responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1083
1- راه‌هاي برخورد با غريزه‌ي جنسي
2- كنترل غريزه از درون و بيرون
3- خطرات و آسيب‌هاي دوستي‌هاي نامشروع
4- تسكين روح و توليد نسل در گرو ازدواج
5- برهنگي، عذاب الهي نه كمال بشري
6- دستورات اسلامي براي تربيت صحيح فرزندان
7- وظيفه‌ي والدين در برابر ازدواج فرزندان
8- وظايف همسران در برابر يكديگر

موضوع: توجه به غريزه‌ي جنسي در تربيت

تاريخ پخش:  15/06/89

بسم الله الرحمن الرحيم

«الحمدلله رب العالمين، بعدد ما احاط به علمك!  اللهم صل علي محمد و آل محمد. الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

در رمضان 89 مسائل تربيتي اسلام را گفتيم كه همه به آن محتاج هستيم، ‌استاد دانشگاه، طلبه، پدر، مادر، امور تربيتي، آموزش  و پرورش، همه‌ي ما دست به گريبانش هستيم. تربيت زوايايي دارد، تربيت سياسي، تربيت اجتماعي و تربيت خانوادگي گفته شد. در اين جلسه هم مي‌خواهيم تربيت مسائل… چطوري تعبير كنم. مسائل جنسي! آن‌ها هم بايد يك آدابي داشته باشيم كه بچه درخانه باحيا بار بيايد. بي‌حيا نشود. پرده‌دري نكند. و هر چه فيلم‌ها و ماهواره‌ها و سي‌دي‌هاي مبتذل و عكس‌ها و قيافه‌هاي ناجور و اين‌ها زياد مي‌شود، اين‌ها بخشي از آن به خاطر اين است كه ما تربيت لازم را نداريم.

بنابراين موضوع بحث كلي ما در رمضان 89 تربيت است، كه انواع تربيت‌ها را گفتيم، موضوع كلي: تربيت! موضوع جزئي: تربيت جنسي! به هر حال خداوند يك غريزه در انسان گذاشته است، ميل دارد. تمايلات در انسان هست.

سؤال: چرا خدا در انسان اين غريزه را گذاشت؟ اگر اين غريزه نبود، نسل در كار نبود. اگر غريزه‌ي غضب نباشد، هيچ كس از خودش دفاع نمي‌كند. بايد باشد. منتها هر چه را كه خدا گذاشت معنايش اين نيست كه اگر پول در اختيار شما گذاشتم، معنايش اين نيست كه هر طور خواستي خرج كني، اگر چاقو به تو دادند معنايش اين نيست كه هر كس را ديدي در شكمش بزن. داشتن چاقو به معناي زدن چاقو نيست. اصل غريزه لازم است.

1- راه‌هاي برخورد با غريزه‌ي جنسي

حالا براي غريزه چه كنيم؟ در برابر غرائز، در برابر خواسته‌ها و غرائز سه راه است:

1- آزادِ آزاد 2- سركوبِ سركوب 3- در مقابل آزادي، پاسخگويي، پاسخ در قالب ازدواج! فقط در قالب ازدواج!  بگوييم كه آزاد بگذاريم، معنايش همين چيزي كه الان دنيا به آن گرفتار شده است.

من يكي از كشورهاي غربي بودم، يك همه پرسي كردند، به نظرم اتريش بود. حالا اگر بتوانم روزنامه‌اش را بياورم و در تلويزيون نشان بدهم، بد نيست. هشتاد و پنج درصد از خانواده‌ها گفتند مهم‌ترين مشكل شما چيست؟ گفته بودند كه نظام خانواده پاره شده است. يعني مرد آزاد است، وقتي مي‌رود بيرون، زنش ديگر نمي‌داند كه اين با چه زني و چه رابطه‌اي برقرار مي‌كند و شب با چه حال و هوايي در خانه مي‌آيد. زن هم كه مي‌رود بيرون، ‌مردش نمي‌داند كه اين خانمش با چه كساني نشست و برخاست مي‌كند و با چه حال و هوايي به خانه برمي‌گردد، ‌نظام خانواده گسسته شده است. هشتاد و پنج درصد مشكلشان اين بود. مشكل انرژي هسته‌اي و نمي‌دانم مترو و اتوبان و بلوار و فرودگاه و آب و گاز و برق و… مشكلشان اين بود كه مي‌گفت همه چيزمان درست است، نظام خانواده پوكيد. اگر آزادي باشد، اين طور مي‌شود.

بعد هم فكر مي‌كنند كه آزادي شيرين است. يك مثال بزنم، افطار خوشمزه‌تر است يا ناهار؟ با هم بگوييد. افطار! چرا افطار خوشمزه‌تر است؟ چون آدم يك مدتي خودش را نگه داشته است،‌ بعد غذا پهلويش لذيذ است. شهوت هم همينطور است. اگر انسان به شهوت‌هاي حرام رسيد، خودش را نگه داشت، شهوت حلال برايش لذيذ است. اما اگر آدم راه مي‌رود، همين طور هر چه رسيد خورد،‌ اين ديگر وقتي سفره‌ي خودش پهن مي‌شود، چون از بس ولخوري كرده است، ديگر اشتهاي لازم را ندارد. چون با صد نفر دست داده است،‌ به صد نفر تنه زده است،‌ با صد نفر شوخي كرده است،‌ با صد نفر برخورد كرده است، اين ديگر همسر خودش پهلويش مزه ندارد. به همان دليلي كه افطار خوشمزه‌تر است، چون خودش را نگه داشته است،‌ لذت جنسي هم خوشمزه‌تر است به شرطي كه آدم خودش را از حرام نگه دارد. هر چه براي افطار مي‌گوييد، ‌براي آن هم بگوييد. چون هر دو احساس است. آدم احساس غذا دارد… نبايد آزاد گذاشت. هر وقت هر چه ديديم بخوريم. آزادي مطلق!

يا سركوب مطلق! رهبانيت! يك وقتي مسيحيت گفته بود كه حتي شرط كشيش شدن، اين بود كه كسي ازدواج نكرده باشد، ولي بالاخره حرف‌هايي درآمد و آمارهايي… ديگر حالا خيلي از حرف‌ها را نمي‌شود در تلويزيون زد. اسلام مي‌گويد نه غريزه را سركوب كن و نه آزادش بگذار! مثل كپسول گاز،‌ كپسول گاز اينجا هست، اگر اين از شلنگي كه آورديم، اگر برديم چراغ گاز، اگر از مسير خودش باشد، اين هم حرارت است و هم غذا مي‌پزد، اما اگر شلنگ پاره شد، چيزي پخته نمي‌شود، نه نور دارد، نه روشني و نه غذايي پخت مي‌شود فقط انفجار است. از طريق اجاق… فقط از طريق! حالا.

2- كنترل غريزه از درون و بيرون

از درون و از بيرون چگونه كنترل كنيم؟ از بيرون («هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ») (مؤمنون/5) بايد انسان خودش را حفظ كند. («تَمْشي‏ عَلَى اسْتِحْياءٍ») (قصص/25) دخترها در خيابان با حياء راه بروند. از بيرون هم ازدواج! انسان يك ورودي‌هايي دارد، مثل كامپيوتر يك چيزهايي واردش مي‌شود، يك پردازشي دارد، يك خروجي دارد، ورودي‌هاي انسان را اسلام گفته است، مواظب باشيد. همه چيز را نگاه نكن. نگاهت افتاد چشمت را پايين بيانداز، رويت را اين طرف كن، شما مي‌خواهي هر كسي را كه دلت مي‌خواهد نگاهش كني، هر چه را هم كه مي‌خواهي بگويي… دست نگذار، مي‌خواهي با او دست بدهي، مراوده! تلفنش را مي‌گيري، با هم رابطه برقرار كنيد. هر سخني را به هم مي‌گوييد، هر حرفي را مي‌زنيد، هر غذايي را هم مي‌خوريد. خوب اين هر كس را ديديم، هر چه خواستيم بگوييم، هر عكسي، هر فيلمي، هرچيزي خواستيم با هم رد و بدل كنيم، اين رها كردن غريزه است.

ممكن است يك عشقي باشد، منتها اين عشق‌ها بعداً به طلاق كشيده مي‌شود. گاهي هم بچه‌ها براي اينكه كلاه سر ديگران بگذارند، مي‌گويد اگر انسان چهار رفيق دوست پسر، دوست دختر نداشته باشد، زندگي را تمرين نمي‌كند. ما براي اينكه تمرين كنيم، براي آينده خوب… تمام اين‌هايي كه رابطه دارند، تحقيقاتي كه اخيراً كرده‌اند، به اينجا رسيده است، اين دختر و پسرهايي كه با هم رابطه دارند، ده درصدشان ازدواج مي‌كنند، نود درصد ازدواج نمي‌كنند. همين طور كنار كوچه دوست دارند، يك چيزي بگويند و بخندند و بروند. مثل حلواي نذري يك انگشتي مي‌زند، رد مي‌شود و مي‌رود. ده درصدشان ازدواج مي‌كنند. در آن ده درصد كه ازدواج مي‌كنند، نود درصد طلاق مي‌دهند. چه گفتم؟ رفاقت‌هايي كه به خيال اينكه حالا مقدمه‌ي ازدواج باشد، دخترها خيلي كلاه سرشان مي‌رود. خيلي دخترها كلاه سرشان مي‌رود. دخترها واقعاً مظلوم هستند. اصلاً در طول تاريخ دخترها مظلوم بوده‌اند. در طول تاريخ دخترها مظلوم بوده‌اند. گول مي‌خورند، به هواي اينكه ما با تو ازدواج مي‌كنيم، اين مقدمات زندگي شيرين آينده است، بابام يك كارخانه دارد فردا قيمتش چند ميليارد مي‌شود، نمي‌دانم بعداً چه مي‌شود، بعداً چه مي‌شود، يك كيلومتر… صد تا حرف مي‌زند معلوم نيست چند تا از آن دروغ و چند تا از آن راست است.

3- خطرات و آسيب‌هاي دوستي‌هاي نامشروع

اين‌هايي كه مي‌گويند اين رابطه‌ها براي ازدواج آدم را پخته مي‌كند، نه خير! پخته نمي‌كند. چون دختر و پسري كه با افراد مختلف رابطه دارند، چون آدم‌هاي زياد ديده‌اند، خيلي با ازدواج موفق نيستند. چون تا قهر كرد، مي‌گويد دليلي ندارد من با تو زندگي كنم. من قبل از تو… چه بگويد چه نگويد! چون اين قبل از ازدواج با ايشان با كساني ديگري هم بوده است. تا چيز شد برمي‌گردد. مثل آدمي كه بيايد در خانه، تا ديد غذا بد است،‌ اگر دور تا دور خانه‌اش ديزي و كبابي و سيراب شيرداني و جگركي و ساندويچي و همبرگر و نمي‌دانم پيتزا و… ‌ اگر در تمام دور تا دور خانه‌اش چيزي باشد، مي‌گويد اصلاً دليلي ندارد من بيايم در خانه، مي‌روم و بيرون غذا مي‌خورم.  اما اگر بفهمد همه‌ي خانه‌ها، همه‌ي دكان‌ها بسته است، خانمش بگويد: بنشين تا غذا حاضر شود، مادرش بگويد: بنشين. مي‌گويد: چشم! چون همه‌ي دكان‌ها بسته است. اگر راه‌ها بسته بود، در خانه صبر مي‌كند، اما اگر راه باز بود، با مختصر بهانه خانه را رها مي‌كند و در خانه را بر هم مي‌زند و پيتزايي و ساندويچي مي‌رود. آدم‌هايي كه رابطه‌ي دختر و پسر دارند،‌ با زندگي همسر صابر نيستند. چون با چند نفر ديگر هم بوده است، دليلي ندارد كه من با تو باشم، مي‌روم جاي ديگر! اتفاقاً دوست پسر و دوست دختر، تمرين فرار از خانه است. چون وقتي آدم با بيست نفر، سي نفر، كمتر، بيش‌تر، دو نفر، يك نفر رابطه داشت،‌ چون مزه‌هاي آن‌ها را هم چشيده است،‌ دليلي نيست كه با تو باشم. ول مي‌كند و مي‌رود. ول مي‌كند و مي‌رود. اين فاجعه است.

تربيت اسلامي چه مي‌گويد؟ براي ورودي‌ها! از كجا وارد مي‌شود؟ از چشم! مي‌گويد: نبين! دست، گفتگو، غذا… مي‌گويد: خودت را آزاد نگذار، يك خورده خودت را كنترل كن. بعد هم مي‌گويد در پردازش، تخيلات، جوان نشسته است، دختر و پسر مي‌روند در فكر، بلند شو و بدو!

رحمت خدا بر شهيد امير بابايي، مي‌گويد دانشجوي خلباني در آمريكا بودم، ديدم تخليات در مغزم آمد، بلند شدم و دويدم. مدير و رئيس دانشگاه گفت: چرا اين وقت شب مي‌دوي؟ گفت: فشار غريزه‌ي جنسي است. مي‌دوم كه با دويدن تخليه شوم و حواسم به جاي ديگري برود. تخيلات، تفكرات، احساسات…

ازدواج! پس آزادي درست نيست. سركوب هم درست نيست كه گاهي مسيحي‌ها مي‌گويند. اسلام مي‌گويد: ازدواج! ازدواج بركاتي دارد: 1- حفظ دين. اگر در سن سي ساله آدم داماد شود، يا عروس بشود، بيست و پنج سالگي، سي سالگي، عروس بشوند و داماد بشوند. نصف دينشان حفظ شده است. اما اگر دختر چهارده سالگي عروس شد، پانزده شانزده سالگي عروس شد،‌ هفده، هجده سالگي زود عروس شد، پسر هم بيست سالگي و قبل از بيست سال داماد شد، دو سوم دينش را حفظ كرده است. يعني اگر دين نود درجه باشد، سي سال به بعد چهل و پنج درجه، اما اگر زود عروس شد و زود داماد شد، از نود تا دو سوم يعني شصت درجه دين خودش را حفظ كرده است. دو سوم دين نسل نو مربوط به ازدواج است.

4- تسكين روح و توليد نسل در گرو ازدواج

تسكين روح. قرآن مي‌فرمايد كه ازدواج («لِتَسْكُنُوا إِلَيْها») (روم/21) ازدواج آرام بخش است. اينكه مي‌گويند آدم خواسته باشد به معارف معنوي برسد، نبايد ازدواج كند، اين حرف بيخودي است. پيغمبر ما وقتي به نبوت رسيد كه همسر داشت، موسي وقتي به نبوت رسيد كه همسر داشت، بالاترين درجه‌ي قرب («فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏») (نجم/9) معراج پيغمبر بعد از ازدواج بود. چه كسي گفته است كه… يك حرف غلطي را در حوزه مي‌زدند، مي‌گفتند: ذبح العلم! يعني كسي كه ازدواج كرد، علم ديگر ذبح شد. اينطور نيست. تمام مراجع ما رشدشان بعد از ازدواج بوده است. ازدواج ضرري به تحصيل نمي‌زند، منتها آن جايي كه ضرر مي‌زند، تجملات است. حتماً بايد ماشينت چنين باشد، حتماً بايد كمد چنين، حتماً بايد تخت‌خواب، از شب اول يك كيلو لباس دارند، باز بايد ماشين لباسشويي باشد. بايد تخت و كمد باشد. بايد… اين بايدها است كه فشار به مغز مي‌آورد. و الا زندگي ساده با داشتن همسر… بايد به اين سمت برويم. يا جوان‌هاي ما مي‌سوزند، يا گناه مي‌كنند، يا زندگي را بايد ساده كرد. زندگي ساده و ازدواج سريع!‌ توليد نسل، تسكين روح، حفظ دين، پركردن ايام فراغت، پرورش استعدادها… آدمي كه همسر دارد، چون خرجي مي‌خواهد بدهد، به فكر پول در آوردن و تلاش و اقتصاد و يعني چرخ اقتصاد هم تند مي‌شود.

رابطه‌ي دختر و پسر حرام است. شوخي هم نداريم، بله بچه‌ها كه با هم رابطه دارند، مي‌خواهند بازي كنند، تاجرها هم كه با هم رفیق می‌شوند، می‌خواهند تجارت کنند. دختر و پسر جوان چه رابطه‌ای دارند جز اینکه می‌خواهند خوش باشند؟ یا ساعت اول گناه می‌کنند، یا اگر دختر، دختر سلمان باشد،‌ پسر هم پسر ابی‌ذر، ممکن است یک هفته، دو هفته، نیتشان سالم باشد. اميرالمؤمنين(ع) فرمود من به زن جوان سلام نمي‌كنم، براي اينكه مي‌ترسم جواب سلامش دل علي را تكان بدهد، دل علي با يك جواب سلام تكان مي‌خورد، آن وقت شما مي‌خواهيد دو ساعت با هم بنشينيد و گپ بزنيد، بله ما خواهر و برادر هستيم. چي چي كه خواهر و برادر هستيم. خوب!

عشق‌هايي كز پي رنگي بود                       عشق نبود عاقبت ننگي بود.

رفاقت در سينما و پارك رفاقت با يك لبخند، رفاقت با يك بستني و مهماني، اين رفاقت‌ها… عشق‌هايي كز پي رنگي بود، عشق نبود عاقبت ننگي بود. امام صادق(ع) فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ حُبَّ غَيْرِه‏» (بحارالانوار/ ج70/ ص158) دل از خدا خالي مي‌شود، عشق غير خدا جايگزين مي‌شود. خوب شكلات تا مادامي كه در كاغذ است، مگس دورش جمع نمي‌شود، لخت كه شد، مگس دورش جمع مي‌شود.

5- برهنگي، عذاب الهي نه كمال بشري

برهنگي كمال نيست. برهنگي عذاب است. قرآن مي‌گويد: خدا به آدم و حوا گفت اين غذا را نخوريد، خوردند، لباس‌هايشان ريخت. يعني اولين سيلي كه خدا به بشر زد، اين است كه آن بشر را برهنه كرد،‌ يك بار ديگر مي‌گويم، اين آيه‌ي قرآن است. اين كه گفتم آيه‌ي قرآن بود. قرآن مي‌فرمايد: به آدم و حوا گفتيم نزديك اين شجره نرو،‌ نزديك رفتند و خوردند،‌ خدا خواست به آدم و حوا سيلي بزند، («بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما») (اعراف/22) برهنگي تمدن نيست. نداشتن لباس تمدن نيست. مي‌توانيم بگوييم حيوانات هم چون لباس ندارند از ما متمدن‌تر هستند؟ چه كسي گفته است برهنگي؟ به چه دليل؟

مي‌گويد: آقا اين وضع حجابش خوب نيست، ولي قلبش پاك است. مي‌گويم: شما كه قلبت پاك است،‌ با اين وضع مي‌آيي، حواس جوان‌ها را پرت مي‌كني يا نه؟ پرت كردن حواس جوان‌ها ظلم به فكر اين‌ها هست يا نه؟‌ بالاخره تزلزل در اين‌ها به وجود مي‌آورد يا نه؟ چطور زلزله در زمين خطر دارد، زلزله در قلب خطر ندارد؟ با اين قيافه زلزله در وجود اين جوان به وجود مي‌آوري يا نه؟ تو چطور مي‌گويي من پاك هستم ولي دلم مي‌خواهد هر جواني را متزلزل كنم؟ حواس اين را پرت مي‌كني يا نه؟‌ بالاخره وقتي يك كتاب در دست اين جوان است و مي‌خواند، جوان كه چشم‌چراني مي‌كند، تو هم كه با اين قيافه مي‌آيي، بالاخره نگاهش به اين كتاب است، همينطور نگاه مي‌كند، نگاه مي‌كند، آه… دو مرتبه يك خانم ديگر از اين طرفش مي‌رود، اين يك مقداري اين را نگاه مي‌كند،‌ مرتب كتاب در دستش است ولي مخش نمي‌فهمد. نمي‌فهمد. آيا اين رقم ضربه هست يا نه؟ تو چه دانشجويي هستي، تو چه دل پاكي داري كه لذت مي‌بري از تزلزل به وجود آوردن و هم‌چنين پسر، در خانه هم نبايد… پدر و مادر لخت باشند.

6- دستورات اسلامي براي تربيت صحيح فرزندان

حالا من دستوراتي را خدمت شما مي‌گويم. حدود پنجاه دستور، من اينجا سي چهل موردش در ذهن خودم بودم نوشتم، بعد براي رفقايم هم خواندم و چند مورد هم آن‌ها اضافه كردند. حالا! بسم الله الرحمن الرحيم. تربيت جنسي!

1- آميزش پدر و مادر، پدر و مادر خواستند خلوت كنند با همديگر دو نفري باشند، جلوي چشم نوزاد نباشد، حتي در گهواره! اگر دختر باشد،‌ نگاه كند به كار پدر و مادر، زناكار مي‌شود. پسر هم باشد زناكار مي‌شود. نگاه اثر مي‌كند، نگوييد بچه هنوز به زبان نيامده است، آن كسي كه اين بچه را خلق كرده است، گفته است: آميزش روبروي بچه‌ي نوزاد نباشد… قرآن زمانبندي دارد. مي‌گويد پدر و مادر هم هر لحظه نخواسته باشند، با همديگر خلوت كنند. سه زمان خدا گذاشته است،‌ بعد از عشاء، ظهر… گفته آن وقت لباس‌هايشان را پدر و مادر مي‌توانند خلوت كنند، لباس‌هايشان را سبك كنند، آن سه وقت را هم به بچه‌ها گفته است بدون در زدن وارد اتاق  نشويد. يعني نگفته است پدر و مادر هر وقت مي‌خواهد لباسش را بكند. در سه زمان… بيست و چهار ساعت سه زمان پدر و مادر مي‌توانند لباس‌هايشان را كم كنند، بچه هم در اين سه زمان بايد در بزند. آيه‌ي قرآن است. («ثَلاثُ عَوْراتٍ») اين سه زمان، سوره‌ي نور آيه 58،

تفرقه در رختخواب! بچه شش ساله كه شد، ديگر دو بچه‌ي شش ساله را پهلوي هم نخوابانيد. تا پنج سالگي با هم بخوابند، همين كه شش ساله شد، رختخواب‌‌هايشان جدا باشد. ببينيد اين تربيت جنسي است. دختر هفت ساله كه شد، ديگر نبوسيدش. بچه‌ي دختر را مي‌آورند، احوالت چطور است آقاجان، چند سالت است؟ اگر تا پنج سالش بود، اگر قصد شهوت باشد كه دو ساله را هم نمي‌شود بوسيد! بدون قصد شهوت هم تا شش سالگي، دختر كوچولو تا شش سالگي… هفت سالش شد، نبوسيد. پوشش در برابر بچه‌ي مميز! بچه هنوز به تكليف نرسيده است، الان مميز است، مي‌فهمد چه كسي خوشگل است، چه كسي قشنگ است، مي‌فهمد كه چه كسي مثلاً… به هر حال سرش مي‌شود. بچه‌هايي كه مميز هستند، مي‌فهمند. آن‌هايي كه مي‌فهمند عرض كنم به حضور شما كه روبروي آن‌ها هم حجاب داشته باشيد و نگوييد حالا اين نمي‌فهمد.

مسئله‌ي حجاب! مسئله‌ي اينكه نگاه كردي چشمت را پيش بياندازي! («يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِم‏») (نور/30) مسئله‌ي حرف زدن نازك! («فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْل‏») اي پيغبر! به خانم‌هايت بگو با كرشمه حرف نزنند، («فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ») (احزاب/32) مي‌گويد با كرشمه حرف نزنيد، («فَيَطْمَعَ») طمع كند، نمي‌گويد: («فَيَطْمَعَون») يعني گروهي! يعني حتي يك نفر، («فَيَطْمَعَ الَّذي») نمي‌گويد: («الَّذين») حتي يك نفر! («في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ») ممكن است در يك جلسه‌اي همه آدم‌هاي خوبي باشند، اما يك آدمي هست كه هرزه است، مي‌گويد: «الذي» نگفته است: («الَّذين») اگر گفت: («الَّذين») يعني گروهي! («فَيَطْمَعَون») نيست. («الَّذين») نيست. حتي اگر يك نفر چشمش ناپاك است و در قلبش مرض است، به خاطر او… قرآن مي‌گويد حتي به خاطر يك نفر بايد مواظب باشيد، با كرشمه حرف نزنيد، نازك حرف نزنيد. قشنگ زن و مرد حرف مي‌زنند، آهان… قربان شما، چنين مي‌گويد قربان شما، خوب اين…

«لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّة» «تَبَرُّجَ» برج، برج ساختمان‌هاي… كه برج، يعني نشان دارد. در خيابان خانم مي‌رود، برج نباشد كه همه چشم‌ها را به خودش جلب بشود. («لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِن‏») هر چي عربي مي‌خوانم قرآن است. («لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِن‏») پايكوبي نكنيد، («لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِن‏») (نور/31) كه دامنتان پس برود و زيبايي‌هاي شما نشان داده شود.

«مِنْ وَراءِ حِجاب‏» (احزاب/53) اگر چيزي را از خانم‌ها مي‌خواهيد بگيريد، با حجاب باشد. زيبايي‌هاي همديگر را براي نامحرم نقل نكنيد. بعضي‌ها آلبوم عكس دارند، از عروسي‌ها، نشان شوهرشان مي‌دهند، اين شوهر هم همه را ورق مي‌زند. حق نداريم! عكس‌هايي از حال عروس و داماد داريم، اين را قاب مي‌كند و در اتاق مهمانخانه مي‌زند، هر مهماني مي‌آيد… من نمي‌دانم بعضي‌ها آخر غيرتشان كجا رفته است؟ بعضي‌ها غيرتشان كجا رفته است؟ بابا اين زن خودت است، چه كار داري كه نشان همه مي‌دهي؟ زيبايي‌هاي همديگر را براي نامحرم حق نداريد بگوييد.

«وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان‏» (نساء/25) اين هم آيه‌ي قرآن است. دوست پنهاني ممنوع و حرام است. («تَمْشي‏ عَلَى اسْتِحْياءٍ») (قصص/25) در خيابان كه راه مي‌روي، حريم قائل باشيد. خودارضايي و استمناء حرام است. عجله در تزويج ولو با پيشنهاد پدر باشد. اقدام كنيد. دختر و پسر اگر… بهانه نگيريد براي اينكه بچه‌ام ليسانس ندارد. من از دانشجو نامه دارم، چون در دانشگاه پيشنماز هستم. كه دختر گفت: خدا پدر و مادر من را لعنت كند. من خواستگارهاي خوبي در دبيرستان و پيشدانشگاهي و سال اول داشتم، پدر و مادرم مانع شدند، مرتب گفتند: باشد ليسانس! باشد ليسانس! ليسانس گرفتم، گفتند: باشد فوق ليسانس! الان فوق ليسانس شدم، ديگر خواستگار سراغ من نمي‌آيد. خدا لعنت كند پدر و مادر من را.

7- وظيفه‌ي والدين در برابر ازدواج فرزندان

حديث داريم كه اگر دختر و پسر وقت ازدواجشان رسيده است، پدر طفره برود به بهانه‌ي سربازي، خانه‌ي مستقل نداري چه، اصلاً لازم نيست كه هر كسي خانه‌ي مستقل و شغل مستقل داشته باشد،‌ اين اگر هم زن… اگر پسر شما داماد هم نشود سر سفره‌ي شما است، دختر هم سر سفره‌ي پدرش است، بابا عقد بكنيد، دختر خانه‌ي پدرش باشد، پسر هم خانه‌ي پدرش باشد، اين خرجي ندارد. الان هم كه ازدواج نكرده‌اند، او خانه‌ي پدرش است، او هم خانه‌ي پدرش است، منتها اين‌ها در كوچه به حرام مي‌افتند. خوب عقد كنيد اگر بعد از انتخاب عاقلانه، بعد از انتخاب عاقلانه، گزينش دقيق، بررسي‌هاي كامل، عقد كنيد، دختر خانم فعلاً ما زن و شوهر هستيم، اما انگار زن و شوهر نيستيم. تو خانه‌ي پدرت باش و من هم خانه‌ي پدرم. گاهي هم اگر خواستيم باهم باشيم، باهم باشيم. رفاقت‌هايمان رفاقت‌هاي حلالي باشد، من سربازي‌ام تمام شود، تشكيل زندگي مستقل بدهيم. آخر ما يك چيزي را گير مي‌دهيم به يك چيزي! مي‌گوييم ازدواج يعني خانه‌ي دربست، يعني شغل، يعني استقلال… استقلال نيست. عقد بشود، تشكيل زندگي بعد از اينكه اين‌ها به خانه و زندگي رسيدند.

عار نبودن همسر دوم، بعد از مرگ همسر اول! يك غلطي كه در بعضي خانه‌ها هست، اين است كه شوهرش مرده است، زن جوان است خوب خواستگار هست و كسي هست تو را بگيرد، مي‌گويد: نه! من مي‌خواهم نسبت به همسر اولم باوفا باشم. اين باوفا باشم يعني چه؟ باوفا يعني چه؟ چه كسي اين وفا را گفته است؟ در قرآن يك چنين وفايي نيست. در روايات يك چنين وفايي نيست. اين وفا نيست، خيال است. وفا نيست، خيال است. خودشان را الكي نگه داشته‌اند. مثل بعضي جاها كه يك چيزي مي‌گويند و همه مي‌خندند. حالا يك نفر يا به خاطر اينكه پول دارد، يا به خاطر اينكه تحصيلات دارد،‌ چنين مي‌كند… خوب بخند! خوب خنده‌ات گرفته است بخند. اين ژست مي‌گيرد كه يعني من… ادا در مي‌آورد. ادا در مي‌آورد. ازدواج سومين نياز بشر است. نياز اول: اكسيژن! نياز دوم: غذا! نياز سوم: لباس! قرآن مي‌گويد: («هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏») (بقره/187) همسر براي همسر لباس است. لباس است يعني چه؟ يعني سومين نياز است. بعد از غذا! مدرك نياز نيست. آدم بدون مدرك هم از بين نمي‌رود. بدون آيت اللهي و حجت الاسلامي آدم نمي‌ميرد. اما بدون لباس آدم ضربه مي‌بيند.

ازدواج موقت! بالاخره يك وقت دادستان تهران حدود بيست سال پيش مي‌گفت در تهران پانصد هزار زن جوان بيوه است. پانصد هزار زن جوان بيوه حدود بيست سال پيش در تهران بوده است. شما بگوييد چه كنيم؟ عقل چه مي‌گويد؟ 1- تا آخر عمر بسوزند. دين اين است؟ دين مي‌گويد اگر زني حادثه‌اي براي شوهرش اتفاق افتاد، در جبهه، در تصادف از دنيا رفت، زنش بايد تا آخر عمر بسوزد؟ اين دين است؟ اين عقل است؟ زن بسوزد؟ نه! آزاد بگذاريم گناه بكند و فاسد بشود؟ اسلام اين را مي‌گويد؟ اين زن فاحشه بشود؟ ابداً! بسوزد؟ ابداً! پسرها بيايند اين را بگيرند؟ خوب پسرها نمي‌آيند زن بيوه بگيرند. اسلام گفته است كساني كه از نظر بدني، جسمي عدالت دارند، مي‌توانند دو مسكن، دو خرجي، و مي‌توانند ظلم به همسر اول نكنند، ازدواج موقت كنند. ازدواج موقت به نفع زنان است. وگرنه پانصد هزار زن شايد يك ميليون شده باشد. چون قصه براي بيست سال پيش است كه من از دادستان شنيدم. ما بايد جلوي فحشاء را بگيريم. از يك چيزهايي بگذريم. من مي‌خواهم وفادار باشم. اين وفا را چه كسي گفته است؟ ازدواج موقت چرا بايد در جمهوري اسلامي ايران بد باشد؟ بگوييد با زنا… بعضي متأسفانه الان اسمشان را نبرم. مي‌گفتند با زنا چه فرقي مي‌كند؟ زنا و ازدواج موقت هجده فرق دارد. قانوني است، رسمي است، اولادش معلوم است، همه چيزش روشن است، مسكنش… زنا كار هرزه‌ي سر خياباني است. ازدواج موقت ازدواج است، منتها تاريخش مثلاً محدود است، ده سال است، بيست سال است، پنج سال است، كمتر است، بيش‌تر است.

دوري از غنا، شراب، لهو و لعب و دوستان عياش اگر مي‌‌خواهيم بچه‌هايمان تربيت بشوند هرآهنگي را گوش ندهيم. اين آهنگ‌ها در خانه بچه‌ي شما را فاسد مي‌كند. من و شما مي‌ميريم. شوخي هم نداريم. خدا به پيغمبر مي‌گويد: تو هم مي‌ميري. من و شما مي‌ميريم. اين آهنگ‌هايي كه شما در خانه مي‌گذاري، نسلي تربيت مي‌كنيم، شما و بنده در گور هستيم، و اين نسل ما هرزه مي‌شوند و گناهش گردن ما است. تفريح درست است. ولي يك تفريح‌هاي سالمي، كه بچه‌هاي ما با شراب و لهو و لعب و غنا آشنا نباشند.

ارضاء كامل همسر از همسر، اصلاً حقوق دارد. اگر زن و مردي ارضاء نكردند، هر دو شلاق مي‌خورند. هم مرد شلاق مي‌خورد و هم زن! حقوق دارد. نياز جنسي است. عين آب و غذا است. حالا حقوقش را باز يك بحث ديگر و يك جلسه‌ي ديگر مي‌خواهد.

دوري از خلوت با اجنبيه! در خانه‌اي است، زن صاحب‌خانه ‌اي است، يا دختر صاحب‌خانه‌اي است، جوان است، دانشجو است، غير دانشجو است، طلبه است، هر كس مي‌خواهد باشد. يك زن نامحرمي كه در يك خانه هست، آن جا اگر بروي و در را ببندي، نمازت هم گير دارد. خلوت با اجنبيه! براي چه؟ براي تربيت جنسي!

اجراي حدود! خلافكار را شلاق بزنيد، البته كسي حق ندارد بگويد فلاني با فلاني رابطه دارد، زنا مي‌كند. اگر چهار شاهد عادل نبودند، اگر سه شاهد عادل آمدند و گفتند فلاني با فلاني رابطه‌ي نامشروع دارد، اسلام مي‌گويد: سه تا هشتاد تا، دويست و چهل تا شلاق به اين سه عادل بزن! اِ… آدم عادل است، بله شلاق بخورد. براي اينكه آبروي زن و مرد را ريخت. تو چه حقي داشتي بگويي كه زنا كرده است؟ يا چهار تا، يا اگر سه تا شد، اسلام مي‌گويد به سه عادل شلاق بزن كه دهن‌ها باز نشود، هر كس هر نسبتي را مي‌خواهد به هر كس بدهد. دين ما خيلي دين قشنگي است. به سه عادل مي‌گويد شلاق بزن! يا چهار شاهد بايد باشند… در آدم‌كشي دو تا، ولي در زنا چهار تا، چون زنا دو تا را مي‌خواهند شلاق بزنند. كسي كه مي‌خواهد با شهادتش دو نفر مي‌خواهند شلاق بخورند، هر نفري را دو نفر آدم عادل بايد بگويند، ديديم. نه اينكه در خانه رفتند. نه اينكه به هم تلفن كردند. نه اينكه در را بستند. بايد صحنه را ببينند. يعني اسلام يك كاري كرده است، كه كسي تجسس نكند، زود شاهد بر زنا نباشد… بله!

پاداش زياد براي واسطه‌گري! قرآن يك آيه دارد مي‌گويد: هركس شفاعت حسنه بكند اجر مي‌گيرد. شفاعت حسنه بهترين روايتش اين است كه براي ازدواج دلالي كنيد. وقت تمام شد. بعضي غذاهاي مهيج براي افراد عزب دوري كنيم. لباس‌هاي نازك و دلربا…

8- وظايف همسران در برابر يكديگر

همسر براي همسر خودش را آرايش كند. اگر همسر براي همسر خودش را آرايش كند، همسر از همسر اشباع شود، تربيت جنسي است، ديگر بيرون چشم‌چراني نمي‌كند. وقتي هر وقت مي‌آيد مرد بوي پي مي‌دهد، زن انگار از جنگ برگشته است، اين قيافه‌ها… بعد تا يك زن و شوهري را ديدند كه مرد بوي عطر مي‌دهد، زن هم آرايش كرده است، در خيابان وا مي‌روند. چون در خانه همديگر را تأمين نكرده‌اند. چرا شب اول ماه آميزش جنسي مكروه است، جز شب اول ماه رمضان؟ شب اول ماه رمضان مكروه كه نيست، مستحب است. چرا؟ براي اينكه خدا مي‌خواهد بگويد ديگر صبح دست درازي نكنيد. فردا روزه هستي، دست به خانمت نزن. چون مي‌خواهد بگويد صبح دست درازي نكن، مي‌گويد شب آميزش مستحب است،‌ براي اينكه فردا بتواني خودت را نگه داري! چرا شما سحري مي‌خوري؟ براي اينكه مي‌خواهي فردا روزه بگيري!‌ مي‌گويد سحري بخور، براي اينكه فردا بتواني روزه بگيري! به هر حال اين تأمين…

سخت گيري در طلاق! سعي كنيد طلاق واقع نشود. سلام نكردن به زن جوان، مضاعف شدن است. اگر كسي عزب است، يك ركعتش يك ركعت است، تا ازدواج كرد، يك ركعتش هفتاد ركعت مي‌شود. زن در كوچه آرايش نكند. مرتب اشاره مي‌كنند وقت تمام شد. عجب ديني داريم ما! تربيت سياسي، تربيت اخلاقي، تربيت خانوادگي، تربيت اجتماعي، تربيت جنسي! حالا من اينها را در تلويزيون نمي‌توانم بگويم، چه رواياتي براي اعمال زناشويي هست، چه رواياتي هست كه مرد به خانمش بگويد: من تو را دوست دارم. حديث داريم حضرت فرمود اگر كسي به خانمش بگويد: من تو را دوست دارم، اين كلمه از دل زن بيرون نمي‌رود. ما همه‌ي مسائل را در اسلام داريم. چند بار تا الان اين مسئله را در تلويزيون گفته‌ام، يك چيزي بياوريد كه با فطرت و عقل جور باشد و در اسلام نگفته باشد، آن كسي كه ما را ساخته است،‌ مي‌داند چه ساخته است. مي‌داند اين بدن چه چيزهايي نياز دارد، و نيازهاي ما را از راه طبيعي حل كرده است.

خدايا تو را به حق محمد و آل محمد، ازدواج را آسان كن. يك چند مرد و زن پيدا شوند، اين غُل و زنجيرهايي كه به ازدواج شده است، اين قفل‌ها را بشكنند،‌ و همين طور كه ابراهيم تبر برداشت و بت‌ها را شكست، ما يك سري آداب و رسوم را با تبر بشكنيم، ازدواج و راه ازدواج را باز كنيم. آن‌هايي كه ازدواج كرده‌اند، زندگيشان را شيرين كن.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1083
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست