حضرت شروع و جريان
پيدا مىكند. براى كمالات خود لفظ سيل را استعاره آورده است.
2- اين كه
هيچ پرندهاى به بلندى مقام او نمىرسد، كنايه از نهايت علوّ درجه علمى آن حضرت
مىباشد زيرا هر مكان مرتفعى كه از آن سيل جريان يابد لازمهاش اين نيست كه
پرندهاى به آنجا نتواند پرواز كند، پس جمله دوّم علوّ خاصّى را بيان مىكند كه
دسترسى به آن آسان نيست، چنان كه ابو تمام شاعر در مورد بلندى مقام چنين سروده
است:
كنايهاى است
از دور ماندن از خلافت و با لفظ حجاب در اين معنا مبالغه به عمل آمده است و براى
حجاب لفظ ثوب را به عنوان تشبيه محسوس به معقول استعاره آورده است.
(2578- 2575)
و كلام
ديگر امام (ع) كه فرمود: و طويت عنها كشحا نيز استعاره است،
زيرا «كشح»
به منزله غذايى است كه آن حضرت از خوردن آن منع شده است و چون محتواى خلافت دگرگون
شده بود حضرت از آن اعراض كرد. قول ديگر اين است كه مقصود حضرت از طى كشح عدم
توجّه به خلافت است چنان كه اعراض كننده از چيزى كه در كنار اوست رو بر مىگرداند،
مانند اين كه گفتهاند:
طوى كشحه
عنّى و اعرض جانبا: «از من روى برگرداند، و از كنار من رفت.»
(2605- 2579)
فرموده
است: و طفقت ارتئى بين ان اصول بيد جذّاء او اصبر على طخية عمياء
مقصود اين
است كه حضرت فكرش را در چارهجويى امر خلافت به كار
[1]
فضايل و بزرگواريها آن قدر در درجه بالا قرار گرفتهاند كه گويا در كنار بعضى
ستارگان واقع شدهاند.