جنابت كه به نظر مشهور مستحبّ نفسى است، امّا براى نماز، واجب مىشود. براى عكس مسئله نيز مىتوان از مثال ياد شده استفاده كرد؛ بدين معنا كه بنابر قول به وجوب نفسى غسل جنابت، غسل واجب نفسى است، ليكن براى نماز مستحب، مستحب غيرى مىشود.
2. وجوب تخييرى و استحباب:مانند آزاد كردن بنده در كفّاره افطار عمدى روزه ماه رمضان كه به عنوان يكى از افراد واجب تخييرى، واجب است، امّا از جهت رجحان داشتن بر دو عِدل ديگرِ واجب تخييرى، يعنى دو ماه روزه گرفتن و اطعام شصت مسكين، مستحب است.(3)
احكام:از كلمات برخى فقها بر مىآيد كه ترك مستحب، مكروه است،(4)ليكن بسيارى آن را مكروه نمىدانند.(5)
استحباب مراتبى دارد. انجام دادن پارهاى اعمال مستحب، مورد تأكيد شارع مقدّس قرار گرفته است كه از آن به «مستحب مؤكّد» تعبير مىشود.(6)
مقدّمه مستحب ـ بنابر قول به ملازمه بين مقدّمه و ذى المقدّمه ـ مستحب است(7)و قطع عملِ عبادى مستحب پس از شروع آن ـ بويژه نماز، و روزه در بعد از ظهر ـ مكروه است، مگر در حج و عمره و به قول مشهور در اعتكاف( --> اعتكاف)پس از گذشت دو روز از اعتكاف كه اتمام عمل در آنها واجب است.(8)
استحداد
استحداد: زدودن موهاى زايد بدن با تيغ يا غير آن.
از آن در باب نكاح سخن رفته است.
زن پس از دريافت مهر( --> مهر)نمىتواند از همبستر شدن همسرش با خود جلوگيرى كند. در وجوب مهلت دادن به وى جهت استحداد و آراستن خويش، اختلاف است.(1)
در عدّه وفات( --> عدّه)حداد( --> حداد)و خوددارى از زينت بر زن واجب است،