نام کتاب : شرح و تفسیر دعای ابوحمزه ثمالی نویسنده : ایزدی، عباس جلد : 1 صفحه : 166
انسان سالك الى اللّه از خانۀ نفس
و هواهاى نفسانى خارج مىشود و به سوى خدا سير و سلوك مىنمايد.
مرحوم نراقى مىفرمايد:
«امّا الشّهادة فى سبيل اللّه لم يبق فى
القلب غير حبّ اللّه و خرج حبّ الدّنيا و المال و الولد» [1]:
(اما شهادت در راه خدا عبارت است از
گرفته شدن روح درحالىكه در دل غير از دوستى خدا چيزى باقى نمانده و محبت دنيا و
مال و اولاد از دل بيرون رفته است.»
غالب بر دلهاى اهل تقوا،ترس از سرانجام
كار.
كمال الدين ابن ميثم بحرانى در شرح نهج
البلاغه مىفرمايد:«غالب بر دلهاى اهل تقوى ترس از خاتمه و سرانجام كار است و
بالاترين اقسام ترس،ترس از عاقبت و سرانجام كار،در مورد افرادى است كه از سابقه
خود ترسان هستند و اين نگرانى برخاسته از كمال معرفت آنها است.»
مطابق تحقيق ابن ميثم،عاشقان و صلحا و
متقين كه ترس از سوء خاتمه،راحتى را از آنها سلب كرده است،در دو رتبه هستند:رتبه
پائين،كسانى كه از خطر عاقبت مىترسند،رتبه بالاتر،افرادىاند كه از عاقبت خود
نگرانند كه آيا در لوح محفوظ، قلم تقدير الهى آنها را در ديوان سعادتمندان يا در
زمره شقاوتپيشگان ثبت فرموده است.
ابن ميثم مثال اين دو گروه را چنين بيان
مىكند:«كه بر فرض دو كس از ناحيه پادشاه نامهاى براى آنها آمده،احتمال اينكه در
نامه موجبات بىنيازى آنها باشد و يا حكم اعدام آنها باشد،هر دو وجود دارد،آن
دو،قلبشان در طپش است،يكى به فكر اين است كه نامه را كه مىگشايد برايش چه چيز
ظاهر مىشود و آن ديگرى در اين انديشه است كه آيا ملك هنگام نوشتن نامه در حال غضب
بوده يا در حال رضا،