responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اسلام دين فطرت نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 208

برخورد با دشمن

از امام صادق (ع) نقل شده است كه هرگاه رسول خدا6 تصميم مي‌گرفت لشگري را براي جهاد گسيل دارد، عموم لشگر و خصوصا فرماندهان را به تقوا و ترس از خدا سفارش مي‌كرد و مي‌فرمود: "به نام خدا و در راه خدا با كافران بجنگيد، به آنان مكر نورزيد، خيانت نكنيد، بيني كشته ها را نبريد، كودكان را و كساني را كه در كوهها (ديرها) به عبادت مشغولند نكشيد، درختان خرما را آتش نزنيد و هيچ درخت ميوه داري را قطع نكنيد، زراعتي را آتش نزنيد... هيچ حيوان حلال گوشتي را پي نكنيد."[1]

پيامبراسلام 6 از بي ايماني قومش به شدت اندوهگين بود تا خدايش فرمود: (فلعلك باخع نفسك علي آثارهم ان لم يؤمنوا بهذا الحديث أسفا)[2] "گويي اگر به اين سخن ايمان نياورند تو جان خود را از اندوه در پيگيري كارشان تباه كني ." در فتح مكه رو به قريش كرد و فرمود: فكر مي‌كنيد با شما چه رفتاري خواهم داشت ؟ آنان گفتند: ما جز نيكي از تو سراغ نداريم و جز نيكي گماني به تو نمي بريم . تو برادري مهربان و كريم و فرزند برادري كريم هستي ! سپس پيامبر6 فرمود: برويد كه همه شما آزاديد.[3]

زهد و ساده زيستي

از علي (ع) نقل است كه زيرانداز پيامبر6 عبايش بود. متكايش هم پوستي بود كه داخل آن به جاي پشم و پنبه، برگ خرما قرار داده شده بود. نيز از او روايت است : شبي عباي پيامبر6 و يا چيز ديگري را چند لايه كردند و زير آن حضرت انداختند، براي اين كه وقتي مي‌خواهد بخوابد جايش نرم باشد و پهلو و كمرش صدمه نبيند. صبح كه شد حضرت فرمود: اين فراش نرمي كه امشب براي من مهيا

[1] كليني، كافي، ج 5، ص 29، حديث 8 .
[2] سوره كهف (18)، آيه 6 .
[3] مسعودي، مروج الذهب، ج 2، ص 297 .
نام کتاب : اسلام دين فطرت نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 208
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست