responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2157

 

بهاءالدین نقشبند ، محمدبن محمد بخاری عارف قرن هشتم و بنیانگذار طریقت نقشبندیه * .برخی به غلط وی را، که به خواجه نقشبند و شاه نقشبند نیز معروف است ، علوی دانسته و نسب او را با سیزده واسطه به علی اکبر، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام ، رسانده اند (غلام سرورلاهوری ، ج 1، ص 549)، در حالی که امام فرزندی به این نام نداشته است .

پدر بهاءالدین ، معروف به باباصاحب سرمست ، پیشة نقشبندی و کَمخابافی داشت ، ازینرو وی نیز، که شغل پدر را پی گرفت ، به نقشبند ملقب گردید (داراشکوه بابری ، ص 78؛ پارسا، مقدمة طاهری عراقی ، ص 43). همچنین گفته اند که چون با اشتغال مداوم به ذکر قلبی به درجه ای رسید که اسم جلالة «الله » بر صفحة دلش نقش بست لقب نقشبند یافت (در باب استعمال این کلمه در معنای عرفانی در عصر بهاءالدین و اعصار بعدی رجوع کنید به جامی ، نفحات ، ص 500؛ پارسا، مقدمة اقبال ، ص 82 ـ84؛ عزامی ، ص 539 ـ540؛ بغدادی ، ص 22؛ خانی خالدی نقشبندی ، ص 6).

بهاءالدین در محرم 717 در قصر عارفان (قصر هندوان ) از قرای بخارا، به دنیا آمد. جد بهاءالدین ، نوة خود را نزد خواجه محمد باباسَماسی * (متوفی 755) از پیروان خواجه ابویعقوب * همدانی برد و خواجه سماسی ، بهاءالدین را به فرزندی پذیرفت (بخاری ، ص 79ـ80؛ جامی ، نفحات ، ص 385ـ386؛ خانی خالدی نقشبندی ، ص 123، 126). بهاءالدین در هجده سالگی به طریقت خواجه سماسی پیوست و پس از او تحت تربیت و ارشاد سید امیر کُلال (متوفی 772)، خلیفة خواجه سماسی ، قرار گرفت و سپس سالها در متابعت و ملازمت عارف دیگ گرانی ، از خلفای امیر کُلال ، بود (خانی خالدی نقشبندی ، ص 125ـ126؛ واعظ کاشفی ، ج 1، ص 86؛ بخاری ، ص 83؛ جامی ، نفحات ، ص 387). چندماه نیز نزد قُثَم شیخ ، از مشایخ ترک منتسب به خواجه احمد یَسَوی ، به ریاضت و مجاهدت گذراند و دوازده سال در متابعت خلیل آتا، یکی دیگر از مشایخ ترک ، بود، و به هنگام سلطنت وی در ماوراءالنهر در دستگاه او محتسب یا قاضی شرع بود (بخاری ، ص 84 ـ 85؛ جامی ، نفحات ، ص 388ـ389؛ زرین کوب ، 1362 ش ، ص 208ـ 209). برخی از این شغل حکومتی او با تعبیر جلاّ د یاد کرده اند و آن را نمونه ای قدیمی برای گرایش نقشبندیان به همکاری با حکّام به منظور اجرای شریعت می دانند (رجوع کنید به ایرانیکا ، ذیل مادّه ). علاوه بر اینها، بهاءالدین ، به گفتة خود، از تربیت روحانی خواجه عبدالخالق غُجدوانی (متوفی 575) بهره گرفت (جامی ، نفحات ، ص 390) و چندی نیز نزد برخی از علما به فراگیری حدیث پرداخت (بخاری ، ص 93، 105).

بهاءالدین دوبار به سفر حج رفت که در سفر اول در هرات ، ملاقاتی با ملک معزالدین حسین از امرای آل کَرت ، داشت و در سفر دوم در همانجا با زین الدین ابوبکر تایبادی * (متوفی 791) دیدار کرد (همان ، ص 118ـ121؛ واعظ کاشفی ، ج 1، ص 97؛ جامی ، نفحات ، ص 500). او در ربیع الاول 791 در موطن خود درگذشت و بنابر وصیتش پیشاپیش جنازه اش شعر فارسی می خواندند (واعظ کاشفی ، ج 1، ص 100؛ بخاری ، ص 161).

عقاید و آرا. بهاءالدین حنفی مذهب بود. با وجود این ، در آثار او و خلفایش ، امامان شیعه علیهم السلام ، جایگاهی بس رفیع دارند. حتی شجرة نَسَب صوفیانة او را از دو راه ، یکی از طریق امام رضا و امامان پیش از ایشان علیهم السلام ، دیگری از طریق حسن بصری به حضرت علی علیه السلام رسانده اند. گاه نیز شجرة نسب او را از طریق امام صادق علیه السلام ، به ابوبکر خلیفة اول ، می رسانند (خانی خالدی نقشبندی ، ص 5 ، 6؛ بغدادی ، ص 8 ـ10؛ پارسا، مقدمة طاهری عراقی ، ص 26).

طریقت بهاءالدین تقیّد به سنت و حفظ آداب شریعت است . وی برخی از آداب و شعائر صوفیه ، همچون ذکر جهر، خلوت و سماع و رقص را نفی کرده است (بخاری ، ص 120، 232؛ جامی ، نفحات ، ص 416؛ داراشکوه بابری ، همانجا). بهاءالدین هرچه را که از نظر متشرعان سنّی از دایرة مسلمانی بیرون بود، باطل شمرده وازینرو برخی از آنان او را مجدّد سدة هشتم شمرده اند (پارسا، مقدمة طاهری عراقی ، ص 25). طریقت او در سرزمینهای ایران ، ماوراءالنهر، هند، چین ، ممالک عربی و ترکیه بیش از هر طریقة دیگری در میان اهل سنت رواج یافت و غالباً مورد تأیید حکومتهای سنّی بود (وامبری ، ص 237؛ بخاری ، همانجا)، چنانکه ملک معزالدین حسین از حرمت نهادن به او کوتاهی نمی کرد (بخاری ، ص 118ـ121)، اما بهاءالدین از پذیرفتن هدایا و خوردن غذاهای او امتناع می کرد. البته در دو یا سه نسل بعد، خلفای بهاءالدین این گونه پرهیز را ترک ، و ثروتهای افسانه ای جمع کردند و در برابر عزت و حرمتی که از تیموریان می دیدند، نفوذ خود را برای تحکیم پایه های حکومت ایشان به کار گرفتند (پارسا، مقدمة طاهری عراقی ، ص 14ـ20؛ ثبوت ، ص 102ـ106؛ زرین کوب ، 1369 ش ، ص 160؛ همو، 1362 ش ، ص 213)، تا آنجا که مدعی شدند بهاءالدین نیز پس از مرگ تیمور (807)، بر ایمان وی صحه نهاده است (سرهندی ، ج 2، ص 234).

بهاءالدین شاگردان و مریدان بسیاری داشت که در ترویج و استمرار طریقت وی نقش مهمی داشتند. از جمله شاگردان او عبارت اند از: خلیفة نخستین او خواجه علاءالدین عطار (متوفی 802)، فرزند خوانده و داماد بهاءالدین (واعظ کاشفی ، ج 1، ص 140ـ141؛ داراشکوه بابری ، ص 79)؛ خواجه محمد پارسا * (متوفی 822)؛ خواجه حسام الدین یوسف حافظی بخاری (بخاری ، ص 67)؛ علاءالدین غجدوانی (واعظ کاشفی ، ج 1، ص 53)؛ صلاح بن مبارک بخاری (متوفی 793؛ پارسا، مقدمة طاهری عراقی ، ص 43) و یعقوب چرخی * (متوفی 851؛ جامی ، نفحات ، ص 402).

آثار او عبارت است از: 1) رسالة قدسیه ، که در منابع به نامهای انفاس قدسیه ، رسالة القدسیة النقشبندیة ، کلمات قدسیه ، الحاشیة القدسیة ، مقالات خواجه بهاءالدین ، کلمات بهاءالدین نقشبند و رسالة القدسیة البهائیة آمده است . رسالة قدسیه مجموعه ای از سخنان نسبتاً کوتاه بهاءالدین به فارسی مشتمل بر یک مقدمه و دوازده فصل است که خواجه محمد پارسا آن را تحریر کرده و پس از مرگ بهاءالدین با استفاده از دیگر کتب عرفانی همچون مصباح الهدایة عزالدین کاشانی ، شرح و توضیحاتی برآن افزوده است (منزوی ، 1348ـ1353 ش ، ج 2، ص 1309؛
همو، 1362ـ1370 ش ، ج 3، ص 1776؛
پارسا، مقدمة طاهری عراقی ، ص 77ـ79). این رساله از کتب اصلی نقشبندیه است و نسخ خطی متعددی از آن وجود دارد (پارسا، مقدمة طاهری عراقی ، ص 80، 84 ـ90) و بارها در لکهنو، استانبول ، راولپندی ، دهلی ، حیدرآباد، سند و تهران چاپ و به ترکی عثمانی ترجمه شده است (پارسا، مقدمة اقبال ، ص 14ـ16؛
منزوی ، 1362ـ1370 ش ، همانجا). ذکر رسالة قدسیه و پاره ای از مطالب آن در بسیاری از کتب نقشبندیه آمده است ، از جمله در مکتوبات احمد سَرهندی * (دفتر2، ص 232) و شرح عبدالرحمان جامی با عنوان الحاشیة القدسیة بر کلمات قدسیه (منزوی ، 1362ـ1370 ش ، همانجا)؛
2) الاوراد البهائیة ، که بنابر مشهور این اوراد را بهاءالدین در رؤیا از پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم آموخته است (حاجی خلیفه ، ج 1، ص 200) و یکی از مریدان وی به نام حمزة بن شمشاد مشکلات آن را شرح کرده و به ترتیب حروف تهجی مدون ساخته است . از دیگر شروح این متن ، منبع الاسرار فی بیان خواص الاوراد البهائیة (همانجا) و شرح عبدالقادربن محمد کیالی به نام الفیوضات الاحسانیة که در اسکندریه چاپ شده است ، در خور ذکر است (سرکیس ، ج 2، ستون 1583)؛
3)رسالة الواردات به فارسی که نسخة خطی آن در کتابخانة ایاصوفیه موجود است (پارسا، مقدمة طاهری عراقی ، ص 45)؛
4) دلیل العاشقین در تصوف ؛
5) حیات نامه در نصایح و مواعظ (سامی ، ج 1، ص 1412)؛
6) وجه تسمیة نقشبند (دانشگاه تهران . کتابخانة مرکزی ، ج 14، ص 3622). علاوه بر اینها، رساله ای به نام انیس الطالبین را نیز به او نسبت داده اند (منزوی ، 1362ـ1370 ش ، ج 11، ص 808 ـ 809).

از بهاءالدین اشعاری به فارسی و بیشتر در قالب رباعی باقی مانده و به طور پراکنده در شرح احوال او ذکر شده است (پارسا، مقدمة اقبال ، ص 94، 99ـ100؛
بخاری ، ص 87، 120).

از کتابهایی که در شرح احوال ، اقوال و مقامات وی نوشته شده می توان از اینها نام برد: انیس الطالبینِ صلاح بن مبارک بخاری که عبدالرحمان جامی منتخبی از آن را فراهم آورده و سلیمان عزتی (متوفی 1168) به ترکی ترجمه کرده است (بخاری ، ص 46؛
منزوی ، 1376 ش ، ج 3، ص 2026)؛
کتاب دیگری به همین نام ، منسوب به حسام الدین یوسف بخارایی در سخنان واحوال بهاءالدین (منزوی ، 1376 ش ، ج 3، ص 2025)؛
محبوبیه خواجه محمدپارسا در مناقب بهاءالدین (پارسا، مقدمة اقبال ، ص 31)؛
رسالة بهائیه ، تألیف ابوالقاسم بن محمد بخاری (واعظ کاشفی ، ج 1، ص 57؛
منزوی ، 1376 ش ، ج 3، ص 2143ـ 2144)؛
مقامات ( حضرت ) خواجة نقشبند تألیف ابوالحسن محمدباقربن محمدعلی که در بمبئی به چاپ رسیده است (منزوی ، 1374 ش ، ج 3، ص 2289؛
جامی ، نفحات ، تعلیقات عابدی ، ص 834). نسخه های خطی متعددی با عنوان مقامات خواجه نقشبند از نگارندگان ناشناس وجود داردکه شاید پاره ای از آنها با آثار پیشین یکی باشند (منزوی ، 1374 ش ، همانجا). شاعران متعددی ، از جمله جامی ( مثنوی ، ص 372ـ384) و خواجه باقی بالله * (متوفی 1012) از مشایخ نقشبندیه ، اشعاری در مدح بهاءالدین و خلفای او سروده اند (پارسا، مقدمة اقبال ، ص 66ـ67، 82، 92).

آرامگاه بهاءالدین اکنون در بخش بهاءالدین در دوازده کیلومتری شهر بخارا واقع است که این بخش با تلفظ محاوره ای در بخارا به صورت «باودّین » خوانده می شود (نفیسی ، ج 1، ص 4؛
ایرانیکا ، همانجا). مقبرة بهاءالدین دارای خانقاه ، مدرسه ، مسافرخانه و مسجد است . مقبره و ضمائم آن ، در حدود 895 به امر عبدالعزیزخان ساخته شد و از عوامل مهم موقعیت بخارا به عنوان مرکز علم و تقدّس در سراسر نواحی مسلمان نشین این منطقه بوده است (معصوم علیشاه ، ج 3، ص 687؛
ایرانیکا ، همانجا؛
وامبری ، ص 237). آرامگاه او هنوز زیارتگاه است و از شهرهای دور و نزدیک و حتی از اقصی نقاط چین به زیارت آن می روند (وامبری ، ص 261؛
معصوم علیشاه ، همانجا).

به بهاءالدین کرامات بسیاری نسبت می دهند و می گویند که وقوع این کرامات حتی پس از مرگ او ادامه دارد. ازینرو، مردم ترکستان وی را مظهر تقدّس می دانند و اهالی بخارا معتقدند که هرکس به او توسل جوید، از بلا محفوظ می ماند (وامبری ، ص 261ـ262؛
بخاری ، ص 162 به بعد). افسانه هایی نیز دربارة او گفته اند، از جمله این که نسبت به عدد هفت علاقة خاصی داشت ، زیرا هفت ماهه به دنیا آمد و در هفت سالگی قرآن را حفظ کرد و هدایایی نیز که بر روی سنگ قبرش می گذارند، باید مقسم هفت باشد (وامبری ، ص 262ـ263).

بهاءالدین پسرانی داشت که یکی از آنان در زمان حیات او درگذشت (غلام سرور لاهوری ، ج 1، ص 552؛
داراشکوه بابری ، ص 78). چهار دختر نیز برای او یاد کرده اند که یکی از آنان به عقد علاءالدین عطار درآمد (واعظ کاشفی ، ج 1، ص 140ـ141، 163). به نوشتة معصوم علیشاه (همانجا) خاندانی به نام خواجگان در بخارا، نسب خود را به بهاءالدین می رسانند.


منابع :
(1) صلاح بن مبارک بخاری ، انیس الطالبین وعدة السالکین ، چاپ خلیل ابراهیم صاری اوغلی و توفیق ه .سبحانی ، تهران 1371 ش ؛
(2) محمدبن سلیمان بغدادی ، الحدیقة الندیة فی طریقة النقشبندیة و البهجة الخالدیة ، در عبدالمجیدبن محمدخانی خالدی نقشبندی ، السعادة الابدیة فیما جاءبه النقشبندیة ، استانبول 1401/1981؛
(3) محمدبن محمد پارسا، رسالة قدسیه ، چاپ ملک محمد اقبال ، راولپندی ، 1354 ش ؛
(4) همان : قدسیه : کلمات بهاءالدین نقشبند ، چاپ احمد طاهری عراقی ، تهران 1354 ش ؛
(5) اکبر ثبوت ، «حروفیه »، فلق ، نشریة دانشجویی دانشکدة ادبیات دانشگاه تهران ، دفتر 2؛
(6) عبدالرحمان بن احمد جامی ، مثنوی هفت اورنگ ، چاپ مرتضی مدرسی گیلانی ، تهران ( بی تا. ) ؛
(7) همو، نفحات الانس ، چاپ محمود عابدی ، تهران 1370 ش ؛
(8) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، چاپ محمد شرف الدین یالتقایا و رفعت بیلگه کلیسی ، استانبول 1941ـ1943، چاپ افست تهران 1387/1967؛
(9) عبدالمجیدبن محمدخانی خالدی نقشبندی ، انوار القدسیة فی مناقب السادة النقشبندیة ، مصر 1344؛
(10) داراشکوه بابری ، سفینة الاولیا ، کانپور 1318؛
(11) دانشگاه تهران . کتابخانة مرکزی ، فهرست نسخه های خطی کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، نگارش محمد تقی دانش پژوه ، ج 14، تهران 1340 ش ؛
(12) عبدالحسین زرین کوب ، ارزش میراث صوفیه ، تهران 1369 ش ؛
(13) همو، دنبالة جستجو در تصوف ایران ، تهران 1362 ش ؛
(14) شمس الدین سامی ، قاموس الاعلام ، چاپ مهران ، استانبول 1306ـ1316/1889ـ 1898؛
(15) یوسف الیان سرکیس ، معجم المطبوعات العربیة و المعربة ، قاهره 1346/1928؛
(16) احمدبن عبدالاحد سرهندی ، مکتوبات امام ربانی ، استانبول 1397/1977؛
(17) سلامه عزامی ، تنویر القلوب فی معاملة علام الغیوب ، مصر 1372؛
(18) غلام سرور لاهوری ، خزینة الاصفیاء ، کانپور 1332/1914؛
(19) محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه ، طرائق الحقایق ، چاپ محمدجعفر محجوب ، تهران 1339ـ 1345 ش ؛
(20) احمد منزوی ، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان ، اسلام آباد 1362ـ 1370 ش ؛
(21) همو، فهرست نسخه های خطی ، تهران 1348ـ1353 ش ؛
(22) همو، فهرستوارة کتابهای فارسی ، تهران 1374 ش ــ ؛
(23) سعید نفیسی ، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری ، تهران 1363 ش ؛
(24) علی بن حسین واعظ کاشفی ، رشحات عین الحیات ، چاپ علی اصغر معینیان ، تهران 1356 ش ؛
(25) آرمین وامبری ، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه ، ترجمة فتحعلی خواجه نوریان ، تهران 1365 ش ؛


(26) Encyclopaedia Iranica , s.v. "Baha ¦ Ý- A l-D ân Naqىband (by H. Algar).

/ اکبر ثبوت /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست