responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1733

 

بُلْقینی ، نسبت خاندانی از علما و قاضیان شافعی مصر در قرن هشتم و نهم .

1) عُمربن رَسْلان بن نصیربن صالح ، ابوحَفص سراج الدین . محدث ، حافظ ، فقیه و قاضی بود. در 724، در بُلْقِینة مصر زاده شد و مقدمات علوم را در همانجا آموخت ، سپس به قاهره رفت و از استادانی چون تقی الدین سُبکی (متوفی 786)، ابوحیّان غَرناطی (متوفی 745) و ابن عقیل (متوفی 769) در ادبیات ، فقه و حدیث بهره جست و اجازة روایت و فتوا دریافت کرد. سراج الدین ، فهمی دقیق و حافظه ای قوی داشت ؛ داماد ابن عقیل و جانشین او در منصب قضا بود، همچنین در مدارس و جامعهای مصر درس می گفت (سخاوی ، ج 6، ص 85 ـ 86؛ سیوطی ، ج 1، ص 329؛ کحّاله ، ج 7، ص 284). ابن خلدون او را شیخ الاسلام شافعیان در مصر و از بزرگترین علمای عصر خود شمرده است (ج 2، ص 546).

از آثار اوست : ترتیب الاقسام علی مذهب الاِمام در فقه ؛ تصحیح المنهاج شرح منهاج الطالبین محیی الدین نَوَوی در فقه ؛ شعب الایمان ، حاشیه بر تفسیر کشّاف ، مجموعة فتاوی ؛ العرف الشَذّی علی جامع الترمذی در حدیث که ناتمام است (کحّاله ، همانجا؛ بغدادی ، ج 1، ستون 792؛ سیوطی ، همانجا؛ زرکلی ، ج 5، ص 46)؛ و محاسن الاصطلاح (سخاوی ، ج 6، ص 88: محاسن الاصلاح ؛ نیز رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل ماده ؛ زرکلی ، همانجا).

سراج الدین در 805 در قاهره درگذشت و در مدرسه ای که نزدیک خانه اش ساخته بود، مدفون شد. این مدرسه مقبرة خانوادگی است و عده ای از فرزندان و نوادگانش که بیشتر آنان قاضی و متولیان برخی از اوقاف مصر بوده اند، در آن مدفون اند (سخاوی ، ج 6، ص 89).

از شاگردان مشهور سراج الدین ، ولی الدین عراقی (762ـ 845)، حافظ برهان الدین حلبی معروف به قُوف (753ـ841) و تقی الدین مَقریزی (766ـ845) بوده اند (ابن تغری بردی ، ج 1، ص 45، 151، 332، ج 2، ص 18).

2) محمدبن عمر، بدرالدین ابوالیُمن . در 757 زاده شد و تحت تربیت پدرش ، سراج الدین عمربن رسلان بلقینی ، قرار گرفت . وی حافظه ای قوی داشت و در 769 که در دمشق همراه پدر بود، در جمع علمای آن دیار محفوظاتش را عرضه کرد. وی از شاگردان قَلانَسی (654ـ722) در قاهره بود (ابن عماد، ج 6، ص 318ـ319؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 4، ص 105) و در سال 789 به جای پدرش قاضی عسکر شد و بنابر گزارش ابن حجر عسقلانی (همانجا) در همان سال درگذشت اما تاریخ وفات او بنابر گزارش سیوطی (ج 1، ص 438) و ابن عماد (ج 6، ص 319) 791 است .

3) عبدالرحمان بن عمر، ابوالفضل جلال الدین بلقینی . محدث ، فقیه ، اصولی ، واعظ و ادیب بود. در 763 در قاهره به دنیا آمد و زیرنظر پدرش ، سراج الدین ، حافظ قرآن شد. همچنین نزد او مختصر ابن حاجب ، الفیة ابن مالک و صحاح ششگانه را فراگرفت . پدرش برای آموزش او کتاب تَدریب را در فقه نگاشت (کحاله ، ج 5، ص 160؛ سخاوی ، ج 4، ص 106ـ 107). جلال الدین از بیش از یکصد تن از راویان حدیث ، اجازه داشت که از جملة آنان ابن عقیل ، پدربزرگ مادریش ، و تاج الدین سبکی (متوفی 771) بودند (سخاوی ، ج 4، ص 107).

جلال الدین به جای برادرش ، محمد، به مقام قاضی عسکری نائل شد و در 773 با پدرش در رکاب سلطان برقوق (حک : 784ـ801) به حلب رفت ؛ در بازگشت به قاهره سیصد مملوک به همراه خود آورد که همگی در درس او حاضر می شدند و او را قاضی القضات می خواندند (همان ، ج 4، ص 107ـ 108). سرانجام وی با مساعدت پدر و درباریان عملاً به مقام قاضی القضاتی ارتقا یافت و تا 821، مگر در پاره ای از زمان ، در این مقام باقی بود (همان ، ج 4، ص 108). جلال الدین در 824 به مرض صرع درگذشت . به گفتة برخی ، او را مسموم کرده بوده اند (سیوطی ، ج 1، ص 439؛ زرکلی ، ج 3، ص 320؛ سخاوی ، ج 4، ص 112). او را در کنار پدرش به خاک سپردند (سخاوی ، همانجا).

از آثار اوست : منتهی السُؤل و الامل در علم اصول به نظم ؛ رساله فی معرفة الکبائر و الصغائر ؛ الخصائص النبویّة ؛ الافهام بِما وقع فی صحیح البخاری من الابهام ؛ بذل النصیحة فی دفع الفضیحَة . از او تفسیر ناتمامی از قرآن نیز به جا مانده است (کحاله ، همانجا؛ بغدادی ، ج 1، ستون 530؛ سخاوی ، ج 4، ص 113).

4) صالح بن عمر، عَلَم الدین ابوالبقا. فقیه ، محدث و قاضی بود. در 791 در قاهره زاده شد. استعدادی سرشار و حافظه ای قوی داشت ، قرآن را از بر کرد و نزد پدرش ، سراج الدین ، و برادرش ، عبدالرحمان تعلیم یافت . استادان او در ادبیات ، شمس شَطنُونی ؛ در فقه ، مجدالدین برماوی (750ـ834) و برهان الدین بیجوری (متوفی 825) و شمس الدین عراقی ؛ در حدیث ، ولی الدین عراقی ؛ در اصول ، عزالدین ابن جماعة بودند (کحاله ، ج 5، ص 9؛ سخاوی ، ج 3، ص 312). وی از جمال الدین تَنوخی (589 ـ 672) اجازة حدیث ، و از برادرش عبدالرحمان اجازة افتا و تدریس داشت (سخاوی ، همانجا). در قضا و تدریس جانشین برادرش بود و پس از فوت وی نیز قاضی القضات شد (زرکلی ، ج 3، ص 194؛ ابن تغری بردی ، ج 1، ص 334). عَلَم الدین در فقه و حدیث سرآمد بود، گفتاری فصیح و اخلاقی نیکو داشت و بزرگان در مجالس درس و وعظ او شرکت می کردند (سخاوی ، ج 3، ص 314). وی در 868 درگذشت و در کنار پدر و برادرش به خاک سپرده شد (همانجا). از آثار اوست : دیوان الخطب ؛ الجوهر الفرد فیما یخالف فیه الحرُّالعَبدَ ؛ تفسیر القرآن الکریم ؛ تتمة التدریب که تکمله ای بر کتاب پدرش است ؛ و شرح ناتمامی بر صحیح بخاری (زرکلی ، همانجا؛ بغدادی ، ج 1، ستون 422؛ کحاله ، همانجا).

5) محمدبن عبدالرحمان بن عمربن رسلان . فقیه و قاضی و محدث بود. در 787 به دنیا آمد و همانند عمویش ، صالح بن عمر، آموزش دید. وی از عائشه دختر ابن عبدالهادی اجازة حدیث یافت . محمدبن عبدالرحمان در آغاز جانشین پدرش در امر قضا شد و سپس به مقام قاضی عسکری رسید (سخاوی ، ج 7، ص 294). در جامع طولون تدریس می کرد و متولی برخی موقوفات بود و در 855 درگذشت (همان ، ج 7، ص 295).

6) قاسم بن عبدالرحمان بن عمربن رسلان . در 795 در قاهره به دنیاآمد و نزد پدر و جدّش ،ادبیات ، فقه ، اصول و حدیث آموخت . وی به امر قضا و تدریس اشتغال داشت (همان ، ج 6، ص 181) در 861 درگذشت و در مقبرة خانوادگی مدفون شد (همان ، 65، ص 182). از او سه کتاب به نامهای شرح التنبیه ، شرح الحاوی و شرح المنهاج باقی مانده است (کحاله ، ج 8، ص 105).

7) محمد بن محمد بن عبدالرحمان بن عمر بُلقینی ، ابوالسعادات . در 821 یا 819 در قاهره زاده شد و نزد پدر و جدّ و برخی دیگر از علما، ادبیات ، فقه ، حدیث ، اصول ، منطق ، حساب و کلام آموخت و از پدرش اجازة افتا و تدریس گرفت (سخاوی ، ج 9، ص 95ـ97). او نیز مانند پدر و عمویش مقام قضا داشت و پس از پدرش قاضی عسکر شد و چندی نیز متولی برخی اوقاف بود (همان ، ج 9، ص 98). در 890 در قاهره درگذشت و در مقبرة خانوادگی مدفون شد (همان ، ج 9، ص 99؛ بغدادی ، ج 2، ستون 213). از آثار اوست : حاشیةٌ علی بقایا الخبایا ؛ حاشیةٌ علی شرح انوار التنزیل اِسْنَوی ؛ شرح بر المقدمة الحناویة در نحو؛ و المحاکمات بین المهمات و التَعَقُبات (بغدادی ، همانجا).

افراد دیگری از این خاندان نیز قاضی ، متولی موقوفات ، عالم و سیاستمدار بودند، از جمله : عزالدین عبدالعزیز (متوفی 822)، محمدبن احمدبن ابی بکربن رسلان (823 ـ 887)، احمدبن محمدبن ابی بکر (796ـ837) و علاءالدین علی بن محمدبن عبدالرحمان (804 ـ 883؛ ابن عماد، ج 7، ص 156؛ سخاوی ، ج 2، ص 102، ج 5، ص 310ـ311، ج 6، ص 297). همچنین از بانوان این خاندان می توان از اَلْف دختر صالح بن عمر، جُنَّه دختر محمدبن عبدالرحمان (متوفی 884) و طُغَیتُمر دختر عبدالرحمان بن عمر یاد کرد (سخاوی ، ج 4، ص 8، ج 12، ص 7 ـ 8، 17).


منابع :
(1) ابن تغری بردی ، المنهل الصافی ، ج 1، چاپ محمد محمدامین ، قاهره 1984؛
(2) ابن حجر عسقلانی ، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامِنة ، بیروت 1414/ 1993؛
(3) ابن خلدون ، المقدمة ، تونس 1984؛
(4) ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب ، بیروت 1399 /1979؛
(5) اسماعیل بغدادی ، هدیة العارفین ، ج 1ـ2، در حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، ج 5 ـ 6، بیروت 1410 /1990؛
(6) خیرالدین زرکلی ، الاعلام ، بیروت 1986؛
(7) محمدبن عبدالرحمان سخاوی ، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع ، قاهره ( بی تا. ) ؛
(8) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم ، ج 1، ( قاهره ) 1387 /1967؛
(9) عمررضا کحّاله ، معجم المؤمنین ، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛


(10) EI 2 , s.v. " A l-Bulk ¦ â ¤ n ¦ â " (by H. A. R. Gibb).

/ محمدباقر کریمیان /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1733
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست