نام کتاب : زندگى نامه آيتاللّهالعظمى سيد محمدرضا گلپايگانى قدس سره به روايت اسناد نویسنده : امامى، محمدمهدى جلد : 1 صفحه : 45
«اگرچه شنيدهام خودت بد آدمى نيستى، ولى
چون با كسى مرتبطى كه من از او ناراحتم (شاه) نمىخواهم كه شما به ملاقات من بيايى.»[1]
در اين سفر عوامل ساواك تمام رفتوآمدها، كارها، برنامهها و
ملاقاتهاى ايشان را به شدت زير نظر داشتند، به طورى كه وقتى از سفر مشهد برگشتند،
در كسلاس درس خارج سخنرانى تندى عليه رژيم پهلوى كرده، به وضع خفقانآور موجود در
كشور اعتراض مىكنند و مىفرمايند:
«اينچه وضعى است كه در مشهد، هرجا مىخواهيم برويم و بازديد از هر
كسى كه مىكنيم، مأموران ساواك پشت سرم مىآيند؛ آخر خوب است با يك پيرمرد روحانى
اينگونه معامله شود؟ مگر بايد براى رفتن به مشهد هم از شما اجازه بگيريم؟»[2]
4- مسافرت به لندن
آيت الله گلپايگانى قدّس سرّه در سال 1366 براى معالجه به لندن
رفتند. در اين سفر عدهاى از علما، فضلا و بعضى از پزشكان محترم، اعضاى خانواده و
بيت ايشان، معظم له را همراهى مىكردند. ايشان ماه رمضان آن سال را در لندن بودند
و مراسم شبهاى قدر را در مجمع اسلامى- كه يكى از مهمترين مراكز فرهنگى و تبليغى
معارف اسلامى و از خدمات ارزشمند مرجع بزرگ بوده- به پا مىداشتند. در طول
اقامتشان ديدارها و تلگرامهايى با شخصيتهاى علمى، روحانى و سياسى جهان اسلام
داشتهاند. هنگام مراجعت به ايران و رفع كسالت، مورد توجه مسئولين نظام اسلامى
قرار مىگيرند و امام خمينى قدّس سرّه پيامى به اين مناسبت صادر مىكنند:
«پس از اهداى سلام و تحيّت و تبريك عيد مبارك فطر، از بازگشت جناب
عالى با سلامت، و اميد سلامت هرچه بيشتر براى جناب عالى، خداوند جلّ و اعلى را
شكرگزارم. اين جانب از ادعيهى خالصانه براى سلامت وجود با بركت آن جناب