responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1735

 

بِلْکا ، عنوانی برای فرمانروایان و سرداران ترک . «بلکا» به معنای حکیم و دانا، واژه ای است ترکی ، از ریشة «بیلیک » (پند واندرز و دانش ). کلمة بیلیک در عنوان اولین اثر نوشتاری ترکان ، یعنی قوتادغوبیلیک * ، نوشتة یوسف خاص حاجب ، که تحت تأثیر ادبیات اسلامی ، در قرن پنجم تألیف شده ،به معنای پند واندرز آمده است ( > دایرة المعارف ادبیات ترکی < ، ذیل «قوتادغوبیلیک ») و در شعر «بِلکا اَرِک اَذکو تُتُب سُوزِن اِشِت »، = انسان عاقل و حکیم را نیکودار و حرفش را گوش کن ، بِلکا به معنای فرد عاقل و صاحب حکمت است (کاشغری ، ص 379).

بلکا، پیش از مهاجرت ترکها از آسیای میانه به ایران ، یکی از عناوین و القاب حکومتی آنها بوده و در زمان هونهای آسیا نیز به کار می رفته است (دونوق ، ص 8). به گزارش این منبع ، عنوان بلکا، پس از نام فرمانروا یا ولیعهد می آمده و لقب یکی از نزدیکترین افراد پادشاه بوده است . ظاهراً این لقب با لقب «گوذرکین » نزد هونها ـ که بعد از نام «یَبغو» (امیر غُزها) می آمده ـ (ابن فضلان ، ص 113) و با عنوان «خاقان به » که میان خَزَرها به کار می رفته (همان ، ص 75) شباهتهایی دارد. اگر همانندی این عناوین جدّی شمرده شود، می توان وظایف بلکا را نیز همانند «خاقان به » فرماندهی سپاهیان در جنگ ، ادارة امور کشوری ، حل وعقد امور نواحی تصرف شده و مجازات دانست (همان ، ص 113).

در امپراتوری هونها، عنوان بلکا (شکل چینی آن : Hien ـ (Hµien ، پس از تانهو ، بلندترین مقام کشور بود (دونوق ، همانجا). ترکهای اویغور نیز بلکا را به صورت «قُتلُغ بیلْگا»، عنوانی برای فرمانروایان خود، به کار می بردند (گروسه ، ص 204).

عنوان بلکا با ورود ترکها به ایران وارد زبان فارسی شد و نخستین بار آن را در تاریخ بیهقی می بینیم . البته این اصطلاح در ایران کاربرد قبلی خود را از دست داده و تنها در ترکیب با کلمات دیگر، به عنوان اسم خاص مردان ، به کار رفته است ، مانندِ بِلکاتَکین (بیهقی ، چاپ نفیسی ، ج 1، ص 174، 181، 183، قس چاپ فیاض «بلگاتگین » رجوع کنید به ص 58، 190، 197، و جاهای دیگر)؛ بلکانویین (شبانکاره ای ، ص 248)؛ بلگاخان (نسوی ، ص 33، 159)؛ اینانج قتلغ بلکا، ایناج بلکا، اُلغ بلکا (انوری ، ص 239)؛ و الغ بلکا اعظم (بینش ،ص 86). کلمة بلکا در جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله به صورت تحریف شده «بَلکُوتی نویان » (ج 1، ص 217) آمده است .

یکی از محققان ، بی ارائة سند، بلکا را حافظ و پاسبان معنی کرده است (مؤیّد ثابتی ، ص 3، پانویس ) و بلکابک در بیت «قدرت آل نوح بلکابک ....» از سوزنی سمرقندی (انوری ، ص 239) نیز اسم خاص است نه لقب و عنوان . ظاهراً این اسم از دوران مغول به بعد در منابع فارسی متروک شده و ذکری از آن نیامده است .


منابع :
(1) ابن فضلان ، سفرنامه ، ترجمة ابـوالفضل طباطبـائی ، تهـران 1345 ش ؛
(2) حسن انوری ، اصطلاحات دیوانی دورة غزنوی و سلجوقی ، تهران 1355 ش ؛
تقی بینش ، «سنگاب خوارزمشاهی »، نامة

(3) آستان قدس ، ش 38 (1356 ش )؛
(4) محمدبن حسین بیهقی ، تاریخ بیهقی ، چاپ علی اکبر فیاض ، مشهد 1350 ش ؛
(5) همان : تاریخ مسعودی ، معروف به تاریخ بیهقی ، چاپ سعید نفیسی ، تهران ( 1332 ش ) ؛
(6) رشیدالدین فضل الله ، جامع التواریخ ، چاپ بهمن کریمی ، تهران 1367 ش ؛
(7) محمدبن علی شبانکاره ای ، مجمع الانساب ، چاپ میرهاشم محدث ، تهران 1363 ش ؛
(8) محمودبن حسین کاشغری ، نامها و صفتها و ضمیرها و پسوندهای دیوان لغات الترک ، ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبائی محمد دبیرسیاقی ، تهران 1375 ش ؛
(9) رنه گروسه ، امپراطوری صحرانوردان ، ترجمة عبدالحسین میکده ، تهران 1365 ش ؛
(10) علی مؤیّد ثابتی ، اسناد و نامه های تاریخی ، تهران 1346 ش ؛
(11) محمدبن احمد نسوی ، سیرت جلال الدین مینکبرنی ، چاپ مجتبی مینوی ، تهران 1365 ش ؛


(12) Abdulkadir Dounk, I dari ve Askeri Unvan ve Terimler, Istanbul 1988;
(13) Edebiyyat Ansiklopedisi, Istanbul 1978, s.v. "Kutadgu Bilig" (by Seyit Kemal Kara Aliog § lu).

/ اسماعیل حسن زاده /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1735
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست