responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1471

 

بَغ ، واژة قدیمی ایرانی به معنای خدا، ایزد، بخشندة( روزی ). از ریشه ـ bhag هند و اروپایی (پوکورنی ، ص 107) و مصدر ـ bag ایران باستان به معنای بخش کردن که صفت فاعلی آن « بخشنده » معنی خدا به خود گرفته است و صفت مفعولی آن همان است که «بخت » شده ؛ در فارسی باستان ـ baga (کِنت ، ص 199)، در اوستای گاهانی ـ baga (بارتولومه ، ستون 921)، در اوستایی جدید ـ a  ba ، در هندی باستان ـ bhؤga (مونیرـ ویلیامز، ص 743)، در فارسی میانه bay/bag (ژینیو، 1972، ص 19ـ20)، در پارتی bag (بیلی ، ص 390، ذیل vayau"  "vvu ؛ ژینیو، همان ، ص 49)، در فارسی میانة تورفانی by ، در سغدی bag (قریب ، ص 100) در سغدی بودایی ـ   g-/  ، در بلخی bago ( ایرانیکا ، ج 3، ص 404) است که ، در فارسی دری ، در واژه های فغ (بُت )، فغستان (بتخانه )، فغفور (شاهزاده ، لقب پادشاهان چین )، بغستان / بهستان / بیستون ، انباغ ، بغیاز/ فغیاز (شاگردانه )، و باغ برجای مانده است ( رجوع کنید به مقدم ، ص 48ـ49؛ اوستا. یشت ها ، ج 2، ص 145، پانویس 1). به این واژه نخستین بار در ترکیب bagadati در کتیبة سارگون ، پادشاه آشور (721ـ 705 ق م ) که نام یک ایرانی است برمی خوریم (بهار، ج 1، ص 31، پانویس 2).

این واژه یک بار به صورت ـ  baga در اوستای گاهانی (اوستا. یسنا ،هایِ 32، بند 8) به معنای خدا آمده است (هومباخ و ایشاپوریا، ص 40ـ41؛ اوستا ، ج 1، ص 25). در اوستایی جدید بیشتر به معنای ایزد و گاه نیز به معنای بهره و بخش است ( رجوع کنید به اوستا. یشت ها ، همانجا؛ ایرانیکا ، ذیل "Bag Nask" ). به هاتهای 19 تا 21 یسنا نیز «بَغان یشت » به معنای «سرود ستایش ایزدان » گفته شده است ، و آن تفسیر سه دعا یا نماز مشهور اهونور،اشم وُهو و ینگهه هاتم است که در حقیقت بقایایی است از سومین نسک اوستا به نام «بغ نسک » ( رجوع کنید به اوستا. یسنا ، ج 1، ص 202ـ204).

در زبانهای ایرانی میانه ، «بغ / بَیْ» نه تنها در معنای خدا و ایزد بلکه به صورت عنوانی احترام آمیز برای شاهان و بلندپایگان به کار رفته است ؛ مثلاً در زبان بلخی ao § i bago s ki § kanes «اعلیحضرت پادشاه کانیشکا»، در کتیبة شاپور در کعبة زردشت buhr  a § bay s و Hormazd    a § ahan s § s  oy ba (ژینیو، 1972، ص 20،49) و در فارسی میانه زردشتی im bay یا y bay  o (مکنزی ، ص 51؛ دینکرد ، ص 413) کاربردی نظیر «اعلیحضرت » دارند.

لفظ بغ گاهی به ایزد مهر اختصاص یافته و به جای آن به کار رفته است ، چنانکه ماه هفتم سال (مهرماه ) در کتیبه های هخامنشی ـ gayadi  Ba (ماه پرستش بغ ) نامیده شده است ( ایرانیکا ، ج 3، ص 406). جشن پاییزی که در مغرب ایران با اسم میترا و جشن مهرگان نامگذاری شده بود، در مشرق ایران به نام بغا برگزار می شده و جشن بغاکان / بغکان نام داشته است (بویس ، ج 1، ص 77). این همان عیدی است که ابوریحان بیرونی از آن با نام «فغکان » یاد کرده و آن را به سغدیان نسبت داده است (ص 268). «بهاگا»، صورت ریگ ودایی این واژه ، ظاهراً نام ایزد نیکبختی و سعادت است . معنای اسم عام «بهاگا» نصیب یا بهره است که مراد از آن بهره و نصیب از خوبیها و برکتهای دنیاست ؛ پس معنای آن «بخت یا اقبال » هم می تواند باشد (همان ، ج 1، ص 76ـ77). منبع دیگری که در آن لفظ بغ بفراوانی دیده می شود، اسامی خاص بازمانده از روزگار هخامنشیان و ساسانیان است ؛ غیر از جاینامهای جغرافیایی ، مانند ta  Baga-da < بغداد؛ Bagadana (معبد خدایان )؛ Bagawan ، ناحیه ای در شمال شرقی آذربایجان ؛ بغلان * نام منطقه ای در شمال شرقی افغانستان ؛ ـ Bagastana * = بغستان < بیستون ، و چندنام خاص نظیر ـ Bagabigna وـ a § bagabuxs و ta § Bagazus که در کتیبه های هخامنشی به چشم می خورد، در لوحه های گلی عیلامی تخت جمشید بیش از سی نام کشف شده که جزء اول آنها همین واژه است . چون این اسامی به خط هجایی عیلامی نوشته شده غالباً بازسازی و آوانگاری ایرانی آن با دشواریهایی مواجه است ( رجوع کنید به بنونیست ، ص 79ـ80).

در سکه ها و مهرهای دورة ساسانی نیز به تعدادی عنوان و نام خاص برمی خوریم که با Bay ترکیب شده اند؛ مانند Bay-adur ، r-Farrbay  Bay-adu ، n-bay  Baya ، n-rad  Baya ، ihr § n Bay-c  bara  Va ، d  Bay-ra ، Bay-Ohrmazd ، r   Bay-t ، abuhr § Bay-s ، n  ra  Bay pasu ، n  he  a § Bay-s ( رجوع کنید به ژینیو، 1986، ص 56 ـ 57).


منابع :
(1) محمدبن احمد ابوریحان بیرونی ، ترجمة آثار الباقیه ابوریحان بیرونی ، به قلم اکبر دانا سرشت ، تهران 1321 ش ؛
(2) اوستا ، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه ، تهران 1370 ش ؛
(3) اوستا. یسنا ، بمبئی ( تاریخ مقدمه 1312 ش ) ؛
(4) اوستا. یشت ها ، گزارش پورداود، تهران 1347ش ؛
(5) مری بویس ، تاریخ کیش زرتشت ، ترجمة همایون صنعتی زاده ، تهران 1374ـ1375 ش ؛
(6) محمدتقی بهار، سبک شناسی ، تهران ( تاریخ مقدمه 1321ش ) ؛
(7) بدرالزمان قریب ، فرهنگ سغدی ، تهران 1374ش ؛
(8) م . مقدم ، چند نمونه از متن نوشته های فارسی باستان با واژه نامه ، ش 4 ایران کوده ، تهران 1337ش ؛
(9) د.ن . مکنزی ، فرهنگ کوچک زبان پهلوی ، ترجمة مهشید میرفخرایی ، تهران 1373 ش ؛


H.W.Bailey, Dictionary of Khotan Saka , London 1979;
Christian Bartholomae, Altiranisches Wخrterbuch , Berlin 1961;
Emile Benveniste, Titres et noms propres en iranien ancien, Paris 1966;
De  nkart, ed. M. G. Dresden, Wiesbaden 1966;
Encyclopaedia Iranica , s.v. "Baga, II: in old and middle Iranian" (by N.Sims-Williams), "Baga. III: the use of baga in names" (by St. Zimmer), "Bag Nask" (by P.O. Skjaerv  );
Philippe Gignoux, Glossaire des inscriptions Pehlevies et Parthes , London 1972;
idem Noms propres Sassanides en moyen-Perse إpigraphique , fascicule 2, Wien 1986;
Helmut Humbach and Pallan Ichaporia, The heritage of Zarathushtra: a new translation of his Gathas, Heidelberg 1994;
Ronald G. Kent, Old Persian , New Haven 1961;
Sir Monier Monier-Williams, A Sanskrit- English dictionary... , ed. E. Leumann... [et al.], Oxford 1979;
J. Pokorny, Indogermanisches etymologisches Wخrterbuch, Bern and Munich 1959.

/ ایرج پروشانی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1471
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست