نام کتاب : اسلام دين فطرت نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 118
به چيز مجهول مطلق امكان ندارد. نمي شود انسان به چيزي گرايش داشته باشد
ولي به او آگاه نباشد.
اين گرايش دروني گاهي با گرفتار آمدن انسان به شدايد و سختي ها خود را نشان
ميدهد. همان گونه كه بيان شد قرآن از كساني ياد كرده است كه وقتي در طوفان دريا
گرفتار ميآيند و همه راهها به روي آنها بسته ميشود، با اخلاص تمام رو به سوي
خدا ميآورند و از او نجات خود را طلب ميكنند. (فاذا ركبوا في الفلك دعوا الله
مخلصين له الدين فلما نجاهم الي البر اذا هم يشركون )[1] "زماني كه در كشتي سوار
شوند، خدا را مخلصانه ميخوانند و به درگاه او دعا ميكنند، و وقتي كه خدا آنان را
به خشكي راه ميبرد [و مشغول به دنيا و نعمات آن ميشوند] باز رو به شرك
ميآورند." (و اذا غشيهم موج كالظلل دعوا الله مخلصين له الدين ...)[2] "وقتي كه
موج آنها را همچون سايبانها از هر سو فرا گرفت، خدا را ميخوانند با عقيده اي
خالص ... ."
صفات خدا
خداوند داراي صفات و افعالي است كه آنها براي بشر قابل شناخت هستند;
هرچند اين شناخت محدود ميباشد. البته ذات خدا قابل شناخت نيست ; اما
صفات و افعال او كه در عالم تبلور يافته اند قابل فهم ميباشند.
عبدالرحيم قصير ميگويد نامه اي به دست عبدالملك بن اعين به امام صادق (ع)
نوشتم و در آن آوردم كه مردمي در عراق پيدا شده اند كه خدا را به صورت و خطوط
چهره توصيف ميكنند. فدايتان گردم اگر صلاح ديديد نظر صحيح را درباره توحيد
برايم بنويسيد. آن حضرت برايم نوشت : "خدا تو را مشمول رحمت خود قرار
بدهد; از توحيد و آنچه از ناحيه تو درباره آن انديشه ميشود پرسيده اي . بزرگ
است آن خدايي كه همانندي براي او نيست . او شنوا و داناست . بزرگتر است از