مراد از اسوه، مالى است كه بستانكاران به نسبت حقّ خود، در آن سهيم هستند و قاضى آن را به نسبت سهم هريك، ميان ايشان تقسيم مىكند. گاهى نيز اسوه وصف بستانكار قرار گرفته و گفته مىشود«أُسوَةٌ مَع الغُرَماء»كه منظور يكى از بستانكاران است.
عنوان ياد شده در بابهايى مانند حج، تفليس و مضاربه آمده است.
مال در دو صورت اسوه غرما قرار مىگيرد:
1. پس از حكم قاضى به ممنوعيّت فرد ورشكسته از تصرف در اموالش( --> حجر)كه در اين صورت، مال مفلَّس به نسبت سهم هريك از طلبكاران، ميان آنان تقسيم مىشود(1)( --> تفليس).
2. پس از مرگ بدهكار كه در اين صورت، آن مقدار از تَرَكه( --> تركه)كه مقابل بدهى وى قرار دارد اسوه غرما است.(2)
اسهال-->مبطون
اسير
اسير: نيروى به اسارت در آمده در جنگ.
عنوان اسير بر هر نيرويى كه در حال نبرد يا پس از آن به اسارت يكى از دو جبهه متخاصم درآمده است اطلاق مىگردد؛ خواه مرد باشد يا زن، خردسال باشد يا بزرگسال. بر زن و كودك اسير «سَبىّ» نيز اطلاق شده است. جايگاه اصلى بحث، باب جهاد است؛ هر چند از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات و صوم نيز سخن رفته است.