responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1452

 

بَطیØ‌Ù‡ (مانداب ) ، زمینهای پست Ùˆ مرتع مانند باتلاقی

Ú©Ù‡ به Ù†Ø‌ÙˆÛŒ Ú©Ù… Ùˆ بیش مرتب در معرض طغیان آب قرار داشته باشد. این نام را بویژه نویسندگان مسلمان دورة عباسی

به منطقة باتلاقی پهناوری اطلاق می کنند که در قسمت

سفلای دجله Ùˆ فرات میان کوفه Ùˆ واسِط در شمال Ùˆ بصره در جنوب قرار دارد Ùˆ غالباً بطائØ‌ (جمعِ بطیØ‌Ù‡ ) Ùˆ گاهی نیز،

به مناسبت شهرهای مجاور، بطیØ‌Ø© (بطائØ‌ ) کوفه ØŒ واسط یا بصره خوانده Ù…ÛŒ شود.

وجود باتلاقهای پهناور در جنوب سرزمین بابِل به دوره های اولیة تاریخ باستان Ù…ÛŒ رسد. اینجا جلگة آبرفتی ØŒ نرم Ùˆ تقریباً مسطØ‌ Ùˆ بستر رودخانه ها Ú©Ù… عمق است Ùˆ Ú¯Ù„ Ùˆ لای بسرعت در آن ته نشین Ù…ÛŒ شود؛ کنارة رودها نرم Ùˆ کوتاه است Ùˆ بدین جهت سیلاب از کناره ها Ù…ÛŒ گذرد Ùˆ به ایجاد ماندابهای وسیعی Ù…ÛŒ انجامد. اگر سیلهای سالانه نبود معمولاً این عوارض از بین Ù…ÛŒ رفت Ø› بستر رودها نیز در Ø‌ال تغییر است Ú©Ù‡ این خود ماندابهای جدیدی به وجود Ù…ÛŒ آورد. Ø‌تی در سنگ نوشته های میخی نیز غالباً به «آگامه » (باتلاقها) Ùˆ «آپّاراته » (نیزارها) اشاره شده است ( رجوع کنید به دلیچ ØŒ ص 17ØŒ 115)ØŒ بویژه تمام اراضی میان مُØ‌مَّره در جنوب ØŒ نقطه ای بعد از قُرنَه در شمال ØŒ Ùˆ پس از رود کارون در مشرق اØ‌تمالاً پوشیده از دریاچة باتلاقی بزرگی بوده است ( رجوع کنید به همان ØŒ ص 627Ø› داهرتی ).

نویسندگان یونانی و رومی نیز با آن (به عنوان  Limne یا «دریاچة کلده ای ») آشنا بوده اند. وصف نئارخوس بویژه آموزنده است ، زیرا وی از این آبها گذشته و عرض آنها را

ششصد «استادیا» (110 کیلومتر) گفته است . وصف باتلاقهای سرزمین بابل در > لوØ‌ پوتینگر < نیز آمده است . در آن علاوه بر «پالودس » به نام «دیوتاهی » نیز اشاره شده Ú©Ù‡ اØ‌تمالاً

باید به بیوتاهی (=بطائØ‌ ) تصØ‌ÛŒØ‌ شود (دربارة اشاراتی Ú©Ù‡ در سنگ نوشته های میخی Ùˆ آثار نویسندگان باستان آمده رجوع کنید به آندرئاس در پاولی Ù€ ویسووا ØŒ ج 1ØŒ ص 736ØŒ 815ØŒ 1878 به بعد، 2812Ø› وایسباخ ØŒ همان کتاب ØŒ ج 3ØŒ ص 2044ØŒ ج 6ØŒ ص 1201 به بعد؛ اشترک ØŒ ج 5ØŒ ص 1147ØŒ ذیل «دیوتاهی »؛ اینزورث ØŒ ج 2ØŒ ص 180 به بعد).

از زمانهای باستان این دریاچة ماندابی بتدریج از مواد رسوبی موجود در آب رودخانه ها پر شده Ùˆ دلتای کنونی به وجود آمده است . این سرزمین در اطراف هور (خَور) الØ‌ُویزه ØŒ هورالØ‌َمار، هورالشامیّه Ùˆ تا اراضی شمالیتر امتداد دارد.

اصل باتلاق اØ‌تمالاً نتیجة ناودیسی است Ú©Ù‡ در ادوار زمین شناختی به وقوع پیوسته است : بخشهایی از آن را توده انبوه مواد رسوبی پر کرده Ùˆ دیگر بخشها گودتر مانده Ùˆ آب آنها را فرا گرفته Ùˆ به آنچه مسلمانان قرون وسطی بطائØ‌ Ù…ÛŒ نامیدند تبدیل شده است . این ناودیس نیز اØ‌یاناً در دوره های تاریخی دچار فرسایش شده است ( رجوع کنید به لیز Ùˆ فالکون Ø› مورگان ØŒ ج 1ØŒ ص 44Ù€ 48؛لوید ØŒ ص 19).

ساسانیان به نظام آبیاری Ùˆ زهکشی اراضی بابل توجه بسیار Ù…ÛŒ کردند، Ùˆ این امر به کاهش باتلاقها Ù…ÛŒ انجامیده است ØŒ ولی در زمان پادشاهانِ متأخّرِ این سلسله نواØ‌ÛŒ پهناوری از اراضی آباد Ùˆ قابل کشت زیر سیلاب رفت ØŒ Ùˆ منطقة باتلاقی چنان گسترشی یافت Ú©Ù‡ نویسندگان دورة اسلامی آغازِ بطیØ‌Ù‡ را بخطا از این دوره Ù…ÛŒ دانند Ùˆ مدعی اند Ú©Ù‡ در زمان سلطنت قبادِ فیروز (457Ù€ 484 میلادی ) در نزدیک کَسکر * شکاف بزرگی به وجود آمد Ùˆ نواØ‌ÛŒ وسیعی از زمینهای کشاورزی را زیر آب برد. بخشی از آب بندها در زمان خسرو انوشروان (531 Ù€ 578 میلادی ) مرمت شد Ùˆ بعضی از این اراضی زیر کشت رفت . ولی در سال 6 یا 7ØŒ در دوران پادشاهی خسرو پرویز دوم ØŒ آب دجله Ùˆ فرات مجدّداً طغیان کرد Ùˆ سیلی بیسابقه روان شد. آب بندهای هر دو رود شکست Ùˆ شکافهای بزرگی به وجود آمد. آب به باتلاقها رسید Ùˆ مزارعِ چندین «طُسّوج » ( =ناØ‌یه ) را در آنجا فراگرفت . در هرج Ùˆ مرج سالهای بعد از آن ØŒ Ùˆ زمانی Ú©Ù‡ سپاهیان اسلام به تصرف عراق دست زدند، شکافهایی در همة بندها پدید آمد Ùˆ چون «دهقان »ها قدرت مرمت آنها را نداشتند ناگزیر باتلاقها به هر سویی گسترش یافت (بلاذری ØŒ 1866ØŒ ص 292Ù€294Ø› ابن رسته ØŒ ص 98Ø› قدامة بن جعفر، ص 240Ø› مسعودی ØŒ 1894ØŒ ص 53Ø› یاقوت Ø‌موی ØŒ ج 1ØŒ ص 668Ù€669). نخستین تغییرِ مسیرِ عمدة دجله نیز در زمان ساسانیان از بستر شرقی (مسیر کنونی ) به بستر غربی (رود دُجَیل کنونی ) اتفاق افتاد. این تغییر مسیر سراسر زمینهای مجاورِ مسیر شرقی قدیم را به بیشه زار تبدیل کرد.

امویان به امر اØ‌یای اراضی بطیØ‌Ù‡ علاقه مند بودند؛ زمینهایی Ú©Ù‡ ابن دَرّاج برای معاویه اØ‌یا کرد سالانه پنج میلیون درهم درآمد داشت . ÙˆÛŒ این کار را با قطع نیزار Ùˆ مهار کردن

آب با اØ‌داث آب بند انجام داد. این اراضی را «جَوامِد» Ù…ÛŒ نامیدند (بلاذری ØŒ 1866ØŒ ص 294Ø› مسعودی ØŒ 1861Ù€ 1877ØŒ ج 1ØŒ ص 225Ù€ 226). ولی به سبب شکستی Ú©Ù‡ در بندها ایجاد شد، Ø‌َجّاج عمداً از تعمیر آن سر باز زد Ùˆ بار دیگر در 81 این زمینها به زیر آب رفت .

Ø‌جّاج بلافاصله پس از آن واسط را در دشتهای آبرفتی



نزدیک بطیØ‌Ù‡ بنا کرد. این امر علی القاعده به بازسازی مجموعة نهرها، اØ‌داث سدّها Ùˆ دریچه های مهار آب Ùˆ اØ‌یای زمینهایی Ú©Ù‡ بدانها بی توجهی شده بود انجامید. ÙˆÛŒ به Ø‌فر دو نهر موسوم به نیل Ùˆ زابی پرداخت تا بخشی از مازاد آب این دو رود بزرگ را پیش از رسیدن به بطیØ‌Ù‡ در مسیری دیگر به جریان اندازد، Ùˆ در عین Ø‌ال زمینهای خشکی را Ú©Ù‡ در قسمت علیای واسط قرار داشت آبیاری کند (بلاذری ØŒ 1866ØŒ ص 290Ù€292Ø› قدامة بن جعفر، همانجا؛ اشترک ØŒ ج 1ØŒ ص 29Ù€32ØŒ ج 2ØŒ ص 303Ù€304Ø› لسترنج ØŒ ص 27). Ø‌جاج در ضمن ØŒ زُطها * را، Ú©Ù‡ از اهالی هند بودند، با گله های گاومیشِ ایشان Ú©Ù‡ به هزاران رأس بالغ Ù…ÛŒ شد، در این ماندابها اسکان داد. مَسلَمَه ØŒ برادر خلیفه ØŒ Ø‌دود سه میلیون درهم صرف تعمیر آب بندها کرد Ùˆ در نتیجه زمینهای پهناوری را اØ‌یا نمود (بلاذری ØŒ 1866ØŒ ص 294Ø› قدامة بن جعفر، ص 240Ù€241Ø› ولهاوزن ØŒ ص 156Ù€158).

اØ‌یای اراضی ادامه یافت ØŒ بویژه در زمان هشام Ùˆ Ø‌اکم ÙˆÛŒ در عراق ØŒ خالدبن عبدالله قسری ØŒ Ú©Ù‡ سدّی بر روی دجله بست (بلاذری ØŒ 1866ØŒ ص 293Ù€294Ø› ابن رسته ØŒ ص 95Ø› قدامة بن جعفر، ص 240)ØŒ Ùˆ چندین نهر، از جمله نهر رُمّان Ùˆ نهر مبارک را Ø‌فر کرد؛ بدین ترتیب زمینهای بسیار را Ú©Ù‡ عایداتی زیاد داشت اØ‌یا کرد، ولی این امر بزودی به کاهش Ø‌جم آب لازم برای آبیاری انجامید.

پس از به قدرت رسیدن عباسیان (132) شکافهای جدیدی در آب بندها به وجود آمد Ùˆ در نتیجه سطØ‌ باتلاقها گسترده تر شد. در Ø‌وضة فرات نیز به همین منوال بیشه هایی به وجود آمد Ú©Ù‡ بخشی از آنها اØ‌یا گردید.

در شمال غربی ØŒ بطیØ‌Ù‡ تقریباً تا کوفه Ùˆ نِفَّر گسترش یافت ØŒ Ùˆ در مشرق نیز از مسافتی زیاد از واسط شروع Ù…ÛŒ شد. بسیاری از منابع اسلامی این بخش را بطیØ‌Ø© کوفه نامیده اند. در نقشه های ساده ایشان ( رجوع کنید به میلر) این اراضی به بطیØ‌Ø© جنوبی متصل نیست Ùˆ از مناطق مسکونی یا کشاورزی نیز در آنجا اثری دیده نمی شود. با وجود این ØŒ منابع قرن چهارم تأکید Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ آب رود فرات به بطیØ‌Ø© میانِ واسط Ùˆ بصره Ù…ÛŒ ریخته است (مسعودی ØŒ 1861Ù€1877ØŒ ج 1ØŒ ص 215Ø› سهراب ØŒ ص 118). این امر دالّ بر آن است Ú©Ù‡ تا قرن ششم ØŒ یعنی زمانی Ú©Ù‡ ØŒ به گفتة منابع ØŒ فرات سفلی در مَطّارَه به دجله Ù…ÛŒ پیوسته (یاقوت Ø‌موی ØŒ ج 2ØŒ ص 553)ØŒ بطائØ‌ ناØ‌یة سفلای فرات کنونی را فرامی گرفته است . این امر قاعدتاً به سبب وجود گودال شنافیّه Ù€ Ú©Ù‡ علی القاعده عمیقتر هم بوده Ù€ Ùˆ کاهش میزان آب Ùˆ مواد رسوبیِ منتج از نهرهای بی شماری بوده است Ú©Ù‡ برای آبیاری قسمتهای شمالی Ùˆ مرکزی بابل از فرات آب Ù…ÛŒ گرفته اند ( رجوع کنید به لسترنج ØŒ ص 75 به بعد).

از Ø‌دود اواخر دورة ساسانی تا نیمة اول قرن دهم ØŒ دجله در بستر غربی (رود دُجَیل کنونی ) جریان داشت Ùˆ از واسط Ùˆ چندین شهر Ù…ÛŒ گذشت Ø› ( ضمناً ) در قرن چهارم ØŒ در قَطّر، به بطیØ‌Ù‡ پیوست (ابن خرداذبه ØŒ ص 59Ø› ابن رسته ØŒ ص 185Ø› سهراب ØŒ ص 118Ù€119ØŒ 135Ø› مسعودی ØŒ 1861Ù€1877ØŒ ج 1ØŒ ص 288). به نوشتة مستوفی ØŒ قطر در سی فرسنگی ( نُزهة ØŒ ص 166)ØŒ Ùˆ به گفتة قدامة بن جعفر (ص 193) در 22 فرسنگی جنوب واسط واقع است .

مرز جنوبی بطیØ‌Ù‡ به بصره Ù…ÛŒ رسد (بلاذری ØŒ 1866ØŒ ص 362Ø› همو، 1936Ù€ 1938ØŒ ج 5ØŒ ص 257). سهراب (ص 135) بطیØ‌Ù‡ را مرکب از چهار هور Ù…ÛŒ داند: بَØ‌َصی 'ØŒ بَکَمصی 'ØŒ بَصَریاثی 'ØŒ Ùˆ Ù…Ø‌مّدیه . این هورها دارای آب فراوان بدون

نی بوده ، ولی هر یک با آبراهی تنگ و پر از نی به دیگری

متصل Ù…ÛŒ شده است . هور Ù…Ø‌مدیه وسیعترین آنها بوده Ùˆ آبراه آن به نهرِ اَبی اسد منتهی Ù…ÛŒ شده Ú©Ù‡ خود، به Ø‌اله ØŒ کَوانین

و سپس به الدجلة العَوراء (دجلة «یک چشم ») می پیوسته است . یاقوت به هورهای شَلام (ج 3، ص 311)، جُرجِین (ج 2، ص 56)، غَرّاف (ج 3، ص 581) و رَبَّه (ج 2، ص 134) اشاره کرده است .

آبنگاری در دشت مسطØ‌ Ùˆ نرم Ùˆ آبرفتی جنوبِ بابل نمی توانسته ثابت باشد، چون بویژه نظام نهرها Ùˆ آبیاری

بر اساس اوضاع سیاسی و اقتصادی دستخوش تغییر بوده

است . اگرچه این تغییرات هنوز بتفصیل مطالعه نشده است ،

از اشارة یاقوت (ج 2، ص 553) بدین امر که دجله پس از واسط به پنج شاخه تقسیم می شده و، به اتفاقِ فرات ، در مَطّاره

Ù€ در فاصلة یک روز راه از بصره Ù€ به یکدیگر Ù…ÛŒ پیوسته اند، نشانه ای از این تغییرات را در قرن ششم Ù…ÛŒ توان دید. البته ØŒ گسترة زمینهای زیر پوششِ بطیØ‌Ù‡ ØŒ نسبت به میزان امکان مهار سیلابها Ùˆ مقدار آبی Ú©Ù‡ در شمال برای آبیاری استفاده Ù…ÛŒ شده ØŒ در Ø‌ال تغییر بوده است .

با اینکه بیشتر زمینهای بطیØ‌Ù‡ را آب فراگرفته بوده ØŒ در آنجا نواØ‌ÛŒ اراضی خشک ØŒ مزارع ØŒ شهرها Ùˆ روستاها، Ùˆ همچنین رودها Ùˆ نهرهایی هم وجود داشته است (مقدسی ØŒ ص 119Ø› سمعانی ØŒ ذیل «بطائØ‌ÛŒ »؛ ابن اثیر، ج 1ØŒ ص 129). به گفتة ابن رسته (ص 95) «نقطه های مرتفعتر به صورت تلهایی درآمد Ú©Ù‡ در بطائØ‌ شناخته شده اند Ùˆ به سَرطُغان ØŒ طُستَغان Ùˆ اُقْرالسَّیْد موسوم اند Ùˆ زُطها در آنجا سکونت دارند.» مقدسی (ص 134)



بطیØ‌Ù‡ را «ناØ‌یه »ای نامیده Ú©Ù‡ شهر عمدة آن صُلَیْق Ùˆ شهرهای دیگر آن جامده ØŒ هَرّار، Ø‌َدّادیّه Ùˆ زُبَیدیه است . بیشتر این شهرها در شمال غربی واسط قرار دارد. یاقوت Ø‌ِلّه (از دُبَیس ) (ج 1ØŒ ص 594ØŒ ج 2ØŒ ص 323)ØŒ خَیْثَمِیّه (ج 4ØŒ ص 884)ØŒ هرّار (ج 4ØŒ ص 970)ØŒ منصوره (ج 4ØŒ ص 664) Ùˆ دیگر جایها را به عنوان شهرهای بطیØ‌Ù‡ ØŒ Ùˆ اَبّا، خُرْز، اَلزُطّ (ج 2ØŒ ص 930ØŒ ج 4ØŒ ص 840) Ùˆ یَمّا (ج 4ØŒ ص 1026) را رودها Ùˆ نهرهای آن ذکر کرده است .

سیّاØ‌ان Ùˆ باستان شناسان اروپایی در Ø‌دود نیمة قرن سیزدهم / نوزدهم از ماندابهای غربی فرات وصفهای نسبتاً دقیقی کرده اند. جریان اصلی فرات از بابل ØŒ Ø‌لّه ØŒ Ùˆ دیوانیّه Ù…ÛŒ گذشت . چندین شاخه Ùˆ شعبه های فرعی از این مسیر منØ‌رف Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ بسیاری از آنها در نزدیکی اَلکارَیم ( القُرنة کنونی ) ØŒ Ú©Ù‡ در ابتدای مصب قرار داشت ØŒ مجدداً بدان Ù…ÛŒ پیوست . در فصلهای سیلابی ØŒ طول آبِ آبراه به Ø‌دود پنجاه کیلومتر Ù…ÛŒ رسید Ú©Ù‡ از این مقدار Ø‌دود شانزده تا 23 کیلومتر در سمت غربی آبراه اصلی Ùˆ به مسافتی بسیار بیشتر در سمت شرقی آن ØŒ منتشر Ù…ÛŒ شد. این فرورفتگی زمین ØŒ ماندابهای لَملُوم را تشکیل Ù…ÛŒ دهد. عمق آبهای سیلابی از چند سانتیمتر در شمال تا دو الی سه متر در وسط متغیر است . چندین هور Ú©ÙˆÚ†Ú© از آن منشعب Ù…ÛŒ شود؛ از جمله هورهای اَلعوجه ØŒ ابن نَجِم ØŒ الخَبصَه ØŒ اَبوغِربال Ùˆ... در مشرق ØŒ Ùˆ رُغیلَه ØŒ ابوØ‌ِلاّ نهَ، زیاد Ùˆ... در مغربِ شاخة شامیّه ØŒ Ùˆ هورهای طُبُگ ØŒ غَزالات Ùˆ صلیب در نزدیکی شاخة کوفه . پس از سیلها سطØ‌ این هورها کاهش Ù…ÛŒ یابد Ùˆ زمین برای کشت برنج وضع بسیار مطلوبی پیدا Ù…ÛŒ کند.

دجله پس از بغداد، از دشتی مسطØ‌ عبور Ù…ÛŒ کند، Ùˆ کناره های رودخانة آن چنان مرتفع نیست Ú©Ù‡ آب پرØ‌جم آن را مهار کند. این امر تعدادی شکاف در دو سوی رودخانه Ùˆ ماندابهای بیشمار ایجاد Ù…ÛŒ کند. بین بغداد Ùˆ کُت ØŒ وسیعترین آنها، هورشَویجَه ØŒ گودالی طبیعی به طول پنجاه کیلومتر در امتداد دجله Ùˆ به عرض 25 کیلومتر است .

درکرانة سمت راست دجله ، شکاف عمده در پایینِ کُت ، آبروِ مُصَندَق است که پهنای آن در دهانه به 450 متر بالغ می شود، بسرعت وسعت می یابد تا به ابعادی دریاچه گونه می رسد و بالاخره به تعدادی نهر نسبتاً کوچک و کم عمق منشعب می شود که به هورالسَنیّه می ریزد.

دریاچة Ø‌مّار وسیعترین هورهاست Ú©Ù‡ Ø‌دود 200 ØŒ 5 کیلومتر مربع را در بر گرفته ØŒ Ùˆ از ریزابه های فرات در نزدیکی سوق الشیوخ تا کَرمه علی (Ø‌ 130 کیلومتر) ادامه دارد. بخش جنوبی آن هور سناف نامیده Ù…ÛŒ شود Ùˆ آب آن از فرات Ùˆ غَرّاف Ùˆ نیز از آبهایی Ú©Ù‡ از طریق چندین هور از مصندق Ù…ÛŒ آید تأمین Ù…ÛŒ شود. کاهش آب از طریق تبخیر، نفوذ Ùˆ خروج به Ø‌دود پانصد متر مکعب در ثانیه بالغ Ù…ÛŒ شود. کمترین ارتفاع فصلیِ آب در کرانة دریاچة Ø‌مار 6ر0 تا 8ر0 متر در اواخر پاییز Ùˆ بیشترین آن از 2تا8ر2 متر در نزدیکی پایان فصل سیلابی از اواسط اردیبهشت تا خرداد است . هنگامی Ú©Ù‡ سطØ‌ آب پایین است ØŒ Ø‌دود دو سوم این ناØ‌یه به صورت دریاچه Ùˆ مانداب Ùˆ چند بخش آن متشکل از آبهایی است Ú©Ù‡ با مجموعه ای از آبراهه های پیچ در پیچ در میان نیزارها به یکدیگر متصل اند. آبراههای عمیقتر (یک تا دو متر) معمولاً در جهت شمالی Ù€ جنوبی یا شمال غربی Ù€ جنوب شرقی جریان دارد. مجموعه هایی از آبراههای عمیق (گَواهین ) نیز در میان نیزارها یافت Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ عرض آنها ممکن است از چند متر تجاوز نکند ولی عمقشان برای رفت Ùˆ آمد قایق کافی است .

مرزهای جنوبی Ø‌مّار را زمینهای خالی Ùˆ غیرمسکونی تشکیل Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ از جانب دریاچه در معرض سیلابهای سالانه قرار دارد.

بطیØ‌Ù‡ ØŒ به سبب دسترس ناپذیری ØŒ مأمن انواع دزدان Ùˆ شورشیان Ùˆ پناهگاهی برای ناراضیان بوده است .

زُطّها Ú©Ù‡ با گله های بزرگ گاومیش خود به امر Ø‌َجّاج به ماندابها منتقل شدند، به اتفاق بعضی از دیگر موالی ØŒ در ابتدای دوران عباسیان ØŒ با دزدی Ùˆ غارت Ùˆ ایجاد اختلال در امر ارتباطات Ùˆ تجارت با نواØ‌ÛŒ جنوبی ØŒ برای عراق مایة دردسر شدند. آثار سوء رفتار آنان در زمان مأمون بیشتر Ù…Ø‌سوس بود، Ùˆ بالاخره پس از کوششهای بسیار، معتصم ØŒ خلیفة عباسی ØŒ توانست ایشان را سرکوب Ùˆ به مرزهای شمالی شام منتقل کند (بلاذری ØŒ 1866ØŒ ص 171Ù€375Ø› طبری ØŒ سلسلة سوم ØŒ ص 1044Ù€ 1045ØŒ 1167Ù€1170Ø› مسعودی ØŒ 1894ØŒ ص 355). نام نهر زُطّ مأخوذ از نام آنهاست (یاقوت Ø‌موی ØŒ ج 4ØŒ ص 840).

اما قیام زنگیان ØŒ Ú©Ù‡ به رهبری علی بن Ù…Ø‌مد ( صاØ‌ب الزنج ) * در نزدیکی بصره به شورشی سهمگین دست زدند (255Ù€270/869Ù€883) Ùˆ چندین سال بر بطیØ‌Ù‡ تسلط داشتند، بسیار خطرناکتر بود (طبری ØŒ سلسلة سوم ØŒ ص 1742 به بعد؛ نولدکه ØŒ ص 146Ù€175Ø› سامِر).

در سده های بعد، بنوشاهین ( رجوع کنید به عمران بن شاهین * ) Ùˆ پس از آنان خاندان مظفّر (فرزندان ابن مظفربن اسماعیل ØŒ از اعقاب بنوشاهین ) Ø‌کومت Ú©Ù… Ùˆ بیش مستقلی در اراضی باتلاقی



تشکیل دادند. در ایام متأخرتر، مَزیَدیان ØŒ Ú©Ù‡ از 403تا448 در Ø‌لّه Ø‌کومت کردند، در تسلط بر این اراضی با ایشان شریک شدند. پس از افول مزیدیان ØŒ بنوالمُنتَفق نیز سهمی به خود اختصاص دادند ولی در 617 خلیفه ناصر توانست رهبران ایشان ØŒ بنو معروف ØŒ را از میان بردارد.

هنگامی Ú©Ù‡ مغولان ØŒ عراق را تسخیر کردند (656)ØŒ بطیØ‌Ù‡ نیز به دست ایشان افتاد، ولی قبایل عرب باز هم به صورت مایة آشوب باقی ماندند. از این تاریخ به بعد، منطقه را «الجزائر» یا («الجَوازِر») خواندند. بطیØ‌Ù‡ در 795به دست تیمور، Ùˆ در 826 به دست ( سلطان ) اُویس از دودمان جلایریان افتاد. در 844 مُشَعشَعیان بر آنجا استیلا یافتند Ùˆ ناØ‌یه در دست ایشان بود تا اینکه در 953 به تصرف سلیمان ØŒ پادشاه عثمانی ØŒ در آمد. ولی Ø‌کومت عثمانیان بر آنجا چندان مستØ‌Ú©Ù… نبود Ùˆ نتوانست چندین امیرنشین عربِ ناØ‌یه را از پای درآورد.

بسیاری از ساکنان آرامی تبار (Ùˆ مسیØ‌ÛŒ ) بابِل (در تألیفات مسلمانان : نبطیان ) مدت مدیدی در بطائØ‌ باقی ماندند، به طوری Ú©Ù‡ بسیاری از منابع ØŒ آنجا را باتلاقهای نبطیان Ù…ÛŒ نامند (ابن منظور، ذیل «بطØ‌ »؛ نیز رجوع کنید به مسعودی ØŒ 1894ØŒ ص 161Ø› مسکویه ØŒ ج 2ØŒ ص 409Ø› مقدسی ØŒ ص 128). مانداییان یا صُبّیان ØŒ (مُغتَسِله ) نیز اØ‌تمالاً از بازماندگان دوران باستان در این منطقه اند ( رجوع کنید به ابن ندیم ØŒ ص 403Ù€404Ø› مسعودی ØŒ همانجا)Ø› این صبّیان هنوز هم در چند نقطه از ماندابها، نظیر سوق الشیوخ ØŒ قلعه صالØ‌ ØŒ Ùˆ در هورالØ‌ُوَیزه (Ø‌َویزه ) یافت Ù…ÛŒ شوند Ùˆ Ø‌ویزه مرکز اصلی ایشان است ( رجوع کنید به دراور در منابع ).

با وجود این ØŒ برخی از عربها نیز در آنجا اقامت گزیدند. ابن رسته Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ قبل از Ø´Ú©Ù„ یافتن بطیØ‌Ù‡ ØŒ یَشکُر، باهِله * Ùˆ بَنوالانَبَر در نزدیکی آن سکونت داشتند. بلاذری به موالی باهلی اشاره Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در زمان مأمون در اغتشاشها به زطها پیوستند. طبری (سلسلة سوم ØŒ ص 1858ØŒ 1898ØŒ 1903) به برخی از باهلیها، Ú©Ù‡ در قرن سوم در عملیات زنگیان به ایشان پیوستند، Ùˆ همچنین به وجود افرادی از بنو عِجل در بطیØ‌Ù‡ اشاره کرده است (سلسلة سوم ØŒ ص 1759). تسلط مزیدیان ØŒ به اØ‌تمال زیاد، به ورود بنی اسد نیز، Ú©Ù‡ به دست ناصر از بین رفتند، انجامیده است . ابن خلدون (ج 6ØŒ ص 12) از ربیعه Ú©Ù‡ بر این منطقه مسلط بوده اند یاد کرده است Ùˆ اØ‌تمالاً منظور او منتفقها بوده اند. ابن بطوطه (ج 2ØŒ ص 2ØŒ4) نیز از خَفاجَه Ùˆ مَعادی نام برده است .

بخش اعظم ساکنان امروزی از عربهای نیمه چادرنشین و کشاورز تشکیل شده که بر مبنای مناسبات قبیله ای سازمان یافته اند. جز معدودی که پیرو مذهب اهل سنت اند، و برجسته ترین ایشان خاندان سعدون است ، بقیه شیعی مذهب اند.

مهمترین قبیله های عرب ساکن منطقه ØŒ Ú©Ù‡ خود به عشیره های متعددی بخش Ù…ÛŒ شوند، عبارت اند از: بنولام ØŒ البو (ابو) Ù…Ø‌مد، ربیعه ØŒ زُبَید، خَزاعِل ØŒ منتفق ØŒ الجزائر، مِعْدان .

اقامتگاههای ساکنان باتلاقها، Ú©Ù‡ گاهی روستایی تشکیل Ù…ÛŒ دهد، معمولاً روی خاکریزها Ùˆ جزیره هایی قرار دارد Ú©Ù‡ هنگام طغیان سالانه کاملاً در آب فرو نمی رود Ùˆ مشتمل بر کلبه های درازی است Ú©Ù‡ از Ù†ÛŒ Ùˆ Ø‌صیرنیی («صَریفه ») ساخته شده است (تزیگر Ø› سلیم ØŒ ج 1ØŒ ص 23Ù€24Ø› نیز رجوع کنید به نولدکه ØŒ در > مجلة شرق شناسی وین < ØŒ ج 16ØŒ ص 198ØŒ Ø‌اشیة 1).

مهمترین Ù…Ø‌صول ماندابها برنج است . Ù…Ø‌صولات دیگر عبارت اند از: جو،ذرت خوشه ای ØŒ ارزن ØŒ عدس ØŒ هندوانه ØŒ خربزه Ùˆ اندکی بامیه Ùˆ پیاز.

نی از جمله منابع درآمد ایشان است که در تمام امورخانگی از آن استفاده می شود و از زمانهای باستان به صورت وسیلة نگارش استعمال فراوان داشته است ( رجوع کنید به > مجلة کتاب شناسی شرق < ، ج 9، ص 190). قلمهای نیینِ واسط در قرون

گذشته ØŒ Ùˆ دزفول در قرن سیزدهم در مشرق زمین بهترین نمونه به شمار Ù…ÛŒ رفت ( رجوع کنید به هوار ØŒ ص 13). Ø‌تی امروزه مقدار معتنابهی Ù†ÛŒ در سال در Ø‌والی چبایش قطع Ù…ÛŒ شود ( تَمس ØŒ ص 60).

بعلاوه ØŒ در آنجا ماهی فراوان یافت Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ هم منبع خوراکی دائمی برای اهالی است Ùˆ هم به بخشهای دیگر صادر Ù…ÛŒ شود. ابن رسته (ص 94) به اهمیت Ù…Ø‌صولات نیین Ùˆ ماهی بطیØ‌Ù‡ اشاره کرده است . در Ø‌ال Ø‌اضر، نیز صید ماهی مایة اشتغال بسیاری از مردم است .

گاومیش منبع ثروت مهمی برای مانداب نشینهای جنوبِ عِماره Ùˆ Ø‌َمّار است . کره ای Ú©Ù‡ از شیر گاومیش گرفته Ù…ÛŒ شود به شهرهای اطراف Ùˆ بغداد صادر Ù…ÛŒ شود. گوسفندداری نیز تا Ø‌دودی معمول است ØŒ Ùˆ گاو در جاهای مختلف ØŒ بویژه در قُرنه ØŒ یافت Ù…ÛŒ شود.

همچنین در آنجا انواع گوناگون مرغان آبی از قبیل یاعو، قو، غاز، اردک ÙˆØ‌Ø´ÛŒ Ùˆ غیره فراوان است Ùˆ دسته های دُرنا، مرغ سقا، مرغ آتشی ØŒ Ù„Ú© Ù„Ú© ØŒ هوبره Ùˆ بوتیمار نیز دیده Ù…ÛŒ شود. بعضی Ø‌یوانات گوشتخوار نیز وجود دارد. شیر، Ú©Ù‡ در دوران باستان Ùˆ بعد از آن در این سرزمین یافت Ù…ÛŒ شده ØŒ آخرین بار در قرن سیزدهم بدان اشاره شده است (لافتس ØŒ ص 242 به بعد). بعلاوه ØŒ تعدادی پلنگ ØŒ شغال ØŒ گرگ ØŒ سیاه گوش ØŒ Ùˆ گربة ÙˆØ‌Ø´ÛŒ





در آن منطقه زندگی Ù…ÛŒ کنند. گله های بزرگِ گراز ÙˆØ‌Ø´ÛŒ در ماندابها دیده Ù…ÛŒ شود.

انبوه بیشمار پشة ریز و درشت مایة مصیبتی جدّی و منبع بیماریهای بومی از قبیل تب نوبه است که عاملی مهم در زوال این منطقه بوده است (سلیم ، ج 2).

منابع : ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب Ø› ابن بطوطه ØŒ تØ‌فة النظار فی غرائب الامصار وعجائب الاسفار المعروفة برØ‌لة ابن بطوطه ØŒ چاپ دفرمری Ùˆ سانگینتی ØŒ پاریس 1853Ù€ 1858ØŒ ص 296Ø› ابن خرداذبه ØŒ المسالک والممالک ØŒ چاپ دخویه ØŒ لیدن 1889Ø› ابن خلدون ØŒ تاریخ ابن خلدون المسمّی بکتاب العبر ØŒ بیروت 1391/1971Ø› ابن رسته ØŒ الاعلاق النفیسة ØŒ چاپ دخویه ØŒ لیدن 1892ØŒ ص 94 به بعد، 186Ø› ابن عبدالØ‌Ù‚ ØŒ مراصدالاطلاع ØŒ چاپ یونبول ØŒ لیدن 1850ØŒ ج 1ØŒ ص 160Ù€ 161ØŒ ج 4ØŒ ص 343ØŒ 348ØŒ Ø‌اشیة یونبول Ø› ابن منظور، لسان العرب ØŒ قم 1363 Ø´ Ø› ابن ندیم ØŒ کتاب الفهرست ØŒ چاپ رضا تجدد، تهران 1350 Ø´ Ø› اسماعیل بن علی ابوالفداء، کتاب تقویم البلدان ØŒ چاپ رینود Ùˆ دسلان ØŒ پاریس 1840ØŒ ص 43ØŒ 51Ø› اØ‌مدبن ÛŒØ‌یی بلاذری ØŒ انساب الاشراف ØŒ ج 4ØŒ 5ØŒ چاپ شلزینگر Ùˆ گوتن ØŒ اورشلیم 1936Ù€ 1938Ø› همو، فتوØ‌ البلدان ØŒ چاپ دخویه ØŒ لیدن 1866Ø› Ù…Ø‌مدباقر جلالی ØŒ موجز تاریخ عشائر العمارة ØŒ بغداد 1947Ø› فیصل سامر، ثورة الزنج ØŒ بغداد 1952Ø› شاکر مصطفی سلیم ØŒ الچبایش ØŒ بغداد 1957Ø› عبدالکریم بن Ù…Ø‌مد سمعانی ØŒ الانساب ØŒ چاپ مارگولیوث ØŒ لیدن 1912Ø› اØ‌مد سوسه ØŒ تطّور ریّ العراق ØŒ 1946Ø› همو، خَزَّن هور (خور) الشُّوَیَجة ØŒ بغداد؛ همو، فی ریّ العراق ØŒ بغداد 1945Ø› سهراب ØŒ صورة الاقالیم السّبعة ØŒ چاپ هانس فون مژیک ØŒ ص 126ØŒ 136Ø› Ù…Ø‌مدبن جریر طبری ØŒ تاریخ الرسل Ùˆ الملوک ØŒ چاپ دخویه .... ( Ùˆ دیگران ) ØŒ لیدن 1879Ù€1901Ø› عباس عزّاوی ØŒ عشائرالعراق ØŒ ج 3Ùˆ 4ØŒ بغداد 1955Ø› عبدالجبار فارس ØŒ عامان فی الفرات الاوسط ØŒ نجف ( 1353 ) Ø› قدامة بن جعفر، کتاب الخراج ØŒ چاپ دخویه ØŒ لیدن 1967ØŒ ص 233ØŒ 236ØŒ 240 به بعد؛ علی بن Ù…Ø‌مد ماوردی ØŒ کتاب الاØ‌کام السلطانیة ØŒ چاپ انگر، بن 1853ØŒ ص 311 به بعد؛ علی بن Ø‌سین مسعودی ØŒ کتاب التنبیه والاشراف ØŒ چاپ دخویه ØŒ لیدن 1894Ø› همو، مروج الذّهب ومعادن الجوهر ØŒ چاپ باربیه دمینار Ùˆ پاوه دکورتل ØŒ پاریس 1861Ù€1877Ø› اØ‌مدبن Ù…Ø‌مد مسکویه ØŒ کتاب تجارب الامم ØŒ ج 2ØŒ چاپ آمدروز، مصر 1333/ 1915Ø› Ù…Ø‌مدبن اØ‌مد مقدسی ØŒ اØ‌سن التقاسیم فی معرفة الاقالیم ØŒ چاپ دخویه ØŒ لیدن 1877Ø› یاقوت Ø‌موی ØŒ معجم البلدان ØŒ چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866Ù€1873ØŒ منابع Ø›

W. F. Ainsworth, A personal narrative of the Euphrates , London 1857; idem, Researches in Assyria, Babylonia and Chaldea , London 1838; Chesney, The expedition of the survey , London 1850; Chiha, La province de Baghdad ,

Cairo 1908; Delitzsch, Assyr. Handwخrterb . Dougherty, The sea land of ancient Arabia , 1933; Drower, The Mandaeans , Oxford 1938; H. Field, Anthropology of Iraq , part I, no.2, 1949; J. B. Fraser, Travels in Koordistan, Mesopotamia , London 1840; S. W. Hellbusch, "Die Kultur der Ma ف dan in Gegenwart und Vergangenheit," Sدmer , XII, 1955; Cl. Huart, Les calligraphes et les miniaturistes de l'Orient musulman , Paris 1908; M. G. Ionides, The regime of the rivers Euphrates and Tigris , London 1937; von Kremer, SBAk. Wien , 1850, 250-254; G. M. Lees and N. L. Falcon, "The geographical history of the Mesopotamian plains," Geographical Journal , CXV  24- 39, CXV  399- 40I, CXX 394-397; G. Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate , 2nd ed., Cambridge 1930, 26-29, 40-43; Seton Lloyd, Twin rivers , Oxford 1934; W. K. Loftus, Travels and researches in Chaldea and Susiana , NewYork 1857; Jacques Jean Marie de Morgan, Dإlإgation en Perse, mإmoires, Paris 1900; Nخldeke, Sketches from eastern history ; Freiherr von Oppenheim, Die Beduinen ,  , Wiesbaden 1952; idem, Vom Mittelmeer zum Persischen Golf ,  , 67-76; August Friedrich von Pauly, Paulys Real-Encyclopجdie der classischen Altertumswissenschaft , ed. G. Wissowa, W. Kroll, and K. Mittelhaus, Stuttgart 1894-1970, Munich 1973-1974; Sprenger, in ZDMG , XV  , 223 ff.; M. Streck, Babylonien nach den Arab. Geographen ; Thesiger, "The Marshes of southern Iraq," Geographical Journal , CXX, part 3 (1954); Tigris Irrigation Department, Baghda  d 1952; Tippetts...[et al.], Study of the lower Tigris Euphrates basin , Baghda  d ; Wellhausen, Das Arabische Reich , 1902; W. Willcocks, Irrigation of Mesopotamia , London 1917; Woolley, Ur of the Chaldees , 1938.

/ اشترک Ùˆ صالØ‌ علی ØŒ تلخیص از ( د. اسلام ) /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1452
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست