نام کتاب : اسلام دين فطرت نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 550
مالكيت خصوصي
انسان ميتواند با كار و كوشش، بخشي از منابع طبيعي را طبق شرايطي به
مالكيت خصوصي درآورد. بنابراين مالكيت شخصي محترم است، وجدان شوق به
كار و تلاش در انسانها همواره زنده ميماند و بازدهي كار بالا ميرود، با اين دستور
جلوي اجحاف و ظلم به ديگران نيز گرفته ميشود.
ثروت
همان گونه كه پيش از اين گذشت فقر عامل بسياري از انحرافات و كجي هاست،
اما از طرفي نيز مشاهده ميشود كه در برخي آيات و روايات ثروت نكوهش شده و
به عنوان عامل غرور و تكبر و سركشي و وسيله تجمل، فخرفروشي بر ديگران و
تضعيف دين معرفي شده است .
از مجموع آموزه هاي ديني استفاده ميشود كه توسعه و ايجاد ثروت و مكنت
به ذات خود ممنوع نيست ; بلكه ثروت براي ثروت و ثروت عاري از معنويت
مذموم است . دلبستگي به مال دنيا خطرناك است، و به همين جهت در برخي
روايات كسي كه مال دوست است بنده دنيا معرفي شده است .[1]
به تعبير ديگر اگر جمع آوري مال به صورت هدف و با دلبستگي به آن همراه
باشد، امر مذمومي است . در اين صورت مال و ثروت هرگز نمي تواند مايه
خوشبختي شود و بلكه گاهي عامل بدبختي است .
[1] سوره تكاثر (102)، آيات 1) - 2 ; سوره كهف (18)، آيه 46 . و رواياتي از قبيل : "المال مادة الشهوات"، سيد رضي، نهج البلاغه، حكمت 58، ص 478 ; "يا كميل ! هلك خزان الاموال"، نهج البلاغه، حكمت 147، ص 496 ; "اعلموا ان كثرة المال مفسدة للدين"، حراني، تحف العقول، ص 199) ; "حب المال يوهن الدين"، آمدي، غررالحكم، ص 368، حديث 8316 ; "اربع يمتن القلب ... و مجالسة الموتي، فقيل له : يا رسول الله ! و ما الموتي ؟ قال : كل غني مترف"، صدوق، الخصال، باب الاربعة، ص 228، حديث 65 .
نام کتاب : اسلام دين فطرت نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 550