نام کتاب : زندگى نامه آيتاللّهالعظمى سيد محمدرضا گلپايگانى قدس سره به روايت اسناد نویسنده : امامى، محمدمهدى جلد : 1 صفحه : 98
آيت الله گلپايگانى قدّس سرّه و فاجعهى
مدرسهى فيضيه در فروردين ماه 1342
شاه در 23 اسفند ماه 1341 طى سخنانى در «پايگاه وحدتى» دزفول، از
مراجع و روحانيون به زشتى ياد كرد و نسبت به يك سركوب قريب الوقوع هشدار داد.[1] روز دوم فروردين ماه سال 1342 كه
مصادف با 25 شوال 1382 سالروز شهادت امام صادق عليه السّلام بود، مجلس سوگوارىاى
از سوى آيت الله گلپايگانى قدّس سرّه در مدرسهى فيضيه برگزار گرديد. آن روز
مأموران زيادى كه به طرز ناشناس با اتوبوس وارد قم شده بودند- پس از ناكامى از
برنامههاى گذشته- وارد مدرسهى فيضيه شده، به ضربوشتم طلاب و مردم شركتكننده در
مجلس پرداختند. طلبهها نيز با استفاده از سنگ، آجر و چوب به دفاع از خود
برخاستند، اما نيروهاى مسلحى كه مدرسه را در محاصرهى خود داشتند به كمك كماندوها
شتافته و با به گلوله بستن طلاب و مردم، تعدادى از آنها را مجروح و عدهاى را
شهيد نمودند؛ آقاى كريمى جهرمى دربارهى فاجعهى فيضيه چنين مىنويسد:
«اين جانب خود از نزديك شاهد ماجرا يا قسمتى از آن بودم ... مزدوران
جنايتكار شاه براى سركوب كردن فيضيه و قلع و قمع نمودن سازمان روحانيت و حتى از
بين بردن شخص حضرت آيت الله گلپايگانى قدّس سرّه آمده بودند. سخنران جلسه دو منبرى
مشهور قم يكى حاج سيد محمد آل طه و ديگرى آقاى حاج انصارى قمى بودند؛ در وسط
سخنرانى آقاى آل طه با تبانى و قرارداد قبلى جهت به هم زدن مجلس صلوات
مىفرستادند؛ در اثناى سخنرانى ايشان، آيت الله گلپايگانى قدّس سرّه وارد مىشوند
و جريانات بسيار شديد ديگرى در حضور ايشان انجام مىشود ... در موقع سخنرانى آقاى
حاج انصارى قمى، ناگهان اشرار جنايتكار صلوات فرستاده و دعواى ساختگى با خودشان
راه انداختند، به طورىكه رعب و وحشت همهجا را گرفته بود و به هر شكلى كه بود
سخنرانى ايشان هم تمام شد. يكى از مزدوران برخاسته و براى روح رضا شاه صلوات
فرستاد و افراد ديگر هم شروع به پايكوبى و فرياد جاويد شاه كردند ... حمله به طرف
روحانيان صورت گرفت؛ بعضى را از طبقهى دوم به زير انداختند ...