نام کتاب : اسلام دين فطرت نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 131
منظور از واحد بودن خدا
واحد بودن خداوند به اين است كه خداوند يكي است و در ذات او تجزيه راه
ندارد. صفات خداوند عين ذات او بوده و در آنها چندگانگي وجود ندارد. اين كه
خداوند در الوهيت يگانه است، به اين معناست كه شريكي در پرستش ندارد. علم،
قدرت و حيات او مانند علم و قدرت و حيات ديگران نيست . براي اين كه اين
صفات در خداوند عين ذات او و در مرحله تحقق عين يكديگرند.
تقسيم صفات خداوند و تفكيك صفات از ذات صرفا از جانب ماست كه در
مقام شناخت هستيم . خداوند نه در ذات و نه در صفات دوگانگي ندارد. (و الهكم
اله واحد لا اله الا هو الرحمن الرحيم )[1] "معبود شما يگانه اي است كه جز او
معبودي نيست، معبودي مهربان و بخشنده ."
واحد بودن خداوند وحدت عددي نيست كه درباره ساير اشيا ميگوييم .
وحدت عددي و كثرت حاصل از آن، از آثار صنع و ايجاد خداوند هستند; چرا كه
عدد مستلزم محدوديت است و ذات باري تعالي در تمامي كمالات مطلق بوده و
هيچ نوع محدوديتي در حق او تصور نمي رود (و هو الواحد القهار)[2] "و او يگانه
قهار است ." (و هو العليم القدير)[4] "و او داناي تواناست ." (أن القوة لله جميعا)[3]
"همانا قدرت منحصرا و در تمام اشيا از آن خداست ." (أن الله هو الحق المبين )[5]
"همانا خداوند حق آشكار است ." آيات فوق و بسياري از آيات مشابه آنها همگي
حاكي از بي انتهايي ذات و صفات كمالي خداست ; و گوياي آن است كه چه در ذات
و چه در صفات، دومي براي او فرض نمي شود و براي همين است كه وحدت
عددي درباره او معنا ندارد. زيرا هر وجود و كمالي در اصل از آن ذات است و
چيزي كه فرض دوم نداشته باشد به صفت عدد كه بيانگر محدوديت است متصف
نمي شود.