responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2388


1- حفظ ایمان در محیط کفر و شرک
2- اصلاح جامعه فاسد، نه هضم شدن در جامعه
3- خاطره یک نوجوان از نماز در سفر
4- مؤمن واقعی، الگوساز، نه الگوپذیر
5- هجرت از شهر به بیابان و بی‌آبی
6- خط ویژه خداوند برای امام حسین علیه‌السلام
7- تجلیل از فداکاران تاریخ در قرآن کریم

موضوع: مقایسه اصحاب امام حسین و اصحاب کهف
تاريخ پخش: 01/07/97

بسم الله الرحمن الرحيم
«و له الحمد بعدد ما احاط به علمه»

در قرآن سوره‌ای به نام سوره کهف هست که فیلمش را یکوقتی تلویزیون نشان داد، اصحاب کهف. عصر فکر می‌کردم، قرآن را باز کردم دیدم تقریباً در دو صفحه از اصحاب کهف تجلیل کرده است. خدا هم که تعریف می‌کند گاهی با یک کلمه تعریف می‌کند. (وَ إِبْراهِيمَ الَّذِي‌ وَفَّى‌) (نجم /37) ابراهیم وفادار بود. (وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ‌) (طه /13) به موسی می‌گوید: من تو را انتخاب کردم. این حدود دو صفحه قرآن از اصحاب کهف تعریف کرده چه بود. جملاتی که هست می‌گوید: (إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ) (کهف /13) اینها جوانمرد بودند. حدیث داریم «فتیه» از فتی، جوان، نه یعنی سنشان جوان بود، جوانمرد بودند. چون بعضی پیر هستند اما جوانمرد هستند. اسم اصحاب کهف را فتیه، جوانمرد گذاشته است. حالا می‌خواهیم مطابقت کنیم. جوانمرد‌های اصحاب کهف با جوانمردهای کربلا، هفتاد و دو تن! «فتیةٌ» جوانمرد بودند.

1- حفظ ایمان در محیط کفر و شرک

دوم می‌گوید: «آمَنُوا» ایمان آوردند. کجا ایمان آوردند؟ در دنیای شرک، همه منطقه مشرک بودند، چند تا جوانمرد ایمان آوردند. یعنی چه؟ یعنی در محیط فاسد هضم… بگویید… نشدند! من اینجا یک جمله بگویم. طوری گوش بدهید که بتوانید نقل کنید. من هم سعی می‌کنم طوری بگویم که… بعضی بحث‌ها مثل مغز بادام است، آدم هم پای درخت می‌خورد و هم به آن طرف دنیا صادر می‌کند. بعضی بحث‌ها مثل آبگوشت است، فقط در آشپزخانه می‌شود خورد، بروی صادر کنی هم سرد می‌شود و هم می‌ریزد. مغز بادامی حرف بزنیم و شما هم دل بدهید. مثل من نباشید، من چند هزار ساعت در ماشین نشستم چون دل ندادم هنوز رانندگی بلد نیستم. اگر سی ساعت دل می‌دادم راننده شده بودم. این نیم ساعت را دل بدهید. نیم ساعت پنج دقیقه‌اش رفت. اصحاب کهف «فتیةٌ» جوانمرد بودند. این یک مورد. 2- «آمنوا» در محیط مشرک ایمان آوردند. ما در قرآن سه رقم آدم داریم. آدم‌هایی که در جامعه فاسد آب می‌شوند. هر شایعه‌ای را گوش می‌دهد، هر فیلمی را می‌بیند، هر حرفی را می‌زند، هر حرفی را گوش می‌دهد. مثل هوا، هوا شل است در هر ظرفی شکل همان ظرف می‌آید. مثل آب، آب شل است و در هر ظرفی شکل همان درمی‌آید. قرآن می‌گوید: یکی از دلایلی که افراد جهنم می‌روند، می‌گویند: ما در جامعه آب شدیم. کمک کنید، خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو… آیه‌اش چیست خواهی نشوی رسوا؟ آیه ‌اش این است (وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ‌ الْخائِضِين‌) (مدثر /45) اهل بهشت از اهل جهنم می‌پرسند: (ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَر) (مدثر /42) چطور شما جهنمی شدید؟ می‌گویند: به چهار دلیل. 1- (قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ) (مدثر /43) پا بند نماز نبودیم و گاهی می‌خواندیم و گاهی نمی‌خواندیم. دیگر چه؟ (وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ) (مدثر /44) کار به فقرا نداشتیم. دیگر چه؟ «وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ‌ الْخائِضِينَ‌» با هر سازی می‌رقصیدیم. می‌گفتیم: حالا که احتکار می‌کنند، ما هم یک خرده احتکار کنیم. حالا که گران شده، رفته کود بخرد، کود گوسفند برای یک باغچه کوچک، می‌بیند خیلی زیاد است. می‌گوید: مگر نمی‌بینی دلار گران شده است. دلار گران شده چه کار به کود گوسفند دارد؟ می‌گوید: حالا که بکش بکش است من هم می‌کشم. «وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ‌ الْخائِضِينَ‌»

2- اصلاح جامعه فاسد، نه هضم شدن در جامعه

یک عده جوان‌ها در جامعه آب می‌شوند. این یک گروه هستند. یک عده جوان در جامعه فاسد هم باشند خودشان را حفظ می‌کنند مثل اصحاب کهف، جامعه همه مشرک و منحرف بودند این چند جوان گفتند: ما در جامعه هضم می‌شویم. بلند شویم بیرون برویم در غار زندگی کنیم و دینمان را حفظ کنیم. اصحاب کهف! بعضی نه فقط دینشان را حفظ کنند. اصلاً دین دیگران را هم حفظ می‌کنند. (فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ‌ لَهُ‌ إِبْراهِيمُ‌) (انبیاء /60) یک بار دیگر، بعضی جوان‌ها در جامعه هضم می‌شوند. 2- بعضی جوان‌ها در جامعه خودشان را حفظ می‌کنند. 3- بعضی جوان‌ها علاوه بر اینکه خودشان را حفظ می‌کنند دیگران را هم حفظ می‌کنند. یک مثال بزنم.
گاهی تلویزیون یک بحث‌های پر بیننده و جذاب می‌گذارد شب امتحان، بعضی جوان‌ها هی می‌نشینند، فردا هم امتحان دارد، یک خرده می‌خواند، هوم… یک خرده می‌خواند و یک خرده فیلم می‌بیند، این فردا در امتحان شکست می‌خورد. یعنی فیلم ایشان را برد. یک عده جوان می‌گویند: حالا که من فردا امتحان دارم فیلم نمی‌بینم. بلند می‌شود به اتاق دیگر یا کتابخانه می‌رود. این خودش را حفظ می‌کند. بعضی جوان‌ها راهپیمایی، طریق مردم، نماز جمعه و امام جمعه و دیگران که آقا ما از صدا و سیما تقاضا داریم ایام امتحانی فیلم‌های پر جاذبه را پخش نکند، صدا و سیما را عوض می‌کنیم. پس اگر فیلم بردت شل هستی، مثل آب و هوا. اگر خودت را حفظ کردی اصحاب کهف هستی. اگر صدا و سیما را عوض کردی امام هستی، مثل حضرت… بچه هم می‌تواند امام شود؟ بله، ما آدم‌های عادی داریم که در فضای خودشان امام بودند.

3- خاطره یک نوجوان از نماز در سفر

یک خاطره هست حتماً گفتم، ولی یکبار دیگر هم گوش بدهید. ما از ستاد نماز گفتیم: شیرین‌ترین نمازی که در عمرتان خواندید را برای ما بگویید. به بچه‌ها، چند گونی نامه آمد. جمعی از دوستان فرهنگی را دعوت کردیم و نامه‌ها را خواندند، در نامه‌ها تکه‌های جالبی بود، یکی را برای شما بگویم. یک دختر یازده ساله نوشته بود: شیرین‌ترین نماز من این بود. دختر یازده ساله همراه پدرم با اتوبوس مسافرت می‌کردیم. نشسته بودم و نگاهم به خورشید خورد. دیدم خورشید غروب می‌کنم، یادم آمد نماز نخواندم. به پدرم گفتم: نماز نخواندم. گفت: حالا دیگر در بیابان است، قضا کن. گفت: نه برو به راننده بگو نگه دارد. گفت: نگه نمی‌دارم. خودم می‌روم، نگه نمی‌دارد. پولش بده، بگو این پول را بگیر و پنج دقیقه بایست. هی اصرار کردیم و پدر ما عصبانی شد و گفت: چشمت کور باید بخوانی، حالا نخواندی که نمی‌توانی در بیابان ماشین نگه داری. مردم دری وری می‌گویند. می‌گفت: وقتی دیدم پدرم عصبانی شد، گفتم: بابا جون، می‌شود امروز شما دخالت نکنی!؟ زیادی گوش بدهید. [صدای گریه بچه می‌آید] مثل یک فیلمنامه است. گفتم: بابا امروز می‌خواهم من تصمیم بگیرم، شما دخالت نکن. گفت: خوب برو تصمیم بگیر. می‌گفت: زیپ ساک بابا را کشید، یک شیشه آب کوچک بود در آورد، یک سطل به صندلی اتوبوس هم آویزان بود. سطل را باز کرد و دست‌هایش را بالا کرد، شروع کرد در این سطل با شیشه آب وضو گرفت. در قرآن یک آیه داریم می‌گوید: هرکس برای خدا قیام کند، مهرش در دلها می‌نشیند. این دختر پول که نگرفته بود، اضافه کار که نبود، مأمور که نبود، دوربین که نبود، برای خدا می‌خواست اقدام کند. شاگرد شوفر نگاه کرد یک بچه دختر دارد وسط اتوبوس درون سطل و با شیشه کوچک وضو می‌گیرد. آمد گفت: دختر چه می‌کنی؟ گفت: یادم رفته نماز بخوانم، به پدرم گفتم: به راننده بگو نگه دار، گفت: نگه نمی‌دارد. پول بده، خودم بروم، دوتایی برویم، او برود. آخر تصمیم گرفتم در همین سطل وضو بگیرم و نشسته روی همین صندلی نماز بخوانم. شاگرد شوفر خودش اهل نماز بود یا نبود از حرف بچه خوشش آمد. دختر چند ساله؟ یازده ساله. رفت به راننده گفت و راننده هم همینطور که فرمان را می‌راند از آینه ماشین دختر را دید. یک خرده جاده را می‌دید و یک خرده آینه را می‌دید. جاده را می‌دید و آینه را می‌دید. گفت: دخترم می‌خواهی نماز بخوانی؟ گفت: بله، گفت: من به احترام نماز تو می‌ایستم. گفت: ممنون! ماشین را کنار کشید و دختر هم وضو داشت، پیاده شد نماز خواند. یک مرتبه همه اتوبوس تکان خورد. این را امام می‌گویند. دختر یازده ساله امام شد! گفت: تو خواندی؟ گفت: نه، گفت: من هم نخواندم. گفت: چه عزتی، چه عزم و اراده‌ای، آفرین! همین دختر روز قیامت پتکی خواهد شد به کله ما، که خواهند گفت: این دختر اراده داشت. یازده ساله بود. تو 25 ساله بودی، 67 ساله بودی، عرضه نداشت. مردم یکی یکی با دیدن دختر شرمنده شدند و وجدانشان تحریک شد و یکی یکی پیاده شدند و نماز خواندند و دختر می‌گوید: وقتی نمازم تمام شد رویم را برگرداندم و دیدم هفده نفر نماز می‌خوانند و این شیرین‌ترین نماز عمرم بود.

4- مؤمن واقعی، الگوساز، نه الگوپذیر

انسان در هر سن و شرایطی می‌تواند امام باشد. قرآن می‌گوید: «و عباد الرحمن» بنده خوب خدا این است که بگوید: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماما» (فرقان، 74) مرا الگو قرار بدهد دیگران از ما یاد بگیرند، نه اینکه ببینیم چون مد است ما عقب آنها برویم. ما یک کاری کنیم مد شویم. «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماما» یعنی من قالب ساز و مدساز باشم نه تابع مدها! اصحاب کهف را می‌گفتیم. اینها در جامعه‌ای که همه مشرک بودند، گفتند: ما آب می‌شویم. بیایید بیرون برویم یک غار پیدا کنیم و زندگی کنیم. این اصحاب کهف نسخه برای آمریکا است. اِ… اصحاب کهف نسخه برای آمریکا و اروپا است؟ بله. چطور؟ بچه مسلمان‌ها در کوچه‌ها و خیابان‌ها و شهرهای مختلف هضم می‌شوند. چه باید بکنند؟ باید دانشجوهای مسلمان همدیگر را پیدا کنند و بروند یک امارتی، برجی، یک ساختمانی بگیرند و همه یک جا جمع شوند، به هم کمک علمی کنند. پول می‌خواهند به هم وام بدهند، خسته شدند برای هم طنز بگویند، مریض شد عیادت کنند. یک نفر از ایران به اروپا رفت، با یک ملاقات همه داانشجوها را یکجا ببینند. اما اگر هر دانشجو در یک منطقه هضم شود، هضم می‌شود. چند جوانمرد جمع شدند و با هم رفتند در غار زندگی کردند. تمام حکومت یزیدی بود، امام حسین با 72 نفر آمد در مقابل… این اصحاب کهف است.
اصحاب کهف چه کسانی بودند؟ «فتیةٌ» جوانمرد بودند. «آمنوا» ایمان داشتند. «قاموا» قیام کردند. عربی‌هایی که می‌خوانم قرآن است. دعا کردند و گفتند: «رَبَّنا آتِنا مِنْ‌ لَدُنْكَ‌ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا…» کی هست باقی‌اش را بگوید… (رَشَداً) (کهف /10) دعا کردند. یعنی اگر بلند شدی و دعا کردی مستجاب می‌شود. حدیث داریم کسانی که در خانه می‌نشینند و دعا می‌کنند، دعایشان مستجاب نمی‌شود. در جبهه می‌گویند: (رَبَّنا أَفْرِغْ‌ عَلَيْنا صَبْراً) (اعراف /126) می‌خواهند از شهر بت پرست و مشرک بروند در بیابان زندگی کنند، می‌گویند: «وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً» خدا چه کرد؟ 1- چون برای خدا ایمان آورد و قیام کرد، خدا می‌فرماید: (فَأْوُوا إِلَى‌ الْكَهْفِ‌) (کهف /16) گفت در همین کهف بروید. یک خواب راحت، (وَ لَبِثُوا فِي‌ كَهْفِهِمْ‌ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِينَ) (کهف /25) سیصد سال خوابیدند. خدا تعریف می‌کند که فقط بلند شدند و بیرون شهر رفتند. نه شمشیر بردند و نه تیر خوردند و نه عطش کشیدند، اگر خدا تعریف اصحاب کهف را می‌کند، ما باید ببینیم اصحاب امام حسین چه مقامی دارند. اینها فقط گفتند: ما از این منطقه کفر بیرون برویم هیچ سختی نکشیدند و یک خواب راحت هم کردند. سیصد سال، (وَ ازْدَادُوا تِسْعاً) (کهف /25) نه سال رویش بگذار. یعنی سیصد و نه سال، در قرآن عددهایی که می‌گوید، گاهی می‌خواهد بگوید: زیاد، منتهی حالا یک عدد هم می‌گوید. مثلاً می‌گوییم: یهودی‌ها دوست دارند هزار سال عمر کنند. (يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ‌ سَنَة) (بقره /96) بعضی از این یهودی‌ها می‌خواهند هزار سال عمر کنند، هزار سال نه یعنی دو هزار سال نباید عمر کنند، مراد از هزار یعنی عدد زیاد، حالا دو هزار هم خواست عمر کند چه بهتر! ولی بعضی وقت‌ها می‌گوید: حضرت نوح هزار سال عمر کرد، (اَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِين‌) (عنکبوت /14) هزار سال پنجاه تا کم کن، یعنی عدد دقیق است. اینجا هم عدد دقیق است. سیصد سال نه تا هم رویش بگذار. سیصد و نه سال این جوانمردها که برای کفر از منطقه خارج شدند، از رفاه شهر گذشتند و زندگی ساده را انتخاب کردند که هضم نشوند.

5- هجرت از شهر به بیابان و بی‌آبی

کربلا خیلی درس است. خداوند دو صفحه قرآن برای اینها آورده برای اینکه حرکت کردند، اصحاب امام حسین از مدینه و مکه به کربلا هجرت کردند. حرکت از درون شهر به بیرون شهر کجا، حرکت از مکه تا کربلا کجا، حرکت به سمت خواب کجا، حرکت به سمت نیزه و شمشیر کجا، اینها تشنگی نخوردند، برهنگی و اسارت ندیدند. همین یک حرکت جزئی کردند خدا از اینها تجلیل می‌کند. محافظ هم برایشان گذاشت، اصحاب کهف یک سگی دم کهف دست‌هایش را باز کرد که این حفاظت کند و کسی سراغ این جوانمردها نیاید. 1- خواب 2- محافظ سگ. برای اینکه زخم بستر نگیرند، ادم یکجا بخوابد و نغلتد زخم بستر می‌گیرد، قرآن می‌گوید: می‌غلتاندیم، (وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمِينِ‌ وَ ذاتَ‌ الشِّمال‌) (کهف /18) اینها را می‌غلتاندیم. آدم توجه نمی‌کند. کدام یک از شما، جمعیت خوبی هستید و شاید دو سه هزار نفر باشید. یک عمر شب‌ها می‌غلتیم، تا حالا یک مرتبه گفتید: خدا را شکر شب‌ها می‌غلتیم؟ همین امشب خدا نعمت غلتیدن را از ما بگیرد، همه مردم کره زمین وقتی می‌خوابند غلت نزنند، صبح همه فلج هستند و کارها تعطیل است. چون دکتر هم نیست که بیاید ماساژ بدهد، خود دکتر هم نغلتیده است. تا حالا گفتیم: الحمدلله می‌غلتیم. خدا گفته«وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمِينِ‌ وَ ذاتَ‌ الشِّمال‌» هی اینها را غلتاندیم که زخم بستر نگیرند.
دیگر چه؟ اینها را نجات دادیم، (إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ‌ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ) (کهف /20) اینها را از شر دشمن نجات دادیم، بر مزار آنها یک ساختمان ساختیم. (لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً) (کهف /21) عربی‌هایی که می‌خوانم قرآن است، گفتند: یک ساختمان، یک پایه‌ای بالا ببریم، بنیانی بسازیم. گفتند: نه، بنیان نه! اگر می‌خواهید بنیان بسازید، مسجد بسازید. زنب کبری به امام سجاد فرمود: همین امام حسینی که شهیدش کردند، بیاید زمانی که اینجا ساختمان بسازند و از همه دنیا به سمت اینجا گرایش پیدا کنند. چند روز دیگر اربعین را خواهید دید. کمر داعش را اربعین شکست. سیلی که اربعین به آمریکا می‌زند، سیلی تندی است. اینها نقشه می‌کشند چه کنند اربعین را کمرنگ کنند؟ خانم‌ها بهتر می‌دانند و آقایان کمتر می‌دانند، سکنجبین را که می پزند می‌چشند، اگر دیدند ترشی‌‌اش زیاد است شکرش را زیاد می‌کنند. هرچه فساد بیشتر شود ما باید محرم را زنده‌تر کنیم. محرم جرقه نیست و یک جریان است. پیام محرم چیست؟ زیر سم اسب می‌روم، زیر بار زور نمی‌روم. این پیامش است. این خیلی درس است. این کشورهای بدبختی که تسلیم ابرقدرت‌ها می‌شوند. بخاطر حفظ پادشاهی خودشان مثل دم سگ می‌شوند. سگ چطور هرطور بخواهد دمش را تکان می‌دهد؟ هرطور آمریکا بخواهد شیوخ عرب دنبال آنها هستند. دم سگ شدند نسبت به آمریکا، امام حسین فرمود: زیر سم اسب می‌روم و زیر بار زور نمی‌روم. سرم به نی می‌رود، ولی سرم جلوی شما خم نمی‌شود.

6- خط ویژه خداوند برای امام حسین علیه‌السلام

علی اصغرم را روی دست تیرباران کنید به شما بله نخواهم گفت. اینها خیلی مهم است. الگوی مقاومت، الگوی رشادت، الگوی جوانمردی است. البته خدا هم برای امام حسین یک خط ویژه باز کرد. خیلی کارها فقط برای امام حسین است. شما حق نداری لب به خاک بزنی، اما مهر کربلا را می‌گویند وقتی بچه متولد شد لبش را به مهر کربلا بمالید وقتی هم در قبر می‌گذارند در آخر عمر سرش را روی مهر کربلا بگذارید. یعنی کربلا از زایشگاه تا قبرستان! هروقت آب می‌خورید سلام بر حسین! اگر مکه خطرناک هست مستطیع نیستی اما کربلا را ولو خطر هم هست برو. اینها مهم است. هرجای دنیا می‌روی باید نماز را شکسته بخوانید، ولی در حرم امام حسین نماز را می‌توان کامل خواند. یعنی چه؟ یعنی آنجا خانه خودت است. اینکه می‌گوید: در حرم امام حسین نمازت را چهار رکعتی بخوان، ولو مسافر هستی اما نمازت کامل است. چرا؟ اینجا حرم امام حسین است. حرم امام حسین چیست؟ خانه خودت است. آدم در خانه خودش چهار رکعتی می‌خواند. یعنی یک کاری کرد که قبر حسین خانه ما شد. تولد ما در زایشگاه شد، همراه با مردن ما شد. سه چیز باعث می‌شود نماز قبول شود. 1- آدم سر نماز حواسش جمع باشد. 2- اگر مثل من حواستان پرت است لااقل نافله بخوانید. 3- اگر هم حواستان پرت است و هم حال نافله ندارید حداقل با مهر کربلا نماز بخوانید. مهر کربلا باعث می‌شود نماز قبول شود. سه چیز باعث می‌شود نماز قبول شود. نماز صحیح هست اما قبول نیست. مثل چای در آفتابه، چای در آفتابه چای هست اما کسی نمی‌خورد. خیلی وقت‌ها حمد و سوره در نماز درست است اما قبول نیست. اگر می‌خواهید نماز قبول باشد یا حواستان جمع باشد حضور قلب، اگر نشد نماز مستحبی و نافله، اگر هم حضور قلب نداری و هم حال نافله نداری حداقل مهر کربلا.
خدا چه کرد؟ هر امامی را امام حسین شریک شد. نیمه شعبان برای امام زمان است، یکی از اعمال نیمه شعبان زیارت امام حسین است. شب بیست و یکم شب امیرالمؤمنین است، یکی از اعمال شب قدر سلام بر حسین است. یعنی امام حسین را مثل شکری که در همه‌ی شیرینی‌ها هست، آبی که در همه میوه‌ها هست، این مسأله امام حسین در همه‌ی…

7- تجلیل از فداکاران تاریخ در قرآن کریم

امام دهم خودش امام معصوم است، می‌گوید: کنار قبر امام حسین برو و به من دعا کن. این چه می‌خواهد بگوید؟ باید تجلیل کرد. افرادی که مکه می‌روند، بسیاری از کارهای مکه برای یادبود است. یاد ابراهیم را زنده بدار. یاد اسماعیل را زنده بدار. یاد هاجر را زنده بدار. قرآن می‌گوید: (وَ اذْكُرْ فِي‌ الْكِتابِ‌ مَرْيَمَ) (مریم /16) مریم را زنده بدار. مریم چه کرد که… زینب کبری مصیبتش از مریم بیشتر بود. مریم برای چند صباحی سوء ظن به او بردند و گفتند: مریم تو که شوهر نداشتی، این بچه از کجا پیدا شده است؟ پدرت آدم خوبی بود. (ما كانَ‌ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا) (مریم /28) مادرت هم خوب بود. پدرت خوب و مادرت خوب بود. این بچه نعوذ بالله از کجا پیدا شد؟ مریم گفت: ( يا لَيْتَنِي‌ مِتُ‌ قَبْلَ هذا) (مریم /22) کاش خدا مرگم می‌داد. نسبت زنا به من می‌دهند. یک مدت کمی مریم سوخت، ولی شاهدی پیدا شد، همین بچه، حضرت عیسی در گهواره به زبان درآمد و گفت: مادرم پاک است. خداوند با قدرت غیبی… زینب کبری خیلی سوختنش طول کشید. اگر در قرآن می‌گوید: «وَ اذْكُرْ فِي‌ الْكِتابِ‌ مَرْيَمَ» پس ««وَ اذْكُرْ فِي‌ الْكِتابِ‌ زینب» زینب کبری در کوفه اسیر شود؟
شما حساب کنید دختر امام را در جماران اسیر کنند. سوار شتر کنند و در جماران و تهران بگردانند. خیلی سخت است. جماران مرکز امام بود. در مرکز حکومت امام دختر امام اسیر شود؟ در کوفه اسیر شود خیلی سخت است. یک مجرم را می‌خواهند شلاق بزنند، بر فرض جرمش ثابت شد می‌خواهید شلاق بزنید. شما حق داری. مجرم را بازار ببری و در مغازه پدرش به او شلاق بزنی؟ پدرش چه گناهی کرده است. آقا یک نفر بد شد چه کار به پسرعمویش داری؟ یک نفر بد شد چه کار به خواهرش داری؟ مگر پسرنوح بد نشد؟ خوب باید گفت حضرت نوح بد است؟ خدا سلامی که به نوح کرده به هیچ پیغمبری نکرده است. به همه پیغمبرها یک سلام کرده است. (وَ سَلامٌ‌ عَلَى‌ الْمُرْسَلِين‌) (صافات /181) بس است. به ابراهیم هم سلام کرده است. (سَلامٌ عَلى‌ إِبْراهِيم‌) (صافات /109) (سَلامٌ عَلى‌ مُوسى‌ وَ هارُون‌) (صافات /120) اما به نوح که سلام می‌کند می‌گوید: (سَلامٌ‌ عَلى‌ نُوحٍ‌ فِي الْعالَمِينَ) (صافات /79) مثل اینکه شما به همه امام‌ها سلام می‌کنید، اما به امام حسین که سلام می‌کنید می‌گویید: «السلام علی الحسین ما بقیت و بقی اللیل و النهار» یعنی تا شب هست سلام بر حسین، تا روز هست سلام بر حسین، خدا هم چنین سلامی به نوح می‌کند. می‌گوید: «سَلامٌ‌ عَلى‌ نُوحٍ‌ فِي الْعالَمِينَ» یعنی سلام ویژه! حضرت ابراهیم شیعه حضرت نوح است. پیغمبر ما یکی از بچه‌های حضرت ابراهیم است. امام زمان ما، دوازده امام و چهارده معصوم ما ذریه‌ی ابراهیم هستند. ابراهیم یکی از شیعیان نوح است، در عین حال پیغمبری مثل نوح با همه عظمتش بچه‌اش بد شد. ما نباید اگر کسی خلاف کرد بگوییم: این هم جمهوری اسلامی! این کم فروشی کرد. این دزدی کرد و این هم برد.
اگر یک نانوایی بهداشتی نبود، یک قصابی بهداشتی نبود. شما بگویید: این بهداشتی نیست و ما دیگر نان نمی‌خوریم. یکی دیگر! اگر بنده فردا بد شدم شما باید دست از امام حسین بکشید؟ امیدم رفت. چرا امیدت رفت؟ مگر دینت را از قرائتی گرفتی که اگر قرائتی بد شد شما هم بی دین شوی؟ در جنگ یکی از اصحاب یک نگاه به امیرالمؤمنین کرد، یک نگاه به لشگر صفین کرد و گیج شد. گفت: آقا من گیج هستم. معاویه از اصحاب پیغمبر است. حضرت علی هم از اصحاب پیغمبر است. خود اصحاب پیغمبر به جان هم افتادند. امیرالمؤمنین فرمود: تو وقتی دینت را می‌گیری مگر از آدم‌ها دینت را می‌گیری؟ اگر از آدم‌ها دینت را گرفتی، آدم کج شد تو هم کج شو! تو دینت را از قرآن بگیر. آقا دروغ بد است. نگو خوب پس چرا او دروغ گفت. اگر او دروغ گفت، او را رها کن. دینت را باید نگه داری. حرفم تمام… نیم ساعت تمام…
چه گفتم؟ خداوند دو صفحه از اصحاب کهف تجلیل کرده است. وقتی بین اصحاب کهف و اصحاب امام حسین مقایسه می‌کنیم می‌بینیم خیلی امتیاز در کربلا هست که در اصحاب… آنوقت الآن اگر قرآن در زمان امام حسین نازل می‌شد، چه تجلیلی از امام حسین می‌شد. این جلسات عزاداری خیلی برکت دارد. این جلسات عزاداری دین ما را نگه داشته است. امام که می‌خواست انقلاب کند، یک کلمه از امام حسین گرفت و انقلاب کرد. فرمود: خون بر شمشیر پیروز است. بدن ما تکه تکه می‌شود، زیر سم اسب می‌رویم و زیر بار زور نمی‌رویم. این مکتب است.

«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»


«سؤالات مسابقه»

1- قرآن چه کسانی را جوانمرد خوانده است؟
1) اصحاب موسی
2) اصحاب عیسی
3) اصحاب کهف
2- آیه 37 سوره نجم به کدام ویژگی حضرت ابراهیم اشاره کرده است؟
1) وفاداری
2) بت‌شکنی
3) تسلیم بودن
3- خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو. کدام آیه این تفکر را ردّ می‌کند؟
1) لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّين‌
2) وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ
3) وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضين‌
4- آیه 74 سوره فرقان به کدام دعای اهل ایمان اشاره دارد؟
1) الگوگرفتن از متقین
2) الگوبودن برای متقین
3) الگوشدن برای جامعه
5- آیه «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ» چه پیامی برای امروز جامعه اسلامی دارد؟
1) تجلیل از خدمات حضرت زینب
2) ذکر مصیبت‌های حضرت زینب
3) هر دو مورد

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2388
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست