حدود (جمع حد) به كيفرهايى اطلاق مىشود كه شارع مقدّس براى برخى گناهان مقرّر كرده است(--> حدود). اقامه حد عبارت است از جارى ساختن كيفر مقرّر بر مجرم از سوى كسى كه اهليّت آن را دارد. از آن در باب حدود بحث شده و احكام آن افزون بر اين باب، در باب جهاد نيز آمده است.
اقامه كننده حد:جارى كردن حدود، وظيفه امام معصوم عليه السّلام و نائب او و در عصر غيبت به نظر مشهور، وظيفه فقيه جامع الشرايط است. در صورت عدم حضور امام عليه السّلام يا حضور حضرتش ليكن بدون سلطنت و حاكميّت ظاهرى، به قول مشهور مولا مىتواند بر بنده خويش حدّ جارى كند.(1)در جواز اقامه حدّ توسط پدر بر فرزند و شوهر بر همسرش اختلاف است.(2)اگر حاكم حدّ قتل يا قطع عضو را جارى كند، سپس خطاى حكم او آشكار شود ـ مانند آنكه فسق شهود(--> فسق)معلوم گردد ـ ديه آن از بيت المال داده مىشود و برحاكم يا عاقله(--> عاقله)او چيزى نيست.(3)
اقامه حد:حاكم در اقامه حدودى كه حق خداوند است، مانند زنا مىتواند به علم خود عمل كند، ليكن در حدودى كه حقّ مردم است، مانند قذف(--> قذف)مطالبه صاحب حق شرط است(4)( --> حق). حد با وجود شبهه ساقط مىگردد، مانند توهّم حلال بودن گناه ارتكابى توسط مجرم جاهل(5)يا فرار شهودى كه بر ارتكاب جرم گواهى دادهاند.(6)
در حدود، كفالت(--> كفالت)و نيز شفاعت ـ براى اسقاط آن ـ پذيرفته نيست