نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 250
ذرات اتم شده . پس ممكن است كسي بگويد: اصل عالم ماده اتم است و الكترون و
پروتون، يا اين كه گفته شود كه همان ماده مذاب است ; براي اين كه ماده مذاب از
همين اتمها و همين اجزاء لايتجزي تشكيل شده است . البته اجزاء لايتجزي هم
غلط است، زيرا هيچ چيز در عالم ماده غيرمتجزي نيست، هر چيز هرچند كوچك
باشد قابل تجزيه است . در هر حال چنين نظريه اي نيز هست، كه عالم ماده نخست
ماده مذابي بوده كه در صورت مانند آب روان است .
جمع ميان روايات و نظريات دانشمندان
ما دليل نداريم كه وقتي حضرت علي (ع) ميفرمايد اصل عالم آب بوده، آب را
همين آبي كه از اكسيژن و هيدروژن تشكيل شده بدانيم، بلكه ممكن است منظور
حضرت همان ماده مذاب باشد و ايشان در آن زمان نمي توانسته اند صريحا بگويند،
و به همين علت تعبير به آب كرده اند، چون ماده مذاب هم مانند آب است . و اين
باد را كه حضرت ميگويد بر آن مسلط شد، ممكن است مراد باد اصطلاحي نباشد،
بلكه همان نيرو و قوه محركه اي باشد كه اين ماده مذاب را سريع حركت ميدهد،
و به قول اينها ميگويند: در اثر شدت حركت تكه هايي از آن جدا شده و به صورت
اقمار و ماه و زمين و... در آمده است .
در اين صورت فرمايش حضرت امير(ع) با اين نظريه و تئوري جديد
منافات ندارد، اصل عالم ماده به فرمايش حضرت آب و يا به گفته اينها ماده مذاب
بوده است . حضرت هم ميفرمايد: در اثر حركت كف ايجاد شد، و منظور از كف
همان ذراتي است كه از آن متصاعد و سپس از آن جدا شده و زمين ما هم همان ماده
مذاب بوده است و بعد روي آن بسته شده است، و اين مطلب قابل تطبيق با اين
نظريه است كه ذراتي از مايع مذاب جدا شده و به صورت زمين درآمده است ;
رواياتي از ائمه (ع) هم حول و حوش همين مطلب داريم ; مثلا روايتي از
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 250