اقراض در اصل جايز است، ليكن با پيدايى عوارضى، واجب، مستحب و يا حرام مىشود. قرض دادن به مؤمن، بويژه نيازمند، مستحب مؤكّد است.(1)قرض دادن اگر مصداق كمك به گناه باشد حرام است(--> قاعده اعانت). اقراض مال يتيم حتّى براى ولىّ او نيز حرام است، مگر مصلحت يتيم در آن باشد، و در صورتى كه حفظ مال وى متوقّف بر اقراض باشد واجب است(2)( -->قرض).
اقران
اَقران: همسالان.
از آن در باب طهارت بحث شده است.
به قول مشهور، زن مبتدئه(--> مبتدئه)چنانچه بيش از ده روز خون ببيند و براى او تشخيص حيض(--> حيض)بودن آن از استحاضه(--> استحاضه)به صفات و نيز عادت خويشاوندان ممكن نباشد، براى تشخيص نوع خون، بايد به همسالان خود رجوع كند و عادت آنان را عادت خود قرار دهد.(1)
اقرأ
اَقرَاء: داراى قرائت نيكوتر.
از آن به مناسبت در باب صلات سخن رفته است.
در صورتى كه اولياى ميّت، متعدّد و همه آنها صلاحيّت اقامه نماز بر او را داشته باشند، به قول مشهور، اقرأ مقدّم است، حتّى اگر ديگرى افقه(--> افقه)يا از نظر سِنّى بزرگتر باشد.(1)به قول مشهور اگر نمازگزاران در انتخاب امام جماعت اختلاف كنند، اقرأ مقدّم است(2)و اين ترجيح از باب افضليّت و استحباب است، نه وجوب.(3)
اِقرَاء؛ سوره --> عَلَق؛ سوره
اقرب
اَقرَب: از الفاظ فتوا.
واژه اقرب بيانگر فتواى فقيه و نشان دهنده اين است كه به نظر او، حكم مورد فتوا به جهت قوّت دليل از جهت سند