لفظ جلاله اللّه(--> لفظ جلاله)را دارد يا نه، ميان معاصران اختلاف است.(1)
آرنج
آرنج: محل اتّصال بازو و ساعد/ انتهاى ساعد.
در اينكه ابتداى آرنج، انتهاى ساعد يا ميان بازو و ساعد است، اختلاف است.(1)احكام آن در بابهاى طهارت، صلات، حج، قصاص و ديات آمده است.
هنگام شستن دست در وضو، آغاز كردن از آرنج واجب است.(2)شستن دست تا آرنج براى غسل دهنده ميّت پس از هر غسل از غسلهاى سه گانه(--> غسل ميّت)مستحب است.(3)همچنين استلام حجر الاسود(--> استلام)با دست چپ براى كسى كه دست راستش از آرنج قطع شده، مستحب است.(4)
قصاصِ قطع دست از آرنج، قطع دست جنايتكار از آرنج است،(5)ولى ديه آن، ديه دست(--> دست)مىباشد؛ ليكن برخى علاوه بر آن، ارش (حكومت) را نيز ثابت دانستهاند.(6)ديه شكستن، تَرَك برداشتن، آشكار شدن، كوبيده شدن، در رفتن و جابه جا شدن استخوان آرنج، همان ديه استخوان است(7)( -->استخوان). برخى گفتهاند: ديه شكستن استخوان آرنج، يك سوم ديه دست است و درصورت بهبود يافتن، يك پنجم آن (صدمثقال شرعى طلا) و در صورت خرد شدن، يك سوم ديه نفس، يعنى 333 دينار و يك سوم دينار و در صورت بهبود يافتن، چهار پنجم ديه خرد شدن و ديه جابه جا شدن آن پنجاه دينار و ديه در رفتنِ آن، سى دينار است.(8)
آروغ
آروغ: باد معده، برآمده از گلو.
از آن به مناسبت در باب صوم و اطعمه و اشربه سخن گفته شده است.