بشکَرْدی (یا بَشاکِردی ) ، نامی عامّ برای گویشهایی که در جنوب شرقی ایران از بندر عباس به سوی مشرق به آنها سخن گفته می شود و حدّ فاصلی میان گویشهای فارس و لارستان از سویی و زبان بلوچی از سوی دیگرند.
تاکنون پژوهش فراگیر و عمیقی دربارة این گویشها انجام نگرفته است . نخستین بار، فلویر ، که در سفر خود از بندر جاسک تا اقصای بلوچستان ، در1293 از آبادی بشکرد نیز دیدن کرده بود، واژه هاو جمله هایی از گویشهای بشکردی نقل کرد (ص 467 به بعد). گرشویچ ، پس از سفر خود در منطقة بشکردی زبان در1335 ش ، شماری واژه و بعضی نکات صرفی و نحوی بشکردی و گویشهای وابسته را در مقالاتی چند ذکر کرده است . در1354 ش ، شروو مواد اندکی را که در بندر میناب و در جزیرة هرمز در 1351 ش گرد آورده بود، منتشر کرد.
اصطلاح «بشکردی » اختصاص به گویش ناحیة بشکرد (یا بَشاکِرد) ندارد. منطقة گویشی بشکردی در مغرب و در جنوب شرقی به مناطق بلوچی زبان محدود است . خویشاوندان گویشی دورتر بشکردی در مغرب ، گویش لارستانی و در آن سوی خلیج فارس ، در شبه جزیرة مُسَنْدَم گویش کومْزاری اند. بنا بر پژوهش گرشویچ ، این تقسیمات فرعی در بشکردی و گویشهای وابسته قابل تشخیص اند: 1) گویشهای بیرون از خودِ بشکرد، شامل رودباری (در رودبار، در شمال غربی بشکرد؛ مرکز آن : کَهْنوج )، بَندری ، یعنی گویش اَوَزی / اِوزی بندرعباس (منسوب به اِوَز در لارستان )، احتمالاً گویش جزیرة هرمز، مینابی و رودانی (در بِرِنتین ، در شمال شرقی میناب )؛ 2) بشکردی شمالی ، شامل گویشهای رامِشک ، گِرون و دَرزَه در مشرق ، گویشهای سَردَشت ، اَنگُهران ، بیوِرچ و بِشنو در جنوب غربی ، و گویشهای دُورکان ، گِشمیران و ماریچ در شمال ؛ 3) بشکردی جنوبی ، در جنوب حوزة بشکردی شمالی ، شامل گویشهای شاهْ باوِک ، گراهون ، پیرُو، پارمونت ، گَوافر.
بشکردی جزو گروه معروف به «زبانهای ایرانی جنوب غربی » است (در بارة ویژگیهای این گروه رجوع کنید به مقاله های مایرهوفر و ویندفور ، که تحول آواشناختی و صرفی و نحوی زبان «ایرانی آغازین » یا «ایرانی باستان » را به زبانها و گویشهای کنونیِ همان گروه بررسی کرده اند). برای جدیدترین بررسی تطبیقی گویشهای بشکردی از حیث آواشناسی و صرف و نحو رجوع کنید به مقالة مشروح شروو در ایرانیکا ، ذیل واژه .
منابع :
(1) R. A. Floyer, Unexplored Balu chistan , London 1882; (2) I.Gershevitch, "The alloglottography of Old Persian," TPS (1979), 114-190; (3) idem, "Amber at Persepolis," in Studia Classica et orientalia Antonino Pagliaro oblata , Rome 1969a, II, 167-251; (4) idem, The Avestan hymn to Mithra, Cambridge 1967a; (5) apud M. Schwartz, Studies in the texts of the Sogdian Christians , Ph. D. dissertation, Berkeley 1967b; 6- apud R. E. Emmerick, Saka grammatical studies, Oxford 1968, 103; (7) idem, "A Bahuvr hic past-tense construction," Cahiers Ferdinand de Saussure , 41, 1987, 75-86; (8) idem, "The crushing of the third singular present," in M. Boyce and I. Gershevitch, eds., W. B. Henning memorial volume , London 1970a, 161-174; idem, "Dialect
(9) variation in early Persian," TPS (1964c), 1-29; (10) idem, "Etymological notes on Persian mih , naxc § r , be ga ne , and b ma r ," in Dr. J.M. Unvala memorial volume , Bombay 1964b, 89-94; (11) idem, "Genealogical descent in Iranian," Bulletin of the Iranian Culture Foundation , 1/2 (1973),. 71-86; (12) apud G. Morgenstierne, Etymological vocabulary of the Shughni group, Wiesbaden 1974; (13) idem, "Iranian chronological adverbs," G. Redard , ed., in Indo-Iranica. Mإlanges prإsentإs ب Georg Morgenstierne , Wiesbaden 1964a, 78-88; (14) idem, "Iranian nouns and names in Elamite Garb," TPS (1969b) 165-200; (15) idem, "Iranian words containing-a § n-,"in C. E. Bosworth, ed., Iran and Islam, in memory of tho late Vladimir Minorsky , Edinburgh 1971, 267-291; (16) idem, "Island Bay and the Lion, " BSOAS, 33 (1970b), 82-91; (17) idem, "Notes on the toponyms A sh and Nisa ," Iran , 10 (1972), 124-125: idem, "Outdoor terms in Iranian," in W. B. Henning and E. Yarshater, eds., A locust's leg. Studies in honour of S. H.Taqizadeh , London 1962a, 76-84; (18) idem, Philologia Iranica , ed., N. Sims- Williams, Wiesbaden 1985; (19) idem, "Sissoo at Susa," BSOAS , 19 (1957), 317-320; (20) idem, "The Sogdian word for `advice', and some mu documents," Central Asiatic journal , 7 (1962b), 77-95; (21) apud J. Elfenbein, A vocabulary of Marw Baluchi , Naples 1963, 15, 30-31, 74; (22) idem, "Travels in Bashkardia," Royal Central Asiatic Society journal , 46 (1959), 213-224; (23) idem, "Vis § a pa," in Voprosy iransko § i obshche § filologii , Tiflis 1977, 62-69; (24) M. Mayrhofer, in Compendium Linguarum Iranicarum, ed. R. Schmitt, Wiesbaden 1988, forthcoming, and G. Windfuhr, ibid.; (25) P. O. Skj × rv , "Notes on the dialects of Minab and Hormoz ," Norwegian journal of linguistics (NTS) , 29 (1975), 113-128.