مفهوم اول:استسلاف به مفهوم سلف خواستن( --> بيع سلف)در باب تجارت و اطعمه و اشربه به كار رفته است.

خريدن كالا از فروشنده با اين شرط كه او در معامله ديگرى، از خريدار چيزى را به سلف بخرد جايز است.(1)به سلف معامله كردن آب انگور كراهت دارد.(2)

مفهوم دوم:استسلاف به معناى پيش دريافت جزيه( --> جزيه)قبل از حلول سال با رضايت دو طرف در باب جهاد به كار رفته است.

استسلاف جزيه براى حاكم اسلامى جايز است؛ ليكن اگر ذمّى( --> اهل ذمّه)قبل از حلول سالِ جزيه بميرد مال دريافتى به وارث او بازگردانده مى‌شود و در صورت مسلمان شدن او در بين سال، در اينكه همه مال دريافتى به او بازگردانده مى‌شود يا به نسبت باقى مانده از سال، اختلاف است.(3)

مفهوم سوم:استسلاف به معناى قرض گرفتن( --> قرض)در باب زكات و حج به كار رفته است.

تقديم زكات( --> زكات)پيش از رسيدن زمان پرداخت آن به عنوان قرض جايز است. بنابر اين، اگر مأمور جمع آورى زكات پيش از رسيدن وقت آن، آن را براى مستحق زكات قرض بگيرد، در صورتى كه قرض دهنده و مستحق، در زمان وجوب پرداخت زكات، واجد شرايط زكات دادن و زكات گرفتن باشند، مالك مى‌تواند آن را به عنوان زكات قرار دهد.(4)

بر كسى كه براى حج، استطاعت( --> استطاعت)ندارد، امّا توان قرض گرفتن دارد، استسلاف واجب نيست.(5)

استسلام

استسلام: تسليم شدن.

از آن به مناسبت در باب جهاد و حدود سخن گفته شده است.

استسلام نسبت به سه چيز است:

1. جان:تسليم شدن انسان در برابر متجاوزى كه قصد كشتن او را دارد، جايز

• (1)الحدائق‌الناضرة 20/ 80
• (2)النهاية/ 591
• (3)جواهرالكلام 21/ 260
• (4)المبسوط 1/ 228
• (5)298 .