responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 467

موضوع بحث: انسان نمونه 1

تاريخ پخش: 07/05/61

بسم اللّه الّرحمن الّرحيم

«الحمدلله رب العالمين و صل اللّه علي سيّدنا و نبيّنا محمّد و علي اهل بيته و لعنة اللّه علي اعدائهم اجمعين»

ماه رمضان تمام شد و باز قرار شد كه شب‌هاي جمعه در خدمت شما باشيم. مقداري تحليل درباره جملات دعاي مكارم الاخلاق تحت عنوان انسان نمونه، انسان ايده آل و اينكه براي انسانيت خود از خدا چه بخواهيم، موضوع بحث ماست.

1- عمر جهت‌دار

بهترين موضوع بررسي دعاي مكارم الاخلاق است. جملاتش در ماه شريف رمضان گفته شد و الآن به اين جمله امام زين العابدين رسيديدم كه مي‌فرمايد: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ. . . وَ عَمِّرْنِي مَا كَانَ عُمُرِي بِذْلَةً فِي طَاعَتِكَ، فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ»(صحيفه سجاديه، دعاى 20) خدايا تا زماني كه عمر من بذله در طاعت باشد به من عمر بده، بذله به لباس كار مي‌گويند و حديث داريم كه انسان نبايد لباس مهماني و لباس كارش يكي باشد. پس خدايا به من عمر بده به شرطي كه تمام عمرمن در راه بندگي تو باشد. يعني خدايا عمر جهت دار به من بده. بعضي دعا مي‌كنند كه: خدايا! طول عمر به من بده، يعني بدون جهت. . . تاكنون40 هزار ليتر آب خورده است، مي‌خواهد بيش‌تر بخورد.
اگر انسان نداند كه براي چه آمده و موجودي مصرفي باشد و رشدش به جاي رشد انسانيت ابزاري باشد و هدفش به جاي هدايت، رفاه باشد و تكاملش به جاي انساني، ماشيني باشد و فارغ التحصيلي‌اش مهره‌ي دست ابرقدرت‌ها باشد، اين زندگي ارزش ندارد.
انسان اگر زندگي‌اش هدفدار باشد، استراحت كردنش هم طاعت است، چون براي لذت بردن نيست، بلكه براي اين است كه انرژي بگيرد تا بتواند دوباره كار كند و خوابش هم عبادت مي‌شود. تفريح هم عبادت مي‌شود. همچون ماه رمضان است. بيش‌تر افراد فقط ماه رمضان را ماه عبادت مي‌دانند و وقتي ماه رمضان تمام شد، گويي عبادت كردن هم تمام شده است. پس مي‌گويد: خدايا! مرا طوري قرار ده كه تمام عمرم بذله‌ي درعبادت باشد.

2- عمري كه چراگاه شيطان باشد

«فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي» پس اگر عمر من چراگاه شيطان است مرا مرگ بده. خصوصيات چراگاه: 1- در و دروازه ندارد. 2- چراگاه عامل تقويت و رشد است. 3- چراگاه خودش پايمال مي‌شود. 4- بالاخره هم رها مي‌شود. 5- چراگاه، هر روزي در اختيار يك نوع حيواني است و در چراگاه حيوان راحت مي‌چرد.
امام(ع) مي‌فرمايد: خدايا اگر عمر من چراگاه شيطان است، در و دروازه ندارد، هر چيزي مي‌خواهد بر فكر و روح و قلب من اثر مي‌گذارد، مثلاً كسي بيايد به من بگويد فلاني در مورد تو چنان گفت و مرا غيض فرا بگيرد و باعث شود مرتكب تهمت و غيبت و دشنام بشوم، خدايا پس اگر عمر من اين گونه است اين عمر را از من بگير.
خدايا اگر زندگي، خانه، مدرك دكترا و تحصيلات دانشگاه و حوزه‌ي من، و وجود من عامل تقويت شيطان‌ها و شيطان بزرگ آمريكاست يا شيطان‌هاي كوچك منافقين است، آگاهانه يا ناآگاهانه، چه بخواهم و چه نخواهم، اگر عمر من چنين است، خدايا مرا مرگ بده.
حيوان كه در چراگاه مي‌آيد از آن استفاده مي‌كند ولي آن را له مي‌كند. شيطان‌ها و طاغوت‌هاي انسي و جني از وجود ما، شهوت، قدرت و غضب ما استفاده مي‌كنند و ما را له مي‌كنند. وقتي غضب يا شهوت ما تحريك مي‌شود و ما شهوتراني مي‌كنيم، مثل اناري كه آبش خورده مي‌شود و له شده‌اش دور انداخته مي‌شود، مي‌مانيم. نكته‌اي در اين ميان بگويم كه البته دور انداختن و نخوردن دانه‌هاي انار صحيح نيست. در حديث داريم آب انار را نخوريد چون معده را دباغي مي‌كند. آقاي آلكسيس كارل هم در كتابي سفارش مي‌كند كه انار را با هسته بخوريد. آب انار جذب بدن مي‌شود ولي هسته آن خير و هسته‌ي انار به كناره‌هاي روده ماليده مي‌شود و مثل جارو كه به زمين مي‌زنيد يا ريگ كه ظرف را تميز مي‌كند، روده را شستشو مي‌دهد. پس شيطان هم مثل حيواني است كه در چراگاه مي‌چرد و از علف استفاده مي‌كند، كودش را مي‌ريزد و زمين را له مي‌كند و مي‌رود. بعضي شيطان‌ها هم با ما همين كار را مي‌كنند. طاغوت تا مي‌شد از زور و قساوت و هيبت و جسارت و سنگ دلي نصيري رئيس ساواك استفاده كرد. بعد همين طاغوت وقتي آب و عصاره‌ي نصيري را كشيد وي را به زندان انداخت، بعد هم به دست انقلابيون ما اعدام شد.
تمام شاه‌ها همينطور هستند. هر ساعت كه بله قربان گفتن و اطاعت صدام از آمريكا كم‌تر شود، از جسارت و قدرت صدام در مقابل جمهوري اسلامي استفاده مي‌كند و وقتي صدام گفت: نه! او را كنار مي‌گذارد و يك شاپور بختيار مي‌آورد.
شيطان‌ها هم از رده‌هاي پايين سرباز و ارتش و فرهنگي و آخوند درباري مي‌گيرند و از اين‌ها براي تقويت خودشان استفاده مي‌كنند و بعد هم رهايشان مي‌كنند. بچه‌ها هم همينطور هستند. دختر و پسر از جهيزيه و پول و نام و همه چيز پدر استفاده مي‌كنند، وقتي خوب شيره‌ي پدر را كشيد و پول پدر مرتع آقازاده شد و خوب استفاده كرد و نفس پدر تنگ آمد، پدر را تحويل قبرستان مي‌دهد و مي‌رود به دنبال زندگي خودش و همه همينطور هستند.
تنها دوستي كه انسان را رها نمي‌كند خداست. حتي زن و شوهر و حتي پدر و پسر همديگر را رها مي‌كنند.
له شدن و پايمال شدن، يعني همان موقع لگدكوب مي‌شود، ولي رها شدن مربوط به آينده است. در همان وقتي كه خودش رشد مي‌كند، چراگاه را لگدكوب مي‌كند. مثل بچه، همان وقتي كه شير مي‌مكد و موجب رشد بچه است، عامل ضعف مادر هم هست. در همان زماني كه شيطان‌ها از عمر ما بهره مي‌برند ما ضعيف مي‌شويم، اما رها شدن مربوط به آينده است.
مسئله‌ي بعدي، اين است كه در چراگاه هر روز يك نوع حيواني مي‌چرد. كسي كه دستش در دستان خدا نيست، هر روز دستش در دست كسي است. خدايا نكند يك روز دوست بر من سوار بشود و مرا به فلان مركز فساد ببرد. يك روز پدر مرا منحرف كرد يا امروز گناه كردم به خاطر مشتري و فردا به خاطر دوست. اگر عمر انسان چراگاه شيطان بشود، انسان هر روز در اختياركسي است و مشغول گناه است.
مطلب بعد اينكه حيوان در چراگاه با آرامش مي‌چرد، يعني چراگاه را از آن خودش مي‌داند. خدايا نكند شيطان‌ها با خيال راحت از من استفاده كنند. كاش يك تنه‌اي به شيطان بزنم و نگذارم شيطان راحت باشد. ممكن است افسار من در دست شيطان باشد ولي گاهي هم لگدي بزنم و مثل چراگاه راحت نباشد.
ما دو رقم شيطان داريم: يكي شيطان خانه دار و ديگري شيطان دوره گرد.
بعضي شيطان‌ها خانه دار هستند كه خدا مي‌گويد: (فَهُوَ لَهُ قَرينٌ) (زخرف /36) يعني در روح انسان چنان رخنه كرده كه ديگر طرف با او كاري ندارد. يعني دائماً شيطان با اين هاست و اين به خاطر بدي انسان است. اين‌ها آدم‌هاي فاسد هستند. اما برخي مؤمن هستند و شيطان اين‌ها را تكان مي‌دهد و حتي اين‌ها را سست مي‌كند و مي‌اندازد، ولي نمي‌تواند دروجودشان رخنه كند. كه قرآن مي‌گويد: (إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطان تَذَكَّرُوا) (اعراف /201) يعني شيطان با اين‌ها قرين نشده بلكه «مَسَّهُمْ» يعني اين‌ها را مس مي‌كند و تكان مي‌دهد، و فوراً «ذَكَّرُوا» متوجه مي‌شود و به خدا پناه مي‌برد.

3- نيت در عمل مهم است

چگونه عمر انسان در راه خدا باشد؟ حداقل با نيت. درباره‌ي نيت، اسلام بسيار سفارش كرده است. ارزش كارها به نيت است. من اين مسئله را مكرراً در سخنراني‌ها گفته‌ام كه چاقوكش شكم پاره مي‌كند، جراح هم همينطور. ازچاقوكش هزار تومان مي‌گيرند و به جراح هزار تومان مي‌دهند. هر دو هم كار واحدي را انجام داده‌اند، ولي نيت اولي كشتن بوده و نيت دومي بهبود مريض بوده است. نيت شكل كار را تغيير مي‌دهد، حديث داريم، علت اين كه افرادي هميشه در جهنم مي‌سوزند اين است كه نيت اين‌ها اين بوده كه هر چه عمر دارند، بدي كنند. برخي گناه مي‌كنند، ولي بنا ندارند كه همواره گناه كنند.
در توضيح المسائل امام اين مسئله هست كه اگر كسي گناه مي‌كند و درصدد است تا گناه را رها كند و بناي ادامه ندارد، به اين‌ها نهي از منكر واجب نيست، بلكه نهي از منكر در جايي واجب است كه انسان احتمال بدهد اين فرد همچنان مي‌خواهد گناه كردن را ادامه بدهد.
سؤال مي‌كند كه اين فرد 50 سال گناه كرد، چرا بايد تا ابد در آتش جهنم بسوزد؟ امام مي‌فرمايد: به اين دليل كه اين فرد نيت كرده بود كه اگر 2000 سال هم عمر كند باز به گناه كردن ادامه بدهد. مثلاً شما يك چاقوكش را موقع چاقو كشيدن و وقتي دست به چاقو برده گرفتار مي‌كني و حتي مانع آسيب رساندن او به غير مي‌شوي و او را در زندان مي‌اندازي ولي مي‌داني اين شخص هر وقت از زندان رها بشود، باز هم به كار خودادامه مي‌دهد. حالا اگر شما بداني كه اين فرد هر وقت از زندان آزاد شود باز به كار خود ادامه مي‌دهد، هيچ وقت او را آزاد نمي‌كني. ما مي‌توانيم با نيت خود تمام عمرمان را در راه خدا باشيم. آقازاده چرا درس مي‌خواني؟ نيت تو خدمت به خلق و جامعه است؟ اگر اينطور است بايد هر وقت بتواند و فرصت داشته باشد به جامعه خدمت كند.
خدا مرحوم رجايي را رحمت كند. نظر ايشان اين بود كه هر سال دولت تمام نيروي خود را بر روي يك استان متمركزكند. مثلاً يك سال بر روي استان سيستان و بلوچستان متمركز شود و راه سازي استان، اقتصاد، كشاورزي و صنعت استان را بازسازي نمايند و يا همين بازسازي مناطق جنگي را در پيش بگيرد.
همين امروز ما ميليون‌ها جوان داريم كه اگر فرصت داشته باشند مي‌توانند بدون هيچ امكاناتي به جامعه خدمت كنند. مثل همين بازسازي مناطق جنگي و حتي اگر هيچ ماشيني هم نداشته باشيم، همين نسل جوان مي‌توانند با چنگ و دندان جاده بسازند. اين نيرو، نيروي بسيج است، فقط بايد نيروها بسيج بشوند.

4- نيت مؤمن از عملش بهتر است

انسان تنها با نيت مي‌تواند تمام عمرش در راه باشد. و لذا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ»(كافى، ج‌2، ص‌84) نيت مؤمن از عمل او بهتر است، زيرا انسان در عمل گاهي به خاطر وجود موانع موفق نمي‌شود، ولي هيچ مانعي بر سر راه نيت نيست. شما مي‌توانيد با نيت و آرزو چشم انداز خيلي دوري را ببينيد، اما در عمل اينطور نيست. چون نيت و آرزو مرزي ندارد. من ممكن است آرزو داشته باشم 100 جلد كتاب بنويسم، ولي در عمل موفق به نوشتن يك كتاب هم نشوم. بنابر اين مؤمن بايد هميشه چشم انداز خود را از راه نيت تقويت كند. آن وقت انسان چه به هدفش برسد و چه نرسد در راه خداست. اگر نيت شما خدمت به جامعه اسلامي باشد فيزيك يا شيمي هم بخوانيد در راه خدا هستيد، و كسب و كار هم برايتان عبادت مي‌شود.
حال چگونه مي‌شود عمر انسان بذله‌ي در طاعت باشد؟ اختيارش در دست خود انسان است و همان مسئله‌ي نيت است و هر كس قدرت دارد نيت خود را اصلاح كند. البته پاك كردن نيت كار دشواري است. اخلاص عمل از خود عمل به مراتب دشوارتر است.
چگونه مي‌شود شيطان عمر انسان را چراگاه خودش نمايد؟

5- شيطان دوستانش را مي‌ترساند

1- از راه خوف: يعني ترساندن. مي‌گويد: اگر بروي جبهه ممكن است شهيد شوي! خوب افتخار است. التيماتُمي كه بگين داد چقدر مسخره بود! چقدر اين‌ها احمق هستند. امتي كه در اصفهان وقتي امام مي‌فرمايد به جبهه‌ها برويد اين قدر جمعيت در سپاه پاسداران مي‌ريزند كه سپاه پاسداران حتي براي اسم نويسي و اعزام به جبهه امكانات ندارد، ملتي كه وقتي 10 نفر مي‌خواهند 50 نفر مي‌روند، بگين مي‌گويد نياييد كه ممكن است شما را بكشيم؟
كسي كه در آب شيرجه مي‌زند، اگر يك نفر به او بگويد: «ممكن است به بدن شما ترشح بشود. » خنده‌اش مي‌گيرد.
قرآن مي‌گويد: (إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ) (آل عمران /175) شيطان دوستان خودش را مي‌ترساند. پس معلوم مي‌شود تمام كساني كه مي‌ترسند بروند جبهه از دوستان شيطان هستند. چون قرآن مي‌گويد: فقط شيطان است كه دوستان خودش را مي‌ترساند. امام را نمي‌ترساند، چون امام 18سال پيش فرمود: به جدم از مرگ نمي‌ترسم. امام در مسجد اعظم قم به مناسبت 15 خرداد تاريخي سخنراني داشت، مي‌گفت: چند سرهنگ نيمه شب مرا گرفتند و داخل ماشين نشاندند. يك سرهنگ اين طرف من نشست و ديگري طرف ديگر و اين سرهنگ‌ها شبانه مي‌ترسيدند ولي من نترسيدم. چون: «يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ» يعني شيطان دوستش را مي‌ترساند. پس اين‌هايي كه از رفتن به جبهه مي‌ترسند در رفتار و نظر خود تجديد نظر كنند كه نكند از دوستان شيطان باشند. آن وقت در مقابل گروهي اولياءالله و گروهي اوليائ شيطان هستند.
(الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيمٌ) (آل عمران /172) كساني كه دعوت خدا و رسولش را پذيرفتند «مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيمٌ» بعد از اين كه به آن‌ها زخم شمشير اصابت نمود. . .
برخي مي‌گويند: مسعود رجوي، كلي زندان رفته يا بني صدر كلي مطالعه داشت يا فلان شخص و فلان انقلابي نما يا انقلابي واقعي چنين و چنان بود. اين آيه جواب تمام انقلابي‌ها را مي‌دهد. انقلابي‌هايي كه پوچ در مي‌آيند. آيه مي‌گويد كساني كه به خدا و رسول جواب مثبت مي‌دهند، وقتي خدا و رسول مي‌گويد بدويد مي‌دوند، نه حتي وقتي كه سالم هستند، بلكه وقتي كه گلوله و شمشير به آن‌ها اصابت كرده است، اجر عظيم برايشان قرار مي‌دهيم.
اين آيه قصه‌اي دارد. زمان پيامبر جنگي بود كه حضرت در آن حضور داشت، پس از زد و خورد مدتي جنگ دشمن عقب نشيني كرد. وقتي نشسته بودند بدن برخي از مؤمنين پاره شده بود و مشغول مداوا بودند. مخبر آمد و گفت: اين‌ها كه عقب نشيني كرده بودند، دوباره برگشتند. پيامبر فرمود: مسلمان‌ها دشمن برگشته است، اين‌ها دوباره پانسمان را رها كردند و با بدن خونين به فرمان پيامبر پا به ميدان گذاشتند كه حتي علي بن ابيطالب چندين جاي بدنش خوني بود و خون از بدنش مي‌چكيد ولي زره را پوشيد و حمله كرد.

6- خوب بودن در آينده و تقوا شرط است

در همين بين آيه نازل شد كه آن كساني كه به پيامبر جواب مثبت مي‌دهند، با اين كه به بدنشان زخم شمشير اصابت كرد و نمي‌گويد: كساني كه خوب هستند، بلكه دو شرط ديگر هم اضافه مي‌كند و آن اين كه براي كساني كه بعد از اين هم خوب باشند و براي آن‌هايي كه با تقوي باشند، اجر عظيم قرار مي‌دهيم. يعني حتي همراه رسول بودن با بدن خوني هم كافي نيست، بلكه علاوه بر اين‌ها خوب بودن در آينده و تقوا هم شرط است.
پس زندانيون و انقلابي‌هايي كه عاقبتشان هم خوب باشد و متقي باشند، اجر دارند. اما اگر كسي در راه خدا تكه تكه هم بشود، ولي زحمتش را مثل گاو 9 من شير ده به هدر بدهد فايده ندارد.
در ادامه مي‌فرمايد: (الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُم فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ) (آل عمران /173) محسنين چه كساني هستند؟ كساني كه «قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ»
شايعه پراكنان و عوامل نفوذي دشمن داخل سپاه اسلام مي‌آمدند و مي‌گفتند: اسرائيل هواپيمايش خيلي مهم است. مي‌گفت: ما خدا داريم، وظيفه داريم، خدا با متقين است. خدا نگفته با هواپيما است، نگفته با كشتي است. موسي هيچ نداشت و فرعون همه چيز داشت. پيغمبر اسلام هم هيچ چيز نداشت ولي دشمنانش همه چيز داشتند. يوسف هيچ چيز نداشت و زليخا همه امكاناتي داشت. رهبر انقلاب هم چيزي نداشت ولي شاه همه چيز داشت. ارتش آمريكا در زمان ما از ارتش ابرهه در زمان پيغمبر اسلام قوي‌تر نيست. ولي قرآن مي‌گويد: (تَرْميهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ) (فيل /5-4) خدا پرنده‌هايي رافرستاد كه زير منقارشان چيزهايي از عدس بزرگ‌تر و از نخود كوچك‌تر بود، وقتي به اين‌ها مي‌خورد مثل كاه جويده مي‌شدند. اين‌هايي كه سوار فيل بودند و مي‌خواستند خانه خدا را خراب كنند، به چنين سرنوشتي دچار شدند.
«إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُم» بلندگوها و تبليغات خارجي و راديوها و مجله‌ها و روزنامه‌ها و ايادي داخلي «إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ» پس «فَاخْشَوْهُم» يعني از اين‌ها بترسيد، چون دشمنان عليه شما اقدام مي‌كنند، اما اين‌ها مي‌خنديدند «فَزادَهُمْ إيماناً» و ايمانشان بيش‌تر مي‌شود. «وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ» و مي‌گويند: ما خدا را داريم و خدا خوب وكيلي است. (فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظيمٍ إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ) (آل عمران /175-174) هر كس در جبهه بترسد يا پدرو مادري كه به فرزندش اجازه ندهد و بترسد كه به جبهه برود. . .
البته مسائل عاطفي هم درست است. امام حسين(ع) هم وقتي علي اكبر را به جبهه مي‌فرستاد دلش سوخت، آن هم علي اكبري كه از هر جهت شبيه پيامبر بود. دل سوختن اشكالي ندارد، چون وقتي حسين(ع) بدن قطعه قطعه علي اكبر را ديد گفت: خاك بر سر دنيا بعد از تو. عاطفه اشكالي ندارد ولي ترس چرا.
بعد قرآن مي‌گويد: (وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً) (آل عمران /176) آن‌هايي كه در كفر عجله مي‌كنند و به اين و آن ملحق مي‌شوند، ناراحت نباش كه نمي‌توانند هيچگونه ضرري به تو بزنند.

7- زينت دادن به كارها و غرور توسط شيطان

راه دوم كه عمر انسان چراگاه شيطان مي‌شود، از راه تزيين است. يعني شيطان مي‌آيد چيزي را در نظر انسان زينت مي‌دهد، خيلي كارت خوب بود، هيچ كس مثل تو نيست. (و زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ) (انعام /43) (زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ) (غافر /37) آن قدر مي‌گويند بله قربان فكر مي‌كند همه‌ي كارهايش درست است. چون از فرعون مي‌ترسند همه مي‌گويند بله قربان، او هم فكر مي‌كند همه‌ي كارهايش درست است.
راه سوم از راه غرور است. (وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً) (نساء /120) شيطان غير از غروز به اين‌ها وعده‌اي نمي‌دهد. اگر اين كار را انجام دهي در شهر محبوبيت پيدا مي‌كني و مي‌تواني نيروها را به خودت جذب كني و تشكيل دسته بدهي و ارگان داشته باشي و. . .
(إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِيائِهِمْ) (انعام /121) ما دو گونه الهام داريم: گاهي الهام از جانب خدا به بندگان خوبش است. مثل ماجراي حضرت موسي كه خدا مي‌فرمايد: (وَ أَوْحَيْنا إِلى‌‌ام مُوسى) (قصص /7) به مادر موسي الهام كرديم كه صندوق چوبي بسازد و موسي را در آن بگذارد و به نيل بيندازد كه قصه‌اش طولاني است.
گاهي هم الهام شيطاني است. يعني: «وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِيائِهِمْ» مثل كاخ واشنگتن كه محل اجتماع شيطان هاست. شيطان مرموزانه به اوليائش وحي مي‌كند. شيطان به دل كافرين و منافقين وحي مي‌كند و حرام زادگي را به آن‌ها مي‌آموزد. آن وقت مي‌گويند منافقين چگونه موفق مي‌شوند، خيلي هم موفق نمي‌شوند.
مي گويند شيطان به حرام زاده‌اي گفت: هر دو برويم حرامزادگي كنيم، ببينيم شعاع كار كداممان بيش‌تر است. حرام زاده رفت سخن چيني كرد و دو نفر را تحريك كرد و به جان هم انداخت و چاقوكشي كرد. و ديگري را عصباني كرد و به ديگري فحش داد و شب طوماري آورد كه من چنين فسادهايي انجام دادم. شيطان گفت من صبح تا به حال فقط موفق شدم زن و مردي را تحريك كنم تا اين‌ها زنا كنند. حرام زاده گفت: من اين همه فساد كردم آن وقت تو فقط يك زنا به وجودآوردي؟ شيطان گفت من يك حرام زاده به وجود آوردم كه روزي 100 فساد مثل تو انجام مي‌دهد و اين واقعيت است. «إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِيائِهِمْ» آدم‌هايي هستند از شيطان بدتر و قرآن هم به اين‌ها گفته است. پس انسان هم ممكن است شيطان باشد. هر كس كار شيطان را انجام دهد و غرور بدهد، تمجيد كند، آن‌هايي كه جاويد شاه و اعلي حضرتا و زكي شوكتا مي‌گفتند آن‌ها هم فرقي نمي‌كنند، هر كسي شما را تمجيد كند، شيطان است. انسان‌هاي چاپلوس هم همينطور هستند و كار افراد متملق تفاوتي نمي‌كند و همان كار شيطان است.
خدايا عمر ما را چراگاه شيطان قرار نده و اگر اينطور است به ما مرگ بده.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 467
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست