نرسد، دِیۀ
زِیادِی دارد و اگر کسِی به او بگوِید: «من تو را در
بِیمارستان معالجه مِیکنم تا بهبودِی پِیدا کنِی»، کافِی
نِیست. ولو اِینکه او بهبودِی پِیدا مِیکند و صد هزار
تومان زِیادِی هم عاِیدش مِیشود، حقّ اوست؛ چون
جناِیتِی واقع شده است و دِیهاش مثلاً صد و پنجاه هزار تومان بوده
است و تمام مخارج بِیمارستانِ او پنجاه هزار تومان مِیشود، باِید
صد هزار تومان اضافه به او بدهد.
اِینها
دستوراتِی است که انسان همِیشه باِید رعاِیت کند و اسلام در
موضوع دِیه و قصاص، مانند ساِیر احکامش خِیلِی توجّه دارد.
احکام کشتن و مجروح کردن حِیوانات
حتِّی اگر انسان حِیوان
دِیگرِی را بزند و بکُشد، ِیا مجروح کند، ِیا او را ناقصالأعضا کند، در شرع اسلام حکمش وارد است؛ آن
حِیوان سه حالت دارد: ِیا مأکولاللّحم است ِیا اِینکه مأکولاللّحم
نِیست؛ و در صورت دوّم ِیا قابل تزکِیه است ِیا نه. حِیوانات
مأکولاللّحم ِیعنِی خوردن گوشتشان حلال است؛ مثل گاو، گوسفند و شتر که
خوردن اِینها حلال است. اگر شخصِی شتر ِیا گوسفند ِیا گاو شخص
دِیگرِی را کُشت، ِیکوقت به طرِیقِی کُشته است که آن
حِیوان قابل استفاده است و انسان مِیتواند از گوشت و پوست او استفاده
کند، ِیعنِی آن را ذبح شرعِی کرده است، در اِین صورت لازم
نِیست از عهدۀ قِیمت آن بر بِیاِید؛ زِیرا
اِین حِیوانِی را که به اِین طرِیق کشته است، گرچه تصرّفِی
در آن شده، ولِی از مالِیّت صاحبش خارج نشده است. لذا در اِین صورت
باِید تفاوت بِین قِیمت زنده بودن و کشته شدن را که به آن «أرش»
مِیگوِیند، به صاحبش بدهد؛ مثلاً شتر زنده ده هزار تومان مِیارزد
و شتر کشته هشت هزار تومان مِیارزد، باِید قِیمت کرد و تفاوت
بِین حالت زنده بودن و کشته شدن به ذبح شرعِی را که دو هزار تومان
است، به صاحبش بدهد.