responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 687

موضوع:كار، بهره‌وري و نماز

تاريخ پخش: 76/02/11

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

در محضر مبارک همکاران آموزش و پرورش هستيم (دبيران تعليمات ديني و امور تربيتي) بينندگان بحث را روز کارگر مي‌بينند. روز کارگر و روز معلم. من مقداري راجع به کار و مقداري راجع به معلم و مطهري صحبت مي‌کنم. ستاد نظارت بر تعليمات ديني حرکتي را شروع نموده که ان شاء الله مبارک خواهد بود.

1- نماز و كار

موضوع بحث: کار و تعليم و تربيت. در اسلام کار عبادت و عبادت کار است. اين شعار را فراموش نکنيم: «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» منظور از خير العمل، نماز است. اذان به عبادت «کار» گفته است. پس نماز کار است. از طرف ديگر کار هم عبادت است: قَالَ الصَّادِقُ(ع): «الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» (كافي/ج‌5/ص‌88) کسي که براي خرجي زن و بچه‌اش کار مي‌کند مثل مجاهد في سبيل الله است. عرق کارگر مثل خون شهيد است.
تحليل و تفسير «خَيْرِ الْعَمَلِ»: همه کار مي‌کنند و بايد ديد «خَيْرِ الْعَمَلِ» کدام کار است:

2- معيارهاي بهترين كار بودن نماز

1- توجه به وقت: بهترين کار اين است که در وقتش انجام شود، ازدواج مقدس است. به شرطي که در وقتش واقع شود. معلم و کارگر بايد به موقع سرکار حاضر شوند. نماز بايد سر وقت خوانده شود. اسلام راجع به وقت خيلي عنايت دارد. يک ثانيه قبل وقت افطار کنيم، روزه باطل است. يک ثانيه قبل از وقت نماز خواندن، موجب بطلان نماز است. اگر هم به تأخير بيفتد، قرآن مي‌فرمايد: (فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ) (ماعون /5-4). واي بر نمازگزاراني که در نمازشان «ساهُونَ» هستند. در کنز الدقايق راجع به «ساهُونَ» آمده است: «ساهُونَ» يعني کساني که نمازشان را در اول وقت نمي‌خوانند. واي به حال آنها! يعني کارهاي ديگر را مهمتر از نماز مي‌داند. اگر به يکي قول دادي که مثلا فلان ساعت با او ملاقات کني، ولي دير کني، به او استخفاف نموده‌اي. تأخير نماز يعني استخفاف به نماز.
محصلين بايد بدانند که وقت يادگيري دوران نوجواني است. طلبه‌ها بايد بدانند که تا 35 سالگي اگر ملا شدند… بعد از اين سنين انسان در جا مي‌زند. وقتمان را تلف نکنيم. شخصي قبل از حاضر شدن غذا هر روز 5 دقيقه مطالعه مي‌کرد، اين‌ها را نکته برداري مي‌کرده و در کتابي به نام «5 دقيقه‌هاي قبل از غذا» آنها را نوشته است (صرفه جويي در وقت) يکي از تفسيرهاي «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» وقت است. و تأخير کردن (وقت) از گناهاني است که انسان از آن توبه نمي‌کند. چون آن را گناه نمي‌داند. فکر مي‌کنيم، فقط گناه دزدي است. اصلا روايت داريم: رييس دزد کسي است که از نمازش بدزدد. بخيل بودن فقط در مال نيست. حديث داريم: بخيل ترين آدمها کسي است که در سلام کردن بخل کند.
کارگران و معلمين عزيز از کار جيم نزنيد. ما در خواص هم داريم که مثلا به نماز مي‌رود، بعد از تمام شدن نماز جيم مي‌شود. نماز اداره و کار 5 تا 10 دقيقه بايد باشد. مقام معظم رهبري نماز ظهر و عصر را 10 دقيقه مي‌خوانند و نماز مغرب و عشاء را 40 دقيقه (با دعا و تعقيبات). وقتي علتش را پرسيدم، گفتند: چون در نماز ظهر کساني که به من اقتدا مي‌کنند کارهاي مملکتي دارند، بايد به مردم برسند.
2- آگاهي: يک کارگر اگر آگاه باشد، خيلي مهم است. بيشتر حوادث و تصادفات و سوانح سوختگي ناشي از عدم آگاهي است. مثلا خانم نمي‌دانسته که نبايد در چراغ روشن نفت ريخت. در نماز هم بايد آگاهي داشت.
در حديث داريم: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع): «الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ» (كافي/ج‌5/ص‌150) اول مسائل را ياد بگيريد، بعد تجارت کنيد. در رساله مي‌خوانيم: بر هر مسلمان واجب است که مسائل مورد نيازش را ياد بگيرد. يعني: آگاهي.
قرآن مي‌فرمايد: (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‌ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون) (نساء /43) وقتي حال نداري، نماز نخوان. وقتي مست هستيد نماز نخوانيد. تا اينکه بفهميد که چه مي‌گوييد. يعني در نماز بايد فهميد که چه مي‌گوييم. حديث داريم: از نماز آن مقداري قبول مي‌شود که با حواس جمع خوانده شود. از قسمت پوسته نماز کسي مصرف نمي‌کند. نمازهاي ما پوسته هستند. کسي که به مکه مي‌رود قبل از حج چه کتابهاي مربوط به اعمال حج را مطالعه کند. خدا يک متلک تندي در قرآن به ما مي‌گويد، مي‌فرمايد: حيوانات و هستي همگي سبحان الله مي‌گويند و مي‌دانند که چه مي‌گويند؛ (كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبيحَهُ) (نور /41). آن وقت چقدر زشت است که يک پرنده بداند و ما ندانيم.

3- توجه به مكان مناسب

3- مکان: از چيزهايي که در توليد مؤثر است مکان است (سالن کار، رنگ، هوا، نور و…) براي نماز هم بهترين مکانها مسجد است. قرآن مي‌فرمايد: (يا بَني‌ آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) (اعراف /31) زينت هايتان را به مسجد ببريد. بچه‌هاي ما عروسي را بيشتر از مسجد دوست دارند. چون در عروسي همه لباسهاي قشنگ پوشيده و خوشحال هستند. ولي در مسجد همه لباس مشکي پوشيده و گريه مي‌کنند.
مساجد بايد جاذبه داشته باشند. دبير تعليمات ديني بايد آدم خوش قيافه‌اي باشد. ما 124 هزار پيامبر داشتيم، هيچکدام کچل نبودند. بايد خوش اخلاق باشند. جلد کتاب تعليمات ديني بايد قشنگ باشد. زنگ تعليمات ديني بايد بهترين زنگ‌ها باشد. معلم اين درس هم بايد اطلاعاتش زياد باشد و هم بتواند طنز بگويد. در نماز بايد آرامش داشت. و لذا رو به باد، در مسير سيل و… نماز خواندن مکروه است. حديث داريم: اگر ادرار داريد، نماز نخوانيد. حتي اگر به نماز اول وقت و جماعت هم نرسيد. ادرار کنيد و بعد نماز بخوانيد.
نماز چند نفر قبول نيست. يکي نماز کسي است که در حال فشار ادرار خوانده شود. کفش قاضي نبايد تنگ باشد چون روي مغزش و قضاوتش اثر مي‌کند. ما براي بازديد از بهترين مسجدي که اخيرا ساخته بودند رفتيم (بهترين مهندسي‌ها و…) اما وقتي خواستيم نماز بخوانيم، ديدم که بخاري‌هاي آن رو به قبله است. رو به آتش نماز خواندن بسيار مکروه است. چند وقت پيش جايي بوديم که همه مهندس بودند. در آنجا گفتم: اصول مهندسي روي سه چيز است: 1- طرح را از آفريده‌هاي الهي بگيريم (مثل طرح هواپيما از پرنده) يا از خود انسان بگيريم (موقعيت چشم) 2- طرح را از فطرت بگيريم. 3- طرح را از مکتب بگيريم.
4- شرايط خاص خانوادگي (دارا بودن دختر يا پسر و…).
کسي که در روستا است آپارتمان نمي‌سازد. در شهرهاي شلوغ بايد آپارتمان ساخت نه در روستا. مثلا ساخت آشپزخانه اُپن مال ما مسلمانها نيست. مال کساني است که عفت و حجاب نمي‌فهمند. مال کساني است که اگر مردي زنشان را ببيند برايشان فرقي نمي‌کند. آشپزخانه اُپن يعني چه؟ يعني هر که مي‌آيد خانم شما را ببيند؟! تو که سيگار مي‌کشي و سرفه مي‌کني يعني دستگاه طبيعت تو با دود بد است، نبايد بکشي. چند صد حديث در مکتب ما راجع به مهندسي است. دانشکده معماري و… بايد اين حديث‌ها را در کتاب تعليمات ديني آموزش دهند. تعليمات ديني دختر و پسر با هم فرق کنند. دانشجويان دختر کتاب «حقوق زن» مرحوم مطهري را بخوانند. به حضرت عباس(ع) بهتر از معارف موجود است. علم مفيد علمي است که: تنبل را زرنگ کند، بد اخلاق را خوش اخلاق کند، ترسو را شجاع کند، گنهکار را متقي کند و… علي(ع): «ثمرة العلم العبادة» (غررالحكم/ص‌64) حديث داريم که پيغمبر(ص) هر روز اين دعا را مي‌خواندند: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ» (منيةالمريد/ص‌210) پناه مي‌برم از علمي که فايده‌اي ندارد.

4- توجه به پوشش، نظافت و كار جمعي و جهت دار

4- لباس: براي هر کاري لباس خاصي لازم است. امام زين العابدين(ع) براي نماز لباس خاصي مي‌پوشيدند؛ لباس احرام، لباس جنگ، کفن، لباس نوزاد، لباس عروس، هديه لباس به بي لباسها. بهداشت لباس، دوخت لباس، فرم لباس، رنگ لباس، جنس لباس، به اينها بايد عنايت شود. لباس کار بايد سبک باشد.
5- نظافت: شهري که تميز است، اداره تميز، خانه تميز، اتاق تميز و مسجد تميز همگي جاذبه دارند. و لذا حديث داريم: کسي که با لباس آلوده نماز بخواند در قبولي نمازش اثر دارد. داريم: در نماز جماعت به جاي سجده فوت نکنيد (در صورت خاکي بودن) خاک به چشم بغلي مي‌رود. پاهايتان را بشوييد.
6- کار بايد دسته جمعي باشد. برخي به من مي‌گويند: شما با اين همه سفر چگونه به کارهايت مي‌رسي. مي‌گويم: کارها بايد با هم انجام شود. مثلا در امر تفسير نمي‌شود گفت: مثلا براي نوشتن 12 تفسير 4 نفر انتخاب کرده هرکدام 3 تفسير بنويسند. بلکه همگي دور هم مي‌نشينيم و با هم تفسير مي‌کنيم. مثلا در مورد کتابهاي مرحوم مطهري (52 عدد) يک نفر که نمي‌تواند همه را بخواند، هر نفر يکي را بخواند و فکرها و مطالعات را با هم به کار ببريم. خلاصه کتاب را بنويسيم. ايجاد رقابت و کار دسته جمعي در توليد مهم و مفيد است.
7- جهت گيري: کار ممکن است خيلي انجام شود، ولي جهت گيري آن درست نيست. مثل تبليغات اين بانکها. من به يکي از بانکها پيشنهاد کردم براي تبليغات يک ميليون نوار بخرد و در آن اسرار نماز را ضبط کنند: چگونه نماز بخوانيم؟ چرا نماز بخوانيم؟ و روي آن بنويسند اهدايي بانک فلان. يک مسجد در راه بسازيد و با کاشي کاري روي آن بنويسيد: اهدايي بانک فلان به مسافرين عزيز. تو تبليغ کردي و مردم هم نمازشان را خوانده‌اند. ما بايد جهت بدهيم. اينکه مي‌گويند «حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ» نماز بهترين کار است، چون نماز جهت دارد. (رو به قبله) وقتي براي دخترت گوشواره مي‌خري، بگو: وقتي مي‌خرم که نمازت درست باشد، نمره‌ات 20 باشد. به کارهايمان جهت بدهيم.

5- نماز و احترام به حقوق و دقت در كار و مسئوليت

8- احترام به حقوق ديگران: «خَيْرِ الْعَمَلِ» نماز احترام به حقوق ديگران است. مثلا اگر يک مسئول مملکتي وارد مسجد شود و يک نوجوان را از جايش بلند کنند و او را بنشانند، نمازش باطل است. اين حفظ حقوق مهم است. در نماز که بهترين عمل است، اگر نخ دکمه دزدي باشد، نماز باطل است. آن وضو، خاک تيمم و…
9- مسئله دقت: کارگران عزيز بايد در توليد جنس‌ها دقت کنند. جنس ايراني بايد بهترين جنس‌ها باشد. تمدن ما چند قرن قبل از عربي‌ها است. ما قالي توليد مي‌کرديم و آنها در خواب بودند. در دايرة المعارف اروپا کلمه حمام دويست سال قدمت دارد. در حالي که 1400 سال پيش ما حمام داشتيم. ايراني مي‌تواند کارش خوب باشد. کاگر عزيز ما مي‌توانيم. پس دقت کنيم. نماز خير العمل است. چرا؟ چون در نماز دقت وجود دارد. اگر به اندازه سر سوزن جاي وضو شسته نشود، وضو باطل است. يک کلمه نماز را اگر بتواني درست بگويي و غلط بگويي نماز باطل است. اين دقت است.
10- احساس مسئوليت، اتمام کار: کار را بايد درست انجام داد. خيلي کارها ناقص انجام مي‌شود. چرا اين طور است. تمامش کنيد. ما يک سفري به هندوستان داشتيم، يک مشت دانشجو در آنجا بودند. گفتم: چند سال است که اينجا هستيد؟ گفتند: 6-5 سال. گفتم: شما هنوز مهندس نشديد؟ بعد يک قصه از آيت الله العظمي گلپايگاني براي آنها گفتم: شخصي به خانه ايشان مي‌آمد و براي صغيرها پول مي‌گرفت. تند تند مي‌آمد و پول مي‌گرفت. يک بار آيت الله گلپايگاني به او گفت: شما 20 سال است که از من پول مي‌گيريد! اين صغيرها کبير نشدند. شما 12 سال در هندوستان هستيد، هنوز مهندس نشديد، بابا 4 سال بس است. در حوزه هم همين طور است، مي‌شود 15 ساله مجتهد شد.
وقتي براي اميرالمؤمنين(ع) بيت المال را مي‌آوردند، ناراحت بود. سريع نماينده‌ها را صدا مي‌کردند و بيت المال را تقسيم مي‌فرمودند. بعد جاي بيت المال را جارو مي‌کرد و 2 رکعت نماز مي‌خواند. بعد مي‌فرمود: الحمد لله که زود تقسيم کردم.
برخي، اموال را چند سال نگه مي‌دارند. اسلام گفته: اگر در زمين سه سال کشاورزي نشود بايد آن را به کس ديگري داد. نبايد زمين معطل بماند. ما گاهي اوقات خيلي سست هستيم. کارگر بايد دلش بسوزد. معلم بايد دلش بسوزد. يک روز آيت الله العظمي گلپايگاني مي‌گفت: من وقتي مي‌فهمم طلبه‌ها درس نخوانده‌اند به قدري غصه مي‌خورم که از غصه تب مي‌کنم. يعني اين سوز چيز ديگري است. خداوند به موسي(ع) فرمود: مي‌داني چرا تو را پيغمبر کردم؟ گفت: نه. گفت: در تو يک سوزي بود که در ديگران نبود. خداوند شهيد مطهري را رحمت کند. يک بحث دارد به نام «درد و بي درد» قديمي‌ها وقتي مي‌خواستند به کسي فحش دهند مي‌گفتند: ‌اي بي درد. يعني بي تعهد. يعني کسي که غصه نمي‌خورد. معلم بايد با خدا رابطه‌اش زياد باشد. مطهري گريه‌ها داشت. از گريه‌هاي مطهري خاطره‌هاي زيادي داريم. من يک هفته در اهواز در خدمت ايشان بودم. نمازهاي طولاني داشت. نماز باحال، در نماز شب گريه‌ها مي‌کرد. مقام معظم رهبري تعريف مي‌کرد: مرحوم مطهري در مشهد در خانه ايشان رفته بودند. يک گريه‌هايي در نماز شب داشتند که خانم آقا مي‌گويند: چيه؟ آقا مي‌گويند: آقاي مطهري نماز شب مي‌خوانند. بايد از درون پر باشيم تا از بيرون عزيز باشيم.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 687
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست