responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیست گفتار اخلاقی - عرفانی نویسنده : ایزدی، عباس؛خزائلی، محمدعلی    جلد : 1  صفحه : 64

اتّحاد عاقل و معقول‌

از آنچه گفتيم معلوم شد كه بعضى علم را صورت حاصل از معلوم، پيش عالم مى‌دانند و علم شخص عالم، مثل نقش نقّاش است كه ديوار صاف و صيقلى را رنگ‌آميزى و نقّاشى مى‌كند و همان‌طور كه اجسام نقّاشى مى‌شوند، نفس انسان هم با علوم آشنا مى‌شود و از آنها كيف نفسانى پيدا مى‌كند و علوم عوارض ثابت نفس مى‌شوند؛ اما به نظر بعضى ديگر، حقيقت علم با حقيقت نفس متّحد مى‌شود و قوّه عاقله با معقول و معلوم خود يكى مى‌شود.[1] براساس اين ديدگاه، علم از مقوله كيف نفسانى نيست و به مرحله جوهر مى‌رسد، نه اينكه فقط عرض روح باشد و اين‌گونه نيست كه فقط نقشى بر صفحه نفس باشد؛ بلكه نفس با وجود ذهنى معقول متحد مى‌شود و به تعبير ظريف‌تر اتحاد عاقل به معقول است و دوگانگى بين عالم و معلوم معقول نيست؛ زيرا نفس انسانى مجرد است و با دانش و بينش، گسترش وجودى پيدا مى‌كند و با آن متحد مى‌شود و شايد از فرمايش امير المؤمنين (ع) بشود اين استفاده را كرد كه مى‌فرمايد:

كلّ وعاء يضيق بما جعل فيه إلاّ وعاء العلم فانّه يتّسع؛ [2] هر ظرفى به سبب مظروف خود تنگ مى‌شود و ظرفيت آن تمام مى‌شود، جز ظرف علم كه با اندوخته‌هاى علمى گسترش و توسع وجودى پيدا مى‌كند.

اولين كسى كه مذهب اتحاد عاقل با معقول را اختيار كرد، حكيم بزرگ مكتب مشّاء، فرفوريوس، است كه مى‌گويد نفس به لحاظ شدّت لطافت و كمال رقّت


[1] نهاية الحكمة، مرحله يازدهم، فصل دوم فى اتحاد العالم بالمعلوم و هو المعنون عنه باتحاد العقل بالمعقول.

[2] نهج البلاغه، حكمت 205.

نام کتاب : بیست گفتار اخلاقی - عرفانی نویسنده : ایزدی، عباس؛خزائلی، محمدعلی    جلد : 1  صفحه : 64
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست