responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2360

موضوع: معاد شناسي- 21، صراط و ميزان و حساب

تاريخ پخش: 71/01/13

بسم اللّه الّرحمن الّرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني تقوي»

1- كلمه صراط در قرآن

خداوند عبادت‌هاي همه‌ي شما را قبول كند. بحث ما امسال ماه رمضان درباره‌ي معاد بود، يكي از مسائلي كه در معاد مطرح است، مسئله‌ي صراط است. كلمه‌ي صراط به معني راه است. (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ) (فاتحه /6) يعني خدايا ما را به راه راست هدايت كن. حدود چهل بار كلمه‌ي صراط در قرآن آمده است. ما دو راه داريم. راه دنيايي و راه آخرتي. شايد بشود گفت: راه آخرتي هم همان فتوكپي راه دنيايي است. يعني علاوه بر اينكه در دنيا انتخاب مي‌كني قيامت كه مي‌شود، آن راه دنيايي آنجا براي شما مجسم مي‌شود.
صراط پلي است بر دوزخ كه بر جهنم چيده شده است و قرآن مي‌فرمايد: (وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها) (مريم /71) از شما كسي نيست مگر اينكه وارد شود. يعني همه بايد از اين پل عبور كنند. درست مثل اينكه همه بايد در دنيا وارد شويم، از رحم مادر بايد بياييم و از اين دنيا عبور كنيم، و در عالم قبر و برزخ برويم و از برزخ عبور كنيم و در قيامت برويم. از قيامت عبور كنيم به سراي ابدي برويم. حالا چه بهشت، چه جهنم، يك راهي است كه همه بايد در آن وارد شوند. منتهي ورود به معناي دخول نيست. (وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ) (قصص /23) درباره‌ي حضرت موسي داريم كه وارد آب مدين شد. كنار آب رفت. داخل آب نشد. يعني همه‌ي ما بايد از كنار اين پل بگذريم. منتهي وقتي همه وارد شدند، بعد مي‌گويد: (ثُمَّ نُنَجِّي الَّذينَ) (مريم /72) نجات مي‌دهيم كساني را كه اهل تقوا هستند. مثل اينكه مي‌گويد: شب براي خوابيدن است. جز آنهايي كه كشيك هستند. (إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي‌ خُسْرٍ) (عصر /2) (إِلَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَات‌) (عصر /3) جز آنهايي كه ايمان دارند. همه بايد از اين پل عبور كنيم.

2- راهي كه روي جهنم كشيده شده

در قرآن و روايات، مطالبي در اين زمينه گفته شده كه من فشرده‌ي آن را برايتان بگويم. پيغمبر فرمود: راهي كه روي جهنم كشيده شده است، كه بايد هركسي برود لغزنده است. درست عين راه دنيا است. راه دنيا خيلي آدم را تكان مي‌دهد. مي‌گويند: از مو باريك‌تر و از شمشير تيز‌تر، در همين دنيا هم اگر شما خواسته باشي، يك آدم مومن واقعي باشي، از مو باريك‌تر است. حرف مي‌خواهي بزني دائم فكري هستي كه چطور حرف بزني؟ اينجا غيبت است. اينجا تهمت است. اينجا نيش است. اينجا مسخره است. اين زبان كوچك بيش از صد رقم گناه مرتكب مي‌شود. از دست صد رقم خلاف سر مي‌زند.

3- انواع نگاه‌ها

چند نوع نگاه داريم. نگاه شهوتي داريم. نگاه خوفي داريم. نگاه تعجب داريم. نگاه تمسخر داريم. چشمك داريم كه براي شهوت چشمك مي‌زند. چشمك مي‌زند كه كسي را تمسخر كند. اشاره‌هايي كه مي‌كنيم. اصلاً تمام حركاتي كه ما مي‌كنيم تمامش معنا دارد. شما دستت را اينجا بگذاري يك معنا دارد. يعني ساكت باش. با دست راست ادب كني، ادب است. با دست چپ توهين است. شيرجه كه در استخر مي‌رويم به قصد غسل جمعه، غسل جمعه است. به قصد شيرجه، شيرجه است. يعني همه‌ي حرف‌هايي كه مي‌زنيم، همه‌ي كارهايي كه مي‌كنيم اينها خيلي دقيق است. آفاتش هم دقيق است. يكي از مسئولين مريض شده بود او را به خارج بردند. آن پروفسوري كه پزشكش بود گفته بود: شما بايد دو ماه صبر كني تا من ببينم چه نوع دردسري داري. گفته بود: مگر دردسر چند رقم است؟ گفته بود: بيش از دوهزار رقم دردسر داريم.

4- انتخاب راه در دنيا، انتخاب راه در آخرت است

همينطور كه در دنيا انتخاب راه دقيق است، در آنجا هم دقيق است. يك درس آدم مي‌خواهد بخواند. اصلاً درس بخوانيم يا نخوانيم. اگر بخوانيم چه رشته‌اي بخوانيم؟ اين رشته در كدام دانشگاه با كدام معلم باشد؟ كدام كتاب را بخوانيم؟ چه زماني بخوانيم؟ انتخاب خيلي مشكل است. انتخاب راه در دنيا انتخاب را در قيامت است. در دنيا چقدر رهبر داريم. كدام يك را انتخاب مي‌كني؟ چند ميليون جلد كتاب است، كدام يك را مي‌خواني؟ راه شما همان نيست كه انتخاب كردي. راه شما خيلي باريك است. در ميان ميليون‌ها راه و هزارها راه بايد راه حق را انتخاب كني. همانطور كه انتخاب راه در دنيا قوي و ظريف است، آنجا هم آن راه اين راه است. اگر اينجا توانستيم راه حق را انتخاب كنيم آنجا هم از آن راه سريع مي‌گذريم. اگر كسي اينجا صاف راه برود، آنجا هم صاف راه مي‌رود. اگر غلت بزند، آنجا هم غلت مي‌زند. اگر كسي اينجا بيفتد، آنجا هم مي‌افتد. كسي كه اينجا منحرف مي‌شود، آنجا هم منحرف مي‌شود. كسي كه اينجا تيز انتخاب مي‌كند، آنجا هم تيز انتخاب مي‌كند.
اصلاً برايش فرقي نمي‌كند. فقط شكمش اصل است. مي‌گويد: حالا داروسازي با هروئين سازي چه فرقي دارد؟ مي‌گوييم: دارو سازي مريض‌ها را خوب مي‌كند. هروئين سازي جوان‌ها را از بين مي‌برد. مي‌گويد: من كار ندارم. حقوق من بيشتر است. براي من دارو سازي يا هروئين سازي مهم نيست. آن كسي كه اينجا در انتخاب راه گيج است، آنجا هم گيج است. آن كسي كه در وقت جنگ، زودتر از همه به جبهه رفت، آنجا هم از پل زودتر از همه مي‌گذرد. روندگان اينجا روندگان آنجا هستند. وقت نشناس‌هاي اينجا وقت نشناس‌هاي آنجا هستند. وقتي از روي پل عبور مي‌كنند آتش براي مومنين سرد مي‌شود. بعضي از آنها مثل برق مي‌گذرند.

5- كسي كه امامش حق است زود از صراط مي‌گذرد

روايت داريم كه از امام صادق(ع) پرسيدند: صراط چيست كه مي‌گويند در قيامت راهي به اسم صراط است؟ فرمود: «هما صراطان، صراط في الدنيا و صراط في الاخره» (بحارالانوار،ج8،ص66) دو صراط داريم. صراط دنيايي و صراط آخرتي. فرمود: صراط دنيا امام حق است. هركس امام حقش را شناخت و پيروي كرد انجا هم زود از صراط عبور مي‌كند. هركس اينجا لغزيد، آنجا هم مي‌لغزد. اتفاق افتاده كه آدم به خانه‌ي كسي مي‌رود يك آدامس برمي دارد و در خانه به بچه‌ي صاحب خانه مي‌دهد. به بچه مي‌گويد: من را بيشتر دوست داري يا پدرت را؟ اين هم يك شكلات مي‌گيرد و مي‌گويد: تو را دوست دارم. يعني به راحتي از شكلات پدرش به او مي‌دهيم، بعد هم رأيش را عوض كنيم. انتخاب خيلي دقيق است كه آدم گيج نشود. انتخاب اينجا انتخاب آنجا است.

6- اهميت حق الناس در عبور از پل صراط

(إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) (فجر /14) امام صادق(ع) فرمود: روز قيامت از روي پل عبور نمي‌كند كسي كه حق الناس بر گردنش باشد. روايت داريم كه مظلوم زياد است. اگر به گردن انسان حق الناس باشد، انسان نمي‌تواند از آنجا عبور كند. درباره‌ي حق الناس مطالبي است كه خدمت شما مي‌گويم.
حق الناس به قدري مهم است كه در روايات داريم تمام گناهان شهيد بخشيده مي‌شود اما اگر به مردم بدهكار باشد، حق الناسش بخشيده نمي‌شود. پيغمبر فرمود: اگر كسي مال مردم در دستش است، مال مردم خواب و بيداري ندارد، شما خواب هم باشي اگر در خواب كوزه‌ي من را بشكني، وقتي بيدار شدي بايد پول كوزه را بدهي. دو شاخه‌ي تلفن را به برق مي‌زني، تلفن مي‌سوزد. بايد خودت خسارت بدهي. بايد برق و شوفاژ و كولر اداره را خاموش مي‌كردي. خاموش نكردي حالا خودت پولش را پرداخت مي‌كني. گناه دولت چيست؟ در صراط يكي از سوال‌ها مسئله‌ي حق مردم است. شخصي به مكه آمده بود. امام گفت: به مكه آمدي؟ گفت: آمده‌ام عبادت كنم. خودسازي كنم. فرمود: مال مردم را چه كردي؟ گفت: به يك عده بدهكار هستم. فرمود: نمي‌خواهد خود سازي كني. پول مردم را بده ثوابش بيشتر است. تو پول مردم را برداشته‌اي و آمدي طواف مي‌كني؟
امام عسگري فرمود: تاجري كه خمس و زكات نمي‌دهد سارق است. گاهي وقت‌ها افرادي هستند كه خمس و زكات نمي‌دهند اما افطاري مي‌دهند. امام به اين آقا دزد گفته است. اگر كسي فكر مردم را بدزدد، دزد است. آخوندي كه خوب براي مردم حرف نزند، فكر مردم را مي‌دزدد، از عمر مردم مي‌گيرد و چيزي براي آنها نمي‌گويد. معلم و استاد دانشگاهي كه وقت شاگردانش را بگيرد دزد است. اگر كسي مردم را الّاف كند، تلف كردن عمر مردم هم گناه است. تلف كردن مال و عمر مردم گناه است. در صراط و پلي كه انسان از روي آن مي‌گذرد از بدهي‌هاي حق الناسي انسان گير است.
حديث داريم اگر كسي مال مردم را بدهد، از همه‌ي روزه‌هاي مستحبي و سحرخيزي‌هاي مستحبي و عبادت‌هاي هزار ساله‌ي مستحبي ارزش بيشتري دارد. از هزار حج مستحبي ثواب بيشتري دارد. مال مردم را بايد داد. پدر نمي‌تواند مهريه‌ي دخترش را بردارد خرج كند. نبايد بگويد: دختر خودم است. مهر دختر براي دختر است. نمي‌شود از مهريه‌ي خانمتان بدون اجازه تصرف كنيد. داريم اگر كسي نيت داشته باشد كه براي مهريه به خانمش كلك بزند، بگويد: چه كسي داد و چه كسي گرفت، ما مي‌گوييم بعد هم بازي در مي‌آوريم. اگر چنين هدفي داشته باشد، هر موقع كه نزديك خانمش مي‌رود انگار زنا كرده است.

7- برخي گناهان را خدا نمي‌بخشد

حضرت علي(ع) فرمود: يك سري از گناهان است كه خدا نمي‌بخشد. به عزت و جلال خدا قسم اگر كسي به مردم بدهكار باشد خدا او را نمي‌بخشد. مي‌گويد: رفتم و در گوش او زدم. حال او را گرفتم. آبرويش را ريختم. گاهي هم مي‌گويد: شوخي كردم. حالا شوخي يا جدي آبروي طرف رفت. اگر من با يك ميخ طلا چشم شما را كور كنم، بعد بگويم: ببخشيد طلا بود. بالاخره يا طلا يا آهن اين كور شد.

8- ترك مال حرام براي خدا

امام صادق(ع) فرمود: اهل بهشت افرادي هستند كه «رَجُلٌ أَشْرَفَ عَلَى مَالٍ حَرَامٍ فَتَرَكَهُ لِلَّهِ» (بحارالانوار،ج72،ص115) به مال حرام رسيده است اما براي خدا ترك كند. چون گاهي آدم دهانش پر از آب مي‌شود. درآمدي پيش مي‌آيد مي‌گويند: آقا حالا بنويس من زمين ندارم. يك نفر به نهضت سوادآموزي آمد، گفت: شما بنويس كه اين چيز ضروري است. گفت: اگر ننويسي نمي‌دهند. گفت: قانون است كه بايد بنويسي مسائل ضروري، گفتم: باشد قانون است. اما حالا واقعاً ضروري است. ضروري نيست. ما گير هستيم. افرادي هستند كه بيست روز و يكماه نان و خورشت ندارند. نان و آبگوشت ندارند. نان و برنج ندارند. نان خالي مي‌خورند.
براي اميرالمومنين زكات آوردند. كوفه را به هفت منطقه تقسيم كرده بود. كوفه شهر مهمي بود. زمان حضرت علي چهارصد هزار سكنه داشت. براي هر منطقه يك نماينده نصب كرده بود. بعد كه زكات آوردند نماينده‌ها را خواست و فرمود: در محله‌ي شما چقدر فقير است؟ زماني كه زكات آوردند اول با طناب يك ديوار كشيد. بعد اين اموال را به هفت قسمت عادلانه تقسيم كرد. بعد گوني را كه برداشت تكان داد، يك تكه نان از گوني افتاد. دوباره حضرت علي هفت نفر را خواست، اين نان را هفت تكه كرد و به آنها داد. وقتي مي‌گويند: صراط خيلي باريك است. اينجا هم خيلي باريك است.
از حاج احمد آقا نقل شد كه وقتي امام آب مي‌خورد نصف ليوان آب را مي‌گذارد عصري مي‌خورد. امام فرموده بود: اگر من اين نصف آب را دور بريزم اسراف است و اسراف از گناه كبيره است. آنقدر دانشجوي خوش استعداد داريم كه در كنكور قبول مي‌شوند ولي به خاطر فقر نمي‌توانند دكتر و مهندس شوند. آن وقت ما بايد دكتر از هند و پاكستان بياوريم. آنقدر آدم هست كه يك ماشين خودش دارد و يك ماشين هم براي خانمش مي‌خرد. آنقدر روستا هست كه مسجد ندارد، آنقدر مسجد هم هست كه دو ميليون خرج محرابش مي‌كنند. آنقدر آدم هست كه نان ندارند. آنقدر هم آدم هست كه انگشتر دو هزار توماني‌اش را مي‌دهد و انگشتر پنج هزار توماني مي‌خرد. همه‌ي ما در انتخاب راه مشكل داريم. وقتي هم مي‌گوييم: چرا اينطوري هستي؟ مي‌گويد: من كه خوب هستم. فلاني بيشتر برد. مي‌گوييم: چرا انگشت او را بريدي؟ مي‌گويد: برو بابا! فلاني دست او را قطع كرد. دليل خوبي من خرابي ديگران است. اينطور نمي‌شود.

9- حق‌الناس در مورد مال مردم، فكر مردم، دل مردم و روح مردم مي‌باشد

حضرت فرمود: اگر مي‌تواني توبه كني، توبه‌اي كن كه اگر مردي در حالي كه هيچ ديني به گردنت نباشد بميري. به هيچ كس بدهكار نباشي. خدا مي‌داند كه خود من چقدر به مردم مديون هستم. هزارها سخنراني قبول كردم كه ساعت 8 بروم اما ده دقيقه ديرتر رفتم. دقايقي از عمر مردم را دزديده‌ام. يعني من دزد عمر هستم. او دزد مال است. او دزد فكر است. او دزد اخلاق است. او دزد عفت است. اگر تلويزيون يك فيلم نابه‌جا پخش كند، عفت دختران ما متزلزل شود اولين دزد صداو سيما است. فرق نمي‌كند. خيانت هم به فكر است. هم به مال است. هم به عفت است. اين در سطح خودماني بود. در سطح كلي هم كه اسرائيل دزد حق فلسطن است. چون چهار نوع دزدي داريم. دزدي فرد از فرد. دزدي جامعه از جامعه. دزدي فرد از جامعه. دزدي جامعه از فرد. چهار نوع دزدي داريم. در صراط مواظب باشيم. حق الناس، آبروي مردم، حق مردم، فكر مردم، عفت مردم، حيا مردم، يك دختر بي حجاب كه خودش را آرايش مي‌كند، خودش را به صد جوان عرضه مي‌كند، هردلي كه از جوان بلرزاند، يك ظلم به يك جوان كرده است. اينها حق الناس است. حق الناس فقط دزد نيست كه شب در خانه‌ي مردم برود. دزديدن دل مردم، روح مردم، فكر مردم همه حق الناس است.
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد، خودت كمك كن آن مقداري كه مي‌توانيم جبران كنيم و ما را بيامرز و يك تقوايي به ما بده كه راهي را در دنيا انتخاب كنيم كه از راه قيامت راحت عبور كنيم. امام صادق(ع) فرمود: ما صراط مستقيم هستيم. خدايا ما در راه اوليا خودت و رهبران معصومت قرار بده. رهبر ما، امت ما، كشور ما، نسل و ناموس ما، عقائد و افكار ما، مرز و بوم ما حفظ بفرما.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2360
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست