حاكم و زمامدار در مواردى است كه از سوى خداوند نصبى صورت نگرفته باشد؛ زيرا زمامِ نوعى از قدرت و رياست، مانند امامت و ولايت معصومان عليهم السّلام، تنها در دست خداوند متعال است كه بر حسب قابليّت و شايستگى واقعى معصومان با نصب خاصّ از جانب او به ايشان تفويض مىشود. در اين گونه موارد، پذيرش ولايت فردِ منصوب از جانب خداوند و بيعت با او بر مردم واجب است.
نوعى ديگر از قدرت و رياست ـ كه تنها در عصر غيبت امام زمان عجّل اللّه فرجه الشّريف ممكن و متصوّر است ـ با نصب عام از سوى خداوند به فرد واجد شرايط عطا مىگردد؛ بدين معنا كه فردى خاص از جانب خداوند تعيين نمىگردد؛ بلكه صفات و ويژگيهايى كه حاكم و رهبر امّت اسلامى بايد دارا باشد به گونه عام بيان مىگردد كه ممكن است در يك عصر مصاديق متعدّدى براى آن وجود داشته باشد. در اين گونه موارد، براى انتخاب رهبر از ميان افراد واجد شرايط به آراى عمومى رجوع مىشود.(1)
مورد ديگرى كه برخى براى رجوع به آراى عمومى ذكر كردهاند، جايى است كه در شريعت حكم خاصّى براى آن بيان نشده است، و از آن به «منطقة الفراغ» (جاى خالى) تعبير شده است. در اين گونه موارد بر حسب اقتضاى زمان و مصالح عمومى، مجلس قانونگذارى، مانند مجلس شوراى اسلامى ـ كه اعضاى آن با رجوع به آراى عمومى انتخاب مىشوند ـ قوانين مورد نياز را كه مخالفتى با قوانين ثابت در شريعت نداشته باشد، وضع مىكند.(2)
آرد
آرد: نرمه غلاّت.
از آن به مناسبت در بابهايى مانند طهارت، صلات، زكات، تجارت و كفّارات سخن رفته است.
طهارت:اگر از آرد نجس نان تهيّه و در آب كرّ قرار داده شود، چنانچه آب به همه اجزاى آن برسد، پاك مىگردد.(1)