات وحید ، ش 35 (15 شهریور تا 15 مهر 1353)؛
(9) خواندنیها ، سال 6، ش 14 (1324 ش )؛
(10) سالنامة دنیا ، سال 6 (1329 ش )؛
(11) غلامعلی سرمد، اعزام محصل به خارج از کشور در دورة قاجاریه ، تهران 1372 ش ؛
(12) مرتضی سیفی فمی تفرشی ، نظم و نظمیه در دورة قاجاریه ، تهران 1362 ش ؛
(13) باقر عاقلی ، داور و عدلیه ، تهران 1369 ش ؛
(14) همو، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی ، تهران 1369ـ1370 ش ؛
(15) همو، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، 1285ـ1357 ، تهران 1370 ش ؛
(16) ابوالفضل قاسمی ، الیگارشی ، یا، خاندانهای حکومتگر ایران ، تهران 1354 ش ؛
(17) همو، «سیاستمداران ایران در اسناد محرمانة وزارت خارجة بریتانیا»، آینده ، ج 15، ش 10ـ12 (دی ـ اسفند 1368 ش )؛
(18) احمد کسروی ، ده سال در عدلیه ، تهران 1325 ش ؛
(19) خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی ، تهران 1340ـ1344 ش ؛
(20) مرتضی مشفق کاظمی ، روزگار و اندیشه ها ، تهران 1350ـ1352 ش ؛
(21) حسین ملکی ، تهران در گذرگاه تاریخ ایران ، تهران 1370 ش ؛
(22) عبدالرضا هوشنگ مهدوی ، تاریخ روابط خارجی ایران ، تهران 1349 ش .

/ افسانه منفرد /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2249
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست