responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1771

 

بَلِیّ ، قبیله ای بزرگ از اعراب قحطانی . این قبیله در واقع از تیره های بزرگ قُضاعه به شمار می رود. منابع نسب این تیره را به بلیّبن عمرو بن الحاف (=الحافی ) ابن قضاعه رسانده و منسوبان به آن را بَلَویّ نامیده اند (سمعانی ، ج 1، ص 395؛
ابن حزم ، ص 442؛
ابن درید، ج 2، ص 550؛
قلقشندی ، 1383، ج 1، ص 316؛
کحاله ، ج 1، ص 104). بلیّ با دو قبیلة بَهراء * و حَیدان خویشاوند بوده است (ابن درید، قلقشندی ، همانجاها). بلیها در تیماء شام ، میان قبایل جُهَیْنه و جُذام که در دوران بطلمیوس سکونتگاه ثمود بوده ، اقامت داشته اند ( دائرة المعارف الاسلامیة ، ذیل واژه ). همچنین محل زندگی بلویهای ساکن میان وجه و عقبه را در قدیم مدیان (=مدین ) می گفته اند (شقیر، ص 663). که در امتداد وادی القری در شمال حجاز واقع بوده است . همدانی در قرن چهارم ، نواحی متعلق به بلی را چنین بر شمرده است : الجَزل ، الرُّحبة ، السُّقیَا، و دره های أمَج و غُزان که از حَرَّة بنی سُلَیم آغاز و به دریا منتهی می شود و نیز در نواحی شَغب و بَدا (ابن حائک ، ص 285). از این دو ناحیه خانواده ای از بلی به نام حِشنة بن اُکارمة به دلیل دشمنی با افراد قبیلة خود به همسایگان یهودی خویش در تیماء پناهنده شدند و آیین یهود را پذیرفتند، و زمانی دراز، تا هنگام رانده شدن یهودیان از آنجا در آن سرزمین به سر بردند ( دائرة المعارف اسلامیة ، ذیل «بلی »).

ابن خلدون (ج 2، ص 287) بر آن است که سکونتگاه بلی از شمال حجاز در کرانه های شرقی دریای سرخ تا گردنة اَیلَه امتداد داشته است . به گفتة او، تعدادی از آنها به اتفاق قبیلة جهینه به کرانه های غربی این دریا رخت کشیدند و در آنجا ساکن شدند، سپس میان صَعید، از نواحی مصر، و حبشه پراکندند و بر نوبه نیز غلبه یافتند و حبشیها را شکست دادند و بر آنها چیره شدند.

به قولی ، بلی هنگام ظهور مسیحیّت در مصر میان قصیر و قنا به سر می بردند و حفظ مناسبات تجاری با هند را بر عهده داشتند (کحاله ، 1402، ج 1، ص 105ـ106). هنگام ظهور اسلام گروههایی از قبیلة بلی در شمال حجاز سکونت داشته اند (بکری ، ج 1، ص 90). منابع سابقة حضور بلیها را در حوادث صدر اسلام به سالهای نخستین پس از هجرت رسانده و از شرکت شماری از افراد این قبیله در جنگهای بدر و احد خبر داده اند (سمعانی ، همانجا؛
ابوعبید، ص 372؛
ابن حزم ، ص 443). با اینهمه بلی تا سال نهم هجری اسلام نیاورد؛
ازینرو در سال هشتم هجری ، پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم عمرو بن عاص را برای دعوت آنان به اسلام ، به جانب ایشان فرستاد و در ذات السلاسل سپاهی را برای کمک به عمروبن عاص گسیل کرد (طبری ، ج 2، ص 32). در همین سال ، یک تن از افراد بلی فرماندهی سپاهی مرکب از صد هزار تن از مردم قبایل لَخْم * ، جُذام * ، بَلْقَین * ، بَهراء و بَلِیّ را به دست گرفت و به سپاه صدهزار نفری هرقل در جنگ مؤته پیوست (سهیلی ، ج 7، ص 12).

سرانجام ، در سال نهم (عام الوفود) هیئتی از جانب بلی نزد پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم آمد و اسلام این قبیله را اعلام کرد (طبری ، ج 3، ص 96). به نظر می رسد که پس از رحلت پیامبر اکرم بلی مرتد شده باشد، زیرا ابوبکر در سال 11 عده ای از لشکریان را به فرماندهی عمرو بن عاص به سوی قبیلة بلی و سایر قبایل مرتد قضاعی اعزام کرد (همان ، ج 3، ص 305). بلی بار دیگر، در سال 15 همراه با لخم ، جذام و بلقین در نزدیکی یَرْمُوک به سپاهیان هرقل پیوست ، اما سرانجام مسلمانان آنها را شکست دادند (همان ، ج 3، ص 570ـ572). در سالهای بعد، عمر بن خطّاب از بیم زیاده خواهیهای قضاعه و بلی ، ثلث جمعیت آنان را از شام به مصر کوچاند. آنان ابتدا در مناطق مختلف مصر پراکنده شدند. سپس به اتفاق جهینه از پل سوهای تا نزدیک غرب قموله را تصرف کردند و بدین ترتیب از عقبة قارالخراب تا عیدان (عیذاب ؟) از آن ایشان شد (قلقشندی ، 1405، ص 171؛
دائرة المعارف الاسلامیة ، همانجا). بلیهای مصر که در فتوح آن سرزمین نقش داشته اند، ابتدا در اَلاَشمونین از نواحی قدیم مصر ساکن بودند، اما درگیری میان قبایل بلی و جهینه فاطمیان را بر آن داشت تا از فرصت پیش آمده برای رهایی از مزاحمت این قبایل استفاده کنند و سپاهی برای سرکوب آنها اعزام دارند. در نتیجه قبیلة بلی پیش از رسیدن سپاهیان از الاشمونین به سمت صعید فرار کردند (خورشید البری ، ص 88، ص 231). چنانکه در روزگار مقریزی ، بلی یکی از شش قبیلة ساکن در صعید مصر بوده اند (مقریزی ، ج 1، ص 190).

عبدالله خورشیدالبری (ص 232) بر آن است که آنان گرایشهای علوی داشته اند، زیرا در ماجرای قتل عثمان سهم عمده ای داشتند. شاید درگیری آنان با امویان نیز ادامة همین جریان باشد (همانجا). ابن حزم (ص 443) نیز به عبدالرحمان بن عُدَیْسْ از صحابیان اشاره کرده است که یکی از محاصره کنندگان عثمان بود.

از دیگر نواحی قبیلة بلی ، قرطبه و اشبیلّیه در اندلس بود. بلویهای قرطبه حتی تا میانة قرن پنجم هجری به زبان عربی صحبت می کردند (ابن حزم ، همانجا؛
ابوضیف احمد، ص 471).

به گفتة جهانگردانی چون روپل ، بورکارت ، فرسنل ، ولشتت قبیلة بلی در کوهستانهای جنوب شرقی مویله ، نزدیک مَرز وجْه ، سکونت یافتند و شیخ بزرگ آنها هر سال از خدیو مصر مواجب دریافت می کرد ( دائرة المعارف اسلامیة ، همانجا). به گفتة شیلا، ـ که نام قبیله را بَلیّ ضبط کرده ـ شیخ قبیله از نفوذ فوق العاده ای برخوردار بود، چنانکه در جریان قدرت گیری ترکان در مصر در سدة سیزدهم ، به رغم آنکه عثمانیها در وجه نیرو پیاده کرده بود، بسیار به شیخ قبیلة بلی ، سلیمان بن رفاده ، متکی بودند. در خلال جنگ جهانی اول (1914ـ 1918) نیز عده ای از افراد قبیلة بلی ، به سپاهیان عرب و انگلیسی که در وَجه پیاده شده بودند، پیوستند، اما سلیمان همراه چهار صد تن از افرادش در اَلعُلی ' به سپاهیان ترک ملحق شد. در 1337/ 1918 این قبیله به فرماندهی پسران سلیمان بن رفاده ـ ابراهیم و عزیز ـ به قوای شریف پیوستند و در 1304ش / 1925 شریف حسین ، ابراهیم بن رفاده ، جانشین سلیمان را به عنوان رئیس قبیلة بلی به رسمیت شناخت . وی با پسر عمویش ، حمید الاوِر ـ که با استفاده از اوضاع آشفته به دلیل قیام اخوان ، رهبری شورش را بر عهده داشت ـ مخالفت ورزید، اما در 1311ش /1932، قبیلة بلی به رهبری حمید بر ضد آل سعود قیام کرد، و این قیام به زوال بلی «متمرد و یاغی » و قبیلة حُوَیطات * انجامید ( > فرهنگ جغرافیایی عربستان < ، ص 532 ـ533). با وجود این ، کحاله (1384، ص 213) بر آن است که قبیلة بلی امروزه تابع امارت وجه از امارتهای حجاز است . به گفتة همو (همانجا) بلی امروزه به سه شاخه تقسیم می شود: بلی حجاز که مقر آن در جنوب حویطات واقع شده و به سمت مشرق تا منزلگاه الحمراء ادامه دارد، بلی مصر که به تیره های بسیار تقسیم می شود، بلی بئرالسبع که افراد آن اندک اند و از سیصد تن ، شامل هفتاد خانوار، تجاوز نمی کنند (کحاله ، 1402، ج 1، ص 107).


منابع :
(1) ابن حائک ، صفة جزیرة العرب ، چاپ محمدبن علی أکوع ، بیروت 1403/1983؛
(2) ابن حزم ، جمهرة أنساب العرب ، چاپ عبدالسلام محمد هارون ، قاهره ( تاریخ مقدمه 1382/1962 ) ؛
(3) ابن خلدون ، تاریخ ابن خلدون المسمّی بکتاب العبر ، بیروت 1391/1971؛
(4) ابن درید، کتاب الاشتقاق ، چاپ عبدالسلام محمد هارون ، بغداد 1399/ 1979؛
(5) مصطفی ابوضیف احمد، القبائل العربیة فی الاندلس حتی سقوط الخلافة الامویة ، دارالبیضاء 1983؛
(6) قاسم بن سلاّ م ابوعبید، کتاب النّسب ، چاپ مریم محمد خیرالدرع ، بیروت 1410/ 1989؛
(7) عبدالله بن عبدالعزیز بکری ، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع ، چاپ مصطفی سقّا، بیروت 1403/1983؛
(8) عبدالله خورشید البری ، القبائل العربیة فی مصر فی القرون الثلاثة الاولی للهجرة ، مصر 1992؛
(9) دائرة المعارف الاسلامیة ، قاهره ( تاریخ مقدمه 1969 ) ، ذیل «بلیّ» (نوشتة شلیفر)؛
(10) عبدالکریم بن محمد سمعانی ، الانساب ، چاپ عبدالله عمر بارودی ، بیروت 1408/1988؛
(11) عبدالرحمان بن عبدالله سهیلی ، الروض الانف فی شرح السیرة النبویة لابن هشام ، چاپ عبدالرحمان وکیل ، ج 7، قاهره ( 1410/1990 ) ؛
(12) نعوم شقیر، تاریخ سینا ، بیروت 1411/1991؛
(13) محمدبن جریر طبری ، تاریخ الطبری : تاریخ الامم و الملوک ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم ، بیروت ( 1382ـ1387/ 1962ـ1967 ) ؛
(14) احمدبن علی قلقشندی ، صبح الاعشی ، قاهره ( تاریخ مقدمه 1383/1963 ) ؛
(15) همو، نهایة الارب فی معرفة انساب العرب ، بیروت 1405/1984؛
(16) عمر رضا کحاله ، جغرافیة شبه جزیرة العرب ، چاپ احمدعلی ، مکه 1384/1964؛
(17) همو، معجم قبائل العرب : القدیمة و الحدیثة ، بیروت 1402/1982؛
(18) احمدبن علی مقریزی ، کتاب المواعظ والاعتبار بذکر الخطط والا´ثار، المعروف بالخطط المقریزیة ، قاهره ( بی تا. ) ؛


(19) Gazetteer of Arabia: a geographical and tribal history of the Arabian Peninsula, vol. I, ed. Sheila A. Scoville, Graz 1979..

/ نادیا برگ نیسی /





نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1771
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست