responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2187


1- آثار و برکات کار برای خدا
2- وظیفه ما در تجلیل از نیاکان و خوبان
3- استجابت دعا، در صورت اجابت دعوت خدا
4- امدادهای الهی به فکر و عمل خداباوران
5- امدادهای الهی به پیامبران و اولیای الهی
6- حفظ دین و مکتب از خطر تحریف و بدعت
7- رجوع به فقیه جامع الشرایط برای فهم درست دین

موضوع: کار برای خدا، یا غیر خدا
تاريخ پخش: 15/05/94

بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
بحثی داشتیم راجع به اینکه کارهایمان را برای چه کسی انجام دهیم؟ برای خالق، برای خدا یا برای غیر خدا. یک جلسه می‌خواستیم تمام شود،نشد. موضوع این است که در قرآن خیلی صحبت کرده و مکرر گفته: بعضی‌ها بد معامله می‌کنند. ضرر می‌کنند. (بِئْسَمَا اشْتَرَوْا) (بقره /90) هرچه عربی می‌خوانم قرآن است. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا» یعنی بد معامله کرد! بعضی آیات می‌گوید: (فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ) (بقره /16) سودی نکرد! بعضی جاها می‌گوید: «خاسر» خسارت کرد. (قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ) (زمر /15) بعضی‌ جاها می‌گوید: (الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ) (زمر /15) خیلی خسارتش رسوا بود. بعضی آیات می‌گوید: «فی خسر»، «ان الانسان لفی خسر» فی یعنی غرق خسارت شد. بعضی آیات می‌گوید: (الاخسرین) (انبیاء /70) از همه خسارتش بیشتر شد. یعنی آدم ببیند جوانی‌اش را چه کرد؟ مالش را چه کرد؟ با این زبان از صبح تا شب چه گفتیم؟ با این گوش چه شنیدیم؟ با این چشم چه دیدیم؟ از این سرمایه‌ها چه استفاده‌ای کردیم؟ برای چه کسی و برای چه و آخر چه؟ می‌خواستم خودم را راضی کنم؟ می خواستم مردم را راضی کنم؟ می‌خواستم خدا را راضی کنم؟ ما در این دنیا، در این بازار باید سعی کنیم مشتری خوب انتخاب کنیم.
موضوع این است و در جلسه قبل گفتیم: معامله با خدا… ده، پانزده مطلب را در 28 دقیقه گفتم. حالا این 28 دقیقه را در یک دقیقه می‌گویم.

1- آثار و برکات کار برای خدا

با خدا معامله کنیم. چون خدا مشتری دائمی است. مشتری علاقه‌مند و مشتاق است. همه چیز را می‌خرد. گران می‌خرد. جنس معیوب را هم می‌خرد. از خریدن پشیمان نمی‌شود. خسته نمی‌شود. سرمایه از خودش است. باز هم سرمایه خودش را خودش می‌خرد. هم نقد می‌خرد و هم نسیه می‌خرد. هم در دنیا و هم در آخرت جزا می‌دهد. قول می‌دهد. وعده‌هایش را وفا می‌کند. پاداش‌هایش متنوع است. یعنی گاهی پاداش‌های خدا به طول عمر است. گاهی به ذریه و نسل است. گاهی به عزت و نصرت است. گاهی نام نیک است. گاهی بخشش است. گاهی تجلیل است. شاید یک دقیقه هم نشد. اینها فهرست حرف‌های جلسه گذشته بود. این ادامه بحث است.
اما خلق چه می‌کند؟ سوت می‌کشد. کف می‌زند. صلوات می‌فرستد. یک خیابان را به اسم ما می‌کند. تندیس می‌دهند، لوح می‌دهند. یک گل گردن ما می‌کند.

2- وظیفه ما در تجلیل از نیاکان و خوبان

نمی‌خواهم بگویم: به اینها بی‌اعتنا باشند. بالاخره باز هم تجلیل دنیا در آدم اثر می‌کند. تشویق می‌کند. (وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ) (عصر /3) حضرت امیر می‌گوید: «لا یکونن المحسن و المسیء عندک بمنزلة سواء» (نهج البلاغه) خوب و بد را یکسان نگاه نکن. هرکس خوب است، تجلیل کن. پیغمبر ما یک خواهر داشت و یک برادر رضاعی. رضاعی یعنی از یک سینه شیر خوردند. مادرشان نبود. یک زنی چند بچه را که شیر می‌دهد، این بچه‌هایش همه خواهر و برادر شیری می‌شوند. یعنی چون از یک سینه شیر خوردند… پیغمبر هم یک خواهر اینطوری داشت. که این پیغمبر و این خواهر، از یک سینه شیر خوردند. یکبار خواهر آمد، پیغمبر بلند شد احترام کرد. برادر رضاعی آمد، پیغمبر او را محل نگذاشت. گفتند: یا رسول الله! خواهر را خیلی تحویل گرفتی؟ چرا به این محل نگذاشتی؟ گفت: این خواهر به پدر و مادرش احترام می‌گذارد. چون به پدر و مادرش احترام می‌گذارد، من هم به احترام او قیام کردم. آن برادر یک پسر بی ادبی است. برای پدر و مادرش دهان کجی می‌کند. چون دهان کجی و بی اعتنایی می‌کند، من تحویلش نگرفتم. اینها مهم است. ما در دنیا هم باید خوب و بد برایمان فرق کند.
پاداش‌های خدا… چند مورد را گفتیم. حالا شماره بعدی را می‌گویم.

3- استجابت دعا، در صورت اجابت دعوت خدا

گاهی دعایش مستجاب می‌شود. یک خدمتی می‌کنیم… یک کسی می‌گوید: آقا چرا دعاهای ما مستجاب نمی‌شود؟ جواب: مگر تو هرچه گفتی، خدا باید مستجاب کند؟ حالا من یک سؤال می‌کنم. خدا هرچه گفته تو عمل کردی؟ خدا هرچه گفت، تو عمل کردی که توقع داری تو هرچه گفتی، خدا عمل کند؟ می‌گوید: قرآن می‌گوید: (ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ) (غافر /60) می‌گویم: بله. چرا فقط یک آیه را می خوانی؟ قرآن می‌گوید: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» دعا کنید مستجاب می‌کنم. یک آیه دیگر هم دارد. می‌گوید: (اسْتَجِيبُوا لِلَّـهِ) (انفال /24) خدا هم هرچه گفت، تو گوش بده. اگر خدا هرچه گفت تو گوش دادی، تو هم هرچه گفتی، خدا گوش می‌دهد. (فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ) (بقره /152) تو یاد من باش، من هم یاد تو هستم. تا بحال خیلی از آدم‌ها پیش من آمدند که زندگی ما سوخت، سوخت. نابود شد. می‌گویم: حاضر هستی یک حرف صادقانه بزنی. می‌گوید: بفرمایید. می‌گویم: صادقانه بگو. خمس می‌دهی؟ گفت: نه! خدا صد میلون به تو داد، بیست میلیونش خمس بود. یک میلون داد، دویست هزار تومانش خمس بود. تو حق پیغمبر را ندادی. حق خدا را ندادی. حق فقرا را ندادی. زکات ندادی. می‌گویم: حالا این بحث در اول سال پخش می‌شود، دیگر از اردیبهشت گندم‌ها را درو می‌کنند. شما برای پانزده کیلو گندم، نمی‌خواهی یک کیلویش را زکات بدهی؟ خودم کاشتم، می‌گویند: بله! سهم خودت چهارده کیلو است. خورشید در این گندم سهم نداشت؟ باد سهم نداشت؟ باران سهم نداشت؟ چرا. این زمین دیم، زمین‌ها برای خدا نبود؟ پس ببین زمینش برای خداست. بارانش برای خداست. خورشیدش برای خداست. بادش برای خداست. تازه خودت هم برای خدا هستی. خدا قانع است. می‌گوید: پانزده کیلویی، یک کیلو. البته من مسأله فقهی نمی‌گویم. مسأله فقهی را از علما بپرسید. من مثل عرض می‌کنم. چون زکات دیمی بیشتر است. ولی کشاورزی که با آب است زکاتش کمتر است. یکی از کارها این است که اگر آدم با خدا معامله کند، اگر یک وقتی هم گیر کرد، خدا کمکش می‌کند. یک لحظه‌هایی را خدا با الهام کمک می‌کند.
یکی از علمای قم می‌گفت: هوای قم داغ بود، پشت بام با بچه‌ها خوابیده بودیم. دو بعد از نصف شب با کم و زیادش… نصف شب بود، حالا هروقت… می‌گفت: دیدیم یک نفر زنگ در خانه را می‌زند. ما از بالای پشت بام نگاه کردیم و گفتیم: بفرمایید! گفت: حاج آقا! سلام علیکم ببخشید! من اشتباه کردم از اینکه زنگ خانه شما را زدم، حلال کن! یک کسی آمده بود برود، بی‌خود زنگ زده بود. می‌گفت: ما را از خواب بیدار کرد، بعد دیدم بچه‌ام غلتیده، پایش آویزان است. فوری پریدم این بچه را بالا کشیدم. اصلاً این آقایی که داره می‌رود، به ذهنش آمد الکی زنگ را بزند که من از خواب بیدار شوم، دست بچه‌ام را بگیرم و بالا بکشم.
یک آقایی را که من خیلی به او ارادت دارم، می‌گفت: یکجایی نشسته بودم، یک کشاورزی آمد گفت: حاج آقا! گفتم: بله! گفت: بلند شو این طرف بنشین. گفتم: چه فرقی می‌کند این طرف با آن طرف؟ گفت: حالا ما هم یک چیزی به تو گفتیم: گوش بده! گفتم: چشم! تا بلند شدم آن طرف نشستم از زیر فرش یک مار مثل یک دسته بیل دیدم! رنگم باخت! گفتم: می دانستی، گفت: والله نمی‌دانستم. به دلم برایت شد بگویم: بلند شو آن طرف بنشین. لحظه‌هایی به آدم الهام می‌شود.

4- امدادهای الهی به فکر و عمل خداباوران

مددهای غیبی! به خیلی از مخترعین ما الهام می‌شود مثلاً اینطور کن، اینطور کن. به این کشف می‌رسی. به این استخراج، به این استکشاف می‌رسی. خیلی از اختراع‌ها، هرکسی در زندگی‌اش این حرف‌ها را دارد. آدم خودش هم نمی‌داند که چه می‌کند.
بعد از شهدای مکه که تقریباً چهارصد نفر شهید شدند، یک سمیناری در آفریقا بود. ما از ایران آنجا رفتیم سخنرانی کنیم. همه آخوندهای کشورهای آفریقایی آنجا جمع شده بودند. آنها هم از سعودی یک پول‌هایی به آنها تقسیم می‌شد. تزریق می‌شد. نان خور سعودی بودند. آن سالن چند برابر این سالن بود و همه هم علما نشسته بودند. گفتند: کسی حق ندارد علیه سعودی حرف بزند. گفتم: خوب من از ایران آمدم که بگویم: سعودی ما را کشت. می‌گفت: یک کسی حسینیه ساخته بود، برای عاشورا. بعد اول محرم یک تابلو زد که به مناسبت فرا رسیدن ایام عزاداری امام حسین(ع) حسینیه تعطیل است. گفت: اِ… اصلاً ما برای عاشورا حسینیه ساختیم. حالا حسینیه تعطیل است. اصلاً ما آمدیم برای این… گفت: ما این همه راه آمدیم. چند کشور جا‌به‌جا شدیم تا به اینجا رسیدیم. شب نشستم فکر کردم خدایا چه کنیم؟ مأموریت ما چیست و تقاضای اجلاس و سمینار چیست؟ گفتم: اصلاً با اینها حرف نزن، کاری به سعودی هم نداشته باش. یک زیارتنامه درست کن.
یک عکسی بود، قبر پیغمبر، گنبد خضرا، عکس بزرگ تقریباً یک متر در یک متر بود. به یک جوان گفتم: می توانی من یک سخنرانی کنم این را بالای سر من نگه داری. گفت: نگه می‌دارم. گفتم: من پشتم را به جمعیت می‌کنم، با پیغمبر حرف می‌زنم. یک زیارتنامه جعلی درست کردند. زیارتنامه جعلی می‌شود درست کرد. غیر از حمد و سوره. حمد و سوره را نمی‌شود چیز دیگری جای آن خواند. ولی السلام علیک یا امام رضا، با هر زبانی می‌خواهی زیارت کن. لازم نیست زبان عربی باشد. سلام علیک با امام لازم نیست، زیارتنامه ارزش دارد. ولی حالا اگر کسی هم نتواند زیارتنامه بخواند با همان، نوبت ما شد سی چهل آیه را شب تنظیم کرده بودم. پشتم را به جمعیت کردم. فرض کنید این تخته سیاه قبر پیغمبر است. السلام علیک یا رسول الله! شروع به قرآن خواندن کردم. یا رسول الله در قرآن آمده «لا تَظلمون، لا تُظلمون» نه ظلم کنید، نه زیر بار ظلم بروید. بلند شو ببین امت تو چقدر ظلم کردند. در قرآن گفتی: جامعه اسلامی باید روی پای خودش بایستد. بلند شو ببین که حتی سنگ‌های مسجد تو از خارج آمده است. در قرآن گفتی: (تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّـهِ) (انفال /60) امت اسلامی باید دشمن خدا را بترساند. بلند شو ببین الآن امت اسلامی از دشمن خدا می‌ترسند. برای اینکه دشمن خدا را بترسانند، نفت دارند. اگر شیر نفت را ببندند، آمریکا و اروپا فشل می‌شود. ولی ما امکانات را در اختیار آنها می‌گذاریم و تازه از آمریکا هم می‌ترسیم. یا رسول الله! همینطور هی السلام علیک یا رسول الله! تو چنین گفتی، «ترهبون» بلند شو ببین شدیم «تخافون». تو گفتی: «لا تَظلمون و لا تُظلمون» بلند شو ببین هم ظالم هست و هم مظلوم. تو در قرآن اینطور گفتی، اینطور است. تو در قرآن اینطور گفتی، اینطور است.
زیارتنامه‌ای خواندم و این زیارتنامه یعنی ای امت اسلامی! از قرآن جدا شدید و بدبخت شدید. اسم سعودی هم نبریدم. ولی دائم گفتیم: کل امت سعودی از هرجا از اسلام فاصله گرفتند، سیلی خوردند. بعد از جلسه دور مرا گرفتند و گفتند: این چه رقم بود؟گفتم: والله شما گفتید چیزی نگویید، ما هم گفتیم: خیلی خوب! چیزی نمی‌گوییم.
5- امدادهای الهی به پیامبران و اولیای الهی

یک لحظه‌هایی خداوند دم بزنگاه انسان را کمک می‌کند. امداد غیبی! تمام معجزات امداد غیبی است. مریم حامله شده، زایمان دارد و غذا هم ندارد. خدا می‌گوید: بلند شو این درخت خشک را تکان بده. (رُطَبًا جَنِيًّا) (مریم /25) خرمای تازه می‌آید. مردم دور موسی جمع شدند و گفتند: آب می‌خواهیم. خدا گفت: (اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ) (بقره /60) عصایت را به سنگ بزن. از همین سنگ دوازده چشمه آب می‌جوشد. ابرهه آمد کعبه را خراب کند. (تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ) (فیل /4)، (فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَّأْكُولٍ) (فیل /5) عصف به معنی کاه است. مأکول یعنی خورده شده. کاهی که خورده شده چیست؟ پهن است. کاه ریز، پهن است. تمام معجزات امدادهای غیبی است. دیگر چه؟
با پیروزی، انقلاب خود ما خیلی‌هایش امدادهای غیبی بود. وقتی شن‌های طبس هلی کوپترهایشان را سرنگون کرد، هم امرا و هم سردارها، هم سیاسیون، حقوق‌دان‌ها، همه سران کشور، هیچ کدام توجه نداشتند. از این طرح آمریکایی، ولی شن‌های طبس آمد و کمک کرد. افرادی بودند بیست ساعت فکر کردند که این بند شعری که من گفتم، لنگه دیگرش چیست؟ گرفته خوابیده و در خواب گفته این لنگه‌اش این است. بلند شده و فوری نوشته است. قرآن می‌گوید: (ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ) (بقره /2) متقین، (الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ) (بقره /3) ما ایمان به غیب داریم. ما غیر از این کانال‌های تلویزیونی، این یک الهام‌هایی، یک جرقه‌هایی از غیب هم هست. ما با غیب زندگی می‌کنیم.
اگر می‌خواهی ببینی تکیه تو به امکانات خودت بیشتر است، اگر تکیه به امکانات خودش کردی، بله! جاده درست کردیم و اینقدر هم توپ داریم، تانک داریم، تفنگ داریم. هواپیما داریم، هلی کوپتر داریم، اگر به برنامه‌های خودت تکیه کنی، معلوم می‌شود ایمانت ضعیف است. شما باید برنامه‌ریزی‌ات دقیق باشد. اما ممکن است یک خبرهای دیگر هم باشد. یعنی ممکن است شما گاز بدهی… تعلیم رانندگی رفتی. شما گاز می‌دهی، اما این بغل دستی تو ترمز می‌کند.
ممکن است ما… گاهی وقت‌ها آدم مطالعه می‌کند می‌گوید: بحث امشب چون مطالعه کردم، بحث خوبی می‌شود. بحث را انجام می‌دهد. هیچکس… می‌گوید: ما که امشب چیزی گیرمان نیامد. دست خداست! ما باید تلاشمان را بکنیم ولی همه کاره نیستیم.
چقدر برنامه‌ریزی می‌کنند که رأی بیاورند. آخر می‌بینی رأی نیاوردند. افرادی هستند تا دم صندوق نظرش روی آقای الف است. لحظه‌ای که می‌خواهد رأی بدهد، به آقای ب رأی می‌دهد. بابا یک عمری در ستاد انتخاباتی آقای الف بودی. می‌گوید: بله! وقتی خواستم رأی بیاندازم، گفتم: ببین خودم می‌دانم! واقعاً برای خداست. یا همشهری توست، یا دوستش داری؟ یا از او وام داری؟ یا به او قول دادی؟ یا او به تو وعده داده است؟ بینی و بین الله از این باسوادتر نیست؟ از این لایق‌تر نیست. این همه شهید دادیم، جمهوری اسلامی را درست کردیم تو باید اینجا خیانت کنی، پارتی بازی کنی؟ می‌گفت: در یک لحظه وقتی خواستم رأی بدهم، به یک کس دیگری رأی دادم. اینطور نیست که چون پوستر ما زیادتر است، حتماً رأی می‌آوریم. اصلاً خیلی وقت‌ها پوسترهایی که زیاد است، از کجا این پول‌ها آورده می‌شود؟ خوب در این خیابان یک عکس بس است. همینطور عکس‌ها را مثل آجر به هم چسباندند، تا آخر. آخر یک دیوار سی عکس! اینها از کجا می‌آید؟ از خودش است، اسراف است. از خودش نیست، خیانت است. اگر از خودش است هم اسراف است. خوب من می‌خواهم کاندید شوم، عکس مرا ببینید. نه! قرائتی، قرائتی، قرائتی!

6- حفظ دین و مکتب از خطر تحریف و بدعت

گاهی با حفظ مکتب، قرآن می‌گوید: ببینید من مزد پیغمبر را اینطور دادم.(نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ) (حجر /9) ما قرآن را فرستادیم، حفظش هم کردیم. از جاهایی که وهابی‌ها خیلی رسوا شدند، این بود که چند قرن تبلیغ می‌کردند که قرآن شیعه غیر از قرآن اهل سنت است. تا بالاخره الحمدلله این قاریان به کشورها رفتند و خواندند. بین قرآن ما و اهل سنت یک نقطه، یک واو، یک الف فرق نمی‌کند. این خیلی تبلیغ کردند. هنوز هم بعضی آخوندها می‌گویند. چون خدا قول داده از مؤمنین دفاع کند.
ما که نماز می‌خوانیم، شیعه‌ها آخر نماز می‌گوییم: السلام علیکم و رحمة الله و برکاته، می‌گوییم: الله اکبر! الله اکبر! الله اکبر! شیعه سه بار الله اکبر می‌گوید. می‌دانید آنها چه می‌گویند؟ می‌گویند: شیعه می‌گویند: خان الامین! خان الامین، خان الامین! امین یعنی جبرئیل امین! جبرئیل امین باید وحی را به علی بدهد، به پیغمبر داد و خیانت کرد! وحی به جای علی به پیغمبر شد. ما کی می‌گوییم: خان الامین! می‌گوییم: الله اکبر! دروغ شاخدار!
یک کلمه از حرف وهابی‌ها را اگر شنیدی، اگر گفتند: زغال سیاه است باید تحقیق کرد. هرچه می‌گویند، دروغ می‌گویند. حتی پادشاه آنها آن زمان که زنده بود به امام نوشت، فهد، که مردم می‌گویند: الله اکبر، خمینی اکبر! امام نوشت: شعار مردم روشن است. می‌گویند: الله اکبر، خمینی اکبر نمی‌گویند. خمینی رهبر می‌گویند. یعنی رئیسشان اینطور دو شاخ برق را در تلفن و دو شاخ تلفن را به برق می‌زند. الآن هم سایت‌ها همینطور است. یک وقت می‌بینی در همه سایت‌ها آمده و همه شان هم دروغ می‌گویند. سایت که برای ما حجت نیست.
الآن در دهان همه ایرانی‌ها می‌گویند: از دنده چپ بلند شده! یک نفر بگوید، کدام آیه و حدیث و عقل می‌گوید: کسی از دنده چپ بلند شود، خلقش بد می‌شود؟ این را که گفته است؟ سیزده نحس است! یعنی کشورهای دیگر هم می‌گویند، سیزده نحس است. به چه دلیل عقلی یا وحی سیزده نحس است؟ حضرت علی سیزده رجب به دنیا آمد. عطسه کردی، صبر کن! این را که گفته که وقتی عطسه کردی، صبر کن؟ پوک پوک است. حدیث داریم عطسه کردی، عجله کن!
زن یک دنده از مرد کمتر دارد! بابا اینطور نیست. آخر به یکی زنگ بزن. خود شما یک شب عمه‌ات را بخوابان و دنده‌هایش را بشمار. (خنده حضار) دنده‌های زن و مرد یکسان است. (خنده حضار)
حرف‌های وهابی‌ها و غیر وهابی‌ها باید تحقیق کرد. قرآن بخوانم: (إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا) (حجرات /6) یعنی اگر یک نفر که عادل نیست خبر آورد، تحقیق کنید. ممکن است دروغ بگوید.
خدا شهید مظلوم بهشتی را رحمت کند. کاشان آمده بود، نماز مغرب بود. ما پشت سرش رفتیم نماز بخوانیم، رویش را به یک نفر کرد و گفت: آن ماجراها را برای قرائتی هم بگو. سفارش کرد و گفت: الله اکبر! ما دیگر حواسمان پرت شد که ماجرا چه بود که ایشان دم نماز گفت… گفتم: آقا ماجرا چیست؟ گفت: بعد از نماز. گفتم: خوب پس یادت نرود! گفت: در شرکت واحد اتوبوس‌های شهرداری، بحث می‌شود که خانه بهشتی چند طبقه است؟ یکی می‌گوید: سه طبقه. یکی می‌گوید: چهارده طبقه، یکی می‌گوید: شانزده طبقه، یکی بلند شد گفت: آقا مرد هستید یا نا مرد؟ اگر مرد هستید من خانه‌اش را بلد هستم. هیچی نگویید در خانه‌اش برویم. چه کسی مرد است؟ گفتند: باشد می‌نشینیم. مسافران تصمیم گرفتند و اتوبوس را در خانه ایشان بردند. در را زدند و مرحوم دکتر بهشتی آمد در را باز کرد. سلام علیکم! گفتند: این دکتر بهشتی است و این هم خانه‌اش است. یک طبقه است! می‌گفتند: خانه دکتر بهشتی سردابی دارد که کامیون برنج در آنجا تاب می‌خورد. اصلاً چه کسی اینقدر برنج می‌خورد؟ رشتی‌ها اینقدر برنج می‌خورند؟ (خنده حضار) آنجا هم که معدن برنج هست، رشت و مازندران، آنجا هم کسی اینقدر برنج نمی‌خورد. همینطور می‌گویند! هرچه شنیدید تحقیق کنید.
خداوند قول داده آنهایی که برای خدا معامله می‌کنند، بحث من معامله با خداست. آنهایی که با خدا معامله می‌کنند، آبرویشان را خدا حفظ کند. کتابشان را خدا حفظ کند. «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» ما قرآن را فرستادیم، «وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» ما فقط قرآن را حفظ می‌کنیم. نگفته: «حافظون له»، «له لحافظون» یعنی فقط قرآن را حفظ می‌کنیم. چون روایت‌ها هم حفظ نشد.چون روایات جعلی هم زیاد داریم.
مرحوم علامه امینی چهارصد هزار حدیث جعلی را از قول آقایان نقل می‌کند. می‌گوید: خودم… می‌گوید: بافتم بافتم بافتم… از جمله اینکه مثلاً می‌گویند: هرکس فلان سوره را یکسال بخواند، مکه می‌رود. هرکس فلان آیه را چهار بار بخواند، چه می‌شود؟ بچه‌اش پسر می‌شود. بچه‌اش دختر می‌شود. تجارتش خوب می‌شود. خیلی از این حدیث‌ها دروغ است.

7- رجوع به فقیه جامع الشرایط برای فهم درست دین

خدا آیت الله العظمی حاج آقا مرتضی طاهری را رحمت کند. پسر مؤسس حوزه علمیه قم بود. ما درس ایشان می‌رفتیم. یک روز به مناسبتی گفت: یک کسی به اینها گفت: تو که می‌گویی: این آیه اینقدر ثواب دارد، راست می‌گویی؟ گفت: دروغ می‌گویم. من می‌گویم که مردم بخوانند. مثل بعضی که می‌گویند: یک طور روضه بخوانیم که مردم گریه کنند. شما وظیفه نداری گریه مردم را در بیاوری. حق داری مصیبت بخوانی. گریه کردند، کردند. نکردند، نکردند! ما ضامن اشک مردم نیستیم. تاریخ کربلا را زنده نگه می‌داریم.
ما گاهی وقت‌ها شورش می‌دهیم. این جای روضه… یک آقایی روضه می‌خواند و من هم نشسته بودم. گفت: سیصد نفر شروع کردند به حضرت زهرا زدند. سیصد نفر؟! ببخشید سنگ پرانی می‌کردند، بله! سنگ را پرتاب می‌کردند، هزار نفر هم به یکی سنگ پرتاب می‌کنند. اما وقتی می‌خواهند، پرتاب که نبود… دور حضرت زهرا آمدند. دور حضرت زهرا فرض کنید… این بلا تشبیه قرآن، حضرت زهراست. دور اول پنج نفر، پشتشان هم پنج نفر دیگر. پشتشان هم پنج نفر دیگر، پشتشان هم پنج نفر دیگر، این دست من تا کجا می‌تواند بزند؟ فوقش می‌تواند، پنج نفر، ده نفر، آخر سیصد نفر… این چه روضه‌ای است می‌خوانی؟! بله حضرت زهرا(س) را شهید کردند. زدند، کشتند، بله هرچه می‌خواهی بگویی، بگو. چرا می‌گویی: سیصد نفر! یک وقت می‌گویی: تیراندازی کردند. در تیراندازی می‌شود هزار نفر به یک موضع تیراندازی کنند. در سنگ می‌شود. چه دلیلی دارد ما دروغ بگوییم؟ اینکه می‌گویند: دینتان را از اعلم بگیرید، بخاطر همین است. اینهایی که دینشان را از اعلم نمی‌گیرند، همینطور خواب دیده، عارفی، شاعری، فیلسوفی، یک چیزی گفته، خوب باشد ما باید حرف شما را اندازه‌گیری کنیم.
یک فیلسوفی سیگار می‌کشید. یک نابینایی کنارش نشسته بود. آن بنده خدا چشمش بسته بود ولی از بینی فهمید که اتاق پر از دود شده است. گفت: آقا؟ گفت: بله! گفت: چرا شما سیگار می‌کشی؟ گفت: من از بس در هستی شناسی و هویت هستی و عالم ملکوت فکر می‌کنم سیگار می‌کشم. گفت: خوب پس حضرت علی باید هروئین بکشد! (خنده حضار) مگر هرکس فکر می کند باید سیگار بکشد؟ فیلسوف است ولی حرفش لغو است. دین ما فقط باید از فقیه جامع الشرایط بگیریم.
خدا می‌داند ما چقدر در شعرها، کتاب‌ها، خواب‌ها، رؤیاها، در خیلی از اینها آب است. دینتان را از هرکسی نگیرید. الآن یک رب گوجه می‌خواهی بخری می‌گویند: استاندارد باشد. یعنی مهر استاندارد داشته باشد که بدانیم. یک گوشتی را می خواهند صادر کنند می‌گویند: مهر بخورد. این مسئول بهداشت می‌آید گوشت را مهر می‌زند. آخر رب گوجه و گوشت گاو استاندار دارد. این مخ ما استاندارد ندارد؟ هرچه می‌خواهد درونش برود؟ هرکس هرچه می‌خواهد در ذهن ما بیاورد؟ به ما گفتند: دروازه بان گوشتان باشید و اجازه ندهید هرکسی در آن برود.«القلب حرم الله»! قلب شما حرم خداست. «لا تسکن حرم الله غیر الله» اجازه ندهید غیر خدا در قلب شما برود.
نشسته‌ایم سایت‌ها، روزنامه‌ها و ماهواره‌ها، یک سؤال هم اینجا از شما بکنم. یک جواب روان برای ماهواره‌ها بدهید. اگر ماهواره‌ها تاکنون فرمول علمی‌شان را به ایرانی‌ها تزریق کردند، همه شما بخرید برای بچه‌هایتان که بچه‌های شما با فرمول علمی آشنا شوند. اما اگر فرمول‌های علمی را به ما یاد نمی‌دهند، چیزهای دیگر به ما تزریق می‌کنند، پیداست آنهایی که ماهواره درست کردند و پیام‌هایشان نمی‌خواهند ما باسواد شویم. می‌خواهند ما عیاش شویم. دیگر خودتان می‌دانید. ما از ماهواره انتقاد نمی‌کنیم. از سینما هم انتقاد نمی‌کنیم. از فیلم بد انتقاد می‌کنیم. ما نباید بگوییم سینما بد است. برای اینکه می‌گویند: این شیخ با تکنولوژی مخالف است. با سینما مخالف نیستیم، با فیلم بد مخالف هستیم. خروجی فیلم چه شد؟ آیا زن و شوهرها با هم گره خوردند یا زن و شوهرها از هم جدا شدند؟ خروجی فیلم چه شد؟ بچه‌ها عاشق تحصیل شدند یا تارک تحصیل شدند؟ خروجی این رفاقت چه شد؟ بالاخره این رفیق مرا به خدا دعوت کرد یا مرا به… مال زیاد خوب است. دو زیاد در قرآن داریم. یک زیاد داریم، تکاثر است. (أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ) (تکاثر /1) تکاثر از زیاد است. یک سوره داریم، (إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ) (کوثر /1) کوثر و تکاثر هردو کثیر هستند. هردو واژه کثیر است، کثیر به معنی زیاد است. تکاثر یعنی ما زیادتر هستیم. کوثر هم به معنی خیر زیاد است. منتهی خروجی تکاثر چه می‌شود؟ رفتن به سوی مقبره! (حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ) (تکاثر /2) دو فامیل اختلاف شد. یکی گفت: ما بیشتر هستیم. یکی گفت: ما بیشتر هستیم. چانه زدند. گفتند: چانه نزنید. بروید بشمارید. سرشماری کردند فامیل ب باخت. طبق نقلی گفت: پس زن حامله را دو نفر حساب کنیم. یکبار دیگر سرشماری کنیم. باز در سرشماری باخت. گفت: برویم قبرستان. خیلی از ما مردند! مرده و زنده را با هم بشماریم و ببینیم قبیله کدام بیشتر است. آیه نازل شد. «أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ، حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ». یعنی اینقدر ما بیشتر هستیم و تو بیشتر هستی، شما را گیج کرده تا رفتیم مقبره پدرتان را بشمارید. حضرت امیر این آیه را می‌خواند و بعد می‌گوید: وای بر بشری که بجای اینکه از استخوان‌های پوسیده پدرش عبرت بگیرد، به استخوان‌های پوسیده پدرانشان افتخار می‌کنند. ولی کوثر چه؟ می‌گوید: «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ» به تو کوثر دادیم، شکر کوثر این است که نماز بخوانی. شتر ذبح کنی و به فقرا بدهی. تکاثر و کوثر هردو از کثیر است. تکاثر آدم را به مرده شماری می برد و کوثر آدم را به نماز و کمک به فقرا می‌برد.
ماهواره، ماهواره است. خروجی ماهواره چه شد؟ بچه شما بعد از ماهواره نمره درسی‌اش بهتر شد؟ ادبش بیشتر شد؟ خدمتش به جامعه بیشتر شد؟ اهل تقوا و نماز شد؟ یا نه این ماهواره آدم را یک آدم هرزه‌ای کرد؟خیلی هم زور نمی‌زنیم. آن پدری که برای بچه‌اش ماهواره می‌خرد، باید ببیند بچه‌اش از خروجی ماهواره چه شد؟یک فرمول علمی تا بحال آمریکا به شما القا کرده است؟ نمی‌خواهد گور پدرش! خود شما هم اگر یک چیز علمی کشف کنید، آمریکا می‌گوید: نباید کشف کنید. اصلاً نباید در مسأله هسته‌ای… همین چانه‌هایی که زدند همین است. شما نباید بفهمید. فهمیدی نباید اختراع کنی. نباید تولید کنی. تولید کردی نباید مصرف کنی. باید این مقدار تولید کنی، باید این مقدار مصرف کنی.علاوه بر اینکه خودشان به ما چیز یاد ندادند، اگر خود شما هم چیزی یاد گرفتی، می گوید: نه حق نداری مصرف کنی! واقعاً دوست و دشمن یک آیه داریم، می گوید: دشمنتان را اینطور بشناسید.
راه دشمن شناسی یک آیه را دوست دارم همه حفظ کنید. قرآن می گوید: دشمن شما کیست؟ دشمن شناسی: آیه اش چیست؟ «وَإِن تُصِبْكُمْ» یعنی اگر به شما اصابت کرد. «حَسَنَةٌ» یعنی خیر. اگر خیری به شما رسید، (إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ) (آل عمران /121) اینها ناراحت می شوند. «تَسُؤْهُمْ»! این علامت دشمن است.
اگر به یک اختراعی رسیدید، به یک اکتشافی رسیدید، اینها ناراحت می شوند. این دشمن شماست. ولی اگر «وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ» اگر به شما نکبت و بدبختی رسید، خوشحال می شوند. ما شما را تحریم می کنیم به دردسر بیافتید. وقتی به درد سر بیافتید ما خوشحال می شویم. دیدید؟ اینها را در فشار قرار دادیم. ما خیلی هم این مرگ بر آمریکا که می گوییم، این سند قرآنی دارد.
یک مسجد رفتم دیدم نماز خواندند و ذکر و دعا و مرگ بر آمریکا نگفتند. بلند شدم، گفتم: شما چرا مرگ بر آمریکا نمی گویید؟ گفتند: آخر اینجا محل عبادت است. محل سیاست نیست. گفتم: اصلاً مرگ بر آمریکا متن قرآن ما است. تا حالا هرکس نشنیده بشنود. قرآن، حالا من می گویم و شما هرکدام بلد هستید، بگویید. قرآن وقتی مومنان را تعریف می کند، اول می گوید: (أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ) (فتح /29) یعنی نسبت به کفار برخورد کنید و غیرت داشته باشید. «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» نسبت به خودتان رحم داشته باشید. به سید حسن نصر الله دعا کنید. نسبت به آمریکا و اسرائیل نفرت اعلام کنید. بعد از « أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» قرآن می گوید: « تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا» حالا برو رکوع کن. حالا سجده کن! شما «رُکَّعاً» هست، «سُجَّداً» هست. رکوع و سجود در مسجد می کنید، اما مرگ بر آمریکا نمی گویید. شما پنجاه درصد مسلمان هستید. یعنی یک جمله ای که چهار جمله دارد، دو تا را عمل می کنید و دو تا را عمل نمی کنید. گفتند: ما نمی دانستیم. گفتم: پس عمل کنید. «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ»
امام که فرمود: اسلام آمریکایی! می گفتند: اسلام آمریکایی چیست؟ اسلام محمدی چیست؟ گفت: اسلام آمریکایی یعنی هم نماز بخوان و هم مثل آمریکا، سگ آمریکا دمش را هرجا بخواهد تکان بدهد. الآن آمریکا سوت می کشد، تمام سران کشورهای عرب دورش جمع می شوند. یعنی الآن مثلاً ساعت می بیند و می گوید: مثلاً تا یازده ساعت دیگر، باید فردا همه سران عرب اینجا باشند. عین دم سگ هرطور آمریکا بخواهد اینها را تکان می دهد. بدترین ذلت دارند. نسل می دهند. اسلحه شان را هم می خرند. هم بازار اسلحه شان را گرم می کنند. هم نفت خودشان را می دهند، هم ذلیل ذلیل هستند.
سلام و صلوات خدا بر امام و بر شهداء، الآن شما وجدانتان راحت است. ما اگر مجروح و شهید دادیم بالاخره به فتوای یک مرجع تقلید بود. نه سردار قادسیه! این خودش یک آرامشی به انسان می دهد. ماهواره در خانه بیاوریم یا نه؟ پدرها من نمی گویم بخرید یا نخرید. من می گویم: ببینید خروجی ماهواره این است که پسر شما، پسر شما هست یا نیست؟ بعد از اینکه این ماهواره آمد پسر شما در چه شرایطی قرار می گیرد؟ اخلاقش، ادبش، تحصیلش، ابتکارش، اگر ماهواره ها فرمول علمی ترغیب می کنند، حتماً. اگر ماهواره ها فرمول…
یکوقتی یکی از شبکه ها از من دعوت کرد و گفت: آقای قرائتی اجازه می دهی به جای شما کس دیگر را بیاورم؟ گفتم: بله! حتی اگر می دانی یک نفر بیننده اضافه می شود بر تو واجب است که بگویی: تو نیا و فلانی بیاید. چرا؟ برای اینکه بررسی کردیم پنج نفر اضافه گوش می دهند. اگر پنج نفر پای تلویزیون اضافه گوش می دهند، واجب است مرا برداری و او را بگذاری. اما اگر پنج نفر کم می شود حرام است مرا برداری. چون من برای صد نفر صحبت می کنم، تو مرا برمی داری 95 نفر می شود. چرا پنج نفر را از قال الصادق محروم می کنی؟ اگر مشتری بیشتر است گاهی واجب است و گاهی حرام است.
اگر واقعاً بچه های شما رشد پیدا می کنند، «یهدی الی الرشد» واجب است ماهواره بخری. اگر بچه های شما سقوط می کنند حرام است بخری. حرام عقلی! حرام عقلی غیر از حرام شرعی است. حرام شرعی برای مراجع است. من فقیه نیستم.
خدایا بچه های ما، دین ما، کشور ما، رهبر ما، نسل ما، دولت ما، ناموس ما، آبرو ما، انقلاب ما، هرچه که به ما داده ای در پناه امام زمان حفظ بفرما. دشمنان ما را شاد نکن. غافلین ما را بیدار کن. توطئه ها علیه اسلام و مسلمین خنثی و توطئه گران نااهل نابود بفرما.

«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»


«سؤالات مسابقه»

1- آیات اولیه سوره عصر بر چه امری تأکید دارد؟
1) جایگاه انسان در جهان
2) زیان انسان در هر زمان
3) زیان کافران در آخرت
2- آیه 152 سوره بقره، راه جلب لطف الهی را چه می داند؟
1) یاد خدا
2) ترک گناه
3) خدمت به مردم
3- بر اساس آیه 60 سوره انفال وظیفه مسلمانان در برابر دشمنان اسلام چیست؟
1) صلح و سازش
2) جنگ و جهاد
3) ترس و هراس
4- آیه 6 سوره حجرات به چه کاری سفارش می کند؟
1) تحقیق در اخبار فاسقان
2) تکذیب اخبار فاسقان
3) ترک اخبار فاسقان
5- در فرهنگ قرآن، کدام فزونی مورد مدح و ستایش است؟
1) کوثر
2) تکاثر
3) اکثریت

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2187
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست