responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 105
مي‌باشد، و معتزله مي‌گويند: ذات خدا نايب صفات اوست و او صفت ندارد.

"و لا نعت موجود" "نعت" يعني "رسم" يعني حق تعالي صفت عرضي هم ندارد و تعريف به عرض هم نمي شود براي او كرد، زيرا صفتي كه زائد بر ذاتش باشد ندارد و چيزي بر او عارض نمي شود، زيرا اگر چيزي بخواهد محل عوارض باشد خودش حادث مي‌شود، و در ذات حق تعالي تجدد و عروض راه ندارد.

"و لا وقت معدود" يعني زمان معيني هم ندارد، ابن ابي الحديد "وقت معدود" را چنين معنا مي‌كند: اين كه گفتيم ذات حق تعالي جنس و فصل ندارد و از سنخ اجسام و اين جور چيزها نيست، اين مطلب فقط در اين دنيا نيست بلكه در آخرت هم همين طور است . براي اين كه اشاعره كه يك دسته اي از متكلمين اهل سنت اند مي‌گفتند: خدا در دنيا قابل رؤيت نيست اما در آخرت قابل رؤيت است، و براي مطلب خود به آياتي از قرآن تمسك مي‌جستند مثل : (وجوه يومئذ ناضرة، الي ربها ناظرة)[1] چهره هايي در روز قيامت تازه و خرم هستند و به پروردگارشان نگاه مي‌كنند; پس خدا در قيامت قابل رؤيت است . ابن ابي الحديد مي‌گويد: اين كه حضرت علي (ع) مي‌فرمايد: حق تعالي صفات ممكنات را ندارد و در وقت معيني نيست، يعني حتي در قيامت هم خدا قابل رؤيت نيست، و اين رد حرف اشاعره است .[2]

نقد و توجيه كلام ابن ابي الحديد

اشكالي كه به ابن ابي الحديد وارد است اين است كه حضرت مي‌فرمايد: "ليس لصفته". حضرت نفرمود ذات حق حد محدود ندارد. شما چطور "ليس لصفته" را "ليس لذاته و كنهه" معني مي‌كنيد؟ اين خلاف اصطلاح است .

[1] سوره قيامت، آيات 22 و 23
[2] شرح ابن ابي الحديد، ج 1، ص 60
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 105
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست