responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الذريعة إلى حافظ الشريعة نویسنده : رفيع الدين محمد الجيلاني    جلد : 1  صفحه : 145

خر نبودن، گشته عيب اين مكان‌* * * ورنه مانندش نباشد در جهان‌

گر بُدى خر، كردمى در وى رها* * * چون علف افتادى از حسن و بها

هم نبودى خلق اينها بى مرام‌* * * هم نگشتى زشت اين جا و مقام‌

مركب و تجسيم ازين بيگانه است‌* * * ذكر شان از بابت افسانه است‌

عابد از تدبير حق راضى نبود* * * خلقِ خر، در عقلش اصلح مى‌نمود

بود جاهل كانچه مى‌آيد پديد* * * آنچنان بايد بر آن نَبْوَد مزيد

بهترين اوضاع و محكمتر نسق‌* * * آن بود كان در وجود آمد ز حق‌

نيست تدبيرى چو تدبير ازل‌* * * جمله مشكلها ازين گرديده حل‌

دفع اعتراضٍ ربما يخطر بالبال في هذا المقام‌

گر به ايجادى تو را حاجت بود* * * ور به اعدامى تو را رغبت شود

بايد آن را كرد از حق مسئلت‌* * * با خضوع وعجز و فقر و مسكنت‌

موقن و جازم كه گشته مستجاب‌* * * ليك بر وجهى كه حق داند صواب‌

نه كه چون صبيان و جهّال عوام‌* * * تنگ دل گردى نيابى چون مرام‌

ضعف عقل عابد آن بود اى عزيز* * * كش نبود اين پايه عرفان و تميز

بود مركوز ضميرش كان مكان‌* * * بى خرى معيوب باشد، حيف از آن‌

زعم او آن بُد كه بى ايجاد خر* * * هست خلق آن حشايش بى ثمر

گفته گويا با وجود مصلحت‌* * * خلقِ خَر نا كردن آمد بى جهت‌

كم بود عقلى كه سالم باشد او* * * از چنين ضعفى كنى گر جستجو

پس مخند اى شيخ بر عابد ز جهل‌* * * هان مَدان رستن ز نقص عقل سهل‌

در كمينِ خود نشينى گر دمى‌* * * خويش را بينى كم از عابد همى‌

حق به سقمى مبتلا سازد تو را* * * يا به فقر وفاقه اندازد تو را

خشم گيرى بر وى اندر باطنت‌* * * گرچه در ظاهر نمائى ساكنت‌

بلكه گاهى هم كنى اظهار خشم‌* * * بندى از انواع نعمتهاش چشم‌

نام کتاب : الذريعة إلى حافظ الشريعة نویسنده : رفيع الدين محمد الجيلاني    جلد : 1  صفحه : 145
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست